جمعه / ۹ آبان ۱۴۰۴ / ۰۲:۰۰
کد خبر: 33736
گزارشگر: 548
۱۸۴۹
۰
۰
۳
تأثیرات مخرب کلیپ‌های اغراق‌آمیز در فضای مجازی بر روابط جوانان

بررسی پیامدهای نمایش زندگی ایده‌آل در شبکه‌های اجتماعی بر کاهش ازدواج و افزایش طلاق

بررسی پیامدهای نمایش زندگی ایده‌آل در شبکه‌های اجتماعی بر کاهش ازدواج و افزایش طلاق
کلیپ‌های اغراق‌آمیز در فضای مجازی درباره روابط عاطفی، تأثیرات مخربی بر جوانان دارد. این محتواها معیارهای غیرواقعی برای زندگی ایجاد کرده و به کاهش ازدواج و افزایش طلاق منجر می‌شوند. کارشناسان هشدار می‌دهند اینفلوئنسرها بدون تخصص کافی، جوانان را گمراه می‌کنند. از سوی دیگر، نمایش ثروت و زندگی لاکچری در فضای مجازی، انتظارات غیرواقعی در جوانان ایجاد می‌کند. آنها داشتن مادیات را معیار خوشبختی می‌دانند و از زندگی ساده خود ناراضی می‌شوند. این وضعیت به افزایش اختلافات خانوادگی، کاهش نرخ ازدواج و افزایش طلاق منجر شده است. جامعه نیازمند بازنگری جدی در مواجهه با این پدیده است.

آسیانیوز ایران؛ سرویس اجتماعی:

  • مهندس محمد محمودی عالمی
  • دکتر پوریا زرشناس

این روزها فضای مجازی مملو از کلیپ‌های اغراق‌آمیزی است که زندگی‌هایی رویایی را به نمایش می‌گذارند. از هدایای گران‌قیمت گرفته تا مراسم مجلل، همه و همه تصویری غیرواقعی از زندگی ارائه می‌دهند. این محتواها که ظاهراً برای نشان دادن عشق و علاقه ساخته می‌شوند، در واقع تأثیراتی مخرب بر جامعه و به ویژه جوانان دارند. آنها معیارهای غیرواقع‌بینانه‌ای برای روابط عاطفی ایجاد می‌کنند. در جامعه‌ای که آموزش رسمی و غیررسمی مناسبی درباره روابط بین فردی وجود ندارد، شبکه‌های اجتماعی به منبع اصلی آموزش تبدیل شده‌اند. متأسفانه بسیاری از این آموزش‌ها نادرست و گمراه‌کننده هستند.

جنبش‌های فمینیستی افراطی که آزادی بی‌قید و شرط جنسی را تبلیغ می‌کنند، بر ذهن جوانان تأثیر می‌گذارند. آنها ارزش‌های سنتی مانند ازدواج و تشکیل خانواده را به تمسخر می‌گیرند. جوانان در چنین فضایی، روابط عاطفی خود را بر اساس معیارهای غلط پایه‌ریزی می‌کنند. آنها به دنبال هیجانات موقتی می‌روند و از مسئولیت‌پذیری و تعهد گریزان می‌شوند. این نگرش باعث می‌شود دوران طلایی جوانی که باید صرف یادگیری مهارت‌های زندگی و ساختن آینده شود، به بطالت و خوشگذرانی بگذرد. نتیجه، نسلی است که برای تشکیل خانواده آماده نیست. از سوی دیگر، نمایش ثروت و زندگی لاکچری در فضای مجازی، انتظارات غیرواقعی در جوانان ایجاد می‌کند. آنها داشتن مادیات را معیار خوشبختی می‌دانند و از زندگی ساده خود ناراضی می‌شوند. این وضعیت به افزایش اختلافات خانوادگی، کاهش نرخ ازدواج و افزایش طلاق منجر شده است. جامعه نیازمند بازنگری جدی در مواجهه با این پدیده است.

حمل دسته گل با کامیون!

اگر اهل فضای مجازی باشید، احتمالا کلیپ حمل دسته گل با کامیون را دیده باشید که مرد جوانی همراه با گروه موسیقی، بادکنک و هدایای دیگر این دسته گل را به دوست دختر خود هدیه می کند. شاید هم کلیپ-هایی با عنوان فروش قرنیه چشم و کلیه برای خرید آیفون 17 برای هدیه به پارتنر دیده باشید. این دست کلیپ ها که در ابتدای امر برای نشان دادن عشق بین طرفین ساخته و منتشر می شود، دارای تاثیراتی به شدت ناگوار بر روی سایر افراد جامعه خواهد داشت که در این مقاله به بررسی آن خواهیم پرداخت.

