آسیانیوز ایران؛ سرویس سیاسی:

پوریا زرشناس - دکترای اقتصاد انرژی های تجدیدپذیر
این روزها هر جایی مینشینیم اولین پرسشی که میشنویم همین است، آیا دوباره جنگ می شود؟ برخی که مطلع اند می گویند حتما اسرائیل دارد پدافندش را بازسازی می کند. حتما دارد کار اطلاعاتی-امنیتی می کند برای ترور؛ حتما دارد سلاح جدید می خرد! برخی نیز که مطلع ترند می گویند منابع عربی اعلام کرده اند فلان تعداد هواپیمای پر از سلاح از اروپا در حال ورود به اسرائیل است. آیا دوباره جنگ می شود؟ جواب من ساده است. میپرسم به نظرتان اسرائیل چرا دفعه قبل حمله کرد؟ هر جوابی بدهید یک پایه اش مردماند، او احساس کرد مردم ایران مدتهاست مقابل هم ایستاده اند، این باعث خستگی و سست شدن آن ها می شود. حوصله شنیدن سخن هم را ندارند، حرف واحد ندارند، همه مفاهیم و حقایق بینشان به خاطر دوقطبی ها نابود شده، با حاکمیت و نظامشان هم قهرند، با رهبرشان و سپاهشان قهرند. پس اگر فرماندهان ترور شوند، صحنه از مدیریت واحد خارج می شود، اثری هم در مردم ندارد، اگر خانه ها منفجر شود، هر کس به فکر خودش خواهد بود و هرج و مرج می شود، کشور به سرعت به سمت فروپاشی می رود. نگاه کنید! ببینید روز اول نرفتند سراغ مراکز هسته ای و نظامی؛ بلکه رفتند سراغ فرماندهان و خانه های مردم. چه چیزی اسرائیل را ترغیب به جنگ کرد؟ محاسباتش بر پایه احساس ضعف مردم ایران، یعنی دعواهای مردم با حاکمیت و دعواهای مردم با هم. حمله نظامی اسرائیل به ایران و متعاقب آن مشارکت آمریکا در حمله به تاسیسات هسته ای ایران در فردو، نطنز و اصفهان نه تنها با موفقیت همراه نبود؛ بلکه با انتقادات گسترده جامعه بین الملل همراه شد و اکثر کشورها این اقدام را نقض منشور سازمان ملل متحد و بر خلاف پیمان ان.پی.تی دانستند. درگیری بیسابقه ایران و اسرائیل پس از ۱۲ روز به آتشبسی موقت رسید، اما آیا این آرامش پایدار خواهد ماند؟ تحلیلگران هشدار میدهند: "این پایان جنگ نیست، فقط یک وقفه است!" برخی کارشناسان معتقدند اسرائیل با محاسبه "ضعف داخلی ایران" دست به حمله زد؛ اختلافات سیاسی، نارضایتیهای اجتماعی و شکاف میان مردم و حاکمیت، عوامل کلیدی در تصمیم تلآویو بودند. جامعه بینالمللی حملات آمریکا و اسرائیل به تاسیسات هستهای ایران را نقض آشکار قوانین بینالمللی خواند، اما آیا این محکومیتها به اقدام عملی منجر خواهد شد؟ ترامپ ادعای آتشبس کرد، اما ایران میگوید "هیچ توافقی در کار نیست!" آیا این پایان درگیری است یا شروع جنگی بزرگتر؟
جنگ بر سر واقعیت؛ اختلاف واشنگتن و رسانهها بر سر موفقیت حملات
یکی از محورهای بحث و گفتگو در محافل رسانه ای غرب، بحث کارامدی و اعتبار موفقیت آمیز بودن حملات نظامی آمریکا به تاسیسات هسته ای ایران بوده است. انتشار گزارش محرمانه درباره حملات هوایی اخیر آمریکا به مراکز هستهای ایران، موج تازهای از انتقادها را در واشنگتن برانگیخت. دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، پس از ابراز تردید کارشناسان نسبت به موفقیت عملیات، رسانههای آمریکایی را به باد حمله گرفت و بار دیگر تأکید کرد که تأسیسات فردو، نطنز و اصفهان به طور کامل منهدم شدهاند. در حالی که کاخ سفید بر موفقیت این عملیات اصرار دارد، برخی تحلیلگران معتقدند تهران احتمالاً پیش از حملات، سایتهای هستهای را از اورانیوم غنیشده تخلیه کرده است. در پی ۱۲ روز درگیری نظامی میان ایران و اسرائیل که از ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ (۱۳ ژوئن ۲۰۲۵) آغاز شد، آتشبس مورد مذاکره دونالد ترامپ در ۳ تیر ۱۴۰۴ (۲۴ ژوئن ۲۰۲۵) اجرا گردید. گزارشها حاکی از آن است که دو طرف به آتشبس پایبند بودهاند و تا کنون وقوع جنگ مجدد تأیید نشده است. هرچند مواردی از پرتاب پهپاد و موشک ثبت شده، اما درگیری نظامی منظم از سر گرفته نشده است.
