چهارشنبه / ۱۱ تیر ۱۴۰۴ / ۲۱:۵۷
کد خبر: 30566
گزارشگر: 548
۲۹۲
۰
۰
۲
برای دزدیدن گوشی و کپسول گاز و 800 تومان پول نقد!

ماجرای جنایت هولناک زوج قاتل: کشتن دو راننده مسافربر

ماجرای جنایت هولناک زوج قاتل: کشتن دو راننده مسافربر
زوج جوانی که دو راننده مسافربر را در تهران و رشت برای سرقت به قتل رسانده بودند، با اعترافات تکان‌دهنده در دادگاه کیفری تهران محاکمه شدند. اولیای دم خواستار قصاص متهمان شدند.

آسیانیوز ایران؛ سرویس اجتماعی:

دادگاه کیفری تهران شاهد یکی از پرونده‌های جنایی هولناک سال‌های اخیر بود. زوج جوانی که برای سرقت چند صد هزار تومان و یک کپسول گاز، دو راننده مسافربر را در تهران و رشت به قتل رسانده بودند، پای میز محاکمه ایستادند. ماجرا از جایی شروع شد که جسد مردی ۵۵ ساله در حوالی قرچک پیدا شد؛ جسدی با نشانه‌های خفگی عمدی و دستان بسته. تحقیقات پلیس نشان می‌داد قربانی، راننده مسافربری بوده که صبح از خانه خارج شده و دیگر برنگشته است. تنها سرنخ، تلفن همراه مفقودی بود که دو سال بعد ناگهان در رشت روشن شد! این نقطه عطفی در پرونده بود که مأموران را به خسرو و همسرش سارا رساند. آن‌ها ابتدا انکار کردند، اما زیر فشار مدارک، به دو قتل خونسردانه اعتراف کردند. در جلسه دادگاه، جزئیات وحشتناکی فاش شد. سارا اعتراف کرد با طناب زیر صندلی ماشین، گردن راننده اول را فشرده، درحالی که خسرو ادعا می‌کرد فقط ترمز دستی را نگه داشته بود! اما این پایان ماجرا نبود؛ این زوج در راه فرار به رشت، راننده دیگری را هم فقط به خاطر ۲۰۰ هزار تومان با چاقو کشته بودند. حالا قضات باید به این سوال پاسخ دهند که آیا این زوج سرد و گرم روزگار چشیده‌اند که برای پول ناچیز، دو انسان را بی‌رحمانه کشته‌اند، سزاوار قصاص هستند یا نه؟ تصمیمی که نه فقط سرنوشت این دو، که وجدان جامعه را هم محک خواهد زد.

زوج جوانی که دو راننده مسافربر را در تهران و رشت به خاطر سرقت به قتل رسانده بودند، در دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستادند. اواخر سال ۱۴۰۰ گزارش کشف جسد مرد میانسالی در اطراف شهرستان قرچک به پلیس اعلام شد. مأموران پس از بررسی‌های اولیه دریافتند مرد ۵۵ ساله بر اثر فشار بر ناحیه گردن خفه شده است.

در این میان پسر جوانی با مراجعه به پلیس آگاهی از ناپدید شدن پدرش خبر داد و گفت: «پدرم با ماشین مسافربری می‌کرد او صبح از منزل خارج می‌شد و عصر برمی گشت، اما دیشب به خانه برنگشته و تلفنش هم خاموش شده است.» از آنجا که مشخصات مرد گمشده با جسد کشف شده مطابقت داشت پسر جوان برای شناسایی به پزشکی قانونی فرستاده شد و بدین ترتیب هویت جسد را که متعلق به پدرش بود شناسایی کرد. با مشخص شدن این موضوع تحقیقات برای شناسایی عامل یا عاملان قتل در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت. چند روز بعد خودروی مقتول در ورامین کشف شد. بررسی‌ها نشان می‌داد که علاوه بر تلفن همراه مقتول، کپسول گاز داخل خودروی او نیز به سرقت رفته است.

ردیابی متهمان دو سال پس از جنایت

در حالی که تلاش‌ها برای شناسایی عاملان قتل ادامه داشت و پلیس به سرنخ قابل ملاحظه‌ای نرسیده بود، اواسط سال ۱۴۰۲ تلفن همراه سرقت شده مقتول با یک سیمکارت ناشناس در شهر رشت روشن شد و مأموران با ردیابی تلفن همراه به مرد جوانی به نام خسرو رسیدند و او را دستگیر کردند. خسرو پس از انتقال به پلیس آگاهی و در جریان بازجویی‌ها قصد داشت خودش را بی‌خبر از ماجرا نشان دهد و با تناقض گویی سعی در انحراف مسیر تحقیقات داشت، اما در نهایت به قتل محمود با همدستی همسرش سارا اعتراف کرد. با اعتراف وی، سارا نیز دستگیر شد و او نیز اتهامش را پذیرفت. دو متهم اعتراف کردند که پس از گرفتن خودرو دربستی که راننده آن محمود بود تصمیم گرفتند او را به قتل برسانند تا اموالش را سرقت کنند.

