یکشنبه / ۲۳ شهریور ۱۴۰۴ / ۰۴:۳۰
کد خبر: 32413
گزارشگر: 548
۵۰۸
۰
۰
۲۵
کاظم عاشوری گیلده - محقق و نویسنده

بیش از یک میلیارد نفر در جهان با اختلالات روانی زندگی می‌کنند؛ ایران زیر سایه تورم و فشار اقتصادی در آستانه بحران روانی

بیش از یک میلیارد نفر در جهان با اختلالات روانی زندگی می‌کنند؛ ایران زیر سایه تورم و فشار اقتصادی در آستانه بحران روانی
سازمان جهانی بهداشت در تازه‌ترین گزارش خود هشدار داده است که بیش از یک میلیارد نفر در جهان با اختلالات روانی دست‌وپنجه نرم می‌کنند. کاظم عاشوری گیلده، محقق حوزه اجتماعی، تأکید می‌کند که در ایران، فشارهای اقتصادی عامل اصلی بحران سلامت روان است.

آسیانیوز ایران؛ سرویس اجتماعی:

کاظم عاشوری گیلده - محقق و نویسنده - سلامت روان امروز دیگر یک دغدغه شخصی یا مسئله‌ای محدود به گروهی خاص نیست؛ به بحرانی جهانی تبدیل شده است که هر روز ابعاد تازه‌ای از آن آشکار می‌شود. تازه‌ترین گزارش سازمان جهانی بهداشت نشان می‌دهد که بیش از یک میلیارد نفر در سراسر جهان با اختلالات روانی دست‌وپنجه نرم می‌کنند و اگر خدمات حمایتی و درمانی به‌سرعت گسترش پیدا نکند، این بحران می‌تواند نسل‌ها را تحت‌تأثیر قرار دهد. این گزارش که در تاریخ ۲ سپتامبر ۲۰۲۵ در ژنو منتشر شد، بار دیگر نگاه‌ها را به سمت یکی از مهم‌ترین اما کمتر دیده‌شده‌ترین مشکلات انسانی کشاند: سلامت روان. موضوعی که سایه آن بر زندگی اجتماعی، روابط خانوادگی و حتی اقتصاد کشورها سنگینی می‌کند.

سلامت روان؛ ستون نادیده‌گرفته‌شده زندگی

اختلالات روانی تنها به اضطراب یا افسردگی محدود نمی‌شوند. این اختلالات می‌توانند بر عملکرد شغلی، تحصیلی، روابط اجتماعی و کیفیت زندگی تأثیر مستقیم بگذارند. فردی که از اضطراب یا افسردگی رنج می‌برد، در تصمیم‌گیری‌های روزمره، تعامل با اطرافیان و حتی سلامت جسمی خود با مشکل مواجه می‌شود. به بیان ساده‌تر، سلامت روان همان ستون پنهانی است که اگر فرو بریزد، دیگر ستون‌های زندگی انسان هم یک به یک سست می‌شوند.

چرا آمارها رو به افزایش است؟

پرسشی که ذهن بسیاری را مشغول می‌کند این است که چرا در عصر پیشرفت‌های پزشکی و تکنولوژیک، همچنان آمار مبتلایان به اختلالات روانی رو به افزایش است. پاسخ این پرسش در سبک زندگی مدرن نهفته است: فشارهای اقتصادی، تنهایی‌های شهری، اعتیاد به شبکه‌های اجتماعی، سرعت تغییرات اجتماعی، بحران‌های زیست‌محیطی، جنگ‌ها و مهاجرت‌ها، همه از عوامل اصلی این رشد نگران‌کننده هستند. با این حال، یکی از مهم‌ترین دلایل، کم‌توجهی کشورها به مقوله سلامت روان است. خدمات مشاوره و روان‌درمانی در بسیاری از نقاط جهان یا بسیار محدود است یا هزینه‌های سنگینی دارد. همین مسئله سبب می‌شود که میلیون‌ها نفر حتی در مواقع بحرانی نتوانند به خدمات موردنیاز دسترسی داشته باشند.