ادعاهای رافائل گروسی
رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، سهشنبه در گفتوگو با فاکسنیوز تصریح کرد: «هیچ اطلاعی از سرنوشت دقیق ذخایر اورانیوم ایران پس از حملات وجود ندارد.» او تأکید کرد برنامه هستهای ایران دچار عقب گرد جدی شده، اما ابعاد دقیق خسارت هنوز روشن نیست.» در همین حال، پیت هگست، وزیر دفاع ایالات متحده، ضمن دفاع از تصمیم ترامپ، اعلام کرد که «توان هستهای ایران از بین رفته و پنجرهای برای صلح گشوده شده است.» او با استناد به اطلاعات سازمان سیا تاکید کرد که عملیات اخیر، پروژه هستهای ایران را برای چندین سال به عقب رانده است. وی در واکنش به انتشار گزارش اولیه از حملات اخیر، مدعی شد که این اسناد به دلیل تلاش برخی جریانها برای زیر سوال بردن موفقیت عملیات به رسانهها درز کرده و اساساً مبتنی بر اطلاعات ناقص و فرضیات اولیه بوده است.
مخالفت مقامات کاخ سفید
اما موج مخالفت مقامات کاخ سفید از رسانه های بین الملل به چه دلیل بوده است؟ آن ها در گزارشات خود بر چه مسئله ای تاکید کرده اند که این گونه با واکنش شدید مقامات کاخ سفید همراه شده است. قبل از اظهارات مقامات کاخ سفید، شبکه خبری سی.ان.ان و روزنامه نیویورک تایمز در یادداشتی تاکید می کنند: «یک گزارش اولیه طبقهبندیشده آمریکا نشان میدهد که بمباران سایتهای هستهای ایران توسط ارتش آمریکا تنها ورودیهای دو مرکز هستهای را مسدود کرده و نتوانسته ساختمانهای زیرزمینی این مراکز را تخریب کند. طبق ارزیابی اولیه، این حملات فقط توانسته برنامه هستهای ایران را برای چند ماه به تعویق بیندازد.»
این گزارش در ادامه تاکید می کند: «پیش از این حملات، نهادهای اطلاعاتی آمریکا تخمین زده بودند که اگر ایران بخواهد با سرعت به سمت تولید سلاح هستهای حرکت کند، به حدود سه ماه زمان نیاز دارد. اما پس از بمباران آمریکا و چندین روز حملات هوایی اسرائیل، گزارش آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا برآورد کرد که این برنامه حداکثر کمتر از شش ماه به تأخیر افتاده است.» این گزارش همچنین تأکید دارد که بخش عمدهای از ذخایر اورانیوم غنیشده ایران پیش از حملات جابهجا شده و تنها مقدار کمی از مواد هستهای از بین رفته است. ریچارد هاس، رئیس پیشین شورای روابط خارجی آمریکا در واکنش به ادعای پیروزی دونالد ترامپ در نابودی تاسیسات هسته ای ایران نوشت: دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، این حملات را «موفقیتی تماشایی» خواند و مدعی شد سه سایت هستهای ایران به طور کامل نابود شدهاند. اما اثبات این ادعا زمانبر است؛ ارزیابی خسارات بمباران همواره ترکیبی از علم و هنر است و نمیتوان به سرعت به نتیجه قطعی رسید. مهمتر آنکه حتی اگر این سه مرکز به کلی نابود شده باشند، حمله در هدف اصلی خود یعنی حذف کامل برنامه هستهای ایران موفق نبوده است. ایران فرصت کافی برای انتقال اورانیوم غنیشده، سانتریفیوژهاي پیشرفته و دیگر فناوریهای حساس به مکانهایی که فعلاً ناشناختهاند داشته است.
نیویورک تایمز: بمباران ایران، زنگ بیدارباش هستهای برای جهان
روزنامه نیویورک تایمز در گزارشی هشدارآمیز، پیامدهای حمله اخیر آمریکا به مراکز هستهای ایران را فراتر از مرزهای این کشور دانسته و نوشته است: اقدام نظامی واشنگتن میتواند این سیگنال خطرناک را به جهان مخابره کند که در دنیای پرتنش امروز، داشتن سلاح هستهای به تنها سپر دفاعی قابلاتکا تبدیل شده است. این روزنامه تأکید میکند که حملات به تأسیسات هسته ای ایران، نهتنها احتمال شتاب تهران برای دستیابی به بمب را افزایش داده، بلکه انگیزه سایر دولتهای غیرهستهای برای ورود به این حوزه را نیز تقویت کرده است. به نوشته نیویورک تایمز، درحالیکه طی دو دهه گذشته هیچ کشوری وارد باشگاه هستهای نشده بود، حالا این سؤال اساسی مطرح است که آیا عملیات اخیر آمریکا، موجب بازدارندگی دیگر کشورها میشود یا برعکس، میل به دستیابی به زرادخانه هستهای را بیشتر میکند. کریستوفر هیل، دیپلمات کهنهکار و مذاکرهکننده پیشین آمریکا با کره شمالی گفته است: «کره شمالی به هیچ عنوان از داشتن سلاح هستهای پشیمان نیست» و جذابیت بمب اتمی نزد متحدان واشنگتن بهویژه در دوران شعار «اول آمریکا» ترامپ، دوچندان شده است. این روزنامه همچنین به افزایش حمایت مردمی برای توسعه برنامههای هستهای در کشورهایی مانند کره جنوبی و ژاپن اشاره میکند؛ کشورهایی که تاکنون مخالف سرسخت تسلیحات اتمی بودهاند. همزمان، جنگ اوکراین و تهدیدات هستهای مسکو، نگرانیهایی در واشنگتن بهوجود آورده که مبادا روند «باجگیری هستهای» توسط سایر کشورها نیز دنبال شود.
