آسیانیوز ایران؛ سرویس اقتصادی:
فصل گل و عاطفه باز هم در آستانه روز مادر فرارسیده است، اما این بار با قیمتهایی که نفسها را در سینه حبس میکند. بازار گل تهران و دیگر کلانشهرهای ایران در روزهای منتهی به ۲۵ آذر، صحنه افزایش سرسامآور قیمتهاست. بررسیهای میدانی نشان میدهد که قیمت گلها نسبت به مدت مشابه سال گذشته افزایشی ۱۰۰ تا ۲۰۰ درصدی را تجربه کرده است. این افزایش به حدی چشمگیر است که خرید یک دستهگل ساده برای بسیاری از خانوادهها به یک چالش اقتصادی تبدیل شده است. یک شاخه گل رز معمولی — که سال گذشته با قیمتی بین ۳۰ تا ۷۰ هزار تومان فروخته میشد — اکنون در برخی فروشگاهها با قیمت ۹۰ تا ۲۰۰ هزار تومان عرضه میشود. این بدان معناست که قیمت یک شاخه گل، از حقوق روزانه بسیاری از کارگران فراتر رفته است. دستهگلهای ساده ۱۰ تا ۱۵ شاخه نیز که همواره پرمتقاضیترین محصول این ایام بودند، اکنون با قیمت ۱.۵ تا ۲.۸ میلیون تومان به فروش میرسند. این رقم برای بسیاری از خانوادههای متوسط و کمدرآمد، معادل هزینه یک ماه خوراک است.
اما اوج قیمتها در سبدها و باکسهای هدیه تزئین شده دیده میشود. این سبدها که معمولاً ترکیبی از گل، شکلات، عروسک و کالاهای تزئینی هستند، از مرز ۳ میلیون تومان آغاز میشوند و در برخی مدلهای لوکس به ۶ میلیون تومان نیز میرسند. دلایل این افزایش نجومی قیمت چندوجهی است. از یک سو، افزایش هزینههای تولید و واردات گلهای لوکس و مرغوب (مانند رزهای اکوادوری یا هلندی) به دلیل نوسانات ارزی، تأثیر مستقیمی داشته است. از سوی دیگر، هزینههای گزاف حمل و نقل، سردخانهها و بستهبندی نیز به این قیمتها افزوده شده است. سوداگری و احتکار برخی از سودجویان در آستانه مناسبتهای پرمصرف نیز از عوامل دیگر است. با نزدیک شدن به روز مادر، تقاضا برای گل به اوج خود میرسد و برخی فروشندگان از این موقعیت برای افزایش قیمتها استفاده میکنند. این گزارش به تحلیل ریشههای اقتصادی این گرایی سرسامآور میپردازد و تأثیر آن بر تغییر الگوی مصرف و فرهنگ هدیهدهی در جامعه را بررسی میکند. آیا باید شاهد تبدیل یک سنت زیبا و عاطفی به کالایی لوکس و دستنیافتنی برای قشر متوسط باشیم؟
تحلیل عوامل اقتصادی و هزینههای تولید
ریشه اصلی افزایش قیمت گل را باید در بخش تولید و عرضه جستجو کرد. هزینههای تولید گل در گلخانههای داخلی به دلیل افزایش قیمت نهادههایی مانند سوخت، برق، کود، سم و تجهیزات گرمایشی، به شدت افزایش یافته است. بسیاری از گلخانهداران مجبور شدهاند این هزینههای اضافی را به مصرفکننده منتقل کنند. برای گلهای وارداتی مرغوب مانند رزهای درجه یک اکوادور یا هلند، نوسانات نرخ ارز و مشکلات نقل و انتقال مالی بینالمللی، قیمت تمام شده را چندین برابر کرده است. هزینه حمل و نقل هوایی که خود وابسته به قیمت جهانی سوخت است نیز سهم بزرگی در قیمت نهایی دارد. علاوه بر این، هزینههای جانبی مانند اجاره مغازه در نقاط پرتردد شهر، هزینه سردخانه برای حفظ تازگی گلها، دستمزد نیروی کار متخصص (مانند گلآرایان) و هزینه بستهبندیهای لوکس، همگی به گرانی نهایی محصول اضافه کردهاند. در واقع، خریدار تنها هزینه خود گل را نمیپردازد، بلکه هزینه کل زنجیره تأمین و توزیع را تقبل میکند.