اعتراف به جنایت دوم

در ادامه بازجویی‌ها دو متهم به جنایت دیگری نیز اعتراف کردند و گفتند: «پس از قتل محمود به رشت رفتیم مدتی بعد باردیگر تصمیم به سرقت گرفتیم به همین خاطر سوار یک خودروی مسافربر شدیم به خاطر ۲۰۰ هزار تومان راننده آن خودرو را نیز با چاقو کشتیم.» با اعتراف صریح متهمان پرونده با صدور دو کیفرخواست برای قتل در تهران و رشت به دادگاه‌های کیفری تهران و رشت فرستاده شد.

در دادگاه چه گذشت؟

صبح دیروز متهمان در شعبه دهم دادگاه کیفری تهران از خود دفاع کردند. در ابتدای این جلسه اولیای دم درخواست قصاص کردند. پسر مقتول به قضات گفت: «پدرم پول هایش را داخل خودرو نگهداری می‌کرد. چند ساعت پیش از آنکه تلفنش خاموش شود به من زنگ زد و از من ۵۰۰ هزار تومان پول خواست که من برایش کارت به کارت کردم. بعد از اینکه خودرو پیدا شد دیدیم پول‌های پدرم دست نخورده و فقط تلفن و کپسول گاز خودرو سرقت شده است.»

پس از آن خسرو به جایگاه رفت و گفت: «آن روز سوار ماشین محمود شدیم من جلو نشستم و سارا پشت سر راننده به یک سربالایی که رسیدیم سارا یک شلوار از داخل کیفش بیرون آورد و دور گردن محمود انداخت آنقدر فشار داد که او دیگر بیهوش شد. من نقشی در قتل نداشتم و در آن لحظه فقط ترمز دستی خودرو را می‌کشیدم که ماشین به عقب نرود.» سپس سارا به جایگاه رفت و گفت: «من یک زنم و توان خفه کردن آن مرد را نداشتم. خسرو ابتدا جلو نشسته بود، اما بعد از دقایقی به صندلی عقب آمد و با طنابی که زیر صندلی راننده بود گلوی او را فشرد تا خفه شود.»

در این لحظه خسرو گفت: «مقتول کلاً جثه نحیفی داشت و نیازی نبود که فرد قوی هیکلی او را خفه کند. وقتی من به عقب ماشین آمدم سارا آنقدر گلویش را فشار داده بود که محمود بی‌جان افتاده بود و حرکت نمی‌کرد.» سارا نیز در واکنش به اظهارات خسرو گفت: «من تنها کاری که کردم دستم را روی بازوی خسرو گذاشتم تا کمکش کنم، اما بعداً متوجه شدم نیازی به این کار نبود و خسرو او را کشته بود.» خسرو گفت: «جسد را در جایی خلوت رها کردیم فقط ۸۰ هزار تومان پول داخل داشبورد بود که برداشتیم و ۵۰۰ هزار تومان هم از کارتش برداشت کردیم پول‌های دیگر را پیدا نکردیم. بعد هم کپسول گاز ماشین را برداشتیم و ۲ میلیون تومان فروختیم و به رشت رفتیم و در آنجا راننده دیگری را با چاقو کشتیم.»

با پایان جلسه دادگاه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.

تحلیل اجتماعی آسیانیوز ایران؛

۱. روانشناسی جنایت

  • قتل‌های سریالی آماتور

    رفتار متهمان نشان‌دهنده الگوی مجرمانه‌ای است که از سرقت ساده به قتل کشیده شده.
  • انگیزه ضعیف

    کشتن دو انسان فقط برای سرقت گوشی، کپسول گاز و مبالغ ناچیز (حداکثر ۲.۵ میلیون تومان) نشان‌دهنده بی‌ارزش شمردن جان انسان‌هاست.

۲. روش‌های جنایت

  • تفاوت در شیوه قتل

    قتل اول با خفگی (کم‌سر و صدا) در مقابل قتل دوم با چاقو (پرریسک‌تر) نشان‌دهنده رشد جرأت مجرمانه است.
  • نقش جنسیت

    زن به عنوان مباشر در قتل اول (برخلاف کلیشه‌های جنایی) نکته قابل تأملی است.