تعلیق همکاری با آژانس
مجلس شورای اسلامی طرحی را به تصویب رساند که براساس آن همکاریهای جاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی به حال تعلیق درمیآید. محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی، روز چهارشنبه اعلام کرد که این طرح در هر دو مرحله کلیات و جزئیات به تصویب رسیده است. به گفته او این طرح تا زمانی که تضمینی برای «حفظ امنیت مراکز هستهای ایران» ارائه نشود، اجرا خواهد شد. رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی در واکنش به تصویب طرح تعلیق همکاری ایران با آژانس در مجلس ایران در پی حملات آمریکا و اسرائیل به تاسیسات هسته ای این کشور تاکید کرد که ایران «وظیفه» دارد با آژانس بین المللی انرژی اتمی همکاری کند. سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، روز پنجشنبه در کنفرانسی خبری در مسکو از این اقدام انتقاد کرد و خواستار تداوم همکاری ایران با این نهاد مرتبط با سازمان ملل شد. لاوروف با تأکید بر اهمیت شفافیت در برنامه هستهای ایران گفت: «ما خواهان ادامه همکاری ایران و آژانس هستیم تا همه، از جمله جامعه جهانی، به اظهارات مکرر ایران مبنی بر نداشتن برنامهای برای ساخت سلاح هستهای احترام بگذارند.» میخائیل اولیانوف، نماینده روسیه در سازمان های بین المللی واقع در وین در پیامی در شبکه اجتماعی «ایکس» نوشت: «مجلس ایران امروز تصمیم گرفت که همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را تعلیق کند. این تحولی طبیعی در پی حملات نامشروع به تاسیسات هستهای ذیل پادمانهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی بود.»
چگونه ایران معادلات اسرائیل را به هم ریخت؟
عریب الرنتاوی، مدیر مرکز مطالعات سیاسی قدس در تحلیلی در الجزیره به بررسی جنگ دوازده روزه ایران و اسرائیل پرداخته و معتقد است: پس از پایان جنگ دوازه روزه، واشنگتن و تهران هر دو مشتاق بازگشت به میز مذاکرهاند؛ اینکه این مذاکرات مستقیم یا غیرمستقیم باشد دیگر اهمیتی ندارد؛ موضوعی که پیش از این نیز چندان مهم نبود. اما اسرائیل تنها زمانی به مذاکره تن میدهد که طرف ایرانی پرچم سفید بالا برده و سند تسلیم را امضا کند؛ امری که بعید است رخ دهد و نتایج جنگ اخیر نیز همچنان به تهران حاشیه مانور نسبتاً گستردهای داده است. وی معتقد است: « آمریکا، دیگر سخن از «تغییر رژیم» نمیگوید و به بحث «تغییر سیاستها» بازگشته است؛ اما اسرائیل هنوز قائل به این است که مهار تهدید ایران، مستلزم تغییر بنیادین در ساختار نظام جمهوری اسلامی است و تلآویو همچنان این مأموریت را ولو با ابزارها و روشهای دیگر دنبال خواهد کرد.» وی معتقد است: «پیشتر گفته شد که معیار پیروزی یا شکست ایران، در حفظ حقوقش برای داشتن برنامه هستهای صلحآمیز، چرخه غنیسازی داخلی و تداوم برنامه موشکی بهعنوان تنها عنصر بازدارنده دفاعی و تهاجمی آن نهفته است. اگر ایران موفق شود این اهداف را حفظ کند، بهای سنگینی که در این جنگ و سالهای طولانی تحریم پرداخته، ارزشمند خواهد بود.»
