پنج شنبه / ۵ تیر ۱۴۰۴ / ۱۹:۲۹
کد خبر: 30443
گزارشگر: 548
۷۷۰
۰
۰
۱
جایگزین سریال وارش در شبکه آی فیلم

نقد و بررسی سریال «زمین گرم»

نقد و بررسی سریال «زمین گرم»
سریال «زمین گرم» به کارگردانی و نویسندگی سعید نعمت‌الله، جایگزین «وارش» در شبکه آی‌فیلم شده است. این اثر اجتماعی-خانوادگی که نخستین تجربه کارگردانی این نویسنده پرکار است، با وجود بازیگرانی چون علیرضا خمسه و مرجان شیرمحمدی، با نقدهای جدی به دلیل تکرار مضامین قبلی و ضعف در پرداخت داستان روبه‌رو شده است. در این مطلب با نقد و بررسی این سریال، ساعت پخش دقیق، خلاصه داستان، معرفی بازیگران، عوامل و تفاوت این سریال با وارش آشنا شوید.

آسیانیوز ایران؛ سرویس فرهنگی هنری:

سریال «زمین گرم» به کارگردانی سعید نعمت‌الله پس از پایان پخش سریال «وارش» روی آنتن شبکه آی‌فیلم آمده است. در این مطلب با ساعت پخش دقیق، خلاصه داستان، معرفی بازیگران، عوامل و تفاوت این سریال با وارش آشنا شوید.

سریال «زمین گرم» جایگزین وارش در آی‌فیلم شد

با اتمام بازپخش سریال تاریخی «وارش»، شبکه آی‌فیلم از زمین گرم به عنوان سریال جدید ساعات غروب رونمایی کرده است. «زمین گرم» اثری اجتماعی-خانوادگی است که اولین تجربه کارگردانی سعید نعمت‌الله محسوب می‌شود و داستانی متفاوت را پیش روی مخاطب قرار می‌دهد.

ساعت پخش و تکرار سریال زمین گرم در آی‌فیلم

  • نخستین پخش: هر روز ساعت ۱۸:۰۰
  • بازپخش: ساعت ۰۲:۰۰ بامداد و ۱۰:۰۰ صبح

داستان سریال زمین گرم چیست؟

پس از سال‌ها جدایی، برادر بزرگ‌تر «اصلان» که در واپسین روزهای عمرش قرار دارد، برای وصیت‌نامه به سراغ برادر کوچک‌ترش «علی‌یار» می‌رود؛ وصیتی که زندگی علی‌یار را به چالشی بزرگ وارد کرده و سرنوشتش را تغییر می‌دهد…

معرفی بازیگران سریال زمین گرم

  • علیرضا خمسه
  • صادق برقعی
  • مرجان شیرمحمدی
  • نادر فلاح
  • اصغر همت
  • علیرضا آرا
  • کامران تفتی
  • ندا عقیقی
  • دنیا مدنی
  • مسعود شریف
  • پریوش نظریه
  • مارال فرجاد
  • مجید واشقانی
  • شیوا ابراهیمی

درباره سریال زمین گرم

این مجموعه تلویزیونی توسط محمدرضا شفیعی تهیه شده و نویسندگی آن نیز بر عهده سعید نعمت‌الله قرار دارد. «زمین گرم» نخستین تجربه کارگردانی این نویسنده سرشناس بوده و توانست در بازه زمانی ۱۱ شهریور تا ۱۶ مهر ۱۳۹۹ از شبکه سه سیما به نمایش دربیاید.

«وارش»؛ سریالی تاریخی با اقتباس از یک شاهکار ادبی

سریال «وارش» ساخته احمد کاوری که اخیراً جای خود را به «زمین گرم» داده، یک اثر تاریخی-اجتماعی بوده و داستان آن اقتباسی از رمان مهاجران اثر هاوارد فاست است. این مجموعه با نگاهی به دهه‌های ۳۰، ۴۰ و ۵۰ و رخدادهای انقلابی تولید شده و ۳۴ قسمت دارد.