۳. ضعف سیستم نظارتی

  • فاصله دو ساله بین جنایت و دستگیری

    فعال شدن گوشی سرقتی پس از دو سال نشان‌دهنده ضعف در ردیابی سیمکارت‌های غیرمجاز است.
  • حملات به رانندگان مسافربر

    لزوم تقویت سیستم امنیتی برای این قشر آسیب‌پذیر را نشان می‌دهد.

۴. پیامدهای اجتماعی

  • ترس در جامعه رانندگان

    چنین پرونده‌هایی اعتماد عمومی به سرویس‌های دربستی را کاهش می‌دهد.
  • بحث قصاص

    این پرونده می‌تواند به بحث‌های داغ درباره بازدارندگی مجازات اعدام دامن بزند.
https://www.asianewsiran.com/u/gOX
اخبار مرتبط
قتل سولماز عباسی، مربی والیبال ارومیه توسط همسرش، موج جدیدی از نگرانی‌ها درباره امنیت زنان ورزشکار در ایران را ایجاد کرد. این جنایت در حالی رخ داد که کمتر از سه هفته قبل، هانیه بهبودی، قهرمان مچ‌اندازی نیز قربانی خشونت خانگی شده بود.
سروش ستوده، مربی محبوب فیتنس، شب گذشته در درگیری با سارقان موبایل به قتل رسید. این چهره ورزشی که به تازگی استوری تمریناتش را منتشر کرده بود، با مقاومت در برابر سارقان، جان خود را از دست داد. جامعه بدنسازی ایران در سوگ او نشسته است.
قاتل کبری رضایی، دختر افغانستانی ساکن ایران، پس از ۵۰ روز فرار دستگیر شد. او اعتراف کرد که از نامزدی کبری خشمگین شده و او را کشته است. پرونده در مسیر قصاص قرار دارد.
قتلی در تهرانسر که ریشه در انتقام خانوادگی داشت، با گذشت اولیای دم به شرط عدم بازگشت قاتل به افغانستان، به چرخه خون‌خواهی پایان داد. مراد، متهم اصلی، پس از دو سال فرار، حالا با محاکمه عمومی روبرو است.
نزاع خانوادگی در کرج به فاجعه‌ای خونین انجامید؛ مرد ۳۲ ساله پس از قتل وحشیانه همسر ۳۱ ساله‌اش با چاقو، خود را از پشت بام به پایین پرتاب کرد. پلیس کرج از شهروندان خواست با استفاده از مشاوره رایگان، مانع تکرار چنین حوادثی شوند.
امروز در یکی از محله های شهر کرج، صحنه ای هولناک رخ داد که جامعه محلی را در شوک فرو برد. یک مرد افغانستانی در جریان درگیری با همسرش، چنان خشمگین شد که همسایه های مجبور به مداخله شدند. اما این مداخله به قیمت جان یک مرد ایرانی تمام شد. دعوای این زوج مهاجر آنقدر شدت یافت که صدای فریادهایشان تمام محله را به خیابان کشاند. در این میان، یک مرد ایرانی که برای آرام کردن فضا پیشقدم شد، هدف ضربات متعدد چاقوی مرد افغان قرار گرفت و درجا جان باخت. قاتل بلافاصله به همراه همسرش از محل فرار کرد و پلیس در تعقیب آنهاست.
مرد جوان که به شیوه سریال پوست شیر، نقشه عموی ثروتمند برای قتل برادرزاده‌اش را اجرا کرده‌ است، در دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفت. متهم که جوانی دهه هشتادی است، پس از بازداشت در شیراز اعتراف کرد نقشه تزریق زهر مار بر بدن مقتول را کشیده و برای این کار پول گرفته است. آبان سال ۱۴۰۲، خبر مجروح شدن جوانی به نام مهرداد در یکی از خیابان‌های مرکزی تهران به پلیس داده شد. زمانی که مهرداد به بیمارستان برده شد، آثار جراحت روی بدن او دیده می‌شد. پدر مهرداد در بیمارستان گفت روی کتف پسرش ماده لزجی دیده است.
روز جمعه در محله سرآسیاب ملارد، فرد موتورسواری در ورودی یک مجتمع مسکونی ابتدا اصرار به درگیری با عابر پیاده دارد بعد از اینکه در این موضوع ناکام ماند، چندین نفر از اراذل و اوباش با قمه و شمشیر به جان این شهروند می افتند و به دلیل شدت جراحات وارده شده راهی بیمارستان می شود.
آسیانیوز ایران هیچگونه مسولیتی در قبال نظرات کاربران ندارد.
تعداد کاراکتر باقیمانده: 1000
نظر خود را وارد کنید