آتشبس یا آرامش پیش از طوفان؛
پس از حمله موشکی ایران به پایگاه العدید آمریکا در قطر، ترامپ مدعی شد که میان ایران و اسرائیل آتشبس برقرار شده است؛ ادعایی که با میانجیگری قطر و آمریکا و ارسال پیامهایی میان تهران و واشنگتن تقویت شد. با این حال، مقامات ایرانی اعلام کردند توافقی در کار نیست و هرگونه توقف عملیات منوط به توقف تجاوز اسرائیل خواهد بود. تحلیلگران تأکید دارند آتشبس فعلی نه به معنای پایان مناقشه، بلکه نشانه شکست راهبردی اسرائیل است. در واکنش به اقدام خصمانه و نقض صریح قوانین بینالمللی از سوی ایالات متحده آمریکا، که با حمله به تأسیسات هستهای غیرنظامی ایران همراه بود، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با راهبری قرارگاه مرکزی خاتمالانبیاء (ص) و براساس تصمیم شورای عالی امنیت ملی، عملیاتی با عنوان «بشارت فتح» را آغاز کرد. در این عملیات که با رمز «یا اباعبدالله الحسین (ع)» انجام شد، پایگاه مهم العدید در خاک قطر، که پایگاه مرکزی نیروی هوایی و مرکز راهبردی ارتش آمریکا در منطقه به شمار میآید، هدف حمله موشکی قرار گرفت.
بر اساس گزارش آکسیوس، در جریان حمله موشکی ایران به پایگاه العدید در قطر، دونالد ترامپ به همراه تیم امنیت ملیاش از جمله پیت هگست، وزیر دفاع و ژنرال دن کین، رئیس ستاد مشترک در کاخ سفید نشستی اضطراری برگزار کرد. یک مقام ارشد پنتاگون در گفتوگو با آکسیوس اظهار داشت: «حمله امروز با موشکهای بالستیک کوتاه و میانبرد که از ایران شلیک شده بودند، پایگاه هوایی العدید را هدف قرار داد.
العدید؛ قلب تپنده استراتژی هوایی آمریکا در خاورمیانه
پایگاه هوایی العدید در قطر، یکی از مهمترین مراکز نظامی ایالات متحده در خاورمیانه است. این پایگاه که در جنوب غربی دوحه و در منطقهای بیابانی واقع شده، در قلب استراتژیهای نظامی آمریکا در منطقه قرار گرفته است. العدید میزبان بزرگترین ناوگان هوایی ایالات متحده در این بخش از جهان است؛ با بیش از ۱۰۰ فروند هواپیما که شامل جنگندهها، بمبافکنها، پهپادهای پیشرفته و هواپیماهای شناسایی میشود. این پایگاه به عنوان مرکز هماهنگی عملیات هوایی در کشورهای عراق، سوریه، افغانستان و سایر نقاط در منطقه شناخته میشود. هواپیماهایی چون اف ۱۵، اف ۱۶، بی ۵۲، بی ۱، اف ۲۲ و پهپادهای پیشرفته همگی در این پایگاه حضور دارند. همچنین، انواع هواپیماهای ترابری و سوخترسان نیز پشتیبانی لجستیکی ماموریتها را تأمین میکنند. در راستای تقویت توان دفاعی خود در منطقه، ایالات متحده انواع سامانههای پیشرفته دفاع هوایی از جمله سامانههای ضد موشکی تاد و پاتریوت را در پایگاه العدید قطر مستقر کرده است. این سامانهها برای رهگیری و انهدام موشکهای بالستیک بهکار گرفته میشوند. همچنین، تجهیزاتی پیشرفته برای شناسایی و جمعآوری اطلاعات نیز در این پایگاه نصب شده که بهطور دائم پرتابهای احتمالی موشکی از سوی ایران را رصد میکنند.
پایگاه العدید زیر ضربه ایران؛ پیام واضح به حملات آینده
تحلیلگران و کارشناسان نظامی بر این عقیده هستند که حمله موشکی ایران به پایگاه العدید قطر، ابعاد قابلتوجهی دارد. این پایگاه که به عنوان مرکز اصلی فرماندهی هوایی آمریکا در غرب آسیا شناخته میشود، هدفی بسیار حساس و استراتژیک به شمار میرود. انتخاب آن از سوی ایران، پیامی واضح به واشنگتن و متحدانش داشت: «در صورت تهدید، ایران آماده است مستقیماً به مراکز کلیدی پاسخ دهد.» تحلیلگران بر این عقیده هستند: « واکنش تهران کمتر از دو روز پس از حمله آمریکا به تاسیسات هستهایاش، از قدرت پاسخدهی سریع و عزم ایران در پاسخ به تجاوز حکایت دارد. این واکنش بهطور ضمنی هشداری بود به کشورهای میزبان نیروهای آمریکایی که حضور پایگاههای نظامی آمریکا ممکن است نهتنها امنیت ایجاد نکند، بلکه خطرات بیشتری را بههمراه داشته باشد.» نکته قابل توجه دیگر آن است که تهران به جای هدفگیری پایگاههای آمریکایی در عراق یا سوریه، مستقیماً خلیج فارس را انتخاب کرد تا دامنه پیام خود را فراتر از میدانهای نبرد منطقهای گسترش دهد و تبعات بالقوه جهانی ادامه جنگ را به نمایش بگذارد. دنی سیترینویچ کارشناس ارشد موسسه مطالعات امنیت ملی معتقد است: « حمله موشکی ایران به پایگاه العدید یک رویدادی بی سابقه است که نشان می دهد ایران با تسلیم شدن و پذیرش دیکته ها و تحمیل های ایالات متحده فاصله زیادی دارد. در واقع مطمئنا چنین اقدامی بعید است بدون تایید بالاترین مقامات انجام شده باشد و نشانه ها حاکی از کارکرد منظم فرایند تصمیم گیری کلان در ایران است.» وی تاکید می کند: « در واقع ایران تمایلی به ورود به درگیری مستقیم با دولت آمریکا ندارد و هدف اصلی آن حفظ موازنه بازدارندگی با ایالات متحده و تمرکز بر مقابله با اسرائیل است. در واقع ایران نمی توانست نسبت به حمله مستقیم آمریکا به خاک خود بی تفاوت بماند.»