در جامعه ما که روابط بین دختر و پسر به شدت کنترل شده است و حتی از 6-7 سالگی، جداسازی صورت می گیرد، شناخت از جنس مخالف به سختی صورت می گیرد. آموزش خاصی توسط آموزش و پرورش در مدرسه صورت نمی گیرد و اگر هم معلمی در این باره توضیحاتی ارائه دهد، بیشتر بر ترس دختر و پسر از یکدیگر اضافه می کند. پدر و مادر ایرانی هم معمولا دراین خصوص سکوت پیشه می کند و از آموزش و توضیح در این خصوص طفره می رود و مسئله پیچیده تر می شود. اما نکته اینجاست که در دوران ما، درصورتی که شما برای سوال فرزندتان، پاسخی درست از مرجع مناسب نداشته باشید، جواب آن از منبعی غیرموق داده خواهد شد.

در عصر شبکه های اجتماعی سوال ها بی پاسخ نمی مانند!

هرچند که ممکن است این جواب ها ناصحیح، با مغالطه و غیرعلمی باشد. در زمانه ای که شبکه های اجتماعی برای هر شخصی با هر سطح سواد و دانش و تخصصی، تریبون ایجاد کرده اند و هر کسی می تواند نظرات خود را با میلیون ها فرد دیگر به اشتراک بگذارد، دادن پاسخ غلط می تواند تاثیراتی جبران ناپذیر ایجاد کند. ما در دوره ای زندگی می-کنیم که هنوز عده ای به تخت بودن سطح سیاره زمین باور دارند و عده ای به فرزندان خود واکسن تزریق نمی کنند. متاسفانه مرجعیت رسانه ای در شبکه های اجتماعی (که دارای دنبال کننده های زیادی هستند) با کسانی است که دارای تفکرات چپ، کمونیستی، فمنیستی و ... است. فعالان جنبش فمنیسم که ادعای دفاع از حقوق زنان را دارند اما درواقع آزادی بی قید و شرط جنسی را تبلیغ می کنند، تعدد روابط خارج از ازدواج را تشویق می کنند، باکره بودن را تفکری کهنه می دانند، استقلال زن را در عدم نیاز به مرد اعلام می کنند، فرزندآوری را آسیب به بدن زن می دانند و انواع و اقسام بیماری های روانی را فانتزی می دانند و ازدواج را بردگی می نامند. این گونه افراد که معمولا خودشان ازدواج نکرده اند و تشکیل خانواده نداده اند و لذت مادری کردن و همسری کردن را نچشیده اند، به دختران این سرزمین درس زندگی می دهند و مشوق و راهنمای این نسل می شوند.

اولین ارتباط با جنس مخالف

دختری که در اوایل جوانی و بدون شناخت از جنس مخالف و با دیدگاه های فعالان فمنیسم، وارد اجتماع می شود، در اولین ارتباط، شور و شوقی را برای اولین بار تجربه می کند که بینهایت لذت بخش است. هم از این جهت که در این سن، احساسات بی نهایت قوی هستند و هم از این نظر که جنس این ارتباط با سایر ارتباطاتی که شخص تا این سن داشته فرق می کند. در مرحله بعد که احیانا منجر به انجام سکس می شود، افراد هیجانی منحصر به فرد را تجربه می کنند. ترشح هورمون های دوپامین و سروتونین باعث می شود که افراد از فکر کردن به آینده و تشکیل خانواده خودداری کنند و به فقط به دنبال هیجان باشند. شروع رابطه در سن کم به علت نداشتن تجربه و شناخت، باعث سواستفاده ی افراد مریض و منفعت طلب می شود. در  اشتراک گذاری اتفاقات روزمره، سفر، مهمانی، تولد و ... با دنبال کننده های شبکه اجتماعی این افراد و تایید و لایکی که از فالوئرهای خود می گیرند، باعث می شود توهمی شدید دامنگیر این افراد شود؛ مبنی بر اینکه "این تایید و تصدیق همیشه هست و من لایق فردی جذاب تر و پولدارتر هستم." این توهم باعث می شود دوران طلایی 20-30 سالگی افراد به خوشگذرانی، بطالت، مهمانی رفتن، دوری از خانواده، داشتن شریک عاطفی و جنسی متعدد و همزمان، تتو و خالکوبی و ...  صرف شود. این افراد به دنبال تجربه هیجان و شوق اولیه روابط، مدام شریک خود را عوض نموده و پس از مدتی به دنبال نفر جدید می گردند. این افراد با کوله باری از آسیب ها و زخم های روانی به سی سالگی می رسند.

