آسیانیوز ایران؛ سرویس سیاسی:

پوریا زرشناس - دکترای اقتصاد انرژی های تجدیدپذیر
در جنگ سایههایی که زیر آسمان خاورمیانه جریان دارد، نبردی جدید در اعماق زمین آغاز شده است. نبردی که نتیجه آن میتواند تراز قدرت در منطقه را برای همیشه تغییر دهد. "جِرِمی باب"، تحلیلگر اسرائیلی، در تازهترین مقاله خود پرده از واقعیتی نگرانکننده برداشته است: ایران در حال انتقال تأسیسات هستهای خود به اعماق زمین است. اقدامی که پاسخ تهران به حملات هوایی اسرائیل محسوب میشود. گزارشهای ماهوارهای نشان میدهد که فعالیتهای عمرانی در سایت هستهای "طالقان ۲" نه تنها پس از حملات هوایی متوقف نشده، بلکه با شتاب بیشتری ادامه یافته است. دست کم چهار مرحله جدید از ساختوساز در این محل شناسایی شده است.
این تصویر تنها بخشی از تلاشهای گستردهتر ایران برای بازسازی برنامه هستهای خود است. تلاشهایی که به گفته تحلیلگران اسرائیلی، با درسگیری از حملات قبلی و با دقت بیشتری در حال انجام است. رهبران جمهوری اسلامی به این باور رسیدهاند که فرمول جدیدی برای محافظت از تأسیسات در برابر حملات آینده یافتهاند. ادامه ساختوساز پس از دو دور حملات هوایی سنگین، گواه این ادعا است. از دیدگاه اسرائیل، نگرانی اصلی تنها بازسازی تأسیسات آسیبدیده نیست. بلکه انتقال این تأسیسات به اعماق زمین و اجرای تدابیر ضدحمله است که تهدیدی جدی محسوب میشود.
سوال اینجاست: اگر ایران موفق شود تمام یا بخش عمدهای از تأسیسات هستهای خود را به زیر زمین منتقل کند، آیا اسرائیل همچنان قادر خواهد بود این سایتها را هدف قرار دهد؟ پاسخ به این سوال نه تنها آینده برنامه هستهای ایران، که تراز امنیتی کل خاورمیانه را تحت تأثیر قرار خواهد داد. بازی موش و گربهای که نتیجه آن بر امنیت جهانی تأثیر خواهد گذاشت.
در سالهای اخیر، تنش بین ایران و اسرائیل به یکی از حساسترین و پیچیدهترین بحرانهای ژئوپلیتیک خاورمیانه تبدیل شده است. حملات متقابل، تهدیدات هستهای، و تغییر موازنه قدرت منطقهای، همه نشان از احتمال وقوع یک جنگ گستردهتر دارند. در این مقاله، با تکیه بر آخرین تحلیلها و گزارشهای معتبر، ابعاد مختلف این بحران، استراتژیهای طرفین، و سناریوهای احتمالی آینده را بررسی میکنیم.
استراتژی جدید ایران در محافظت از تأسیسات
شواهد و مدارک موجود نشان میدهد ایران استراتژی کاملاً جدیدی برای محافظت از تأسیسات هستهای خود در پیش گرفته است. این استراتژی مبتنی بر انتقال تأسیسات به اعماق زمین و اجرای تدابیر پیشرفته ضدحمله است. ادامه فعالیتهای عمرانی در "طالقان ۲" پس از حملات هوایی، نشان از عزم جدی ایران برای مقاومسازی تأسیسات دارد. این اقدام نشان میدهد تهران از حملات قبلی درس گرفته و در حال ارتقای توان دفاعی خود است. استقرار سامانههای پدافندی جدید و استفاده از تکنیکهای کاهش اثر انفجار، بخشی از این استراتژی جامع است. ایران میکوشد با ایجاد لایههای متعدد دفاعی، هزینه حملات آینده را برای اسرائیل افزایش دهد.
محدودیتهای فنی اسرائیل در هدفگیری
حملات هوایی اسرائیل به سایتهای هستهای ایران با محدودیتهای فنی قابل توجهی روبرو بوده است. گزارشها نشان میدهد اسرائیل ناچار شده برخی سایتها را چندین بار هدف قرار دهد. در برخی موارد، این تکرار حملات به دلیل ناتوانی در نابودی کامل تأسیسات در حمله اول بوده است. مقاومسازی تأسیسات ایران باعث شده اثرگذاری حملات هوایی کاهش یابد. انتقال تأسیسات به اعماق زمین، چالشهای فنی اسرائیل را مضاعف کرده است. بمبهای سنگرشکن موجود ممکن است برای نابودی تأسیسات عمقی کافی نباشند.
