آسیانیوز ایران؛ سرویس اجتماعی:
سکوت سنگین یک فاجعه بار دیگر بر دوش صنعت ایران سنگینی میکند. صبح روز دوشنبه، ۲۴ آذر ۱۴۰۴، در یکی از کارگاههای مستقر در منطقه صنعتی دولتآباد شهرستان برخوار اصفهان، حادثهای تلخ و جانسوز رخ داد که نتیجه آن از دست رفتن جان ۹ کارگر بود. بر اساس اعلام رسمی مدیرکل مدیریت بحران استانداری اصفهان، این کارگران بر اثر گازگرفتگی جان خود را از دست دادند. حادثه در خط تولید این واحد کارگاهی اتفاق افتاده و بلافاصله پس از گزارش، نیروهای امدادی شامل آتشنشانی و اورژانس به محل اعزام شدند. با این حال، تلاشهای فشرده تیمهای امدادی برای نجات جان کارگران، متأسفانه نتیجهای در برنداشت. این حادثه غمانگیز در یکی از بزرگترین مناطق صنعتی کشور روی داده است؛ منطقهای که با ۱۷۰۰ هکتار وسعت، میزبان حدود ۲۰۰۰ کارخانه و کارگاه کوچک و بزرگ و اشتغالزایی برای بیش از ۲۰ هزار نفر است. نکته قابل تأمل، نخستین گزارش از این حادثه بود که به عنوان «حریق یک سوله تجهیزات الکترونیکی» اعلام شده بود. رییس اورژانس پیشبیمارستانی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان گفته بود که با اعلام وجود هشت مصدوم احتمالی، نیروهای اورژانس به محل اعزام شدند. اما مشخص شد که عامل اصلی تلفات، گازگرفتگی بوده است.
این تناقض در گزارش اولیه، ممکن است نشاندهنده شرایط پیچیده و خطرناک در محل حادثه باشد. گازهای سمی یا کماکسیژنی در فضای بسته کارگاه میتواند به سرعت باعث بیهوشی و مرگ افراد شود، پیش از آنکه آتشسوزی گستردهای رخ دهد. حادثه امروز دولتآباد، پرسشهای جدی و تکراری درباره رعایت استانداردهای ایمنی، نظارت بر محیطهای کاری، آموزش کارگران و تجهیز کارگاهها به سیستمهای هشداردهنده گازهای سمی را یکبار دیگر به صدر اخبار آورده است. مدیرکل مدیریت بحران اصفهان با تأکید بر ضرورت رعایت الزامات ایمنی، اعلام کرده که بررسیهای کارشناسی برای مشخص شدن علت دقیق حادثه در جریان است و در صورت احراز قصور، موضوع از مسیر قانونی پیگیری خواهد شد. این فاجعه انسانی، نه تنها چندین خانواده را داغدار کرده، بلکه زنگ خطری جدی برای تمامی واحدهای صنعتی و کارگاهی در سراسر کشور است تا بیش از پیش به جانمایی تجهیزات، تهویه مناسب، بازرسی دورهای و آموزش کارکنان در مواجهه با حوادث احتمالی توجه کنند.
بررسی احتمالات فنی درباره منبع و نوع گاز کشنده
در محیطهای صنعتی، چندین نوع گاز میتواند منجر به مسمومیت حاد و مرگ شود. منواکسید کربن (CO) شایعترین قاتل خاموش است که از احتراق ناقص سوخت در وسایلی مانند بخاری، مشعلها یا موتورهای دیزلی در فضای بسته تولید میشود. این گاز بیبو و بیرنگ است و به سرعت با هموگلوبین خون ترکیب میشود و مانع از انتقال اکسیژن میگردد. احتمال دیگر، گازهای سولفید هیدروژن (H2S) یا دیاکسید کربن (CO2) است که ممکن است در برخی فرآیندهای شیمیایی، تصفیه یا تخمیر به دام افتاده و در فضای محدود مانند چاه، مخزن یا سوله متراکم شوند. سولفید هیدروژن در غلظتهای بالا به سرعت سیستم عصبی را از کار میاندازد. نکته کلیدی این است که در بسیاری از کارگاهها، سیستم تهویه صنعتی مناسب رای خارج کردن گازها و تأمین هوای تازه وجود ندارد. همچنین، نصب حسگرها و آلارمهای هشداردهنده گازهای سمی در این محیطها اغلب نادیده گرفته میشود. در حادثه امروز، باید منتظر گزارش نهایی کارشناسان درباره نوع گاز و منبع انتشار آن بود.