آسیب های دهه سی سالگی

خیانت دیدن، نادیده گرفته شدن، ترک ناگهانی و بدون خداحافظی و توضیح ندادن درباره ی علت پایان رابطه، تجاوز و تعرض و... نمونه هایی از این دست آسیب ها هستند. این دختران با بالا رفتن سن می بینند که از تعداد خواستگاران کاسته شده و افراد مناسب پیشنهادی به آنها ارائه نمی کنند. افرادی که این سال ها پشت عنوان دوستی پنهان شده بوده بودند، وقتی صحبت از ازدواج می شود، فرار را بر قرار ترجیح می دهند:

گفتم: میشه بعد 6 سال تکلیف منو روشن کنی؟ گفت نه نمیتونم  

گفت ازدواج کنیم؟

گفتم من میخوام با تو   زندگیمو بسازم...ولی گفت: شرایطش نیست.

گفتم: من برای تو بازم صبر میکنم...  

سکوت کرد. سکوتش همه چیز رو روشن کرد.  

گفتم من میرم؛ حتی نگفت نرو...نگفت صبر کن، درستش  می کنیم.  

تقصیر خودم بود. زیادی کوتاه اومدم.

از طرفی، فارغ از مسائل اقتصادی که خود یک پرونده جداگانه است، برخی مردان جوان جامعه ی ما، افرادی مسئولیت گریز بار آمده و تا سال ها توانایی اداره کردن خود را هم ندارند؛ چه برسد به تشکیل خانواده! مدت زمان زیادی که صرف تحصیل، خدمت سربازی، پیدا کردن کار و سپس استقلال مالی می شود، باعث می شود عده ی زیادی از مردان، دیگر تمایلی به ازدواج زودهنگام نداشته باشند. گروهی از مردان نیز به علت رشد در خانواده زن سالار (خانوده ای که مرد وجود نداشته، و یا نقش پررنگی در خانواده ندارد و در واقع مادر، نقش پدرانه ایفا کرده است)، مردانی ضعیف به بار می آیند که در رابطه و ازدواج، به دنبال مادر هستند، تا همسر. از طرفی، تعدادی از مردان، چون با جنس مخالف کمتر در ارتباط هستند، اعتماد به نفس پایینی در خصوص نحوه برخورد با خانم ها را دارند؛ این گونه مردان، کمبود اعتماد به نفس خود را با دادن هدیه های گران قیمت جبران کرده و آن را در شبکه های اجتماعی به  نمایش می گذارند.

گران شدن سکس امن

از سویی در جامعه ی ما برطرف کردن نیاز جنسی، جز از طریق ازدواج تعریف نشده است. گسترش فقر و کاهش میزان درآمد خانوار، افزایش سن رسیدن به کار و استقلال مالی، رسیدن به ازدواج را طولانی کرده است؛ هزینه دسترسی به "سکس امن" به شدت از نظر روانی، مالی، اجتماعی و... بالا بوده و بعضا باعث بروز بیماری، لطمه به وجهه ی اجتماعی و خانوادگی افراد می شود. آمارهای مختلفی که از میزان شیوع بیماری HPV منتشر می شود بسیار نگران کننده است. از سویی در صورت شکست در پروسه ازدواج، علاوه بر شکست روحی و روانی، شکست مالي سنگینی نیز به دو طرف و مخصوصا مرد وارد می شود.

معمولا دخترانی که عمر خود را با افراد مختلف سپری کرده اند در مواجهه با خواستگاران، همچنان به دنبال کسی می گردند که یادآور خاطرات شیرین گذشته باشد، هرچند که آن فرد توانایی ایجاد خانواده و تامین زندگی را نداشته است. نظر نمونه ای از این افراد در توئیت زیر مشاهده می شود که خواستگارش از هر نظر مناسب است اما دلش پیش کسی در گذشته گیر کرده است:

خودمو به زور راضی کردم بعد مدتها با یه پسر 10/10 رفتم یه بیرون ساده؛ متاسفانه حس و احساس در م مرده. هیچ احساسی نداشتم. حوصلم زود سر رفت؛ برگشتم خونه :(

