آسیانیوز ایران؛ سرویس سلامت و زیبایی:
امنیت غذایی و سلامت مواد خوراکی، یکی از دغدغههای اصلی و همیشگی خانوارهای ایرانی است. در این میان، برنج به عنوان کالایی اساسی در سبد غذایی، همواره مورد توجه و حساسیت ویژهای قرار دارد. این حساسیت، گاهی زمینهساز شکلگیری و گسترش سریع شایعات میشود. شایعاتی که میتوانند نه تنها ذهن مصرفکننده را آشفته کنند، که به برند یک محصول یا حتی روابط تجاری بین کشورها آسیب بزنند. در هفتههای اخیر، ادعای نگرانکنندهای در برخی شبکههای اجتماعی و کانالهای مجازی دست به دست میشود: «۵.۴ درصد برنجهای هندی وارداتی به ایران، آلوده به عفونتهای خطرناک است.» این عدد دقیق و به ظاهر علمی، ممکن است برای بسیاری از افراد، نشانهای از اعتبار این خبر باشد. اما منشأ این عدد عجیب کجاست و آیا واقعاً ربطی به آلودگی عفونی برنج دارد؟
بررسیها نشان میدهد سرنخ این ادعا به یک گزارش رسمی و معتبر بازمیگردد: گزارشی از «مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی» با موضوع «مدیریت جوندگان موذی». این گزارش برای ارائه راهکار درباره کنترل آفات تهیه شده است. در این گزارش، به مطالعهای در کشور هند اشاره شده که در آن به آمار خسارت موشها به محصول برنج پرداخته است. اما نکته کلیدی اینجاست که این مطالعه، درباره «میزان تخریب فیزیکی» برنج توسط جوندگان است، نه «آلودگی میکروبی». با ردیابی بیشتر مشخص میشود که آن مطالعه هندی نیز به پژوهشی در سال ۱۹۷۰ میلادی (بیش از ۵۰ سال پیش) ارجاع داده که باز هم موضوع آن، خسارت موشها بوده است. در آن داده قدیمی، موشها ۴.۶ تا ۵.۴ درصد برنج تولیدی را از بین میبردند. پس چگونه آمار «تخریب توسط موش» در هندِ دهه ۷۰ میلادی، به «آلودگی عفونی برنج وارداتی به ایران» در امروز تبدیل شده است؟ این تبدیل، نمونهای کلاسیک از تحریف اطلاعات و ایجاد شایعهای خطرناک است.
تشریح مسیر تحریف؛ از «تخریب» تا «عفونت»
فرآیند شکلگیری این شایعه، نمونهای آموزنده از چگونگی تحریف یک داده علمی است. نقطه آغاز، یک گزارش پارلمانی معتبر است که برای حل یک معضل (جوندگان) تهیه شده. در این گزارش، برای نشان دادن اهمیت موضوع، به آمار جهانی استناد میشود. سپس، یک داده آماری خاص (۴.۶ تا ۵.۴ درصد خسارت موش به برنج در هند) از بستر اصلی خود (مطالعهای قدیمی در کشاورزی) جدا میشود. در مرحله بعد، کلیدواژه «آلودگی» که ممکن است در گزارش در معنای «حضور جوندگان» به کار رفته باشد، عمداً یا سهواً با «عفونت» و «بیماریزا» جایگزین میشود. در نهایت، این داده تحریفشده، با اضافه کردن عبارات هیجانبرانگیز («خطرناک»، «وارداتی به ایران») به یک بمب خبری کاذب تبدیل میشود که هدفش ایجاد ترس و بیاعتمادی در مصرفکننده است.