بازیگران اصلی سریال وارش

  • علیرضا کمالی
  • بهنام تشکر
  • الهام طهموری
  • نسرین بابایی
  • علیرضا جلالی‌تبار
  • هدایت هاشمی
  • امیررضا دلاوری
  • رحیم نوروزی
  • رامین راستاد
  • داریوش کاردان
  • سهیلا رضوی
  • فرخ نعمتی

مقایسه زمین گرم و وارش؛ تفاوت فضای روایی و ژانر

اگرچه هر دو مجموعه با استقبال مخاطبان روبه‌رو شدند، اما زمین گرم با محوریت چالش‌های خانوادگی و وصیت مرموز، فضایی بسیار متفاوت نسبت به ژانر تاریخی-اجتماعی وارش را ارائه می‌دهد. هر دو سریال نمونه‌ای از آثار موفق شبکه سه در سال‌های اخیر هستند.

نقد و بررسی سریال زمین گرم

ر تمام سال‌های حضور سعید نعمت‌الله در مقام نویسنده آثار تلویزیونی می‌شد انگیزه و اشتیاق کارگردانی را علاوه بر نویسندگی در او مشاهده کرد. با این ذهنیت در این سال‌ها همیشه می‌شد این احتمال را داد که بهترین فیلمنامه‌اش را برای خودش کنار گذاشته و قصد دارد با آن شروعی طوفانی را تجربه کند که متأسفانه اینطور نبود و روایت ضعیف سریال «زمین گرم» خلاف آن را ثابت کرد.

با گذشت چند قسمتی از سریال و جلب توجه حداقلی مخاطب می‌شد فهمید زمین گرم نسبت به دیگر آثار نعمت‌الله در جایگاهی نازل قرار دارد؛ ضعفی که سهمی از آن به میزان مهارت او در کارگردانی ربط دارد، اما با یقین بیشتری می‌توان به قصه سردرگم و پرداخت نشده سریال ارتباطش داد و فیلمنامه ضعیف اثر را در این ضعف ساختاری سهیم دانست. ریشه‌های داستان زمین گرم همان موضوع مورد علاقه نعمت‌الله در نمایش اختلافات خانوادگی است؛ همان مسئله‌ای که از قضا از سوی منتقدان آثار او همواره مورد انتقاد قرار دارد؛ اختلافاتی که منتقدان معتقدند ترسیم بیش از حد آن در تلویزیون مانند آیینه روی جامعه تاثیر می‌گذارد و به نزاع‌های خانوادگی دامن می‌زند، با این تفاوت که در اینجا اتفاقاً آغازش رنگ و شکلی متفاوت گرفته و زود سر اصل مطلب می‌رود، اما متأسفانه در همان قسمت‌های ابتدایی خودش و کارش را خلع سلاح می‌کند.

نعمت‌الله جزء نویسندگانی است که در پشت صحنه حضور فعالی دارد و حتی به بازیگران در ایفای نقش و ادای دیالوگ‌هایشان کمک هم می‌کند. آنهایی که نوشته‌های نعمت‌الله را دنبال می‌کنند، با حال‌وهوای آثار او آشنا هستند و اینجا هم منتظر بودند تا روابط اجتماعی و برادرانه معیوب ببینند و دیالوگ‌های خاص و نزدیک به‌نثر مسعود کیمیایی را بشنوند. ترکیب بازیگران هم به‌جز مرجان شیرمحمدی که حضورش در تلویزیون عجیب بود و البته پس از چندسال دوری، بازیگری می‌کرد، پیش از این با نعمت‌الله کار کرده بودند.

ماجراهای تکراری؛ مثل سریال های قبلی نعمت الله

«دو برادر بعد از سال‌ها بی‌خبری ازهم، یکدیگر را می‌بینند و برادر بزرگ‌تر که آخرین ساعات زندگی‌اش را پشت‌سر می‌گذارد، به‌سراغ برادر کوچک‌تر می‌رود تا وصیت کند؛ وصیتی که زندگی برادر کوچک را دستخوش چالشی بزرگ می‌کند... .» شاید بتوان این خلاصه سه‌خطی را که توسط عوامل این سریال منتشر شده، به‌عنوان خلاصه قصه زمین گرم معرفی کرد، اما در این یک‌سومی که از سریال گذشته است، با خرده‌روایت‌ها و شخصیت‌های فرعی دیگری نیز آشنا شدیم و داستان آنها را هم شاهدیم. اگر آن‌طور که رسانه‌ها منتشر کرده‌اند، این سریال 30 قسمتی باشد، تا زمان نوشتن این گزارش بیش از یک‌سوم این مجموعه تلویزیونی از شبکه‌سوم سیما پخش شده است. یک‌سوم از یک سریال تلویزیونی 30 قسمتی، مجال مناسبی به بینندگان و منتقدان می‌دهد تا بتوانند آن را در یک فضا و شرایط منصفانه بررسی و نقد کنند.

