آسیانیوز ایران؛ سرویس اجتماعی:
کاظم عاشوری - محقق و نویسنده - نخستین و بیرقیبترین عاملی که جوان را در آستانه تصمیمگیری به سکوت وامیدارد، اقتصاد است. خانه، اجاره، جهیزیه، هزینه مراسم، معیشت... این واژهها، در ذهن یک پسر جوان همچون دیواری بلند قد علم میکنند. اما این تنها آغاز ماجراست. کیس پایه، یعنی همان دختر موردنظر برای ازدواج، دیگر بهراحتی پیدا نمیشود. فاصله فرهنگی، انتظارات بالا، تفاوت سبک زندگی، همه و همه جستجوی همسر را بدل به پروسهای پیچیده و زمانبر کردهاند.
در کنار آن، نمیتوان از روانهای زخمی و روحیههای کمتحمل جوانان امروز گذشت. فشارهای اجتماعی، ناامیدی، بیثباتیهای عاطفی و اضطرابهای اقتصادی، تابآوری را از بسیاری ربوده و انگیزه ساختن را در نطفه خفه کرده است. برخی دیگر نیز با درکی مسئولانه، از ترس آنکه مبادا دختری را در شرایط نامطلوب شریک بدبختی خود کنند، قدمی پیش نمیگذارند. شاید این تصمیم تلخ باشد، اما نشانهای از انسانیت و شعور اجتماعی در دل بحران.
دلایل اقتصادی
و باز هم باید تکرار کرد: نبود شغل پایدار و آبرومند زخمی عمیق بر پیکر امید جوانان است. امنیت شغلی، ستون اول برنامهریزی برای آینده است؛ وقتی این ستون بلرزد، سقف تصمیمهای بزرگ هم فرو میریزد. و باز هم اقتصاد... و باز هم اقتصاد... این واژه، نه فقط کلید که قفلگشای تمام درهای بسته برای جوانانی است که آمادهاند عاشق شوند، خانواده بسازند و مسئولیت بپذیرند اگر بگذارند. از سوی دیگر، بخشی از جوانان با تنوعطلبی در روابط و آزادی در سبک زندگی خو گرفتهاند و فشارهای روحی، اقتصادی و تعهدات سنگین ازدواج، آنها را از ورود به این مسیر باز میدارد.
تنوع طلبی
تنوع در پارتنر و روابط جنسی، برای برخی به انتخابی بدل شده که ازدواج را در نظرشان به امری غیرضروری و حتی محدودکننده تبدیل میکند. از آنسو، خانوادهها نیز محافظهکارتر از گذشته شدهاند. بسیاری از والدین با مشاهده موارد متعدد اجرای فوری مهریه از سوی برخی زنان و شکستن حرمت زندگی مشترک، اعتماد پیشین به ازدواج را از دست دادهاند. در این میان، تغییر نگرش به سن ازدواج نیز به چشم میخورد. بسیاری از پسران ترجیح میدهند در سنین بالاتر (۳۰ تا ۳۵ سال) ازدواج کنند؛ زمانی که به بلوغ فکری، ثبات اقتصادی و درک عمیقتری از زندگی رسیدهاند.
ازدواج سفید
برخی نیز با گرایش به ازدواج سفید یا زندگی بدون تعهد رسمی، سعی دارند هم نیازهای عاطفی و جنسی خود را برآورده کنند و هم از ورود به دنیای پرمخاطره ازدواج سنتی بپرهیزند. در نهایت، بسیاری از پسران امروز ترجیح میدهند راحتی و آرامش نسبی خود را فدای چالشهای پیچیده زندگی مشترک نکنند. آنها بهجای آنکه وارد روابطی پرتنش شوند، ترجیح میدهند در دایره امن تنهایی و آزادی باقی بمانند؛ شاید تا روزی که شرایط، واقعاً مهیای ساختن باشد.
جمعبندی
امروز کافیست تنها چند دقیقه در خیابان قدم بزنید تا بفهمید این جوانان تنبل یا بیعلاقه به زندگی نیستند؛ آنها صرفاً در محاصره هزینههایی هستند که رؤیای ازدواج را به افسانهای دوردست تبدیل کرده است. ازدواج دیگر نه تنها یک تصمیم ساده عاطفی نیست، بلکه مسیری پر از چالشهای اقتصادی، روانی، اجتماعی و فرهنگی است؛ مسیری که بسیاری از پسران امروز، فعلاً ترجیح میدهند پا در آن نگذارند