شنبه / ۸ آذر ۱۴۰۴ / ۱۷:۰۰
کد خبر: 34567
گزارشگر: 548
۱۰۲
۰
۰
۱۱
کاظم عاشوری گیلده - نویسنده و محقق

بدن‌نمایی در شبکه‌های اجتماعی ایران؛ بازاری نوظهور بر پایه شکستن مرزهای خصوصی

بدن‌نمایی در شبکه‌های اجتماعی ایران؛ بازاری نوظهور بر پایه شکستن مرزهای خصوصی
پدیده بدن‌نمایی در شبکه‌های اجتماعی ایران به شکل‌گیری زیست‌جهانی جدید منجر شده است که در آن بدن از حریم خصوصی به کالای قابل معامله تبدیل شده است. این مقاله با رویکردی اجتماعی و فرهنگی به تحلیل این پدیده می‌پردازد که چگونه برخی کاربران بدون تکیه بر مهارت یا خلاقیت، تنها با نمایش بدن خود به دنبال جلب توجه و درآمد هستند. تغییر ارزش‌های فرهنگی و عادی‌سازی حریم‌شکنی از مهم‌ترین پیامدهای این پدیده به شمار می‌رود.

آسیانیوز ایران؛ سرویس اجتماعی:

کاظم عاشوری گیلده - نویسنده و محقق - ایران در سال‌های اخیر با زیست‌جهانی تازه و پرشتاب روبه‌رو شده است؛ جهانی که محور آن «نمایش» است و اقتصادش بر بنیاد «توجه» شکل می‌گیرد. شبکه‌های اجتماعی و الگوریتم‌های مبتنی بر جذب مخاطب، افراد را به سمت خودنمایی بیشتر سوق می‌دهند و در این میان، بدن‌نمایی به یکی از مؤثرترین ابزارهای دیده‌شدن تبدیل شده است. این مقاله با رویکردی اجتماعی، فرهنگی و رسانه‌ای نوشته شده و هیچ موضع‌گیری مذهبی یا ایدئولوژیک ندارد؛ هدف آن تحلیل روندی است که در آن، برخی کاربران بدون تکیه بر مهارت، خلاقیت یا تولید کالا، تنها با اتکا به نمایش بدن خود تلاش می‌کنند مخاطب، ویو و در نهایت درآمد بیشتری کسب کنند.

پدیده‌ای که زمانی فاصله‌ای بسیار با ارزش‌های سنتی و عرف اجتماعی داشت، امروز در قالب کلیپ‌های چندثانیه‌ای، لایوهای جنجالی یا محتوای روزمره به بخشی از تجربه دیجیتال تبدیل شده است. این روند، صرفاً یک مد اینترنتی نیست؛ بلکه نشانه دگرگونی عمیق در ساختار رسانه‌ای و فرهنگی جامعه است.

بدن؛ از حریم خصوصی تا کالای قابل معامله

در فرهنگ ایرانی، بدن انسان به‌خصوص بخش‌های خصوصی آن همواره بخشی از «حرمت»، «آبرو» و «حریم شخصی» تلقی می‌شد. اما جهان دیجیتال این مرز را دگرگون کرده و بدن، به‌ویژه بدن زنان و نوجوانان، در بسیاری از محتواها به کالایی قابل مشاهده، قابل اشتراک و حتی قابل معامله بدل شده است.

به بیان ساده‌تر:

آنچه روزی پنهان‌ترین بخش زندگی افراد بود، اکنون بخشی از نمایش عمومی شده است. این تغییر نه حاصل یک تصمیم فردی، بلکه نتیجه شکل‌گیری نظمی جدید در رسانه‌های دیجیتال است؛ نظمی که در آن:

  • هر حرکت
  • هر تغییر ظاهری
  • هر ژست
  • و هر لحظه خصوصی

می‌تواند ابزاری برای جلب توجه و درآمد باشد.

برای بخش قابل توجهی از تولیدکنندگان این‌گونه محتوا، بدن نقش جایگزین مهارت، تلاش یا خلاقیت را ایفا می‌کند؛ یعنی همان چیزی که امروز بسیاری از تحلیل‌گران آن را «اقتصاد بدن‌محور» می‌نامند.

اقتصاد توجه؛ ریشه اصلی بحران

برای فهم این پدیده باید به سازوکار پلتفرم‌ها نگاه کرد؛ جایی که ارزش اقتصادی نه از کالا، بلکه از ثانیه‌های توجه مخاطب حاصل می‌شود. هر بازدید، لایک یا حتی انتقاد، داده‌ای است که برای پلتفرم سود تولید می‌کند. الگوریتم‌ها معمولاً پاداش بیشتری به محتواهایی می‌دهند که:

  • شوک ایجاد کنند
  • کنجکاوی را تحریک کنند
  • از هنجارهای رایج فراتر بروند
  • یا جسارت بیشتری نمایش دهند

در چنین فضایی، برخی کاربران درمی‌یابند که بدن جذاب‌ترین و سریع‌ترین ابزار جلب توجه است ابزاری که بدون نیاز به مهارت یا ایده‌پردازی پیچیده، بازدید بالا و درآمد را تضمین می‌کند. این همان نقطه‌ای است که از دید جامعه‌شناسی، بدن از «سوژه انسانی» به «ابژه رسانه‌ای» تبدیل می‌شود.