اما دست طبیعت، قوی تر از این حرف هاست. به گفته خانم مارگارت مید (Margaret mead) مادر شدن یک الزام زیستی است؛ و جنس ماده وقتی به جایگاه مادری نرسد، کمبودی پرنشدنی در خود احساس خواهد. اگر خانمی به تجربه های متعدد و پس از پشت سر گذاشتن سی سالگی، ازدواج نکند، علاوه به بیماری های روانی که از قبل دارا بود، دچار افسرگی نیز خواهد شد. اگرهم ازدواج کند، فقط جسمش در خانه و نزد شوهرش حضور دارد و روح و روانش درگیر پارتنرهایی است که در گذشته با آنها جوانی کرده است. پس از مدتی این حسِ پنهان مثل آتش زیر خاکستر، خود را نشان داده و باعث بروز اختلاف و خیانت شده و در مرحله ی بعد بروز طلاق اجتناب ناپذیر است.  

همه ایرانی ها پولدارند، جز ما !

 حالا که به بررسی دختران و پسرانی پرداختیم که زندگی خود را در شبکه های اجتماعی و در معرض عموم قرار می دهند، برگردیم به بحث اول مان. اشتراک گذاری کلیپ خوشی و مهمانی و سفر و هدیه های گران قیمت و عجیب و اغراق شده که برای جلب توجه و جذب فالوئر تهیه می شوند، این تلقی را بر سایر افراد سالم جامعه ایجاد می کنند که همه ی زندگی این افراد سرشار از شادی است. دختر و پسر جوانی که با هزار بدبختی، وام، قرض و ... توانسته اند مراسم عروسی را پشت سر بگذارند و به خانه بخت بروند، با دیدن چنین کلیپ هایی دچار یاس و سرخوردگی می شوند.

زن جوان احساس کمبود می کند که چرا آخرین مدل گوشی آیفون را ندارد و خواسته و ناخواسته داشتن آن مدل گوشی را تبدیل به نیاز می بیند و بدون آن احساس فقیری و بدبختی می کند. مرد جوان هم در معذوریتی قرار می گیرد که از طرفی توانایی خرید هدایای گرانقیمت را ندارد و از طرفی همسرش، انتظار دریافت چنین هدایایی دارد. نتیجه ی این کشمکش، دور شدن همسران از یکدیگر، افزایش میزان طلاق و کاهش نرخ ازدواج خواهد بود. ما شاهد نسلی هستیم که معیار اول و آخر را در پول و مادیات می بیند و بی جهت نیست که عنوان دختران آهن پرست به عده ای داده می شود.  

جوانان جامعه ی ما مخصوصا بانوان، می بایست دست از مقایسه کردن خود و زندگی خود با بقیه بردارند. می بایست این نکته را در نظر داشته باشند که هر کس در شرایط خاص خودش و با امکانات خودش، به جایگاه کنونی خود رسیده اند. بعضی ها از صفر شروع کرده اند، بعضی ها از پنجاه، بعضی هم از منفی بیست! شاید کسی از تحصیلات و دانش کمتری دارد و با روابط پدرش مدیر کارخانه ای شده است. شاید دختری از شما زیباتر نباشد و برحسب اتفاق همسری پولدار پیدا کرده است. زندگی عادلانه و منصفانه عمل نمی کند که به هر کس بر حسب توانایی و استعدادش پاداش دهد. مسئولان می بایست در رابطه با اینفلوئنسرها نیز سختگیری اعمال نمایند که هرکسی توصیه های روانشناسی و پزشکی و ... به مردم نکند و مردم را گمراه ننماید.

شکاف آموزشی در روابط بین فردی

در جامعه ایران، آموزش روابط سالم بین فردی، با شکاف جدی مواجه است.زیرا نظام آموزشی رسمی هیچ برنامه مدونی برای آموزش روابط ندارد. البته، خانواده‌ها نیز به دلیل تابو بودن موضوع، از گفتگو درباره آن طفره می‌روند. همچنین، نهادهای فرهنگی هم برنامه مؤثری در این زمینه ندارند. این خلأ آموزشی باعث شده شبکه‌های اجتماعی به منبع اصلی آموزش تبدیل شوند که اغلب محتوای آنها سطحی و گمراه‌کننده است.