در واقع داستانی که می‌توانست با طمأنینه و در مسیری درست، ما را مشتاق تماشای اثری از تقابل قصه عقل و وظیفه و چرایی‌اش کند، در همان قسمت‌های اول به مخاطب می‌فهماند انتظاری که در سر می‌پروراند، اشتباه است چراکه آن روایت آغازین فرع ماجراست و اصل روایت شکل دیگری از داستان اختلافات خانوادگی از منظر نعمت‌الله است. او با توجه به پیشینه‌اش علاقه‌مند روایت قصه نزاع‌های درون خانوادگی و نارو از سوی رفقای قدیمی است یا به طور خلاصه چگونگی تقابل خیر و شر؛ همانی که مشابهش را در آثار پیشینش دیده‌ایم؛ اینکه تبعات اختلافات خانوادگی را در قالب نمایش، چطور تا آستانه امکان وقوع رخداد‌های جبران‌ناپذیر ببرد و حتی به اصطلاح به مو برساند، اما پاره نکند.

تکرار مکررات کینه‌های قدیمی بر جای مانده!

در زمین گرم میدان دار قصه علیار است و به نوعی قطب خیر آن که با انتخاب و تصمیمش، خود و زندگی‌اش را داخل ورطه‌ای می‌اندازد که از هر سو که می‌رود زخم است و رنج. او، اما قرار است با صبوری‌اش در این راه پرخطر مسیر وصل و آشتی را هموار کند. این دوری و دشمنی فامیلی در آثار نعمت‌الله که اینجا با اندکی تفاوت، مشابه همان‌هایی است که در جراحت، شیدایی و برادر جان و دیگر آثارش دیده‌ایم، داستان آشنایی است. تنها تفاوت زمین گرم با آثار پیشین نعمت‌الله را شاید فقط باید در ظاهر امر و در هویت شغلی افراد مشاهده کرد، وگرنه اصل موضوع، تکرار همان داستان کینه‌های قدیمی بر جای مانده در دل آدم‌ها از یکدیگر است که تبدیل به زخم می‌شود و پس از سال‌ها در موقعیتی بحرانی سربرمی‌آورد، اما ملات قصه نعمت‌الله اینجا کم است، همانند دیگر آثارش جان و زمینه برای گسترش ندارد. چنانکه پس از چند قسمت ابتدایی چیزی که از جلوی چشمان ما در حال عبور است، فراوانی قهر و آشتی‌های بی‌دلیل است و آدم‌هایی که سر همین موضوع سوار ماشین زمان دائماً در تردد میان مسیر تهران تا روستا یا خلاف آن هستند، آن هم به علت‌هایی غیرقابل فهم. از همه مهم‌تر اینکه روایتی که هر چه جلوتر می‌رود، سویه باورپذیرش در نظر ما کمرنگ‌تر می‌شود و آدم‌ها و دنیایشان دست‌نیافتنی‌تر.

مونولوگ های فراوان؛ مگر تئاتر است؟!

در زمین گرم مانند همه آثار نعمت‌الله مشاجره و فریاد در قالب مونولوگ سهم فراوانی دارد و شخصیت‌ها با هر روحیه و نگاهی به طور یکسان از آن برخوردارند. فریاد‌هایی که اگر مثلاً در آثاری، چون برادرجان، رستگاران و جراحت قدری به جان اثر نشسته و با روایت همراستا بوده، اما اینجا و در فقر داستانی زمین گرم، بیهوده و با، اما و اگر‌های فراوان در ذهن جلوه می‌کند.

