آسیانیوز ایران؛ سرویس اجتماعی:
در پی تشدید آلودگی هوای پایتخت و تصمیم کمیته اضطرار برای اجرای طرح زوج و فرد، موجی از سوالات و نگرانیها در میان شهروندان تهرانی شکل گرفته است. بسیاری از مردم که برای تردد در محدوده طرح ترافیک، اقدام به خرید و رزرو طرح روزانه کرده بودند، با اجرای ناگهانی طرح زوج و فرد متضرر شدند. این تغییر ناگهانی، نه تنها برنامهریزیهای روزمره شهروندان را مختل کرد، بلکه ابهام بزرگی را درباره سرنوشت پولهای پرداختی برای روزهای بلااستفاده ایجاد نمود. آیا هزینهای که برای طرح ترافیک پرداخت شده، در روزهایی که خودرو به دلیل زوج یا فرد بودن از تردد منع میشود، به سادگی هدر میرود؟ شهرداری تهران به عنوان مسئول اجرای طرح ترافیک، به این سوال کلیدی پاسخ داده است. محسن هرمزی، معاون حمل و نقل ترافیک شهرداری، با صدور اطمینانی رسمی، پرده از این ابهام برداشته است. بر اساس اعلام رسمی، هیچ یک از شهروندان متحمل ضرر مالی نخواهند شد.
هرمزی تاکید کرد که شهرداری تهران به عنوان عضوی از کمیته اضطرار آلودگی هوا، با تداوم اجرای طرح زوج و فرد تا پایان سال مخالف است. وی تاکید دارد که ماهیت «اضطرار» این کمیته، تصمیمگیری برای روزهای خاص است، نه نسخهپیچی بلندمدت. این مخالفت نشان میدهد که چالشهای اجرایی و اجتماعی این تصمیم، حتی در بین مسئولان اجرایی نیز مورد بحث است. تصمیمگیری دیرهنگام و عدم هماهنگی لازم، بار دیگر چالش مدیریت یکپارچه شهری در مواجهه با پدیده آلودگی هوا را عیان کرده است. با این حال، نقطه مثبت ماجرا، شفافیت و مسئولیتپذیری اعلام شده در قبال حقوق مالی مردم است. تضمین بازگشت وجه، اگرچه دیر، اما حرکتی در جهت حفظ اعتماد عمومی و جبران خسارت ناشی از تصمیمهای ناگهانی است. این تضمین، باید به صورت یک فرآیند شفاف، سریع و بدون دردسر برای شهروندان اجرایی شود. نگاهی به تجربیات گذشته نشان میدهد که نحوه اجرای این بازپرداخت، به اندازه خود وعده آن اهمیت دارد. اکنون نگاهها به چگونگی و زمان دقیق این بازگشت مالی و همچنین سرنوشت نهایی طرحهای محدودیت تردد در پایتخت دوخته شده است. این رویداد، آزمونی برای تحقق وعدههای داده شده و مدیریت بحرانهای زیستمحیطی شهری است.
تضمین حقوق مالی شهروندان؛ الزامی برای حفظ اعتماد عمومی
تصمیم بازگرداندن پول طرح ترافیک، بیش از یک اقدام اداری، یک ضرورت اجتماعی است. در شرایطی که تصمیمات ناگهانی حکمی، زندگی و برنامهریزی مالی مردم را تحت تاثیر قرار میدهد، چنین تضمینهایی باعث کاهش تنش و افزایش پذیرش سیاستهای عمومی میشود. این اقدام در واقع پذیرش مسئولیت پیامدهای تصمیمگیریهای ناگهانی توسط نهادهای حکمرانی است. از منظر حقوق شهروندی، شهروندان بابت خدمتی (طرح ترافیک) هزینه پرداخت کردهاند که به دلیل تصمیم بالادستی (اجرای طرح زوج و فرد) امکان بهرهمندی از آن را از دست دادهاند. بنابراین بازگشت وجه، احقاق حق بدیهی و جلوگیری از تحمیل هزینه مضاعف بر دوش مردم است. عدم انجام این کار، نوعی تبعیض و بیعدالتی در دریافت عوارض محسوب میشود. نحوه اجرای این وعده کلیدی است. اگر فرآیند بازگشت وجه پیچیده، طولانی یا همراه با سنگاندازی باشد، اثر مثبت آن کاملا خنثی میشود. شهرداری باید مکانیزمی ساده، خودکار و شفاف طراحی کند تا شهروندان بدون مراجعه فیزیکی یا پیگیریهای طاقتفرسا، وجه خود را در کوتاهترین زمان دریافت کنند.
تناقض ذاتی در مدیریت آلودگی هوا؛ اضطرار یا برنامه بلندمدت؟
اعتراض صریح معاون شهردار به تداوم طرح زوج و فرد، پرده از یک شکاف مدیریتی مهم برمیدارد. زمانی که یک نهاد اجرایی مانند شهرداری، با تصمیم کمیتهای که خود عضو آن است (کمیته اضطرار) مخالفت میکند، نشان از ناهماهنگی و احتمالا ناکارآمدی سازوکارهای تصمیمگیری دارد. این تعارض، حل معضل پیچیدهای مانند آلودگی هوا را دشوارتر میکند. استدلال هرمزی مبتنی بر مفهوم «اضطرار» است. اضطرار، حالتیتی استثنایی، موقت و واکنشی است. تبدیل یک راهحل اضطرار به برنامهای چندماهه، نه تنها از اثرگذاری آن میکاهد، بلکه باعث ایجاد عادیت کاذب و خستگی قانونی میشود. شهروندان و سیستم مدیریت شهری نیاز به برنامهای قابل پیشبینی و بلندمدت دارند، نه شوکدرمانیهای پیدرپی. این تناقض، نیاز به بازتعریف اساسی در ساختار مدیریت آلودگی هوای کلانشهرها را نشان میدهد. آیا باید به جای کمیتههای موقت «اضطرار»، به سمت نهادهای دائمی، تخصصمحور و دارای اختیارات برنامهریزی بلندمدت با رویکرد جامع (شامل حمل و نقل عمومی، صنعت، سوخت و...) حرکت کرد؟ این پرسش، کلیدیترین چالش پیش رو است.
