آسیانیوز ایران؛ سرویس اقتصادی:
تصور کنید در آستانه یکی از کهنترین جشنهای ایرانی، چشمامید میلیونها خانواده به دریچه کوچک تلفن همراهشان دوخته شده است. انتظاری که با هر بار روشن شدن صفحه، برای دیدن یک پیامک ساده، تشدید میشود. این پیامک نه تبریک یلدا، که خبر واریز سود سالانه سهام عدالت است؛ دارایی نمادینی که برای بسیاری، نقشی فراتر از یک سرمایهگذاری صرف دارد. در چند روز گذشته، فضای مجازی و مکالمات روزمره، مملو از این پرسش تکراری بود: «سود سهام عدالت امشب واریز میشود؟». این امید، ریشه در خاطره سال گذشته داشت؛ هنگامی که درست دو روز مانده به شب یلدا، حسابها رنگ سبز سود به خود دید. این تجربه، به شکلگیری یک باور عمومی تبدیل شده بود که گویی قراردادی نانوشته بین دولت و مردم بسته شده است. اما دریغ و درد که این انتظار شیرین، ناگهان با موجی از تکذیبهای رسمی مواجه شد. سازمان بورس و اوراق بهادار، پرقدرت در برابر این شایعه ایستاد و هرگونه تصمیمگیری برای پرداخت سود در آذرماه امسال را رد کرد. این تکذیب، همچون آبی سرد بر آتش انتظار جمعی میلیونی بود.
حالا سوال اینجاست: چگونه یک رویداد مالی، به دغدغهای اجتماعی و حتی بخشی از آیین انتظار در آستانه یک جشن ملی تبدیل میشود؟ پاسخ را باید در اقتصاد زندگی روزمره جستجو کرد. برای خانوادههای بسیاری، این سود، کمکی حیاتی برای تامین هزینههای سنگین پایان سال و خریدهای یلدایی است. این اتفاق، تنها یک خبر اقتصادی نیست؛ بلکه آیینهای است تمامنما از شکاف عمیق بین انتظارات مردمی و فرآیندهای بوروکراتیک کند و غیرشفاف. از یک سو، مردم بر اساس تجربه گذشته، الگویی را در ذهن خود نقش بستهاند و از سوی دیگر، نهادهای تصمیمگیر، بر طبق روالهای پیچیده اداری حرکت میکنند که تاریخمند نیست. ابهام حاکم بر زمان پرداخت، فضایی ایدهآل برای رشد شایعات و اخبار ضدونقیض فراهم کرده است. برخی کانالهای غیررسمی با انتشار زودهنگام خبر بر اساس حدس و گمان، آب را گلآلود میکنند و در نهایت، بار روانی این بلاتکلیفی بر دوش همان مردمی میافتد که باید ذینفع اصلی این طرح عظیم باشند.
این رویداد، پرسشهای بنیادینی را درباره مدیریت یکی از بزرگترین طرحهای توزیع ثروت در تاریخ کشور به میان میآورد. آیا نمیتوان برای فرآیندی به این مهمی، یک چارچوب زمانی شفاف و قابل پیشبینی تعریف کرد؟ آیا اطلاعرسانی به موقع و شفاف، حق مسلم این میلیونها سهامدار نیست؟ در ادامه، این گزارش به واکاوی ابعاد مختلف این ماجرا میپردازد؛ از تحلیل گفتههای مسئولان و فرآیندهای قانونی گرفته تا تاثیر این بلاتکلیفی بر اعتماد عمومی و اقتصاد خانوار. روایتی از یک انتظار عمومی و پاسخی رسمی که بار دیگر، ضرورت تحول در نظام ارتباطی نهادهای حاکمیتی با مردم را فریاد میزند.
مدیریت انتظارات و شفافسازی دیرهنگام
این رویداد بار دیگر شکاف عمیق بین انتظارات عمومی شکلگرفته از تجربیات گذشته و تصمیمگیریهای نهادی را آشکار میسازد. با توجه به اینکه در سال ۱۴۰۲، سود سهام عدالت در روز ۲۸ آذر واریز شد، به طور طبیعی این انتظار در جامعه ایجاد شده بود که الگویی تثبیتشده است. نهادهای مسئول تا دقایق پایانی و افزایش التهاب عمومی، اقدامی جدی برای شفافسازی و مدیریت این انتظار انجام ندادند. عدم پیشدستی در اطلاعرسانی، فضایی را برای انتشار شایعات و اخبار ضدونقیض از کانالهای غیررسمی فراهم کرد. این موضوع باعث سردرگمی میلیونها سهامدار و ایجاد دغدغهای غیرضروری در آستانه تعطیلات پایان سال شد. یک اطلاعرسانی پیشگیرانه و رسمی حتی چند هفته قبل، میتوانست از شکلگیری این انتظار و ناامیدی جلوگیری کند. این حادثه نشان میدهد که نهادهای حاکمیتی مرتبط با سهام عدالت، هنوز در حوزه ارتباطات مردمی و مدیریت انتظارات با ضعف ساختاری مواجه هستند. آنها به جای هدایت افکار عمومی، در مقام واکنش به سوالات و شایعات برمیآیند.