دلیل خشونت و تلخی زیاد آثار نعمت الله

اما یک سؤال اساسی در این بین، اینکه اصلاً این حجم تلخی، خشونت و فریاد آدم‌ها بر سر هم که در زمین گرم دیگر به اوجش رسیده و کم و بیش در آثار دیگر نعمت‌الله هم حضور پررنگی دارد چه دلیلی دارد. آیا این همه تشنج از شأن، جایگاه انسانی و شخصیتی آدم‌ها نمی‌کاهد و در ابعادی وسیع‌تر، چون خانواده و جامعه اثرگذار نیست؟ به طور حتم آبروی آدم‌ها چیزی نیست که تمایل داشته باشند به راحتی آن را در کوچه و خیابان حراج کنند. آدم‌های قصه‌های نعمت‌الله، متأسفانه اغلب اینطوری هستند، برای آبرویشان کمتر ارزش قائلند و آن را در کوی و برزن و محل کار بی‌بها کرده و حراج می‌کنند. تفاوتی میان مومن، متدین و آبرو‌دار با شرور و تبهکار وجود ندارد و آدم‌ها از علنی کردن مشکلات و دعواهایشان جلوی در و همسایه هیچ ابایی ندارند، حال اینکه کمتر انسان آبرومندی در اطرافمان اینچنین بی‌پروا در آشکارسازی درد و غم‌هایش سراغ داریم. در همین سریال زمین گرم، علیار به عنوان آدم مومن و معتقد داستان که تلخی آزاردهنده‌ای در روحیاتش نیز دارد، هم ابایی بابت از دست رفتن آبرویش ندارد و تمام در و دیوار‌های شهر و مکان‌هایی که روزی گذرش به آنجا رسیده از مشکلات زندگی‌اش باخبرند. خیابان، محل کار، وسایل حمل و نقل عمومی و شهری و خلاصه هر جایی که روزی از آنجا گذر کرده است، شاهدانی خواهند بود از ریز و درشت اختلافات خانوادگی و نزاع‌هایی که تعدادش در زمین گرم و دیگر آثار نعمت‌الله کم نیستند و شاید نعمت‌الله دلایل قانع‌کننده‌ای برایشان داشته باشد. دلایلی که البته هیچ‌گاه او در جریان یک نقد مطالبه‌گرانه در سیما به آن‌ها پاسخ نگفته چراکه اساساً سیما علاقه‌ای به نقد آثاری که خود تولیدکننده آنهاست، ندارد و همین باعث می‌شود آثار تلخ ضداجتماعی و ضدخانوادگی در سیما رشد قابل ملاحظه‌ای داشته باشد.

کارگردانی متوسط و کاراکترهای غریبه

سعید نعمت‌الله اولین نویسنده‌ای نیست که پشت دوربین رفته و فیلم ساخته و قطعا آخرین آنها نیز نخواهد بود. هنوز زمان زیادی از پخش سریال «سرباز» ساخته هادی مقدم‌دوست نگذشته است و عید همین سال 99 بود که رضا مقصودی در اولین تجربه کارگردانی سریالش، «دوپینگ» را ساخت. جالب اینجاست که هر سه اثر از شبکه سوم سیما پخش شده و انگار قرار است این شبکه کار حمایت از نویسندگان کارگردان را برعهده بگیرد که بالذات اتفاق خوبی است. تربیت و پرورش کارگردان‌های جوان حتما نیاز امروز تلویزیون و سینماست، اما باید دید اساسا تلویزیون ما چنین ظرفیتی را برای آزمون و خطای نیروهایش دارد یا نهایتا به حذف و سوختن این استعدادها خواهند رسید. اینکه نویسنده و کارگردان یک نفر باشد، قدمتی چندین‌ساله در سینما و تلویزیون دارد. سال‌هاست که برخی نویسندگان از «درنیامدن» فیلمنامه‌هایشان گله می‌کنند و حتی بر زبان می‌آورند که اگر خودشان می‌ساختند، بهتر می‌شد. نویسنده‌هایی که سراغ فیلم ساختن می‌روند، شبیه آهنگسازان و ترانه‌سرایانی هستند که بعد از مدتی خودشان خواننده می‌شوند و البته اغلب هم چندان موفق نیستند. دیده نشدن، عدم تحقق فضا و دیالوگ‌های نوشته‌هایشان و امتحان کردن حوزه‌های دیگر و شاید مسائل مالی ازجمله دلایلی است که پای نویسنده‌ها را به پشت دوربین می‌کشاند.

ترکیبی از کدام کارگردان‌ها؟

سیروس مقدم پنج‌بار، بهرنگ توفیقی‌ سه‌بار، محمدمهدی عسگرپور دوبار و جواد افشار و محمدرضا آهنج هر کدام یک‌بار، کارگردانانی بودند که از روی فیلمنامه‌های نعمت‌الله سریال‌هایشان را ساختند و حالا زمین گرم بی‌جهت نیست که قاب‌هایش شبیه به قاب‌های مقدم شده و دکوپاژهایش رنگ‌وبوی دکوپاژهای بهرنگ توفیقی را می‌دهد. اینکه سعید نعمت‌الله از اولین سریالش، رستگاران در سال 88 و به کارگردانی سیروس مقدم، از هریک از کارگردان‌ها چیزی یاد گرفته و به داشته‌هایش اضافه کرده چیز بدی نیست و باتوجه به هوش بالای او حتی اگر از ابتدا هم به فکر کارگردانی بوده و هدفش از حضور در پشت صحنه هم همین عامل بوده، بازهم کار غلطی نکرده است.