تأثیر تحولات بر موازنه منطقهای
برنامه هستهای ایران همواره به عنوان عاملی تعیینکننده در موازنه قدرت منطقه عمل کرده است. توانایی ایران در محافظت از تأسیسات هستهای میتواند این موازنه را بر هم زند. اگر ایران موفق شود تأسیسات خود را در برابر حملات آینده مصون کند، موقعیت چانهزنی آن در مذاکرات منطقهای تقویت خواهد شد. این مسئله نگرانی متحدان اسرائیل در منطقه را افزایش داده است. از سوی دیگر، عقبافتادن برنامه هستهای ایران به مدت دو سال پس از حملات، نشان میدهد که این حملات تا حدی مؤثر بودهاند. اما سوال اینجاست که این تأخیر تا چه زمانی دوام خواهد آورد.
نقش آمریکا و جامعه بینالملل
درخواستهای اسرائیل از آمریکا برای همکاری در حملات آینده، نشان از پیچیدگی فنی این عملیاتها دارد. واشنگتن در آینده ممکن است تمایل کمتری برای مشارکت مستقیم نشان دهد. تحریمهای بینالمللی اگرچه بر اقتصاد ایران تأثیر گذاشته، اما نتوانسته مانع از پیشرفت برنامه هستهای شود. شکست مذاکرات برجامی، گزینههای دیپلماتیک را محدود کرده است. موقعیت سیاسی آمریکا در آستانه انتخابات ریاست جمهوری، عامل دیگری است که محاسبات دو طرف را تحت تأثیر قرار داده است. ایران ممکن است بخواهد تا مشخص شدن نتیجه انتخابات صبر کند.
چشمانداز بلندمدت و سناریوهای محتمل
نگرانی اصلی اسرائیل مربوط به بازه بلندمدت است. اگر ایران بتواند تأسیسات خود را به طور کامل مقاومسازی کند، توازن استراتژیک در منطقه به هم خواهد خورد. سناریوی محتمل دیگر، تشدید جنگ سایهها بین ایران و اسرائیل است. این جنگ ممکن است به عرصههای دیگری مانند سایبری و جنگ نیابتی گسترش یابد. در نهایت، ممکن است شاهد شکلگیری موازنه جدیدی مبتنی بر بازدارندگی باشد. اما این موازنه چگونه خواهد بود و آیا پایدار خواهد ماند؟ پرسشی است که پاسخ آن آینده خاورمیانه را شکل خواهد داد.
پیشینه و ابعاد درگیریهای اخیر
حملات اسرائیل به تاسیسات هستهای ایران
در اکتبر ۲۰۲۴ و ژوئن ۲۰۲۵، نیروی هوایی اسرائیل حملات گستردهای را علیه تاسیسات هستهای و نظامی ایران انجام داد. یکی از اهداف اصلی این حملات، تاسیسات «طالقان ۲» در پارچین بود که به عنوان یکی از مراکز کلیدی پروژه هستهای ایران شناخته میشود. تصاویر ماهوارهای نشان میدهد که اسرائیل به این ساختمان و سه ساختمان دیگر در نزدیکی آن آسیب رساند، اما فعالیتهای عمرانی و بازسازی در این محل ادامه یافته است. این نشان میدهد که ایران نه تنها از بازسازی برنامه هستهای خود دست نکشیده، بلکه در حال تقویت زیرساختهای خود برای مقابله با حملات آینده است.
استراتژی جدید ایران برای حفاظت از تاسیسات هستهای
ایران پس از این حملات، استراتژی جدیدی را برای حفاظت از تاسیسات هستهای خود در پیش گرفته است. این استراتژی شامل انتقال بخش بیشتری از تأسیسات به زیر زمین، تقویت سامانههای پدافندی، و کاهش اثر انفجار و موج شوک ناشی از حملات هوایی است. همچنین، ایران با پراکندگی سانتریفیوژها و مواد هستهای در چندین سایت، سعی در تضمین بقای برنامه هستهای خود در صورت حمله دارد.
