آسیانبوز ایران؛ سرویس سیاسی:
یک نماینده مجلس شورای اسلامی پرده از یک ابهام بزرگ در مبارزه با فساد برداشته است. ابوالفضل ابوترابی با انتقاد صریح از قوه قضائیه، از خاکخوردن قانون مهم «اعاده اموال نامشروع مسئولان» خبر داده است. به گفته این نماینده مجلس، این قانون حیاتی که پنج سال پیش برای اجرا ابلاغ شده، تاکنون عملی نشده و هیچ گزارش روشنی از روند اجرای آن به مجلس ارائه نگردیده است. این سکوت، پرسشهای جدی درباره جدیت دستگاه قضا در بازیابی اموال عمومی به میان آورده است. ابوترابی با اشاره به رقم شگفتآور ۵۰۰ هزار میلیارد تومان، تأکید کرده که اجرای این قانون میتواند این مبلغ عظیم را به خزانه دولت بازگرداند. این رقم که معادل بخش قابل توجهی از بودجه سالانه کشور است، نشان میدهد که فساد تا چه اندازه منابع ملی را به تاراج برده است.
نماینده مجلس در ادامه سخنانش خواستار برخوردی شدید و «اژهای» با مفاسد اقتصادی شد. او با جسارت تمام ادعا کرد که با یکبار اجرای جدی این قانون، میتوان کل فسادی که پس از انقلاب ۵۷ ایجاد شده را جمعآوری و به خزانه بازگرداند. این اظهارات در شرایطی مطرح میشود که فشار افکار عمومی برای شفافیت و مبارزه واقعی با فساد روز به روز در حال افزایش است. مردم انتظار دارند دستگاههای نظارتی و قضایی با قدرت تمام با مفسدان اقتصادی برخورد کنند. سکوت پنج ساله درباره اجرای قانون اعاده اموال، میتواند این شائبه را تقویت کند که فساد در لایههای بالایی سیستم، از مصونیت برخوردار است. ابوترابی با بیان صریح این موضوع، انگشت روی یکی از حساسترین نقاط سیستم گذاشته است. پرسش اصلی اینجاست: چرا قانونی که میتواند صدها هزار میلیارد تومان به اقتصاد بحرانزده کشور کمک کند، برای پنج سال معطل مانده است؟ آیا ضعف فنی و اجرایی مانع اجرا شده یا مقاومت افراد ذینفوذ در برابر آن وجود دارد؟ واکنش قوه قضائیه به این اظهارات نماینده مجلس بسیار مهم خواهد بود. آیا این نهاد توضیحی درباره دلایل تأخیر پنج ساله ارائه میدهد یا همچنان سکوت پیشه خواهد کرد؟ پاسخ به این پرسشها، نشاندهنده عزم واقعی نظام برای مبارزه با فساد است.
وزن حقوقی و اقتصادی قانون «اعاده اموال نامشروع مسئولان»
قانون «اعاده اموال نامشروع مسئولان» یکی از کلیدیترین قوانین در حوزه مبارزه با فساد اداری و اقتصادی محسوب میشود. این قانون به دستگاه قضایی اجازه میدهد تا اموال و داراییهایی را که مسئولان و کارگزاران دولتی از طرق غیرقانونی و نامشروع کسب کردهاند، شناسایی، توقیف و به خزانه عمومی بازگرداند. از منظر اقتصادی، رقم ۵۰۰ هزار میلیارد تومانی که ابوترابی مطرح کرده، عددی استراتژیک و قابل تأمل است. این مبلغ میتواند بخش عمدهای از کسری بودجه دولت را جبران کند، در پروژههای عمرانی سرمایهگذاری شود یا برای پرداخت یارانه به اقشار آسیبپذیر مورد استفاده قرار گیرد. خاک خوردن چنین قانونی به معنای محروم ماندن اقتصاد کشور از یک منبع مالی عظیم است. ابعاد حقوقی این قانون نیز بسیار مهم است. اجرای آن میتواند به بازدارندگی گسترده در برابر فساد منجر شود. وقتی مسئولی بداند که در صورت کسب مال نامشروع، نه تنها مجازات میشود، بلکه کلیه اموالش نیز مصادره خواهد شد، انگیزه کمتری برای فساد خواهد داشت. عدم اجرای این قانون، عملاً پیام معکوس به جامعه میفرستد.
تحلیل اظهارات ابوترابی و پیام سیاسی آن
اظهارات ابوالفضل ابوترابی را باید فراتر از یک انتقاد ساده پارلمانی تحلیل کرد. این سخنان چند پیام سیاسی مهم دارد:
- اولاً، نشان از نارضایتی بخشی از بدنه مجلس از عملکرد قوه قضائیه در مبارزه با فساد دارد. این نارضایتی میتواند به تنش بین قوا دامن بزند.