حرف اصلی چیز دیگری است. نویسنده‌ای که می‌خواهد کارگردانی هم بکند، طبیعتا باید نگاه و دنیای خودش را داشته باشد و آن را خلق کند. اینکه هرتکه از زمین گرم ما را یاد یک سریال یا یک کارگردان می‌اندازد، به‌جز بحث مشابهت و تاثیرپذیری، نشان‌دهنده نبود یک نگاه مستقل از سوی کارگردانش نیست؟ نعمت‌الله بیش از 10 سال است که در تلویزیون می‌نویسد و به یک زبان اختصاصی برای خودش رسیده و مخاطب حتی اگر از روبه‌روی تلویزیون رد شود و گوشش را فقط تیز کند هم می‌تواند متوجه شود که سریال را نعمت‌الله نوشته یا نه. متاسفانه یا خوشبختانه به‌دلیل حضور فعال و مکرر نعمت‌الله در پشت صحنه‌ها و حوزه وسیع اختیاراتش در مجموعه‌های تلویزیونی با تسامح و تساهل می‌توانیم او را یک کارگردان اولی بدانیم. زمین گرم نگاه خاص نعمت‌الله را ندارد و ردپای مقدم، توفیقی و عسگرپور آشکار است و به‌وفور در آن دیده می‌شود.

سوالات فعلا بی‌پاسخ

تلاش‌هایی شد تا با سعید نعمت‌الله گفت‌وگو کنیم و جواب سوالات‌مان را از او بخواهیم، اما منتج به نتیجه دلخواه نشد و گفتند که هنوز تصویربرداری و مراحل فنی زمین گرم تمام نشده و مجبوریم اینجا و در این گزارش پرسش‌هایمان را با او درمیان بگذاریم. سوال اول و اصلی این است که فیلمنامه زمین گرم نسبت‌به فیلمنامه‌های دیگرش مانند «برادرجان»، «مدینه» و «جراحت» چه مزیتی دارد که نعمت‌الله را مجاب به کارگردانی‌اش کرده است؟ حتما هر فیلمنامه‌نویسی داستان‌هایی را برای خودش نگه می‌دارد و آنها را بیشتر دوست دارد و حتی آرزو می‌کند آنها را خودش بسازد، اما واقعیت این است که فیلمنامه زمین گرم در فهرست کارهای نوشته‌شده نعمت‌الله در رده متوسط روبه پایین است.

نه خبری از شخصیت‌های جذاب است و نه گره‌های مهم و میخکوب‌کننده را می‌بینیم. جغرافیای داستان در شهر و روستا می‌گذرد و آدم‌های سریال هم روستایی و شهری هستند و شگفتا که همه‌شان یک گویش، یک لحن و یک دایره واژگان مشخص دارند. «یارعلی» با بازی متوسط علیرضا خمسه که پدربزرگ «اصلان» با بازی تکراری کامران تفتی و «علیار» با اولین حضور صادق برقعی است و پوشش و ظاهر روستایی دارد، همان‌طوری حرف می‌زند که «ماجد» با بازی اصغر همت و «فروغ» با نقش‌آفرینی مرجان شیرمحمدی در داخل شهر. عموما آدم‌های فیلمنامه‌های نعمت‌الله فارغ از ظاهر و گویش‌شان از یک خاستگاه هستند و یک‌جور صحبت و یک‌جور فکر می‌کنند. درست است که خودمان بارها در همین روزنامه کارگردانان را توصیه به خارج شدن از تهران کردیم، اما اگر قرار است مزرعه و روستا صرفا یک لوکیشن باشد و نه بیشتر، همان آپارتمان‌ها که بهتر است. روستا و شهرهای دیگر قرار است یک معرفی از آن منطقه و آدم‌ها و ویژگی‌های آنجا باشد نه صرفا محلی برای فیلمبرداری در اطراف تهران.