نقش سوداگری و احتکار در بازار گل
بازار گل به دلیل ماهیت فصلی و وابستگی به مناسبتها، همواره در معرض سوداگری قرار دارد. در آستانه مناسبتهای پرمصرف مانند روز مادر، ولنتاین یا عید نوروز، برخی از عمدهفروشان یا حتی خردهفروشان بزرگ اقدام به ذخیرهسازی و احتکار گلهای مرغوب میکنند. با ایجاد کمبود مصنوعی در بازار و افزایش تقاضا، این افراد میتوانند قیمتها را به صورت دستوری افزایش دهند. از آنجا که گل کالایی با ماندگاری نسبتاً کوتاه است، این احتکار در بازه زمانی کوتاهمدت اتفاق میافتد و کنترل آن برای نهادهای نظارتی دشوار است. فقدان نهاد تنظیمگر قیمت در بازار گل نیز به این مسئله دامن میزند. برخلاف کالاهای اساسی، قیمت گل به طور کامل تابع عرضه و تقاضاست و مداخلهای برای کنترل آن وجود ندارد. این امر دست سودجویان را برای افزایش قیمت به هر میزانی که بازار تحمل کند، باز میگذارد.
تأثیر بر الگوی مصرف و تغییر فرهنگ هدیهدهی
این گرایی سرسامآور، در حال تغییر یک سنت دیرینه فرهنگی است. هدیه دادن گل به مادر، همسر یا عزیزان در مناسبتها، بخشی از فرهنگ ارتباط عاطفی در جامعه ایرانی بوده است. اما وقتی هزینه یک دستهگل از بودجه ماهانه یک خانواده فراتر میرود، طبیعی است که بسیاری مجبور به حذف این آیین شوند. خطر اصلی، جایگزینی هدایای عاطفی و معنوی با معیارهای مادی است. وقتی گل — به عنوان نماد عاطفه — آنقدر گران شود که در دسترس نباشد، ممکن است جامعه به سمت هدایای پرهزینه دیگر سوق داده شود یا اساساً فرهنگ هدیهدهی کمرنگ گردد. این میتواند بر پیوندهای عاطفی و خانوادگی تأثیر منفی بگذارد. از سوی دیگر، این وضعیت میتواند باعث رونق بازار گلهای مصنوعی، گلدانهای کوچک یا حتی ایدههای خلاقانه جایگزین (مانند درست کردن دستهگل دستساز) شود. اما به هر حال، لطافت و معنای هدیه یک گل تازه و طبیعی با هیچ جایگزینی قابل مقایسه نیست.
مقایسه با درآمدها و قدرت خرید خانوار
برای درک عمق فاجعه، باید این قیمتها را با درآمد سرانه و حداقل دستمزد مقایسه کرد. با فرض اینکه حداقل دستمزد سال ۱۴۰۳ حدود ۸ میلیون تومان در ماه است، قیمت یک دستهگل ساده (۱.۵ میلیون تومان) معادل حدود ۲۰ درصد از درآمد ماهانه یک کارگر ساده است. حتی برای یک خانواده با درآمد متوسط (مثلاً ۱۵ تا ۲۰ میلیون تومان در ماه)، هزینه یک سبد گل ۳ میلیون تومانی، سهم بزرگی از بودجه ماهانه را به خود اختصاص میدهد. این امر خرید گل را از یک اقدام عاطفی معمولی به یک تصمیم اقتصادی بزرگ تبدیل میکند. این شکاف عمیق بین قیمت کالاهای غیراساسی (مانند گل) و قدرت خرید مردم، نشاندهنده تشدید تورم و کاهش رفاه عمومی است. وقتی مردم برای خرید نمادهای ساده عاطفی نیز تحت فشار مالی هستند، نشان میدهد اقتصاد در وضعیت نامناسبی قرار دارد.
راهکارهای ممکن و آینده بازار گل
برای مهار این گرایی، راهکارهای کوتاهمدت و بلندمدتی نیاز است. در کوتاهمدت، نهادهای نظارتی مانند اتحادیه گلفروشان و سازمان حمایت مصرفکنندگان میتوانند با نظارت بر قیمتها و برخورد با احتکارگران، از افزایش بیرویه جلوگیری کنند. تعیین سقف قیمت برای گلهای معمولی در مناسبتها نیز میتواند مؤثر باشد. در بلندمدت، حمایت دولت از گلخانهداران داخلی برای کاهش هزینههای تولید و افزایش کیفیت گلهای ایرانی ضروری است. اگر بتوان گلهای مرغوب داخلی را با قیمت مناسب تولید کرد، وابستگی به واردات و نوسانات ارزی کاهش مییابد. همچنین، فرهنگسازی برای هدیههای جایگزین خلاقانه و کمهزینه میتواند فشار تقاضا روی گل را کاهش دهد. تشویق به خرید گلهای گلدانی که ماندگاری بیشتری دارند یا هدیه دادن خدمات (مانند یک وعده غذای خانگی یا کمک در کارهای خانه) به جای کالاهای گرانقیمت، میتواند به تغییر الگوی مصرف کمک کند. در نهایت، بهبود وضعیت اقتصادی و افزایش قدرت خرید مردم، بنیادیترین راه برای بازگشت سنتهای زیبای عاطفی به زندگی روزمره است.