آسیانیوز ایران؛ سرویس اقتصادی:
گاهی اعداد و ارقام میتوانند واقعیتهایی را آشکار کنند که در نگاه اول دیده نمیشوند. این بار نوبت به کالایی اساسی در سبد غذایی ایرانیان رسیده است. برنج که سالهاست مهمترین قوت غالب ایرانیان محسوب-میشود، این روزها به کالایی لوکس تبدیل شده است. محاسبات دقیق، ابعاد تازهای از این واقعیت را آشکار کرده است. اگر به شما بگویند هر دانه برنجی که میل میکنید، ۸۰ تومان قیمت دارد، باور میکنید؟ این عدد زمانی معنای واقعی پیدا میکند که محاسبات ریاضی پشت آن را بدانیم.
بر اساس محاسبات کارشناسی، هر ده گرم برنج ۵۰ دانه دارد. این یعنی در هر صد گرم ۵۰۰ دانه و در هر کیلوگرم ۵۰۰۰ دانه برنج وجود دارد. با در نظر گرفتن قیمت متوسط ۴۰۰ هزار تومان برای هر کیلوگرم برنج ایرانی، محاسبه قیمت هر دانه برنج چندان پیچیده نیست. عددی که از این محاسبه به دست میآید، ۸۰ تومان برای هر دانه است. اما این پایان ماجرا نیست. وقتی پای مصرف روزانه به میان میآید، اعداد معنای واقعیتری پیدا میکنند. هر قاشق غذاخوری ۱۵ گرم برنج در خود جای میدهد. در این ۱۵ گرم، ۷۵ دانه برنج وجود دارد. با احتساب قیمت ۸۰ تومانی هر دانه، هر قاشق برنج ۲۴۰۰ تومان قیمت تمام میشود. این ارقام در شرایطی اعلام میشود که قدرت خرید مردم روز به روز در حال کاهش است و کالاهای اساسی از دسترس بسیاری از خانوادهها خارج میشوند.
تحلیل اقتصادی افزایش قیمت برنج
افزایش قیمت برنج را میتوان در چارچوب تورم عمومی اقتصاد ایران تحلیل کرد. در سالهای اخیر، نرخ تورم در بخش کالاهای اساسی همواره از نرخ تورم عمومی بالاتر بوده است. عوامل متعددی از جمله کاهش ارزش پول ملی، افزایش هزینههای تولید، مشکلات logistic و تحریمها در این افزایش قیمت نقش داشتهاند. این عوامل باعث شدهاند برنج از کالایی همگانی به کالایی نسبتاً لوکس تبدیل شود. اثرات این افزایش قیمت بر سبد غذایی خانوارها به شدت محسوس است. بسیاری از خانوادهها مجبور شدهاند یا مصرف برنج خود را کاهش دهند یا به برنجهای با کیفیت پایینتر روی آورند.
تأثیر بر الگوی مصرف غذایی
افزایش شدید قیمت برنج در حال تغییر الگوی مصرف غذایی ایرانیان است. خانوادههای بسیاری در حال جایگزینی برنج با سایر غلات و مواد غذایی هستند. این تغییر الگو میتواند تأثیرات منفی غذایی بر جامعه داشته باشد. برنج منبع مهمی از کربوهیدرات و انرژی در رژیم غذایی ایرانیان محسوب میشود. کاهش مصرف برنج میتواند به افزایش مصرف نان و سایر مواد غذایی بینجامد که این خود میتواند مشکلات جدیدی ایجاد کند.
مقایسه با درآمد خانوارها
برای درک بهتر این ارقام، باید آن را با درآمد خانوارها مقایسه کرد. با فرض درآمد متوسط یک خانوار شهری، قیمت برنج سهم قابل توجهی از درآمد را به خود اختصاص میدهد. در شرایطی که خط فقر مطلق برای یک خانوار چهار نفره به چندین میلیون تومان رسیده، هزینه برنج میتواند به یکی از اقلام پرهزینه در سبد غذایی تبدیل شود. این موضوع به ویژه برای خانوادههای کمدرآمد که سهم بیشتری از درآمد خود را به غذا اختصاص میدهند، مشکلساز است.
پیامدهای اجتماعی
افزایش قیمت کالاهای اساسی مانند برنج میتواند پیامدهای اجتماعی گستردهای داشته باشد. نارضایتی عمومی و کاهش رفاه اجتماعی از جمله این پیامدهاست. فشار اقتصادی بر خانوارها میتواند به کاهش مصرف و در نتیجه کاهش تولید بینجامد. این چرخه معیوب میتواند اقتصاد را با مشکلات بیشتری روبرو کند. همچنین، افزایش قیمت مواد غذایی میتواند به افزایش نابرابریهای اجتماعی بینجامد و شکاف بین فقیر و غنی را عمیقتر کند.
راهکارهای ممکن
- برای مقابله با این وضعیت، راهکارهای کوتاهمدت و بلندمدتی قابل تصور است. در کوتاهمدت، هدفمندسازی یارانهها و حمایت از خانوارهای کمدرآمد میتواند کمککننده باشد.
- در بلندمدت، افزایش بهرهوری در تولید برنج، توسعه کشت جایگزین و اصلاح الگوی مصرف ضروری است. همچنین، توسعه روشهای نوین کشاورزی میتواند به کاهش هزینههای تولید بینجامد.
- تنظیم بازار و کنترل قیمتها نیز از جمله راهکارهایی است که میتواند در دستور کار قرار گیرد، اما اجرای آن نیازمند هماهنگی بین نهادهای مختلف است.