آسیانیوز ایران؛ سرویس اقتصادی:
رقابت میلیونی برای خرید خودرو در ایران بار دیگر آمارهای حیرتانگیزی را رقم زده است. در دهمین دوره ثبتنام محصولات مونتاژی ایرانخودرو، بیش از سه و نیم میلیون نفر برای تصاحب تنها ۲,۹۰۸ دستگاه خودروی هایما با هم رقابت کردند. شرکت ایرانخودرو امروز یکشنبه ۱۶ آذر ۱۴۰۴، نتایج دهمین دوره قرعهکشی محصولات گروه هایما شامل هایما ۸S، هایما S5 پرو و هایما 7X را منتشر کرد. آمارهای اعلام شده از عمق بیاعتمادی به بازار خودرو و تمایل شدید مردم برای خرید خودرو از طریق رسمی حکایت دارد. در این دوره، ۳,۵۴۹,۱۰۹ متقاضی برای خرید خودرو ثبتنام کرده بودند که نشان میدهد تقاضا برای خودرو بیش از ۱,۲۰۰ برابر عرضه است. چنین نسبتی در دنیای اقتصاد بیسابقه است و نشان از شکست سیاستهای کنترل بازار خودرو دارد.
قرعهکشی در سه گروه متقاضیان عادی، دارندگان خودروی فرسوده و مشمولان طرح جوانی جمعیت (مادران) برگزار شد. سهمیهبندی به این صورت بود که ۳۰٪ به متقاضیان عادی، ۵۰٪ به طرح جوانی جمعیت و ۲۰٪ به دارندگان خودروی فرسوده اختصاص یافت. با این حال، حتی با این سهمیهبندی، شانس برنده شدن در برخی گروهها به قدری ناچیز است که عملاً میتوان گفت اکثر متقاضیان از ابتدا شانسی نداشتند. به عنوان مثال، شانس یک متقاضی عادی برای برنده شدن هایما ۸S تنها ۰.۰۱۶۲٪ بوده است. این آمار به وضوح نشان میدهد که سیستم قرعهکشی نه تنها نتوانسته است مشکل کمبود خودرو را حل کند، بلکه به نوعی قمار بزرگی تبدیل شده که امید کاذب به میلیونها نفر میدهد. بسیاری از کارشناسان معتقدند این شیوه تنها باعث اتلاف وقت و انرژی مردم شده است. از سوی دیگر، اختلاف فاحش شانس برنده شدن بین گروههای مختلف نیز قابل تأمل است. در حالی که شانس یک متقاضی عادی برای هایما ۸S حدود ۰.۰۱۶٪ است، این شانس برای یک دارنده خودروی فرسوده برای هایما 7X به ۶.۴۸۸٪ میرسد. این آمار تکاندهنده بار دیگر پرسشهای اساسی درباره سیاستهای صنعت خودرو، مدیریت عرضه و تقاضا، و آثار اجتماعی چنین روشهای فروشی را مطرح میکند. در ادامه، این آمار به صورت دقیقتر تحلیل شده است.
شکست سیاست قرعهکشی در تنظیم بازار خودرو
آمار منتشر شده از دهمین دوره قرعهکشی ایرانخودرو به وضوح نشان میدهد که این سیستم در تنظیم بازار خودرو کاملاً شکست خورده است. وقتی تقاضا بیش از ۱,۲۰۰ برابر عرضه باشد، قرعهکشی نه تنها مشکلی را حل نمیکند، بلکه به نوعی قمار ملی تبدیل میشود که امید کاذب به میلیونها نفر میدهد. این سیستم باعث میشود منابع زمانی و مالی زیادی از سوی مردم صرف ثبتنام و پیگیری شود، بدون آنکه احتمال واقعی برای دریافت خودرو وجود داشته باشد. از منظر اقتصادی، قرعهکشی باعث میشود قیمت واقعی خودرو در بازار آزاد به شدت افزایش یابد، زیرا عرضه رسمی به حداقل رسیده است.
تبعیض سیستماتیک در سهمیهبندی و عدالت اجتماعی
سهمیهبندی ۳۰٪ برای متقاضیان عادی، ۵۰٪ برای طرح جوانی جمعیت و ۲۰٪ برای دارندگان خودروی فرسوده، خود نوعی تبعیض سیستماتیک ایجاد کرده است. در حالی که هدف از طرح جوانی جمعیت تشویق فرزندآوری است، اما تخصیص نیمی از سهمیه به این گروه باعث شده است افرادی که ممکن است نیاز فوریتری به خودرو داشته باشند، شانس کمتری داشته باشند. همچنین، اختلاف فاحش شانس برنده شدن بین گروهها (مثلاً ۰.۰۱۶٪ برای متقاضی عادی هایما ۸S در مقابل ۶.۴۸۸٪ برای دارنده فرسوده هایما 7X) پرسشهای جدی درباره عدالت توزیعی ایجاد میکند.
روانشناسی جمعی و امید کاذب
قرعهکشی خودرو در ایران تبدیل به پدیدهای روانشناختی شده است. میلیونها نفر با وجود شانس نزدیک به صفر، هر بار در این قرعهکشیها شرکت میکنند. این امر نشان میدهد که مردم از یک سو به سایر راههای تهیه خودرو (بازار آزاد با قیمتهای بسیار بالا) امیدی ندارند و از سوی دیگر، به سیستم رسمی توزیع خودرو دل بستهاند. این امید کاذب نه تنها باعث اتلاف منابع فردی میشود، بلکه از فشار بر مسئولان برای حل ریشهای مشکل میکاهد. به عبارت دیگر، قرعهکشی به نوعی سوپاپ اطمینان اجتماعی تبدیل شده که خشم ناشی از کمبود خودرو را تخلیه میکند.
آثار اقتصادی و رانتجویی
سیستم قرعهکشی زمینهساز رانتجویی و فساد گسترده شده است. افرادی که در قرعهکشی برنده میشوند، اغلب خودرو را نه برای استفاده شخصی، که برای فروش در بازار آزاد با سود کلان میخرند. این امر باعث میشود خودرو از چرخه مصرف واقعی خارج شده و به کالایی برای سفتهبازی تبدیل شود. از سوی دیگر، برخی با استفاده از شرایط خاص (مانند طرح فرسوده یا جوانی جمعیت) شانس خود را افزایش میدهند که میتواند باعث ایجاد بازار سیاه برای مدارک و شرایط تقلبی شود. این سیستم نه تنها مشکل کمبود خودرو را حل نکرده، که بر دامنه فساد افزوده است.
راهکارهای جایگزین و آینده بازار خودرو
برای خروج از این بنبست، نیاز به تغییر اساسی در سیاستهای صنعت خودرو است. راهکارهایی مانند افزایش واقعی تولید با جذب سرمایهگذاری خارجی، کاهش تعرفه واردات خودرو برای ایجاد رقابت، آزادسازی قیمت خودروهای داخلی همراه با کنترل کیفیت، و ایجاد سیستم فروش اقساطی واقعی (نه قرعهکشی) میتواند مؤثر باشد. همچنین، میتوان از سیستم حراج به جای قرعهکشی استفاده کرد که هم شفافتر است و هم قیمت واقعی را نشان میدهد. در کوتاهمدت، حداقل میتوان سهمیهبندی را عادلانهتر کرد و شفافیت در انتشار آمار و نتایج را افزایش داد. آینده بازار خودرو در ایران بدون اصلاحات ساختاری در صنعت و سیاستگذاری اقتصادی، همچنان با چنین آشفتگیهایی همراه خواهد بود.