خلأهای نظارتی و ایمنی در محیطهای کارگاهی کوچک و متوسط
بسیاری از کارگاهها و واحدهای صنعتی کوچک و متوسط (SMEs) در ایران، با چالشهای جدی در حوزه ایمنی مواجه هستند. اولویت اغلب بر تولید و سودآوری است و بودجه و توجه کافی به ایمنی و بهداشت حرفهای (HSE) اختصاص نمییابد. این خلأها شامل موارد زیر میشود: عدم آموزش کافی کارگران: کارگران اغلب در مورد خطرات خاص محیط کار خود، علائم مسمومیت با گاز و نحوه خروج اضطراری آموزش نمیبینند. نقص در بازرسیهای دورهای: بازرسیهای اداره کار یا سازمان آتشنشانی ممکن است منظم و دقیق نباشند یا ضمانت اجرایی قوی برای رفع نواقص وجود نداشته باشد. استفاده از تجهیزات فرسوده: وسایل گرمایشی، سیستمهای احتراقی یا لولهکشیهای قدیمی و بدون نگهداری مناسب، میتوانند منبع نشت گاز باشند. در منطقه وسیعی مانند دولتآباد با هزاران واحد صنعتی، نظارت موثر و مستمر کار دشواری است. این امر نیاز به افزایش تعداد بازرسان آموزشدیده، تعیین استانداردهای شفاف و اعمال جریمههای سنگین برای متخلفان دارد.
نقش مدیریت بحران و پاسخ نیروهای امدادی به حوادث صنعتی
بر اساس گزارشها، نیروهای امدادی (آتشنشانی و اورژانس) در کوتاهترین زمان ممکن به محل حادثه اعزام شدند. این نشاندهنده بهبود در هماهنگی و زمان پاسخدهی در سیستمهای امدادی است. با این حال، حادثه گازگرفتگی در یک محیط بسته، یکی از خطرناکترین موقعیتها برای خود امدادگران نیز محسوب میشود. نیروهای آتشنشانی قبل از ورود، باید محیط را از نظر نوع گاز، غلظت آن و خطر انفجار بررسی کنند. این امر نیازمند داشتن تجهیزات شناسایی گاز (Gas Detectors) و ماسکهای تنفسی خودکفا (SCBA) است. گزارش اولیه از «حریق» ممکن است نشان دهد که ارزیابی اولیه شرایط پیچیده نبوده است. پس از تثبیت محیط، نجات مصدومان از یک فضای احتمالاً کماکسیژن یا پر از گاز، عملیاتی تخصصی و پرخطر است. متأسفانه در این حادثه، کارگران قبل از رسیدن کمک یا در دقایق اولیه پس از آن جان باختهاند که نشان از کشنده و سریع بودن شرایط دارد. برگزاری دورههای مشترک تمرین برای آتشنشانی، اورژانس و واحدهای صنعتی برای آمادگی در برابر چنین حوادثی ضروری است.
پیامدهای اجتماعی و اقتصادی فاجعه و مسئولیتپذیری اجتماعی بنگاهها
مرگ ۹ سرپرست خانوار یا جوانانی که آیندهساز خانواده خود بودند، فاجعهای انسانی است که دامنگیر دهها نفر از بستگان و وابستگان آنان میشود. این فقدان، علاوه بر رنج عاطفی، ممکن است خانوادهها را با مشکلات معیشتی جدی مواجه کند. از منظر اقتصادی، چنین حوادثی اعتبار منطقه صنعتی و امنیت سرمایهگذاری در آن را خدشهدار میکند. همچنین میتواند منجر به تعطیلی موقت یا دائم کارگاه، پرداخت غرامتهای سنگین و افزایش هزینههای بیمه شود. مسئولیت اجتماعی بنگاهها (CSR) در قبال کارکنان خود، فراتر از پرداخت حقوق است. تأمین محیط کاری امن، آموزش مستمر، تجهیزات حفاظت فردی مناسب و بیمه تکمیلی، بخشی از این مسئولیت است. حادثه امروز نشان میدهد که ممکن است این مسئولیت در برخی واحدها به طور جدی پیگیری نشود. پیگیری قضایی و انضباطی شدید برای مالک یا مدیر کارگاه در صورت اثبات قصور، میتواند زنگ بیدارباشی برای سایرین باشد.
راهکارهای فنی و مدیریتی برای پیشگیری از تکرار فجایع مشابه
برای جلوگیری از تکرار چنین حوادث دلخراشی، نیاز به یک اقدام ملی و چندوجهی است: ۱. اصلاح و سختگیری در قوانین نظارتی: بازرسیهای غیرمترقبه و مکرر با حضور تیمهای تخصصی HSE، اجباری شدن نصب سیستمهای تهویه مناسب و آلارم گازهای سمی در تمامی کارگاهها. ۲. آموزش اجباری: برگزاری دورههای اجباری ایمنی برای کلیه کارگران و مدیران واحدهای صنعتی، با تأکید بر خطرات خاص آن محیط. ۳. توسعه فناوری: ترویج استفاده از حسگرهای گاز ارزانقیمت و سیستمهای کنترل از راه دور محیط. ۴. شفافیت و گزارشدهی: ایجاد سامانه ملی ثبت و شفافسازی کلیه حوادث ناشی از کار، تا درسهای آن در دسترس همه قرار گیرد. ۵. فرهنگسازی: ترویج فرهنگ «ایمنی اولویت اول است» از طریق رسانهها، اتحادیهها و نهادهای مدنی. در نهایت، جان انسانها نباید قربانی سودجویی، سهلانگاری یا بیتفاوتی شود. هر حادثهای مانند فاجعه امروز اصفهان، باید بهانهای برای بازنگری اساسی، سرمایهگذاری بیشتر و افزایش حساسیت همگانی نسبت به ایمنی در محیط کار باشد.