انصافا برای نماها و کادربندی تلاش‌های زیادی صورت گرفته و سعی شده تصاویر تکراری چشم بیننده را آزار ندهد، اما استفاده مکرر از قرینه و بازتاب در قاب‌هایی که می‌بینیم، چه توجیهی دارد به‌جز تاثیرپذیری شدید از نحوه کارگردانی سیروس مقدم؟ شاید نعمت‌الله بگوید این سبک من هم هست و به آن علاقه‌مندم. ظاهرا جواب قانع‌کننده‌ای است، اما نه برای کسی که دوست دارد در کارگردانی هم مانند نویسندگی، امضای خودش را داشته باشد.

سوال دیگری که از نعمت‌الله داریم، درباره بازی بازیگران زمین گرم است. آیا بهتر نبود برای اولین تجربه کارگردانی‌اش از یک بازیگردان استفاده می‌کرد. به‌جز مرجان شیرمحمدی و تا حدودی اصغر همت و نادر فلاح که با همین گریم و نقش در چند کار دیگر مانند «عقیق» و «درخونگاه» هم او را دیده‌ایم، شاهد بازی‌های متوسط و حتی ضعیف ازسوی بازیگران این سریال هستیم. حتی برخی بازیگران در ادای دیالوگ‌ها هم صحیح عمل نمی‌کنند و اصطلاحا این دیالوگ‌ها در دهان‌شان نمی‌چرخد. استفاده از یک بازیگر ناشناخته برای حضور در نقش اصلی این سریال جسارت می‌خواهد، اما درنهایت باید دید خروجی این جسارت چه خواهد شد؟

کینه، نماز و علیار

آدم‌های زمین گرم را می‌توان روی تخته‌سیاه هم تقسیم‌بندی کرد؛ خوب‌ها و بدها. علیار، معصومه و پدر معصومه و تاحدودی یارعلی از خوب‌ها هستند و مابقی بدها. خوب‌ها نماز می‌خوانند و گذشت دارند و فداکاری می‌کنند و غرور دارند و بدها نه نماز بلدند و نه بخشیدن را. این دوقطبی‌سازی در سریال زمین گرم شاید ریشه در خیر و شر تاریخی داستان‌ها داشته باشد، اما واقعیت اینجاست که دوران سیاه و سفید بودن آدم‌ها گذشته است. آدم‌ها اشتباه می‌کنند و آدم‌های خوب هم می‌توانند اشتباهات بزرگی بکنند. اینکه فروغ به‌خاطر علیار نماز می‌خواند و روزه قضا می‌گیرد و در پلیس+10 استخدام می‌شود و سر به‌راه می‌شود، در سریال جا نمی‌افتد. شخصیت‌ها بیشتر تیپ‌هایی هستند که ما پیش از این، آن ها را در سریال‌های دیگر هم دیده‌ایم. داستان‌ها بیشتر به جزایر کوچک و پرتی می‌مانند که درنهایت حتی یک شهر را هم نمی‌سازند چه برسد به یک کشور.

بدون تعارف نعمت‌الله نیاز به نوآوری و خلاقیت دارد. تکرار مدل‌ها و راه‌های موفق پس از مدتی هم خالق اثر و هم مخاطب را به یک سکون و رخوت می‌رسانند. به‌عنوان مثال به بازی‌های کامران تفتی در آثاری که توسط نعمت‌الله نوشته شده دقت کنید، کمترین خلاقیت و تنوع در آنها دیده می‌شود و انگار تفتی فقط لباس‌هایش را در سریال‌های مختلف تغییر می‌دهد و حتی در برخی سریال‌ها لباس‌های سیاهش هم تغییر نمی‌کند. در اینکه نعمت‌الله آدم‌های جنوب شهر و متوسط را به‌خوبی می‌شناسد و تاحدودی با مشکلات آنها هم آشناست را کسی شک ندارد، اما قصه‌ها به محیط‌های تازه و آدم‌های جدید نیاز دارند. شبکه آی‌فیلم این روزها سریال «زیر هشت» به کارگردانی سیروس مقدم و نویسندگی سعید نعمت‌الله را پخش می‌کند. برای اثبات یا رد حرف‌های ما شاید بد نباشد که زیر هشت و زمین گرم را با هم مقایسه‌ای بکنیم. به نعمت‌الله هم توصیه می‌کنیم همه این 12-10 سریال خوبی را که نوشته، مجدد تماشا کند تا ببیند منظورمان از تکرار و وجوه اشتراکی متعدد چیست.