تصمیمگیری دیرهنگام و هزینههای مازاد اقتصادی-اجتماعی
معاون شهردار به درستی به عامل «تصمیم دیرهنگام» اشاره کرده است. این تاخیر، یک اشکال پروسهای است که هزینههای ملموس و ناملموس زیادی به جامعه تحمیل میکند. از یک سو، شهرداری را وادار به فروش طرح ترافیک میکند (فعالیتی که بعدا نیاز به بازپرداخت و اصلاح دارد) و از سوی دیگر، شهروندان را در بلاتکلیفی و سردرگمی برنامهریزی رها میسازد. این ناکارآمدی در تصمیمگیری، باعث هدررفت منابع مالی و انسانی میشود. پولی که باید صرف توسعه زیرساختهای حمل و نقل پاک شود، حالا صرف فرآیندهای اداری بازگشت وجه و مدیریت آشفتگی ناشی از تصمیم ناگهانی خواهد شد. بهرهوری اقتصادی شهر نیز با مختل شدن برنامهریزی بنگاهها و افراد کاهش مییابد. در سطح اجتماعی، این بیثباتی و عدم قطعیت، حس ناامنی و بیاعتمادی به مدیریت شهری را تقویت میکند. وقتی شهروندان ندانند فردا با کدام قانون ترافیکی روبرو هستند، امکان هرگونه برنامهریزی شخصی و شغلی را از دست میدهند. این امر به ویژه برای قشر کمدرآمد و کسانی که وسیله نقلیه تکسیاره دارند، فشار بیشتری ایجاد میکند.
آلودگی هوا و آزمون حکمرانی یکپارچه شهری
ماجرای طرح ترافیک و زوج و فرد، نمادی از آزمون ناتمام «حکمرانی یکپارچه شهری» در مواجهه با بحرانهای پیچیده است. آلودگی هوا مسئلهای بینبخشی است که راهحل آن تنها در محدوده شهرداری یا استانداری نمیگنجد. نیاز به هماهنگی بین نهادهای مختلف از جمله محیط زیست، صنعت، نفت (تامین سوخت استاندارد)، پلیس و شهرداری وجود دارد. اختلاف نظر علنی بین شهرداری و کمیته اضطرار (که زیرمجموعه استانداری است)، نشان میدهد که این یکپارچگی محقق نشده است. هر نهاد با منطق بخشی خود عمل میکند: یکی بر جنبه درآمدی و ترافیکی (طرح ترافیک) تاکید دارد و دیگری بر کاهش فوری حجم تردد (طرح زوج و فرد) بدون در نظر گرفتن تمام تبعات. برای عبور از این بنبست، نیاز به ایجاد پلتفرم یا نهاد هماهنگکنندهای با اختیار قانونی و توان فنی بالا است. این نهاد باید بتواند با دادهکاوی و مدلسازی، اثرات اقتصادی-اجتماعی هر تصمیم (از جمله بازگشتهای مالی) را پیشبینی کند و نسخههای متنوع و کمهزینهتری برای روزهای با آلودگیهای مختلف ارائه دهد.
چشمانداز آینده؛ از مدیریت بحران تا برنامهریزی راهبردی
اتفاق اخیر، زنگ خطری است که نشان میدهد رویکرد فعلی «مدیریت بحران» و واکنش به آلودگی هوا پس از وقوع، به نقطه اشباع و حتی اثر معکوس رسیده است. جامعه هزینههای سنگین این بیبرنامگی را میپردازد. زمان آن فرا رسیده که به سمت «برنامهریزی راهبردی» و پیشگیرانه حرکت شود. این برنامهریزی باید چندبعدی باشد: توسعه سریع و کیفی حمل و نقل عمومی (مترو، بیآرتی، تاکسیرانی)، ساماندهی خودروهای فرسوده، ارتقای کیفیت سوخت، ایجاد شهر انسانمحور و دوچرخهمحور، و فرهنگسازی عمیق. محدودیتهای ترافیکی مانند زوج و فرد یا طرح ترافیک، زمانی موثرند که گزینههای جذاب دیگری برای تردد وجود داشته باشد. وعده بازگشت پول طرح ترافیک، اگر درست اجرا شود، میتواند سرآغاز اعتمادسازی برای سیاستهای سختگیرانهتر اما برنامهریزیشدهتر آینده باشد. شهروندان باید اطمینان یابند که پرداختهای آنان در قالب عوارض و جرایم، در مسیر توسعه زیرساختهای پاک و بهبود کیفیت زندگی هزینه میشود، نه صرف جبران اشتباهات تصمیمگیریهای ناگهانی.