تریتا پارسی: ایران با حمله به العدید، بهدنبال بازدارندگی قاطع بود
تریتا پارسی، کارشناس ارشد اندیشکده کوئینسی معتقد است: در جریان حمله موشکی ایران به پایگاه العدید، ایالات متحده احتمالا انتظار داشت ایران به سوریه، عراق یا شاید بحرین حمله کند؛ اما تهران ترجیح داد پایگاه آمریکا در قطر را هدف قرار دهد. بدیهی است این اقدام پیامدهاي مهمی بر روابط ایران با کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس خواهد داشت و همچنین بر روابط این کشورها با ایالات متحده تاثیرگذار است. در واقع ایران با این اقدام به دولت ترامپ نشان داد که آماده است فراتر و شدیدتر از آن چه او انتظار دارد، واکنش نشان دهد. تریتا پارسی در ادامه تاکید می کند: یک سناریو مشابه حملات سال ۲۰۲۰ به پایگاه آمریکا در عراق وجود دارد که در آن دو طرف پس از یک دور تبادل آتش و درگیری، ماجرا را پایان یافته تلقی می کنند. البته به دلیل نقش اسرائیل من این سناریو را بعید می دانم و اسرائیل به حملات خود علیه ایران ادامه خواهد داد و تا زمانی که این وضعیت ادامه داشته باشد اسرائیلی ها با روش های مختلف فشارهای بی وقفه ای بر ترامپ وارد خواهند کرد تا پای آمریکا را مجدد به جنگ باز کنند.» وی معتقد است: « اگر ترامپ با پیشنهاد اسرائیلی ها مبتنی بر تغییر خط قرمز از « عدم تسلیحاتی شدن» به « غنی سازی صفر» مخالفت می کرد هیچ یک از این اتفافات رخ نمی داد. این خطای راهبردی عمداً زنجیرهای از وقایع را رقم زد که بهطور قابل پیشبینی به جنگ کنونی منتهی شد. تنها راه خروج ترامپ از این وضعیت، کنار گذاشتن خط قرمز اسرائیل مبنی بر «غنیسازی صفر» و بازگشت به خط قرمز آمریکا یعنی «عدم تسلیحاتی شدن» است.
جان هافمن: ترامپ باید حمایت از جنگطلبی اسرائیل را متوقف کند
در این راستا جان هافمن تحلیلگر ارشد مسائل بین الملل موسسه کاتو بر این عقیده است که دولت ترامپ برای پایان این بن بست باید به سه اقدام زیر مبادرت ورزد:
الف - فشار جنگطلبان را نادیده بگیرد و به اقدامات نظامی بیشتر آمریکا پایان دهد؛
ب - حمایت آمریکا از تهاجم بیپایان اسرائیل را متوقف کند.
ج - با انتظارات واقعبینانه به میز مذاکره بازگردد.
توافق یا فریب تاکتیکی؟
البته چند ساعت بعد از حمله موشکی ایران به پایگاه العدید، دونالد ترامپ در توئیتی در تروث سوشال مدعی توافق آتش بس و پایان جنگ بین اسرائیل و ایران شد. دونالد ترامپ نوشت: تبریک به همه! بین اسرائیل و ایران کاملاً توافق شده است که یک آتشبس کامل و تمامعیار برقرار شود تقریباً ۶ ساعت دیگر، زمانی که اسرائیل و ایران عملیات نهایی خود را تکمیل میکنند. به مدت ۱۲ ساعت، که در آن زمان جنگ پایان یافته تلقی میشود! بر اساس گزارش آکسیوس، منابع مطلع اعلام کردند که آتشبس میان اسرائیل و ایران با میانجیگری قطر و آمریکا حاصل شده است. پس از حمله به پایگاه آمریکایی، ایران از طریق قطر پیامی به کاخ سفید ارسال کرد مبنی بر اینکه حملات بیشتری انجام نخواهد داد و واکنش ایران پایان یافته است. کاخ سفید نیز در پاسخی جداگانه به ایران تأکید کرد که واکنش نظامی به حمله ایران نشان نخواهد داد و ایالات متحده آماده است مذاکرات درباره توافق هستهای را از سر بگیرد. سپس، گفتگوها میان آمریکا و اسرائیل و همچنین میان قطر و ایران ادامه یافت تا درباره شرایط آتشبس و زمان آغاز آن توافق شود.