آیا سریال زمین گرم ارزش دیدن دارد؟!

نعمت‌الله نویسنده خوب و دیالوگ‌نویس کم‌نظیری است، اما او هم مثل هر هنرمند دیگری نیاز به بازسازی دارد، مخصوصا که حالا کارگردانی هم می‌کند و وقت بیشتری را باید صرف پروژه‌ها ‌کند. نگاهی به آثار نعمت‌الله نشان می‌دهد هروقت آدم‌های داستان او ملموس و واقعی بودند و حرف‌هایشان گنده‌تر از دهان‌شان نبود، توانسته‌اند با مردم ارتباط برقرار کنند و هروقت اینطور نبوده، مردم با آنها غریبگی کرده و به ذهن و روح‌شان راه‌شان نداده‌اند. منتظر دوسوم دیگر زمین گرم هستیم و احتمالا اثر بعدی نعمت‌الله در مقام کارگردان. بعید است زمین گرم بتواند از این فضای 10 قسمت خود خارج شود و بازی‌های درخشانی ببینیم، اما امیدواریم یک نعمت‌الله دیگر به جمع کارگردانان خوب سینمای ایران اضافه شود.

تحلیل تخصصی آسیانیوز ایران؛

نقاط قوت و ضعف سریال زمین گرم

 نقاط قوت

  • حضور بازیگران توانمند مانند خمسه و شیرمحمدی
  • دیالوگ‌نویسی روان نعمت‌الله
  • تصویربرداری حرفه‌ای با کادربندی‌های متنوع

نقاط ضعف

  • تکرار مضامین: کینه‌های خانوادگی مشابه آثار قبلی نعمت‌الله («برادرجان»، «جراحت»)
  • شخصیت‌پردازی ضعیف: کاراکترها سیاه‌وسفید و فاقد عمق روانشناختی
  • عدم نوآوری: فضای روایی تکراری و قابل پیش‌بینی
  • بازیگردانی متوسط: عملکرد نامتوازن بازیگران به ویژه در نقش‌های فرعی

مقایسه با «وارش»

عنوان ژانر نقاط قوت نقاط ضعف
وارش تاریخی-اجتماعی پرداخت حماسی، طراحی صحنه قوی طولانی‌بودن برخی فرعی‌ها
زمین گرم خانوادگی-درام دیالوگ‌های تاثیرگذار تکرار فرمول‌های کلیشه‌ای

 

فیلمنامه

  • طرح اولیه جذاب اما اجرای سطحی
  • گره‌های داستانی بدون پرداخت مناسب
  • پایان‌بندی قابل پیش‌بینی

کارگردانی

  • تاثیرپذیری آشکار از سبک سیروس مقدم
  • ضعف در هدایت بازیگران جدید مانند صادق برقعی
  • استفاده افراطی از نمادهای بصری تکراری (مانند بازتاب‌ها در آیینه)

بازی‌ها

  • علیرضا خمسه: عملکرد قابل قبول در نقش پیرمرد روستایی
  • مرجان شیرمحمدی: بازی متعادل اما با شخصیت‌پردازی ضعیف

نظر منتقدان

  • رسانه‌ها: «تکرار مکررات نعمت‌الله بدون ارایه افق جدید»
  • مخاطبان: «دیالوگ‌ها گیرا اما داستان خسته‌کننده»

پیشنهاد تماشا برای چه کسانی؟

  • طرفداران پروپاقرص نعمت‌الله
  • علاقه‌مندان به درام‌های خانوادگی پرتنش

پرهیز از تماشا اگر:

  • به دنبال نوآوری در فرم یا محتوا هستید
  • از مشاجرات خانوادگی طولانی خسته شده‌اید
https://www.asianewsiran.com/u/gMV
اخبار مرتبط
جیرانی این بار با نگاه متفاوت و منحصر به فردش در تلویزیون و امر سریال سازی نیز حضور توانایی خودش را ثابت کرد، هر چند که سریال دچار اغراق آمیزی ها و غلوهای آشنای سینمای جیرانی بود، اما در عین حال با بدعت ها و جذابیت های بصری اش، توانست سایه بر نقص ها و سوال های مجهول داستان بیندازد و اثر را به یکی از برجسته های در حال حاضر تلویزیون بدل کند. او با ساختار مرگ تدریجی یک رویا تا حدودی از فضا و ژانر خشونت، جنایت و روان کاوی که مضامین اصلی و همیشگی فیلم های قبلی اش بوده، تا حدوی فاصله گرفته است. هر چند که باز هم حضور و وجود جیرانی در پشت صحنه و به عنوان کارگردان کاملا واضح و مشخص است.
سریال «وارش» به کارگردانی احمد کاوری، با ترکیبی از داستان عاشقانه، فضاسازی تاریخی و مناظر بکر شمالی، به یکی از پربیننده‌ترین تولیدات تلویزیونی تبدیل شد، اما حواشی آن از جنجال اقتباس تا اعتراضات گیلانی‌ها ادامه دارد. سریال «وارش» با تصاویر خیره‌کننده از طبیعت سرسبز شمال و داستانی پرکشش درباره عشق، مهاجرت و تقابل خیر و شر، از همان ابتدا توجه مخاطبان را جلب کرد. اما این مجموعه که قرار بود برداشتی آزاد از رمان «مهاجران» هاوارد فاست باشد، خیلی زود به میدان نبرد فرهنگی تبدیل شد. اعتراضات گسترده گیلانی‌ها به تصویرسازی نادرست از فرهنگ بومی منطقه، توقف پخش سریال را طلب کرد.
سریال "وضعیت سفید" به کارگردانی حمید نعمت‌الله، نه فقط یک اثر نمایشی، که جامعه‌شناسی دقیقی از ایرانیان در دهه 60 است. این سریال با نگاهی عمیق به روابط خانوادگی در بحبوحه جنگ تحمیلی، تصویری واقع‌گرایانه از جامعه ایرانی با تمام پیچیدگی‌هایش ارائه می‌دهد.
سریال «یزدان» به کارگردانی منوچهر هادی و با بازی پژمان بازغی، لعیا زنگنه و جمعی از ستارگان سینما، روایتگر داستان‌های فراموش‌شده پایتخت است. این مجموعه اپیزودیک که با حمایت شهرداری تهران تولید شده، در هر قسمت به یکی از چالش‌های زندگی شهری می‌پردازد و مخاطب را به قلب واقعیت‌های پنهان تهران می‌برد.
سریال «ناریا» به کارگردانی جواد افشار و با بازی محمد رضا شریفی نیا مجموعه ای 50 قسمتی است که در ژانر پلیسی-امنیتی تولید شده، داستان دانشمند ایرانی را روایت می‌کند که اختراع استراتژیکش او را درگیر باندهای تبهکاری بین‌المللی می‌کند.
سریال «سووشون» به کارگردانی نرگس آبیار و با بازی بهنوش طباطبایی، به عنوان گران‌ترین تولید نماوا با هزینه ۲۰۰ میلیارد تومانی، در حالی آماده پخش می‌شود که حواشی فیلمبرداری در اماکن تاریخی شیراز همچنان داغ است. با بودجه‌ای بی‌سابقه در شبکه نمایش خانگی و بازی ستاره‌هایی چون بهنوش طباطبایی و میلاد کی‌مرام، این پروژه از همان ابتدا با حواشی سنگین همراه بود؛ از اعتراضات به تغییرات در باغ عفیف‌آباد شیراز تا هزینه‌های سرسام‌آور تولید. حالا این پرسش مطرح است: آیا این سریال می‌تواند انتظارات هواداران رمان سیمین دانشور را برآورده کند؟
پس از پستی و بلندی‌های فراوان، جدیدترین ساخته هومن سیدی با نام سریال وحشی از فیلم‌نت منتشر شد؛ سیدی دوباره قهرمانی می‌سازد که آرام آرام در حال خشن شدن است. سریال وحشی به کارگردانی و نویسندگی هومن سیدی و تهیه‌کنندگی محمد صابری از تاریخ ۲۵ فروردین ۱۴۰۴ در پلتفرم نمایش خانگی منتشر شد. این پروژه جدید که بازیگر اصلی آن جواد عزتی است، یکی از مورد انتظارترین تولیدات تصویری بهار امسال محسوب می‌شود و بسیاری آن را دنباله‌ای معنوی بر مسیر تازه‌ای می‌دانند که سیدی پیش‌تر با سریال «قورباغه» آغاز کرده بود.
آسیانیوز ایران هیچگونه مسولیتی در قبال نظرات کاربران ندارد.
تعداد کاراکتر باقیمانده: 1000
نظر خود را وارد کنید