سرویس افغانستان «آسیانیوز ایران»:
پیشزمینه تاریخی: همسایگانِ گرفتارِ تاریخ
افغانها طی چند دهه اخیر یکی از بزرگترین جمعیتهای پناهجو و مهاجر در ایران بودهاند؛ هم بخاطر جنگها و خشونتهای داخلی در افغانستان و هم بهدلیل روابط زبانی-فرهنگی و همسایگی. سازمان ملل و نهادهای بشردوستانه جمعیت قابلتوجهی از افغانها را در ایران ثبت کردهاند و تخمینهای رسمی و غیررسمی جمعیت قابلتوجهی (میلیونها) از افغانها را در ایران نشان میدهند.
چه تغییر کرد؟ از تدابیر اداری تا بازگشتهای اجباری
در دو-سه سال گذشته روندها تغییر کرد: گزارشها از افزایش اخراجها و «فشار برای ترک کشور» خبر میدهند؛ عددهای منتشرشده نشان میدهد در سالهای اخیر صدها هزار و حتی نزدیک به میلیونها نفر از ایران بازگشته یا اخراج شدهاند. کنشهای دولتی شامل محدود کردن خدمات عمومی (مثل دسترسی به خدمات درمانی یا تمدید اقامت) و ضربالاجلهای بازگشت برای افراد فاقد مدارک بوده است. سازمان ملل و گزارشهای خبرگزاریها افزایش قابلتوجه بازگشتها/اخراجها را مستند کردهاند.
روایتهای میدانی: خشونت، جداشدگی خانوادگی و تنگنای معیشت
مصاحبهها و گزارشهای میدانی نشاندهنده مواردی از آزار، دستگیری، مصادره داراییهای کوچک و جدایی خانوادهها در مرزهاست. بسیاری از کسانی که بازگردانده شدهاند، تابآوری اجتماعی و اقتصادی برای بازگشت را ندارند. برخی هیچ خانه یا شغل مشخص در افغانستان ندارند و بارِ روانی و فقر و خطرِ تازهای را تجربه میکنند. نهادهای امدادی هشدار میدهند که این بازگشتها بر ظرفیت پاسخدهیِ افغانستان فشار میآورند.
ریشهها: اقتصادی، سیاسی و ایدئولوژیک
دلایل چندلایهاند:
- فشارهای اقتصادی و بیکاری داخلی که منجر به رقابت بر سر دستمزد و مشاغلِ کممهارت شده است.
- سیاستگذاری دولتی که گاهی برای آرامسازی افکار عمومی یا بهعنوان پاسخ به فشارهای امنیتی و مرزی تشدید میشود.
- ملیگرایی و سختگرفتن به «بیگانگان» در فضاهای رسانهای و سیاسی که به تبلیغات یا گفتارهای افراطی دامن میزند.
تحلیلها نشان میدهد سیاستهای رسمی و غیررسمیِ دولت در کنار فضای رسانهای، بستری برای گسترش تبعیض فراهم کردهاند.
پیامدها: برای ایران، افغانستان و منطقه
- برای افغانستان: بارِ بازگشتهای گسترده، فشار بر خدمات محدود، افزایش فقر و بیثباتی.
- برای ایران: کمبود نیروی کار ارزان در بخشهای مشخص، اثر بر بازارهای محلی و احتمال رشد اقتصاد غیررسمی و بروز بحرانهای انسانی در مرزها.
- برای روابط منطقهای و بینالمللی: نگرانی نهادهای بینالمللی و بازتاب منفی در افکار عمومی جهانی که میتواند هزینههای دیپلماتیک و حقوق بشری در پی داشته باشد.
حقوق و قوانین: چه حقوقی زیر سوال رفته است؟
گزارشهای سازمانهای حقوق بشری و نهادهای بینالمللی از مواردی مانند دسترسی محدود به حفاظت بینالمللی، اقدامات جمعی بدون بررسی فردی وضعیت پناهندگی، و محرومسازی از خدمات اساسی یاد میکنند، اقداماتی که با استانداردهای حقوق بینالملل و کنوانسیونهای مرتبط ناسازگارند. نهادها خواستار شفافیت، توقف بازگشتهای اجباری و تضمین حق دسترسی به حمایتهای اساسی شدهاند. کنوانسیونهای مرتبط ناسازگارند. نهادها خواستار شفافیت، توقف بازگشتهای اجباری و تضمین حق دسترسی به حمایتهای اساسی شدهاند.
روایتهای ایرانی و افغانی: چه گفته میشود؟
در محافل رسمی ایرانی، مقامات بر ضرورت اجرای قوانین مهاجرتی و حفظ امنیت تاکید میکنند؛ در مقابل فعالان حقوق بشر، خبرنگاران میدانی و جامعه مدنی افغان خواستار رویکرد انسانی، فرصتهای قانونی برای اقامت و جلوگیری از تبعیضاند. در شبکههای اجتماعی هم فضای قطبی و پرتنشی شکل گرفته است که گاه به نفرتپراکنی میانجامد.
راهکارها و پیشنهادهای سیاستی (پیشنهادی برای تصمیمگیران و جامعه مدنی)
- توقف بازگشتهای اجباری و اجرای بررسیهای فردی وضعیت پناهندگی.
- بازگرداندن یا تضمین دسترسی به خدمات پایه (سلامت، آموزش) برای آسیبپذیرترین گروهها.
- برنامههای اشتغال رسمی و ثبتنام کارگران مهاجر برای کاهش اقتصاد زیرزمینی و حمایت از حقوق کار.
- گفتوگوی عمومی و کمپینهای اطلاعرسانی برای کاهش تبعیض و تقویت همبستگی همسایگی.
- مشارکت جدی با UNHCR و سازمانهای بشردوستانه برای مدیریت بازگشتها و بازتوانی بازگشتکنندگان.
نتیجهگیری
مواجهه با بحران مهاجران افغان در ایران، اگر تنها با روشهای امنیتی و فشارهای اداری ادامه یابد، ریسک گسترش بحران انسانی و بیثباتی منطقهای را افزایش میدهد. راهحل پایدار نیازمند ترکیبی از سیاستهای انسانی، همکاری بینالمللی و برنامههای ادغام اقتصادی-اجتماعی است که هم امنیتِ جامعه میزبان را تامین کند و هم حقوق و کرامتِ پناهجویان را حفظ نماید./