در عین حال سیان ان به نقل از یک مقام ارشد ایران گزارش داد که تهران هیچ پیشنهادی برای آتشبس دریافت نکرده است. یک مقام ارشد ایرانی به سیانان گفت که ایران تا رسیدن به صلح پایدار به جنگ ادامه خواهد داد و اظهارات اسرائیل و آمریکا را «فریبی» برای توجیه حملات به منافع ایران میداند. این مقام گفت: «در همین لحظه، دشمن در حال تجاوز به ایران است و ایران در آستانه تشدید حملات تلافیجویانه خود است و گوش شنوایی برای شنیدن دروغهای دشمنانش ندارد.» برخی معتقدند پیام جدید ترامپ درباره آتشبس، عملیات فریب برای حملات گستردهتر است.
اما چند ساعت بعد از توئیت دونالد ترامپ، عباس عراقچی وزیر خارجه ایران در واکنش نوشت: «همانگونه که مکرراً گفته ایم، این رژیم اسرائیل بود که جنگ را آغاز کرد نه ما. در حال حاضر توافقی در موضوع آتشبس یا توقف عملیات وجود ندارد. با این حال به شرط آنکه رژیم اسرائیل تهاجم غیرقانونی خود علیه مردم ایران را تا ساعت ۴ صبح امروز متوقف کند، ما نیز قصدی برای ادامه پاسخ نداریم. تصمیم نهایی درخصوص توقف عملیات نظامی از سوی ما متعاقبا اتخاذ خواهد شد.» علی واعظ کارشناس ارشد گروه بین المللی بحران در واکنش به این خبر نوشت: « ایران با کشوری که آن را به رسمیت نمیشناسد و حتی هیچ گفتوگوی مستقیمی با آن ندارد، از طریق میانجیگری کشوری که همین امروز هدف حمله موشکی قرار داده بود، آتشبس را پذیرفته است!»
سینا طوسی تحلیلگر ارشد مسائل خاورمیانه در شورای آتلانتیک بر این نظر است: «ترامپ شاید از آتشبس سخن بگوید، اما او در میانه مذاکرات دیپلماتیک، از حمله اسرائیل به ایران حمایت کرد. اگر این آتشبس واقعی باشد، آیا اسرائیل عملیات ترور و خرابکاریهای خود را متوقف خواهد کرد؟ هیچیک از اهداف راهبردی اسرائیل محقق نشد. آتشبس در این مقطع، به معنای شکست اسرائیل خواهد بود.»
آتشبس روی لبه تیغ؛
ولی نصر: بدون توافق جامع، صلح دوام ندارد
ولی نصر، رئیس سابق دانشکده مطالعات بینالمللی پیشرفته دانشگاه جانز هاپکینز، نسبت به آینده آتشبس ایران و اسرائیل ابراز تردید کرده و معتقد است این آرامش موقتی، تضمینکننده صلح پایدار در منطقه نیست. به گفته او، اسرائیل پیشتر هشدار داده که در صورت احیای برنامه هستهای ایران، باز هم سراغ گزینه نظامی خواهد رفت و تا زمانی که توافقی جامع میان تهران و واشنگتن به دست نیاید، ایران برای بازسازی ظرفیتهای هستهای خود لحظهای درنگ نخواهد کرد؛ پیامی که از تداوم تنش و احتمال شروع دور جدیدی از درگیریها در خاورمیانه حکایت دارد. ولی نصر همچنین تأکید میکند که در شرایط فعلی، ترامپ بیش از هر زمان دیگری برای تداوم این آتشبس به ثبات نیازمند است. اما ادامه این وضعیت، مستلزم یک پیششرط مهم است: مهار بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، که ممکن است با اقدامات تحریکآمیز یا تلاش برای اثبات برتری نظامی تلآویو، مسیر مذاکرات را تخریب کند. به باور نصر، تنها راه واشنگتن برای دستیابی به صلحی بادوام، بازگشت فوری به میز مذاکره با ایران است. او هشدار میدهد که تهران به خوبی از وابستگی ترامپ به بقای آتشبس آگاه است و هیچکس حاضر نیست خطر شعلهور شدن دوباره جنگی را به جان بخرد که میتواند منطقه را به ورطه بحران عمیقتری بکشاند. در نتیجه، بعید نیست دولت آمریکا برای حفظ این آرامش شکننده، به جای سیاست تهدید، سیاست تشویق را دنبال کند؛ از اعطای معافیتهای اقتصادی و تضمین پرهیز از مداخله در امور داخلی ایران گرفته تا دادن تعهدات امنیتی در برابر حملات احتمالی اسرائیل.
مروری بر مناقشه ۱۲ روزه
آغاز درگیریها
در روز ۲۳ خرداد ۱۴۰۴، اسرائیل مجموعهای از حملات هوایی به تأسیسات هستهای و نظامی ایران انجام داد و بلافاصله واکنش تهران با شلیک موشک و پهپاد به مواضع اسرائیل و پایگاههای آمریکایی در منطقه همراه شد. این مناقشه که در فضایی از تشدید جنگ غزه شکل گرفته بود، به سرعت منطقه را به مرز جنگ تمامعیار کشاند.
