آسیانیوز ایران؛ سرویس سیاسی:
مشهد، شب بیست و یکم آذر شاهد رویدادی بود که بار دیگر خطوط نامرئی بین حریم خصوصی سوگواری و نظم عمومی را در مرکز توجه قرار داد. جواد علیکردی، چهرهای شناخته شده، پس از برگزاری مراسم یادبود برادرش و در پی اعتراض به بازداشت شماری از حاضران در این مراسم، توسط ماموران اداره اطلاعات این شهر بازداشت شد. این بازداشت، نقطه اوج یک تنش چندساعته بود. مراسم ختم، که باید فضایی برای آرامش و تسلی باشد، به صحنهای از کشمکش تبدیل شده بود. گزارشها حاکی از آن است که در جریان این مراسم، تعدادی از حاضرین بازداشت شدند که این موضوع با اعتراض شدید جواد علیکردی مواجه گشت. علیکردی، که به نظر میرسد این بازداشتها را غیرقانونی یا ناعادلانه میدانست، تصمیم گرفت صدای اعتراض خود را مستقیماً و از طریق فضای مجازی به گوش همگان برساند. در شبی پرماجرا، او در یک ویدئوی زنده اینستاگرامی حاضر شد و پیامی قاطع و هشدارآمیز خطاب به نهادهای حکومتی داد.
محتوا و لحن این ویدئو جسورانه توصیف شده است. او اعلام کرد که اگر افراد بازداشتشده در مراسم برادرش آزاد نشوند، «شربت شهادت» خواهد نوشید و همچنین از انتشار یک «متن محرمانه» خبر داد. این اعلام عمومی و پرحاشیه، بدون شک توجه دستگاههای امنیتی و قضایی را به شدت جلب کرد. ساعاتی پس از این پخش زنده، گزارش بازداشت او توسط مأموران اداره اطلاعات مشهد تأیید شد. خبرگزاری فارس، به عنوان یک منبع رسمی، با استناد به یک «منبع آگاه»، خبر داد که دلیل این بازداشت، «همراهی با جریانات معاند و برهمزدن نظم عمومی» اعلام شده است. این توجیه رسمی، دو محور اصلی را نشانه میگیرد:
- نخست، اتصال فرد به جریاناتی که نظام آنها را متخاصم میداند؛
- و دوم، اقداماتی که منجر به اختلال در نظم عمومی شده است.
انتشار ویدئوی زنده با آن مضامین، احتمالاً مصداق بارز «برهمزدن نظم عمومی» از نگاه مراجع قضایی تلقی شده است.
این پرونده، نمونهای پیچیده از تقاطع چند موضوع حساس است: حدود آزادی بیان و اعتراض در فضای مجازی، اختیارات نهادهای امنیتی در مداخله در مراسم شخصی، و واکنش نظام به تهدیدهای علنی. نحوه برخورد با این پرونده میتواند پیامدهای گستردهای داشته باشد. اکنون نگاهها به مراحل بعدی این پرونده دوخته شده است. آیا پرونده قضایی برای او تشکیل میشود؟ سرنوشت آن «متن محرمانه»ای که از انتشارش سخن گفت چه خواهد شد؟ و مهمتر از همه، آیا این بازداشت به تنشهای بیشتر دامن خواهد زد یا پایان ماجراست؟
تحلیل حقوقی اتهامات و فرآیند بازداشت
اتهام «همراهی با جریانات معاند» معمولاً در چارچوب قوانین امنیتی مانند قانون جرایم علیه امنیت داخلی و خارجی کشور بررسی میشود. این اتهام گسترده است و میتواند شامل هرگونه ارتباط، حمایت معنوی یا تبلیغ برای گروههایی شود که نظام جمهوری اسلامی آنها را برانداز یا معاند میداند. اثبات این اتهام در دادگاه نیازمند ارائه مدارک مستدل مانند نامه، فیلم، شاهد یا اقرار است. اتهام «برهمزدن نظم عمومی» نیز معمولاً تحت عنوان «اخلال در نظم و آسایش عمومی» در قانون مجازات اسلامی قابل پیگیری است. ویدئوی زنده اینستاگرامی که در آن تهدید به اقدام خطرناک («شربت شهادت») و افشای اسرار («متن محرمانه») مطرح شده، میتواند از دید دادگاه، تحریکآمیز و مخل نظم عمومی تلقی شود. نکته کلیدی، رعایت تشریفات قانونی بازداشت است. آیا حکم بازداشت از مرجع قضایی صالح گرفته شده؟ آیا مفاد قانون آیین دادرسی کیفری در مورد تفهیم اتهام و حق دسترسی به وکیل رعایت شده است؟ پاسخ به این سوالات، قانونی بودن یا نبودن بازداشت را مشخص میکند.