ایران؛ سلامت روان در تنگنای اقتصاد

اگر در جهان فشارهای اجتماعی و محیطی عامل اصلی افزایش مشکلات روانی معرفی می‌شوند، در ایران یک عامل برجسته‌تر از همه قد علم کرده است: اقتصاد. تورم افسارگسیخته، گرانی‌های روزافزون، حقوق‌های پایین و اجاره‌های سرسام‌آور، زندگی بسیاری از خانواده‌ها را به مرز فروپاشی کشانده است. امروز در ایران، خرید مایحتاج روزانه از بازار به معضلی بزرگ بدل شده است. بسیاری از مردان خانواده هنگام قدم زدن در بازار با شرمندگی به قیمت‌ها نگاه می‌کنند و ناتوانی از خرید ساده‌ترین نیازهای همسر و فرزندان، بر روان آن‌ها سنگینی می‌کند. همین احساس ناتوانی و شرمندگی، به‌طور مستقیم عزت‌نفس را تهدید می‌کند و اضطراب و افسردگی را به جان خانواده‌ها می‌اندازد.

کوچه‌ها و خیابان‌هایی پر از نجواهای درونی

کافی است لحظه‌ای در خیابان یا مترو قدم بزنید؛ صدای مردم را می‌شنوید که زیر لب با خودشان حرف می‌زنند. این زمزمه‌ها فقط عادت یا بی‌حوصلگی نیست؛ روایت ذهن‌هایی است که مدام درگیر حساب‌وکتاب‌های آخر ماه‌اند. پرسش‌هایی مثل «چطور اجاره خانه را بدهم؟»، «چطور شهریه بچه‌ها را جور کنم؟» یا «چطور تا آخر ماه دوام بیاورم؟» ذهن مردم را پر کرده است. این تک‌گویی‌های خیابانی نشانه‌ای واضح از فشار روانی جامعه‌ای است که در سکوت له می‌شود. جامعه‌ای که دیگر توان لذت‌بردن از زندگی روزمره را ندارد و تنها درگیر جنگی دائمی برای بقاست.

تورم؛ زخم پنهان بر روان مردم

تورم صرفا یک آمار اقتصادی نیست. تورم یعنی هر روز بخشی از آرزوهای مردم در حال خاموش شدن است. وقتی قیمت‌ها روزبه‌روز بالا می‌رود، معنایش این است که مردم باید از بسیاری از نیازها و خواسته‌های طبیعی خود صرف‌نظر کنند. خرید خانه، ماشین، سفر یا حتی ساده‌ترین تفریحات خانوادگی از دسترس خارج شده‌اند. این محرومیت تدریجی، احساسی از عقب‌ماندگی و ناکامی ایجاد می‌کند؛ احساسی که در نهایت، به افسردگی جمعی دامن می‌زند. اینجاست که می‌توان گفت تورم نه‌تنها جیب مردم را خالی می‌کند، بلکه روان آن‌ها را هم زخمی می‌سازد.

شکاف عمیق در خدمات سلامت روان ایران

با وجود آنکه ایران در سال‌های اخیر شاهد افزایش مراکز مشاوره روانشناسی و روان‌پزشکی بوده است، اما واقعیت این است که هزینه این خدمات از توان بسیاری از مردم خارج است. یک جلسه مشاوره برای بسیاری از خانواده‌ها معادل چند روز یا حتی یک هفته هزینه خوراک است. از سوی دیگر، فرهنگ مراجعه به روانشناس هنوز در بخشی از جامعه جا نیفتاده است. برچسب‌های اجتماعی و ترس از قضاوت سبب می‌شود افراد مشکلات خود را پنهان کنند و همین موضوع، به تشدید بحران دامن می‌زند.

مسئولیت دولت و جامعه

امروز دیگر سلامت روان را نمی‌توان موضوعی لوکس یا انتخابی دانست. این یک ضرورت ملی است. کشوری که مردمش با اضطراب و افسردگی دست‌وپنجه نرم می‌کنند، نمی‌تواند به توسعه پایدار برسد. برای عبور از این بحران، مسئولان باید سلامت روان را در کنار سلامت جسم در اولویت قرار دهند. کاهش فشارهای اقتصادی، ایجاد شغل پایدار، مهار تورم و فراهم‌کردن خدمات روانشناسی رایگان یا ارزان‌قیمت، تنها بخشی از اقداماتی است که می‌تواند شرایط را بهبود بخشد.