ظهور بدن‌نمایی به‌عنوان ژانر مستقل محتوا

بدن‌نمایی امروز نه یک رفتار پراکنده، بلکه یک ژانر کامل در تولید محتواست. بسیاری از ویدئوها «حتی در مواردی که محتوای صریح یا آشکار نیست»  تلاش می‌کنند با نمایش اغراق‌آمیز بدن، پوشش یا حرکات خاص، احساس هیجان یا کنجکاوی ایجاد کنند. این ژانر خاص در میان گروه‌هایی محبوب‌تر شده است:

  • نوجوانان و جوانانی که تازه وارد فضای تولید محتوا شده‌اند
  • اینفلوئنسرهایی که با رکود بازدید مواجه‌اند
  • خانواده‌هایی که ناخواسته کودکان خود را در معرض نمایش می‌گذارند

کاربرانی که تولید «محتوای بی‌زحمت» را ترجیح می‌دهند

مشکل اصلی اینجاست که مرزهای حریم خصوصی به‌تدریج عادی‌سازی می‌شود موضوعی که سال‌ها در فرهنگ ایرانی جایگاهی نداشت.

تغییرات فرهنگی؛ از شرم تا نمایش

در فرهنگ سنتی ایران، بدن‌نمایی نه‌تنها ناپسند بود، بلکه حتی گفتگو درباره آن نیز در بسیاری از خانواده‌ها تابو محسوب می‌شد. این رفتار با مفاهیم «حیا»، «وقار» و «حفظ حرمت» گره خورده بود. اما امروز:

  1. برخی نوجوانان بدن را بخشی از «برند شخصی» خود می‌دانند
  2. برخی زنان و دختران برای افزایش ویو از ژست‌ها و پوشش‌های خاص استفاده می‌کنند
  3. برخی مردان نیز وارد رقابت نمایش بدن شده‌اند
  4. برخی خانواده‌ها نیز ناخواسته کودکان را در محتوای بدن‌محور قرار می‌دهند

نتیجه آن است که آنچه روزی حریم بود، اکنون محتواست؛ و آنچه روزی مایه شرم بود، حالا ابزار درآمد است.

روان‌شناسی نمایش‌گری؛ چرا این رفتار جذاب است؟

پژوهشگران دلایل این رفتار را در چند محور تحلیل می‌کنند:

۱. نیاز به دیده‌شدن

شبکه‌های اجتماعی این نیاز طبیعی انسان را به یک عطش پایان‌ناپذیر تبدیل کرده‌اند.

۲. رقابت شدید

در میان هزاران تولیدکننده، بدن راحت‌ترین ابزار برای «متفاوت دیده‌شدن» است.

۳. پاداش سریع

سیستم لایک و بازدید، پاداشی فوری و اعتیادآور به فرد می‌دهد.

۴. مقایسه دائمی

مقایسه با مدل‌ها و اینفلوئنسرها احساس کمبود ایجاد می‌کند و بدن‌نمایی به نوعی «جبران» تبدیل می‌شود.

پیامدهای فرهنگی و اجتماعی

بدن‌نمایی اگرچه در ظاهر ساده به‌نظر می‌رسد، اما پیامدهای گسترده‌ای دارد:

  • تضعیف ارزش حریم خصوصی
  • افزایش اضطراب و نارضایتی بدنی
  • کالایی‌شدن بدن انسان
  • کاهش حساسیت اخلاقی در نسل نوجوان
  • خطر سوءاستفاده از تصاویر
  • تقویت نگاه ابزاری به بدن به‌ویژه بدن زنان

این پیامدها نه‌فقط فردی، بلکه نسلی هستند.

نقش خانواده‌ها؛ میان آگاهی و غفلت

بخش مهمی از مسئله به خانواده‌ها بازمی‌گردد. بسیاری از والدین بدون شناخت پیامدها، تصاویر خصوصی کودکان خود را منتشر می‌کنند. نبود آموزش‌های رسانه‌ای باعث شده خانواده‌ها از اثرات بلندمدت این رفتار آگاه نباشند.