نقش فضای مجازی و رسانه در تشدید یا مدیریت بحران
• اقدام علیکردی در انتشار ویدئوی زنده تهدیدآمیز، یک استراتژی رسانهای ریسکی بود. از یک سو، توجه عمومی و فشار افکار عمومی را به موضوع بازداشت شدگان جلب کرد. از سوی دیگر، به دستگاه قضایی و امنیتی سند مستقیمی از گفتار و رفتارش داد که به راحتی قابل استناد بود. این واقعه نشان میدهد که فضای مجازی چگونه میتواند یک رویداد شخصی (مراسم ختم) را به سرعت به یک بحران امنیتی-رسانهای تبدیل کند. سرعت انتشار و ماندگاری محتوا در این فضا، زمان تصمیمگیری دستگاههای امنیتی را به شدت کاهش میدهد. واکنش رسمی از طریق خبرگزاری فارس و با نقل قول از یک «منبع آگاه»، نشاندهنده تلاش سیستم برای کنترل روایت است. سیستم سعی دارد با ارائه توجیه رسمی، مانع از شکلگیری روایتهای مخالف و شایعهپرانی شود. موفقیت این کنترل روایت به عواملی مانند اعتبار منبع و قدرت نفوذ روایت رسمی بستگی دارد.
تحلیل جامعهشناختی و زمینههای بروز چنین حوادثی
این حادثه در بستر فقدان کانالهای نهادی مؤثر برای اعتراض رخ داده است. وقتی افراد یا خانوادهها احساس میکنند راهی قانونی و کمهزینه برای احقاق حق یا اعتراض به اقدامات نهادها (ماننند بازداشت بیضابطه در یک مراسم خصوصی) ندارند، ممکن است به اقدامات نمایشی و پرخطر روی آورند. شکاف بین «قانون» و «عادت» نیز ممکن است نقش داشته باشد. ممکن است از نگاه خانواده، بازداشت افراد در یک مراسم سوگواری، خلاف عرف و ناپسند باشد، اما از نگاه مأموران، آن افراد به دلیل فعالیتهای خاص یا سوابقشان مشمول قانون شده باشند. این تقابل، تنشزا است. استفاده از نمادها و گفتمانهای مذهبی و انقلابی («شربت شهادت») توسط علیکردی جالب توجه است. این نشان میدهد معترضان نیز سعی دارند از درون گفتمان مسلط، برای مشروعیت بخشیدن به اعتراض خود و فشار آوردن به نهادها استفاده کنند. این یک بازی زبانی پیچیده است.
تأثیر این رویداد بر امنیت اجتماعی و فضای عمومی
از دید نهادهای امنیتی، چنین اقدامی (تهدید علنی و افشای اسرار) یک چالش امنیتی جدی محسوب میشود. بازداشت فوری، پیامی به سایرین است که خط قرمزها را رعایت کنند. از دید بخشی از جامعه، این بازداشت ممکن است به عنوان سرکوب اعتراض مسالمتآمیز یک داغدار تفسیر شود و احساس ناعدالتی و بیپناهی را تقویت کند. این میتواند به بیاعتمادی بیشتر به نهادهای قانونی و امنیتی بینجامد. این رویداد میتواند الگویی برای تعامل آینده بین نهادهای امنیتی و افرادی باشد که در فضای مجازی به صورت علنی هشدار یا تهدید میکنند. احتمالاً شاهد برخوردهای سریعتر و قاطعتری در مواجهه با چنین ویدئوهایی خواهیم بود.
سناریوهای محتمل برای آینده پرونده
-
سناریوی محاکمه و محکومیت
احتمالاً پرونده قضایی با اتهامات امنیتی تشکیل شده و با توجه به ادله موجود (خود ویدئو)، منجر به محکومیتی شود. شدت حکم به عوامل زیادی از جمله سوابق، نحوه اعتراف و میزان همکاری متهم بستگی دارد.
-
سناریوی حل و فصل غیرعلنی و آزادی
ممکن است پس از بازجویی و اخذ تعهد، پرونده با وساطت بزرگان یا نهادهای میانجی به صورت غیرعلنی مختومه شود. این در صورتی محتملتر است که تهدید «متن محرمانه» جدی بوده و سیستم تمایل به جلوگیری از انتشار آن داشته باشد.
-
درس اصلی برای نهادها
لزوم شفافیت و رعایت دقیق قانون حتی در مداخلات امنیتی است. اگر بازداشت اولیه در مراسم ختم، با حکم قضایی و توضیح قانعکننده همراه بود، شاید واکنش تند بعدی رخ نمیداد.