- ثانیاً، ابوترابی با اشاره به «کل فساد پس از انقلاب»، خط قرمز مهمی را شکسته است. معمولاً بحث فساد محدود به دورههای خاصی میشود، اما او صراحتاً کل دوره پس از انقلاب را هدف گرفته است. این جسارت نشان میدهد که مطالبه مبارزه با فساد از سطح افراد خاص فراتر رفته و به یک خواست عمومی ساختارشکن تبدیل شده است.
- ثالثاً، درخواست «برخورد اژهای» نشان از بیتابی افکار عمومی و نمایندگان آنان در برابر مماشات با فساد دارد. مردم از شعارهای کلی خسته شدهاند و خواهان اقدامات عملی، سریع و قاطع هستند. ابوترابی این خواست عمومی را در قامت یک نماینده مجلس بازتاب داده است.
چرایی تعلیق ۵ ساله قانون؛ فرضیهها و احتمالات
تعلیق پنج ساله اجرای قانون اعاده اموال نامشروع، نیازمند بررسی علل احتمالی است:
- اولین فرضیه، «مقاومت سیستماتیک درون سیستم» است. بسیاری از ذینفوذانی که ممکن است مشمول این قانون شوند، احتمالاً از قدرت و نفوذ خود برای کند کردن یا متوقف کردن روند اجرا استفاده کردهاند.
- فرضیه دوم، «پیچیدگیهای فنی و اجرایی» است. شناسایی اموال نامشروع، به ویژه وقتی این اموال در قالب شرکتهای پیچیده یا در خارج از کشور پنهان شده باشند، نیازمند سازوکارهای دقیق اطلاعاتی، قضایی و بینالمللی است. ممکن است قوه قضائیه ادعا کند که فاقد این امکانات است.
- فرضیه سوم، «عدم اراده سیاسی در سطح بالا» است. اجرای چنین قانونی نیازمند پشتیبانی کامل بالاترین مقامات قضایی و احتمالاً مقامات بالای نظام است. اگر این اراده وجود نداشته باشد، قانون در مرحله ابلاغ باقی میماند. اظهارات ابوترابی به طور تلویحی به این احتمال اشاره دارد.
تأثیر اجرای قانون بر اقتصاد و اعتماد عمومی
اجرای قانون اعاده اموال نامشروع میتواند تأثیرات دگرگونکنندهای بر اقتصاد ایران داشته باشد. تزریق ۵۰۰ هزار میلیارد تومان (یا حتی درصدی از آن) به بودجه دولت، میتواند از فشار برای افزایش مالیات بر مردم بکاهد، به توسعه زیرساختها کمک کند و نقدینگی سرگردان را مهار نماید. اما مهمتر از تأثیر اقتصادی، تأثیر اجتماعی-سیاسی اجرای این قانون است. بازیابی حتی بخشی از اموال نامشروع، میتواند بخشی از اعتماد از دست رفته مردم به حاکمیت را بازگرداند. مردم خواهند دید که سیستم قضایی توان و اراده مقابله با فساد در بالاترین سطوح را دارد. اجرای این قانون همچنین میتواند به سلامت اداری کمک شایانی کند. وقتی مسئولان ببینند که دیواری کوتاهتر از اموال نامشروع آنان وجود ندارد، در ورود به فساد احتیاط بیشتری خواهند کرد. این یک سرمایهگذاری بلندمدت برای پاکسازی سیستم اداری کشور است.
سناریوهای پیش رو و انتظار از قوه قضائیه
- پس از افشاگری ابوترابی، چند سناریو قابل تصور است:
سناریوی اول، «سکوت قوه قضائیه» است. در این حالت، نهاد قضایی به انتقادات پاسخ نمیدهد و امیدوار است موضوع به حاشیه برود. اما با حساسیت افکار عمومی، این سکوت میتواند به بیاعتمادی بیشتر بینجامد.
- سناریوی دوم، «توجیه تأخیر با دلایل فنی» است. قوه قضائیه ممکن است با بیان مشکلاتی مانند نبود سامانه شفاف مالیاتی، دشواری ردیابی اموال و نیاز به زمان بیشتر، تلاش کند تأخیر پنج ساله را توضیح دهد. اما چنین توضیحاتی بعید است افکار عمومی را قانع کند.
- سناریوی سوم و مطلوب، «اعلام برنامه زمانبندی شده برای اجرا» است. قوه قضائیه میتواند با شجاعت اعلام کند که از فلان تاریخ، اجرای قانون را با جدیت آغاز میکند و گزارشهای دورهای به مجلس ارائه میدهد. این اقدام، هم مطالبه مجلس را پاسخ میدهد و هم اعتماد عمومی را تقویت میکند.
نهایتاً، فشار مجلس و افکار عمومی میتواند نقطه عطفی در اجرای این قانون باشد. ابوترابی با بیان صریح موضوع، توپ را به زمین قوه قضائیه انداخته است. پاسخ این نهاد، نه تنها سرنوشت این قانون، بلکه جهتگیری کلی نظام در مبارزه با فساد را مشخص خواهد کرد.