آسیانیوز ایران؛ سرویس اجتماعی:
کاظم عاشوری گیلده - محقق و نویسنده - آیا تا به حال تجربه کردهاید که یک پرتقال کپکزده را در میان سبد میوههای تازه رها کنید؟ شاید در ابتدا به نظر برسد این موضوع اهمیت چندانی ندارد. اما تنها کافی است چند روز صبر کنید تا ببینید چگونه همان لکهی کوچک، آرام و بیصدا، زندگی سالم بقیه پرتقالها را از بین میبرد. این قانون طبیعت است؛ یک آلودگی کوچک، اگر کنترل نشود، به سرعت گسترش پیدا میکند. حالا بیایید این تصویر ساده و روزمره را به زندگی خودمان تعمیم دهیم. ذهن ما، افکار ما، و حتی روابط اجتماعی ما نیز درست مانند همان سبد پرتقال هستند. کافی است تنها یک منبع سمی، یک فرد منفینگر یا یک فکر آلوده در میان آنها قرار بگیرد. همانطور که کپک به میوههای سالم سرایت میکند، افکار ناسالم و افراد سمی هم آرام آرام روح و روان ما را آلوده میکنند.
ذهن، میدان جنگی که به انتخابهای ما بستگی دارد
ذهن انسان را نمیتوان با یک فرمان ساده خاموش کرد. هیچکس نمیتواند به مغزش دستور دهد: «فکر نکن!» ذهن همیشه در حال فعالیت است. اما ما میتوانیم تصمیم بگیریم که ذهنمان بیشتر روی چه چیزی تمرکز کند. درست مثل سبد میوه، ما توان انتخاب داریم که چه چیزی در کنار افکارمان قرار بگیرد و چه چیزی نه. اینجا همان جایی است که تئوری «پرتقال کپکزده» وارد عمل میشود. اگر شما در محیطی باشید که پر از افکار منفی، روابط ناسالم یا افراد بدبین است، نباید انتظار داشته باشید که ذهنتان در سلامت بماند. حتی اگر سیستم دفاعی قویای داشته باشید، کافی است مدتی در کنار چنین محیطی بمانید؛ سرانجام ذهن شما نیز درگیر همان آلودگی خواهد شد.
خطر پنهان؛ چرا نمیتوانیم به یک پرتقال کپکزده اعتماد کنیم؟
برخی تصور میکنند که میتوانند در برابر تأثیرات افراد یا محیطهای منفی مقاومت کنند. آنها میگویند: «من قوی هستم، هیچکس نمیتواند روی من اثر بگذارد.» اما حقیقت تلخ این است که همانطور که هیچ پرتقالی نمیتواند در برابر کپک همسایهاش مقاومت کند، انسان هم در بلندمدت توان مقابله با اثرات محیط آلوده را ندارد. کپک بهظاهر کوچک است، اما نیرویی دارد که آرام، بیصدا و مداوم عمل میکند. ابتدا به چشم نمیآید، اما وقتی متوجه شوید، همهچیز از دست رفته است.
قدم اول: پالایش محیط اطراف
برای داشتن ذهنی سالم و افکاری روشن، نخستین گام این است که محیط اطراف خود را به دقت بررسی کنیم. هیچ مسیری از گام دوم شروع نمیشود. باید شجاعت داشته باشیم که پیش از هر چیز «پرتقالهای کپکزده» را شناسایی کنیم و از سبد زندگیمان بیرون بیندازیم. این پرتقالهای کپکزده در زندگی واقعی میتوانند شکلهای مختلفی داشته باشند:
- دوستانی که همیشه ناامیدی و منفیبافی را تزریق میکنند.
- همکارانی که انرژی جمعی را با بدبینی و بدخواهی تخریب میکنند.
- رسانهها یا محتواهایی که ذهن را با ترس، اضطراب یا بیاعتمادی تغذیه میکنند.
- حتی عادتهای فکری ناسالم که سالهاست در ذهنمان لانه کردهاند.
هدایت ذهن؛ یک انتخاب روزانه
هیچکس نمیتواند تضمین کند که ذهنش همیشه پاک و سالم بماند. اما ما میتوانیم با انتخابهای روزانه، مسیر ذهن خود را هدایت کنیم. درست مثل باغبانی که هر روز علفهای هرز را از باغچهاش بیرون میکشد، ما نیز باید مرتباً اطرافمان را پایش کنیم و هر نشانهای از آلودگی را پیش از آنکه گسترش پیدا کند، از بین ببریم. این کار شاید در نگاه اول سخت و حتی بیرحمانه به نظر برسد، اما واقعیت این است که سلامت روان و کیفیت زندگی ما ارزشمندتر از هر رابطه یا عادتی است که سلامت ذهنمان را تهدید میکند.
نتیجهگیری: زندگی مثل یک سبد پرتقال است
سبد میوهتان را تصور کنید؛
پر از پرتقالهای تازه و خوشرنگ. اما کافی است یک پرتقال کپکزده را در میان آنها رها کنید تا تمام زحماتتان بر باد رود. زندگی نیز همینگونه است. برای اینکه ذهنی سالم، افکاری سازنده و روحی آرام داشته باشیم، باید همیشه مراقب باشیم که چه کسانی، چه افکاری و چه محیطی در کنار ما قرار دارند.
فراموش نکنیم:
هیچ مسیری از گام دوم شروع نمیشود. اگر میخواهیم زندگی سالمی داشته باشیم، باید از همین امروز به سبد پرتقالهای خود نگاهی دقیق بیندازیم. شاید وقتش رسیده باشد یکی از آنها را با شجاعت از سبد بیرون بیندازیم، پیش از آنکه همهچیز را آلوده کند.