چالشهای ساختاری در فرآیند پرداخت سود
تکذیب سازمان بورس، پرده از پیچیدگیها و چالشهای بوروکراتیک فرآیند پرداخت سود سهام عدالت برمیدارد. پرداخت این سود منوط به تصمیمگیری در شورای عالی بورس است که خود نیازمند طی تشریفات و دستورکار مشخص است. این موضوع نشان میدهد که پرداخت سود یک تصمیم اداری سالانه است و نمیتوان آن را به صورت خودکار و مطابق با تاریخ سال قبل پیشبینی کرد. عامل دیگر، وابستگی پرداخت به "میزان سود تجمیعشده" شرکتهای زیرمجموعه صندوقهای سهام عدالت است. محاسبه دقیق این سود، که از شرکتهای متنوع و متعدد با عملکردهای متفاوت به دست میآید، نیازمند زمان و بررسیهای حسابرسی دقیق است. هر گونه تأخیر در تهیه و تایید صورتهای مالی این شرکتها میتواند کل فرآیند پرداخت را به تعویق بیندازد. این ساختار چندلایه و زمانبر، باعث میشود نتوان تاریخ قطعی و از پیش اعلامشدهای برای پرداخت سود تعیین کرد. در نتیجه، همواره فضایی برای ابهام و حدسوگمان باقی میماند که به نفع ثبات روانی بازار سرمایه و اعتماد سهامداران خرد نیست.
تأثیر روانی بر سهامداران خرد و اعتماد عمومی
سهام عدالت به یک دارایی نمادین برای دهها میلیون نفر از اقشار کمدرآمد و متوسط تبدیل شده است. انتظار برای دریافت سود سالانه آن، تنها یک انتظار مالی نیست، بلکه برای بسیاری نوعی اطمینان از عملکرد نظام توزیع ثروت و توجه دولت به اقشار آسیبپذیر است. بنابراین، تکذیب ناگهانی انتظارات ایجادشده، میتواند به حس بیاعتمادی و ناامیدی دامن بزند. تکرار چنین رویدادهایی (ابهام در زمان پرداخت) میتواند این تصور را تقویت کند که مدیریت این صندوق بزرگ، فاقد برنامهریزی منسجم و قابل پیشبینی است. این موضوع به مرور سرمایه اجتماعی این طرح بزرگ را تحلیل میبرد و مشروعیت آن را زیر سؤال میبرد. از سوی دیگر، برخی سهامداران ممکن است برای مدیریت هزینههای پایان سال خود، به دریافت این سود حساب باز کرده باشند. ابهام در زمان واریز، برنامهریزی مالی این خانوارها را با مشکل مواجه میسازد و میتواند بار روانی مضاعفی را در شرایط اقتصادی دشوار ایجاد کند.
نقش رسانهها و منابع خبری غیررسمی
این ماجرا نقش دوگانه رسانهها و کانالهای خبری غیررسمی را برجسته میسازد. از یک سو، نقل قول از مقامی مانند رئیس اتحادیه سهام عدالت (که نهاد صنفی است و نه نهاد تصمیمگیر) به عنوان منبع خبری، باعث انتشار گسترده خبر واریز سود شد. این نشان میدهد که گاهی مرجعیت خبری در فضای عمومی دچار آشفتگی است. از سوی دیگر، سرعت و دامنه انتشار این خبر، فشار افکار عمومی را بر نهادهای مسئول افزایش داد و آنها را وادار به واکنش و شفافسازی کرد. در این معنا، رسانهها نقش یک کاتالیزور را ایفا کردند. با این حال، قیمت این فشار، ایجاد انتظارات کاذب در سطح ملی بود. پرسش اصلی این است که آیا رسانهها پیش از انتشار چنین اخبار مهمی، باید تأیید آن را از مراجع ذیصلاح رسمی (مانند سازمان بورس یا وزارت اقتصاد) دریافت میکردند؟ این اتفاق بر ضرورت مسئولیتپذیری بیشتر رسانهها در انتشار اخبار حساس اقتصادی که مستقیماً بر زندگی میلیونها نفر اثر میگذارد، تأکید میکند.
ضرورت ایجاد مکانیسمهای شفاف و قابل پیشبینی
راهحل خروج از این چرخه معیوب تکرارشونده (انتظار، شایعه، تکذیب)، ایجاد سازوکارهای شفاف و تا حد ممکن خودکار است. نهادهای مسئول باید فرآیند محاسبه، تصویب و پرداخت سود سهام عدالت را استانداردسازی و زمانبندی کنند. به عنوان مثال، میتوان مهلت قانونی مشخصی برای اتمام حسابرسی شرکتها، تشکیل شورا و اعلام تاریخ قطعی پرداخت تعریف کرد. ایجاد یک سامانه اطلاعرسانی متمرکز و رسمی تحت نظر سازمان بورس یا وزارت اقتصاد، که تنها منبع معتبر اخبار سهام عدالت باشد، از آشفتگی خبری جلوگیری میکند. این سامانه میتواند مراحل مختلف کار را به صورت شفاف به سهامداران نشان دهد. در نهایت، ضروری است که مسئولان به جای واکنشپذیری، رویکردی فعالانه در پیش بگیرند. آنها باید با اطلاعرسانی زودهنگام درباره چالشهای احتمالی و زمانبندی واقعبینانه، انتظارات عمومی را مدیریت کنند. این نه تنها از بروز ناامیدی جلوگیری میکند، بلکه اعتماد به نهادهای حاکمیتی را نیز تقویت مینماید.