سخن پایانی؛ صدای مردم خسته را بشنویم

بحران سلامت روان در ایران، دیگر یک هشدار خاموش نیست؛ این بحران در چهره خسته مردم، در سکوت‌های سنگین خانواده‌ها و در زمزمه‌های خیابانی به‌وضوح دیده می‌شود. مردمی که زیر بار اقتصاد فرسایشی کمر خم کرده‌اند، دیگر توان مقاومت بی‌پایان ندارند. سازمان جهانی بهداشت از کشورها خواسته خدمات سلامت روان را گسترش دهند. اما در ایران، این خواسته یک فوریت حیاتی است. چرا که فشار اقتصادی، مردم را به مرز فروپاشی روانی رسانده است. امروز زمان آن است که مسئولان صدای مردم را بشنوند؛ صدایی که نه در خیابان فریاد می‌شود، بلکه در سکوت‌های طولانی، در نگاه‌های بی‌امید و در نجواهای درونی مردم طنین دارد. سلامت روان، زیربنای سلامت هر جامعه است و بی‌توجهی به آن، بی‌توجهی به آینده ایران خواهد بود.

به قلم: کاظم عاشوری گیلده - محقق و نویسنده
https://www.asianewsiran.com/u/hiM
اخبار مرتبط
برخلاف پیام‌های تکراری که "همیشه تلاش بیشتر" را تنها راه موفقیت می‌دانند، علم روانشناسی عصبی (نوروسایکولوژی) نشان می‌دهد که مهارت کلیدی برای یک ذهن سالم، "توانایی تغییر و بازبینی اهداف" (Goal Adjustment) است. کاظم عاشوری گیلده در این مقاله به توضیح این می‌پردازد که چرا پذیرش "نرسیدن" و انعطاف‌پذیری در مسیر، بسیار مهم‌تر از پشتکار کورکورانه است و چگونه می‌توان این مهارت ضروری را پرورش داد.
خیلی وقت‌ها که می‌خواهیم تغییر کنیم. شغل تازه، رشته دانشگاهی جدید، شروع یک رابطه یا حتی ساختن یک نسخه‌ی متفاوت از خودمان صدایی در ذهنمان تکرار می‌شود: «نه… دیگه برای تو دیره!» اما آیا واقعا دیر شده است؟ یا این فقط بازی مغز ماست؟ در این گزارش، کاظم عاشوری گیلده با زبان ساده بررسی می‌کند که این صدا از کجا می‌آید و چه وقت‌هایی واقعا دیر است!
نیاز به فهمیده شدن، یکی از عمیق‌ترین نیازهای انسان است که در دنیای مدرن شدت یافته است. فلسفه، ادبیات، سینما و موسیقی پاسخی به این نیاز اساسی هستند. کاظم عاشوری گیلده در این مقاله به بررسی ابعاد مختلف این نیاز پیچیده می پردازد.
متخصصان روابط زناشویی هشدار می‌دهند جست‌وجوی مقصر در اختلافات زناشویی، رابطه را نابود می‌کند. راه حل واقعی، تمرکز بر حل مسئله به جای مقصر‌یابی است. کاظم عاشوری گیلده در این یادداشت به بررسی این موضوع مهم و راهکارهای آن می پردازد.
علم روانشناسی و عصب‌شناسی ثابت کرده که تغییر ناگهانی با طبیعت انسان در تضاد است. تحول واقعی تنها از طریق تغییرات تدریجی و همسو با ساختار زیستی مغز ممکن می‌شود. کاظم عاشوری گیلده در این مقاله قصد دارد تا با بررسی چرایی غیر ممکن بودن ناگهانی بودن تغییرات در انسان، به یک پرسش بنیادین پاسخ دهد.
آسیانیوز ایران هیچگونه مسولیتی در قبال نظرات کاربران ندارد.
تعداد کاراکتر باقیمانده: 1000
نظر خود را وارد کنید