چه باید کرد؟ راهکارهای فرهنگی و رسانه‌ای

برای مدیریت این روند باید از چند مسیر وارد شد:

  • تقویت آموزش سواد رسانه‌ای
  • بازتعریف ارزش حریم خصوصی
  • ایجاد قوانین برای استفاده از تصویر کودکان
  • افزایش مسئولیت‌پذیری اینفلوئنسرها
  • حمایت از محتوای خلاقانه و غیرابزاری
  • نقش‌آفرینی رسانه‌ها در آگاهی‌بخشی بدون بازتولید رفتار مخرب

نتیجه‌گیری

بدن‌نمایی در شبکه‌های اجتماعی ایران به پدیده‌ای مهم و هشداردهنده تبدیل شده است؛ پدیده‌ای که نشان‌دهنده تجاری‌سازی بدن، فروریختن مرزهای حریم خصوصی، تغییرات فرهنگی و تضاد میان ارزش‌های سنتی و منطق اقتصاد توجه است. این مقاله، با رویکردی غیرمذهبی و غیرایدئولوژیک، بر این نکته تأکید می‌کند که بسیاری از این رفتارها نتیجه تکیه بر آسان‌ترین راه برای دیده‌شدن، کسب ویو و درآمد است راهی که به‌جای مهارت، زحمت یا خلاقیت، بر نمایش بدن متکی است. راه‌حل نه در منع مطلق، بلکه در آگاهی، آموزش و بازسازی نظام ارزش‌های فرهنگی در فضای دیجیتال است. در نهایت، بدن انسان باید بار دیگر از «کالا» بودن خارج و به جایگاه انسانی، محترم و خصوصی خود بازگردد حتی در جهانی که همه‌چیز در چند ثانیه قابل اشتراک است.

به قلم: کاظم عاشوری گیلده - نویسنده و محقق
https://www.asianewsiran.com/u/hSm
اخبار مرتبط
کاظم عاشوری گیلده، محقق و نویسنده، از بحران خاموش روابط عاطفی و جنسی در میان جوانان ایرانی پرده برداشته است. به باور او، این بحران ابعاد اجتماعی گسترده‌ای دارد که تاکنون کمتر به آن پرداخته شده است. گیلده در تحلیل خود به پدیده "هول بودن" جوانان اشاره می‌کند و آن را نتیجه کمبود فضای سالم برای تجربه روابط عاطفی می‌داند. از نگاه او، این وضعیت پیامدهای روانی و اجتماعی گسترده‌ای به همراه دارد. این محقق هشدار می‌دهد که انکار این نیاز واقعی جوانان تنها به شکل‌گیری پدیده‌های پنهانی و ناسالم منجر خواهد شد و هزینه‌های آن گریبان‌گیر کل جامعه می‌شود.
ما در جمع‌هایی هستیم که در کنار هم نیستیم. سرها خمیده، نه از فروتنی، که در اسارت صفحه‌های درخشان. کاظم عاشوری گیلده در مقاله‌ای تامل‌برانگیز، از "بیماری روح" انسان مدرن می‌گوید؛ بیماری که ما را از دیدن آسمان، درختان و حتی چشمان یکدیگر محروم کرده است. این متن، تحلیل این اسارت و راهکارهای عملی برای "بلند کردن سرها" و بازگشت به زندگی واقعی است.
یک پژوهش تحلیلی با استناد به آرای اندیشمندانی مانند هانا آرنت نشان می‌دهد که تمامیت‌خواهی تنها یک ساختار سیاسی نیست، بلکه یک "وضعیت روانی" است که با ایجاد ترس، شکستن دلبستگی‌های طبیعی و مسخ رسانه‌ای، فردیت انسان را نابود می‌کند. کاظم عاشوری گیلده در این یادداشت هشدار می‌دهد که مکانیسم‌های مشابهی امروزه در پشت الگوریتم شبکه‌های اجتماعی نیز فعال هستند.
کاظم عاشوری گیلده، محقق و نویسنده، در تحلیل جدید خود نشان می‌دهد که کلید تغییر پایدار و ترک عادات مخرب، نه «اراده» که «معنا» است. او توضیح می‌دهد که چرا انسان‌های موفق بیش از اراده بر معنا تکیه می‌کنند و چگونه می‌توان برای هر تغییری، معنایی عمیق و نجات‌بخش یافت.
علم روانشناسی و عصب‌شناسی ثابت کرده که تغییر ناگهانی با طبیعت انسان در تضاد است. تحول واقعی تنها از طریق تغییرات تدریجی و همسو با ساختار زیستی مغز ممکن می‌شود. کاظم عاشوری گیلده در این مقاله قصد دارد تا با بررسی چرایی غیر ممکن بودن ناگهانی بودن تغییرات در انسان، به یک پرسش بنیادین پاسخ دهد.
آسیانیوز ایران هیچگونه مسولیتی در قبال نظرات کاربران ندارد.
تعداد کاراکتر باقیمانده: 1000
نظر خود را وارد کنید