نقش میانجیگری آمریکا
در ۲۴ ژوئن ۲۰۲۵، دونالد ترامپ بهعنوان «میانجی» از دو طرف خواست ابتدا ایران و سپس ۱۲ ساعت بعد اسرائیل به آتشبس بپیوندند. به این ترتیب:
- ایران از ساعت ۰۴:۰۰ به وقت گرینویچ حملات را متوقف کرد.
- ۱۲ ساعت پس از آن، اسرائیل نیز دستور آتشبس دریافت کرد.
آیا آتشبس اجرا شد؟
پایبندی ظاهری دو طرف
طبق گزارشهای منتشره، هر دو طرف در بازه زمانی اعلام شده از حملات خودداری کردند. یک مقام نظامی آمریکا اعلام کرد که علیرغم چند پهپاد و موشکی که از ایران پرتاب شد، عملاً آتشبس برقرار ماند. وزیر خارجه آمریکا در تماس با دولت پاکستان بر اهمیت حفظ آرامش و ادامه مذاکرات صلح تأکید کرد تا «صلحی پایدار» در منطقه برقرار شود.
موارد نقض محدود
اگرچه توقف عمده درگیری رخ داد، اما:
چند پهپاد پیش از فرا رسیدن زمان رسمی آتشبس (پیش از ۰۴:۰۰) از ایران پرتاب شد که برخی اهداف غیرنظامی را مورد هدف قرار داد. اسرائیل نیز در واکنش به این موارد، سامانههای پدافندی را فعال نمود و اعلام کرد هرگونه حمله جدید را پاسخ خواهد داد.
احتمال دور جدید جنگ میان اسرائیل و ایران با وجود آتشبس
به گزارش الجزیره، آنا براسکی، خبرنگار سیاسی این روزنامه، ارزیابیهای سیاسی اسرائیل را اینگونه بیان کرد که دیگر سوال این نیست که «آیا جنگ از سر گرفته خواهد شد؟»، بلکه سوال این است که «دور بعدی چه زمانی و در کدام جبهه برگزار خواهد شد؟» معاریو مدعی شده است با وجود آرامش نسبی، اسرائیل همچنان توقف برنامه هستهای ایران را «هدف عالی ملی» میداند، در حالی که ایران از کنار گذاشتن برنامه هستهای خود امتناع میکند. این خبرنگار سیاسی ادعا میکند که بازیگران تغییر نکردهاند و بازی ادامه دارد، بدون هیچ توهمی مبنی بر اینکه درگیری پایان یافته است. این دیدگاه بر اساس بیانیهای از دیوید بارنی، رئیس موساد، یک روز و نیم پس از اجرای آتشبس است که در آن ادعا کرد: «ما به نظارت بر تمام پروژههای ایران که عمیقاً آنها را میشناسیم، ادامه خواهیم داد و همانطور که تاکنون بودهایم، آنجا خواهیم بود.» ناظران اسرائیلی این ادعا را نشانهای از موقتی بودن آرامش دانستند.
آتشبس حاصل یک تعادل موقت منافع
این گزارش در ادامه ادعا میکند آتشبس نه نتیجه یک توافق استراتژیک، بلکه یک تعادل موقت منافع است، زیرا اسرائیل با نابودی تأسیسات هستهای و پایگاههای نظامی ایران، به دنبال دستیابی به یک دستاورد تاکتیکی بود، در حالی که ایران از رویارویی آشکار با نیروی هوایی ایالات متحده که به راکتورهای هستهای در فردو، اصفهان و نطنز حمله کرد، اجتناب کرد. خبرنگار سیاسی این روزنامه همچنین ادعا کرد که توافق آتشبس با میانجیگری ایالات متحده فاقد سازوکارهای نظارتی یا کانالهای ارتباطی دائمی است و شامل تعهدات روشنی برای متوقف کردن برنامههای هستهای یا موشکهای دوربرد ایران نیست.
براسکی معتقد است که این وضعیت میتواند هر لحظه منفجر شود، چه با موشکی از لبنان، چه با پهپادی از یمن یا حتی گزارش رسانهای از حمله در سوریه. به ادعای او ارزیابیهای اسرائیل از الگوی جدیدی از درگیری هشدار میدهد که با دورهای کوتاه، متمرکز، اما مخرب مشخص میشود و هر چند ماه یکبار در عرصههای مختلفی مانند لبنان، سوریه و خلیج فارس تکرار میشود. این امر ثبات منطقهای را تهدید میکند و خواستار مداخله بیشتر آمریکا برای جلوگیری از تشدید تنش و تبدیل آن به یک رویارویی تمام عیار است. خبرنگار ادعا میکند که «تنش، بیاعتمادی و درگیری حل نشده موجود بر سر آینده برنامه هستهای ایران به طور خودکار از بین نخواهد رفت، حتی اگر طرفهای بینالمللی مانند روسیه، اتحادیه اروپا یا کشورهای خلیج فارس در تلاشهای دیپلماتیک شرکت کنند.»