تأثیر محتوای اغراق‌آمیز بر انتظارات جوانان

نمایش زندگی‌های ایده‌آل و روابط اغراق‌شده در فضای مجازی، انتظارات غیرواقعی در جوانان ایجاد می‌کند.مثلا جوانان تصور می‌کنند همه زندگی‌ها باید پر از خوشی و تفریح باشد یا  هدایای گران‌قیمت را معیار عشق می‌دانند. همچنین، از زندگی ساده خود ناراضی می‌شوند. این نارضایتی به اختلافات زناشویی و کاهش تمایل به ازدواج منجر می‌شود.

پیامدهای روانی روابط زودگذر

روابط زودگذر و مبتنی بر هیجان، پیامدهای روانی جبران‌ناپذیری دارد؛ زیرا باعث ایجاد زخم‌های عاطفی متعدد می‌شود. در نتیجه اعتماد به نفس افراد را تخریب می‌کند. همچنین، توانایی برقراری روابط پایدار را کاهش می‌دهد. این آسیب‌ها در بلندمدت، فرد را برای تشکیل خانواده ناتوان می‌کند.

چالش‌های اقتصادی تشکیل خانواده

مشکلات اقتصادی، تشکیل خانواده را برای جوانان دشوار کرده است. مثلا همین بیکاری و درآمد پایدار مانع بزرگی است. از طرفی، هزینه‌های ازدواج و زندگی بسیار افزایش یافته. همچنین، انتظارات مالی ناشی از فضای مجازی، بر این مشکلات می‌افزاید. این عوامل باعث تاخیر در ازدواج و کاهش نرخ آن شده است.

راهکارهای مقابله با این چالش‌ها

برای مقابله با این چالش‌ها، راهکارهای متعددی وجود دارد:

  • ایجاد نظام آموزشی مناسب برای روابط بین فردی
  • نظارت بر محتوای تولیدی اینفلوئنسرها
  • ترویج سبک زندگی مبتنی بر ارزش‌های اصیل

علاوه بر این، حمایت اقتصادی از جوانان برای تشکیل خانواده ضروری است.

به قلم: مهندس محمد محمودی، دکتر پوریا زرشناس
https://www.asianewsiran.com/u/hDT
اخبار مرتبط
یک وکیل از پرونده عجیبی سخن می‌گوید که در آن مردی با این شرط که اگر دوست‌پسر سابق همسرش برگشت، به او اجازه طلاق دهد، ازدواج کرده است. این مرد که گفته بود شرط را به شوخی پذیرفته، حالا با واقعیت بازگشت معشوق قدیمی همسر و درخواست طلاق او روبرو شده است. به گفته این وکیل، خانواده زن در زمان ازدواج پیشنهاد مهریه بالا را داده و مرد نیز به دلیل علاقه زیاد به همسرش آن را پذیرفته است. اکنون که زن ناسازگاری کرده و قصد طلاق دارد، مرد متوجه شده که دوست‌پسر سابق همسرش بازگشته و این دلیل اصلی درخواست طلاق است. این پرونده از جنبه‌های حقوقی و شرعی قابل تأمل است.
"پول مرد، پول خانواده است. پول زن، پول خود زن است." کاظم عاشوری گیلده، محقق و نویسنده، در مقاله تحلیلی اخیر خود برای آسیانیوز ایران، این ضرب‌المثل را نقطه شروع بررسی یک بحران اقتصادی-فرهنگی در خانواده ایرانی قرار می‌دهد. او نشان می‌دهد چگونه "فشار اجتماعی زنان بر یکدیگر" و "توهم جذابیت زن مستقل" باعث شده درآمد زنان که باید مایه آرامش باشد، به میدان کشمکش و رقابت تبدیل شود. این مقاله به واکاوی ریشه‌های این ناهماهنگی مالی و ارائه راهکار "مدیریت مالی هوشمندانه مبتنی بر تیم‌سازی" می‌ پردازد.
مرجع تقلید شیعیان در نامه‌ای به رئیس قوه قضائیه خواستار اصلاح قانون مهریه شد. آیت‌الله سبحانی از مراجع تقلید در نامه‌ای به رئیس قوه قضائیه پیشنهاد داد قانون مهریه از "عندالمطالبه" به "عندالاستطاعه" تغییر یابد تا مردان تنها در صورت توانایی مالی ملزم به پرداخت مهریه باشند.
آسیانیوز ایران هیچگونه مسولیتی در قبال نظرات کاربران ندارد.
تعداد کاراکتر باقیمانده: 1000
نظر خود را وارد کنید