چرایی باورپذیری شایعه؛ روانشناسی ترس و اعداد دقیق
این شایعه به دلایل روانشناختی خاصی به سرعت گسترش مییابد. نخست، موضوع آن «امنیت غذایی» است که یک نیاز اولیه و حساس است. دوم، از یک عدد اعشاری دقیق (۵.۴ درصد) استفاده شده که احساس «علمی بودن» و «تحقیق شده بودن» را القا میکند. سوم، به یک منبع معتبر (مرکز پژوهشهای مجلس) نسبت داده میشود که باعث میشود افراد بدون بررسی بیشتر، آن را بپذیرند. چهارم، دشمنسازی («واردات از خارج») میکند که در شرایط اقتصادی خاص، زمینۀ پذیرش بیشتری دارد. ترکیب این عوامل، باعث میشود حتی افراد تحصیلکرده نیز در صحت آن تردید نکنند و بدون تأمل، آن را به اشتراک بگذارند که به گسترش ویروسی شایعه دامن میزند.
بررسی واقعی خطرات آلودگی برنج (جدای از این شایعه)
اگرچه این شایعه خاص بیاساس است، اما بهانهای است برای پرداختن به خطرات واقعی آلودگی در برنج. آلودگیهای میکروبی (مثل باکتریها) یا قارچی (مثل کپکها و تولید سم آفلاتوکسین) عموماً در شرایط نامناسب نگهداری (رطوبت بالا، انبارداری نامناسب) ایجاد میشوند. این خطر، منحصر به برنج وارداتی نیست و برای محصول داخلی نیز در صورت رعایت نکردن استانداردها وجود دارد. کنترل این خطرات، بر عهدۀ نظام نظارتی کشور است که باید از مبدأ تولید، واردات، ترابری و توزیع، نمونهبرداری و آزمایش انجام دهد. نکته مهم دیگر، آلودگیهای شیمیایی مانند فلزات سنگین (مثل آرسنیک) است که به دلیل شرایط خاک و آب در برخی مناطق جهان ممکن است در برنج تجمع یابد. این نیز موضوعی است که نیاز به پایش مستمر توسط مراجع ذیصلاح دارد.
نقش نهادهای نظارتی و مسئولیت رسانهها
در مواجهه با چنین شایعاتی، نقش نهادهای رسمی دوگانه است: نخست، «نظارت فعال» برای اطمینان از سلامت کلیه محصولات وارداتی و داخلی از طریق آزمایشهای دورهای. دوم، «شفافسازی و اطلاعرسانی سریع» هنگام ظهور شایعات. سازمانهایی مانند سازمان ملی استاندارد، سازمان غذا و دارو و وزارت جهاد کشاورزی باید با انتشار بهموقع نتایج پایشهای خود، آرامش را به بازار و مصرفکننده بازگردانند. از طرفی، رسانههای معتبر و اصحاب رسانه مسئولیت دارند پیش از انتشار چنین اخبار حساسی، کمترین زحمت برای راستیآزمایی را به خود هموار کنند. اشتراک گذاری بیمنبع اخبار، تنها بر دامنۀ نگرانیهای بیاساس میافزاید و به بیاعتمادی عمومی نسبت به بازار غذا دامن میزند.
درسهایی برای مصرفکننده در عصر شایعه
مصرفکننده در پایان این زنجیره، مهمترین نقش را دارد: «توقف شایعه». پیش از اشتراکگذاری هر خبر نگرانکننده درباره مواد غذایی، باید به چند پرسش کلیدی پاسخ داد: منبع اولیه این خبر کجاست؟ آیا نهاد رسمی مرتبط (سازمان استاندارد) آن را تایید یا تکذیب کرده است؟ آیا این خبر احساسات (ترس، خشم) را هدف قرار داده یا اطلاعات مستند ارائه میدهد؟ در مورد خاص برنج، مصرفکننده میتواند با خرید از فروشگاههای معتبر، توجه به نشان استاندارد و پروانه بهداشت، و نگهداری صحیح برنج در منزل (در جای خشک و خنک)، سلامت غذای خود را تضمین کند. در نهایت، هوشیاری و پرسشگری شهروندان، بهترین سد در برابر سیل شایعاتی است که قصد بیثبات کردن بازار و ذهن مردم را دارند.