ترامپ و پیچیدگیهای بحران
درباره آمریکا، اسرائیل معتقد است که واشنگتن به دلیل منافع شخصی خود، به ویژه با توجه به رئیس جمهور دونالد ترامپ که مواضع متناقضی نسبت به ایران نشان داده است، همچنان در نبرد حضور خواهد داشت. او پایان حملات را اعلام کرد، سپس آمادگی خود را برای حملات جدید مجدداً تأیید کرد. با این حال، حمایت کنگره از هرگونه اقدام نظامی گسترده تضمین شده نیست و جامعه آمریکا از هرگونه دخالت نظامی جدید در منطقه نگران است. او معتقد است که این تردید آمریکا نشاندهنده «یک ضعف استراتژیک است که اگر اسرائیل تصمیم به حمله پیشگیرانه دیگری بگیرد، میتواند آن را با یک معضل دشوار مواجه کند.»
خبرنگار سیاسی روزنامه ای اسرائیلی به احتمال رد رسمی توافق هستهای توسط ایران اشاره میکند که مانع هرگونه توافق دیپلماتیک بلندمدت میشود. او از نحوه برخورد ترامپ با این بحران انتقاد میکند و آن را یک ذهنیت «نمایشی» توصیف میکند. او مداخله آمریکا را مانند یک فصل دراماتیک از یک سریال تلویزیونی، با غافلگیریها، تعلیق، انفجارها و یک پایان به ظاهر رضایتبخش، مدیریت کرده است. او یک کمپین بمباران را آغاز کرد، سپس ناگهان آتشبس اعلام کرد، گویی یک فصل تلویزیونی را با یک «متشکرم از تماشای شما» در پایان به پایان میرساند. او حتی این دور را «جنگ ۱۲ روزه» لقب داد. با این حال، وضعیت واقعی سوالاتی را در مورد اینکه آیا این تحول نشاندهنده نقطه عطفی به سوی صلح منطقهای است یا صرفاً یک مکث موقت قبل از دور جدیدی از خشونتها، مطرح میکند.
خبرنگار همچنین ادعا کرد که جزئیات آتشبس، بهویژه میزان خسارت به برنامه هستهای ایران، همچنان مبهم است. این در حالی است که برآوردهای متناقضی بین کاخ سفید، که اعلام کرد برنامه هستهای ایران بهطور کامل نابود شده است، و گزارشهای اطلاعاتی وجود دارد. - که توسط سی ان ان فاش شده است – که بیان میکردند برنامه هستهای ایران تنها چند ماه به تأخیر افتاده است.
شایعات از سرگیری جنگ
انتشار خبرهای نادرست
در شب گذشته، پستهای شبکههای اجتماعی مدعی آغاز مجدد درگیری شدند؛ اما هیچ منبع رسمی ایرانی یا اسرائیلی شروع دوباره جنگ را تأیید نکرده است. خبرنگاران حاضر در منطقه گزارش دادهاند که وضعیت همچنان در قالب «آرامش شکننده» است و خبری از حملات جدید گسترده نیست.
تحلیل کارشناسان
تحلیلگران معتقدند که: دو طرف تلاش میکنند از تبدیل توقف آتشبس به یک جنگ تمامعیار جلوگیری کنند، چرا که ادامه درگیری میتواند به گستره بزرگتری از مداخلات خارجی و افزایش هزینههای انسانی بینجامد. در صورت تداوم نقضهای محدود، احتمال بازگشت سریع تنش بالاست، اما تا این لحظه جنگ رسمی آغاز نشده است.
واکنشها و پیامدهای منطقهای
اظهارات مقامات ایرانی
عباس عراقچی، معاون وزیر خارجه ایران، اعلام کرد این آتشبس براساس «قول و قرارهای شفاهی» بوده و تا زمانی که اسرائیل تعهد کتبی ندهد، تهران آماده واکنش است.
مواضع مقامات اسرائیلی
بنیامین نتانیاهو تأکید کرد که اگر ایران بار دیگر به توافق آتشبس پشت کند، «پاسخ قاطع و بیدرنگ» خواهد داد. همچنین سخنگوی ارتش اسرائیل از افزایش آمادهباش در مرزهای شمالی لبنان و سوریه خبر داد تا از هرگونه حمله احتمالی جلوگیری شود.
نقش کشورهای منطقه
قطر و عمان بهعنوان میانجیهای غیررسمی، از دو طرف خواستهاند به مذاکرات ادامه دهند و امنیت خطوط کشتیرانی خلیج فارس را تضمین کنند. پاکستان نیز به نمایندگی از ایران در واشنگتن نقش دیپلماتیک ایفا کرده و خواستار «صلح پایدار» شده است.
چشمانداز آینده
ایالات متحده و اتحادیه اروپا بر لزوم تبدیل آتشبس موقت به «توافق پایدار» تأکید دارند. تلاشهای دیپلماتیک در دوحه و وین ادامه دارد تا یک سند رسمی آتشبس تدوین شود که شامل تضمین توقف عملیات نظامی و توافق بر سر موضوع هستهای باشد.