آسیانیوز ایران؛ سرویس علم و تکنولوژی:
دکتر حسین چناری - مشاور امور آموزشی - فساد، فارغ از شکل و شدت آن، یکی از مهمترین موانع توسعه و ثبات اجتماعی در جوامع معاصر به شمار میآید. تجربههای تاریخی و مطالعات اجتماعی نشان میدهد که هیچ جامعهای از پیامدهای مخرب فساد مصون نیست. در این میان، دو گونه از فساد بیش از سایر اشکال آن در کانون توجه افکار عمومی و نخبگان قرار دارد: فساد اخلاقی و فساد اقتصادی. پرسش اساسی این است که کدامیک از این دو، تهدیدی عمیقتر و خطرناکتر برای جامعه محسوب میشود و آموزش چه نقشی در کنترل و کاهش آنها میتواند ایفا کند؟ این یادداشت تحلیلی با نگاهی رسانهای، اما مبتنی بر تحلیل علمی، به بررسی این پرسش میپردازد.
فساد اخلاقی؛ بحران خاموش اما فراگیر
فساد اخلاقی به تدریج و اغلب بدون سر و صدا گسترش مییابد. این نوع فساد زمانی شکل میگیرد که ارزشهایی چون صداقت، مسئولیتپذیری، عدالت و احترام به قانون در ذهن و رفتار افراد کمرنگ میشود. در چنین شرایطی، دروغ، ریاکاری، قانونگریزی و منفعتطلبی شخصی نهتنها ناپسند تلقی نمیشود، بلکه گاه بهعنوان مهارت اجتماعی یا راهی برای بقا توجیه میگردد. خطر اصلی فساد اخلاقی در این است که حساسیت جامعه نسبت به نادرستیها را کاهش میدهد. وقتی مرز میان درست و نادرست مخدوش شود، زمینه برای پذیرش و حتی عادیسازی انواع دیگر فساد فراهم میشود. به همین دلیل، بسیاری از جامعهشناسان، فساد اخلاقی را «بحران خاموش» مینامند؛ بحرانی که بهتدریج سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی را فرسایش میدهد.
فساد اقتصادی؛ پیامد آشکار یک بستر معیوب
فساد اقتصادی معمولاً چهرهای آشکارتر دارد. رشوهخواری، اختلاس، رانتجویی و سوءاستفاده از منابع عمومی از جمله مصادیقی هستند که آثار آنها بهسرعت در زندگی روزمره مردم نمایان میشود. افزایش نابرابری، گسترش فقر، کاهش کارایی نهادها و بیاعتمادی عمومی از پیامدهای مستقیم این نوع فساد است. اگرچه فساد اقتصادی خسارتهای فوری و قابل اندازهگیری به همراه دارد، اما اغلب در خلأ شکل نمیگیرد. تجربه نشان میدهد که در جوامعی که ارزشهای اخلاقی تضعیف شدهاند، احتمال بروز و تداوم فساد اقتصادی بهمراتب بیشتر است. به بیان دیگر، فساد اقتصادی غالباً بر بستری از فساد اخلاقی رشد میکند.
کدام خطرناکتر است؟
پاسخ به این پرسش به افق زمانی نگاه ما بستگی دارد. در کوتاهمدت، فساد اقتصادی به دلیل آثار ملموس و مستقیم، خطرناکتر به نظر میرسد. اما در بلندمدت، فساد اخلاقی تهدیدی عمیقتر و پایدارتر است. جامعهای که دچار فروپاشی اخلاقی شده باشد، حتی با وجود قوانین سختگیرانه و نظارتهای رسمی، در مهار فساد اقتصادی موفق نخواهد بود. فساد اخلاقی مانند ریشهای پنهان است که اگر اصلاح نشود، هر بار به شکلی جدید خود را نشان میدهد. از این منظر، میتوان گفت مبارزه با فساد اقتصادی بدون توجه به ابعاد اخلاقی آن، اقدامی سطحی و موقتی خواهد بود.
نقش آموزش؛ نقطه تلاقی پیشگیری و اصلاح
آموزش یکی از مؤثرترین ابزارهای پیشگیری از هر دو نوع فساد است. در حوزه فساد اخلاقی، آموزش میتواند با تقویت تفکر انتقادی، مسئولیتپذیری اجتماعی و وجدان اخلاقی، افراد را نسبت به پیامدهای رفتارهای نادرست آگاه سازد. این آموزش تنها به مدرسه و دانشگاه محدود نمیشود؛ خانواده، رسانهها و فضای عمومی نقش تعیینکنندهای در شکلدهی به اخلاق اجتماعی دارند. در حوزه فساد اقتصادی، آموزش با افزایش آگاهی عمومی نسبت به حقوق شهروندی، قوانین مالی و سازوکارهای شفافیت، هزینه ارتکاب فساد را بالا میبرد. شهروند آگاه، کمتر قربانی فساد میشود و بیشتر توان مطالبهگری دارد. همچنین آموزش مدیران و مسئولان، بهویژه در زمینه اخلاق حرفهای و پاسخگویی، میتواند نقش مهمی در کاهش فساد اقتصادی ایفا کند.
جمعبندی
فساد اخلاقی و فساد اقتصادی دو روی یک سکهاند؛ اما فساد اخلاقی، ریشهایتر و خطرناکتر است، زیرا بستر فرهنگی و ذهنی لازم برای شکلگیری سایر انواع فساد را فراهم میکند. آموزش، بهعنوان ابزاری بنیادین و بلندمدت، میتواند نقش تعیینکنندهای در اصلاح این وضعیت داشته باشد. جامعهای که آموزش اخلاقی و آگاهی اقتصادی را جدی بگیرد، نهتنها با فساد مقابله میکند، بلکه مسیر بازتولید آن را نیز مسدود خواهد کرد.