تغییر موازنه قدرت در خاورمیانه
نگرانی کشورهای عربی و تغییر نگرش امنیتی
جنگ اخیر بین ایران و اسرائیل، موازنه قدرت در خاورمیانه را به شدت تحت تأثیر قرار داده است. بسیاری از کشورهای عربی که پیشتر ایران را بزرگترین تهدید میدانستند، اکنون اسرائیل را به عنوان تهدید اصلی امنیتی خود میشناسند. این تغییر نگرش، ناشی از اقدامات تهاجمی اسرائیل در غزه و گسترش فعالیتهای نظامی آن در منطقه است. همچنین، عادیسازی روابط بین برخی کشورهای عربی و اسرائیل با چالشهای جدی مواجه شده و پروژههایی مانند «پیمان ابراهیم» با تردیدهای جدیدی روبهرو هستند.
نقش آمریکا و متحدان منطقهای
آمریکا در حال تعدیل سیاستهای منطقهای خود است و به جای تکیه انحصاری بر اسرائیل، با مجموعهای از متحدان منطقهای همکاری میکند. این تغییر رویکرد، میتواند بر پویایی روابط آمریکا و اسرائیل تأثیر بگذارد و قدرت چانهزنی کشورهای عربی را افزایش دهد. همچنین، تنشهای اخیر بین ترامپ و نتانیاهو نشان از این تغییر رابطه دارد.
سناریوهای احتمالی آینده
تشدید تنش و جنگ فراگیر
برخی تحلیلگران معتقدند که احتمال تشدید تنش و وقوع جنگ فراگیر بین ایران و اسرائیل وجود دارد. این سناریو میتواند ناشی از تجدید قوای نظامی اسرائیل، اختلافات در ارزیابی خسارات هستهای، و تحرکات محور مقاومت باشد. در صورت عدم موفقیت دیپلماسی بینالمللی، منطقه شاهد موج جدیدی از خشونت خواهد بود.
توافق مشروط و عقبنشینی
سناریوی دیگری که مطرح است، توافق مشروط بین ایران و اسرائیل با میانجیگری قدرتهای بزرگ است. این توافق میتواند شامل عقبنشینی ایران در موضوع غنیسازی یا پیمان عدمتجاوز باشد. با این حال، با توجه به مواضع سختگیرانه هر دو طرف، دستیابی به چنین توافقی دشوار به نظر میرسد.
صبر راهبردی و اتکا به زمان
ایران ممکن است استراتژی صبر راهبردی را در پیش گیرد و با اتکا به زمان و شرکای شرقی، به بازسازی توان هستهای و نظامی خود بپردازد. این استراتژی میتواند شامل تقویت روابط با چین و روسیه، و استفاده از فرصتهای دیپلماتیک برای کاهش انزوای منطقهای باشد.
پیامدهای جنگ احتمالی
تأثیر بر برنامه هستهای ایران
در صورت وقوع جنگ، برنامه هستهای ایران با تأخیرهای جدی مواجه خواهد شد. با این حال، ایران با انتقال تاسیسات به زیر زمین و تقویت سامانههای پدافندی، سعی در کاهش آسیبپذیری خود دارد. همچنین، ایران ممکن است به تغییر دکترین هستهای خود روی آورد و از «نه جنگ، نه صلح» به رویکردی تهاجمیتر تغییر مسیر دهد.
تأثیر بر ثبات منطقهای
جنگ بین ایران و اسرائیل میتواند ثبات منطقهای را به شدت تهدید کند. این جنگ میتواند منجر به تشدید درگیریهای نیابتی، افزایش تنشهای فرامنطقهای، و تغییر در معادلات امنیتی خاورمیانه شود. همچنین، احتمال دخالت مستقیم قدرتهای بزرگ مانند آمریکا، روسیه و چین در این بحران وجود دارد.
نتیجهگیری
جنگ دوباره بین ایران و اسرائیل، نه تنها ابعاد نظامی و هستهای دارد، بلکه میتواند موازنه قدرت در خاورمیانه را به طور بنیادی تغییر دهد. در حالی که اسرائیل سعی در خنثیسازی تهدیدات ایران دارد، ایران نیز با اتکا به استراتژیهای جدید دفاعی و دیپلماتیک، به دنبال حفظ و تقویت موقعیت خود است. آینده این بحران به تصمیمات بازیگران اصلی و توانایی جامعه بینالمللی برای جلوگیری از تشدید تنشها بستگی دارد.