دوشنبه / ۲۱ مهر ۱۴۰۴ / ۲۰:۰۰
کد خبر: 33140
گزارشگر: 548
۲۱۵
۰
۰
۲۴
کاظم عاشوری گیلده - محقق و نویسنده

وقتی یکی را از اعماق وجودمان دوست داریم، ولی او ما را دوست ندارد!

وقتی یکی را از اعماق وجودمان دوست داریم، ولی او ما را دوست ندارد!
عشق یک‌طرفه، یکی از رایج‌ترین و رنج‌آورترین تجربه‌های بشری است؛ احساسی که برخلاف باور عمومی، تنها یک مرحله گذرا نیست. روان‌شناسی ثابت کرده که این دلبستگی عمیق می‌تواند تا پایان عمر در قلب فرد باقی بماند. اما این عشقِ بی‌پاسخ، روی دیگری نیز دارد: چهره‌ای تاریک و ویرانگر که می‌تواند به خشونت، جنون و نابودی منجر شود. کاظم عاشوری گیلده در این مقاله به بررسی عشق یکطرفه می پردازد.

آسیانیوز ایران؛ سرویس اجتماعی:

عشق، یکی از پرقدرت‌ترین و در عین حال رازآلودترین احساسات انسانی است. گاهی این عشق متقابل و همراه با آرامش است، اما گاهی تنها در دل یک نفر شعله‌ور می‌شود؛ عشقی که بی‌پاسخ می‌ماند و نام آن را «عشق یک‌طرفه» گذاشته‌اند. روان‌شناسی نشان داده است که چنین عشقی فقط یک احساس زودگذر یا یک دلبستگی ساده نیست. وقتی کسی را از عمق وجود دوست داریم، اما او همدل و همراه ما نیست، این عشق می‌تواند سال‌ها و حتی تا پایان عمر در دل زنده بماند.

۱. تعریف علمی از دلبستگی عمیق

پژوهشگران مفهومی به نام «شیفتگی عاطفی» یا همان حالت اشتیاق و دلبستگی مداوم را توصیف کرده‌اند. در این حالت، فرد به‌طور مداوم به معشوق خود فکر می‌کند، خاطرات را مرور می‌کند و امیدی هرچند کوچک در دل نگه می‌دارد. این وضعیت برای برخی افراد تنها چند ماه طول می‌کشد، اما برای بسیاری دیگر می‌تواند سال‌ها ادامه داشته باشد و هیچ‌گاه به‌طور کامل خاموش نشود.

۲. عشق یک‌طرفه؛ تجربه‌ای فراگیر و ماندگار

مطالعات نشان داده‌اند که تجربه‌ی عشق یک‌طرفه در میان انسان‌ها بسیار رایج‌تر از عشق متقابل است. آنچه این تجربه را خاص می‌کند، ماندگاری آن است. حتی وقتی فرد می‌داند که معشوق هیچ‌گاه پاسخی نخواهد داد، باز هم دل از این احساس برنمی‌دارد. خاطرات، تصویر ذهنی و حسرتِ «چه می‌شد اگر...» باعث می‌شوند که این عشق به بخشی جدانشدنی از هویت فرد تبدیل شود.

۳. چرا این عشق هرگز فراموش نمی‌شود؟

  • امید و خیال‌پردازی

    حتی در نبودِ پاسخ، ذهن انسان بارها سناریوهای متفاوت می‌سازد و امید را زنده نگه می‌دارد.
  • سبک دلبستگی

    کسانی که نیاز عاطفی بالاتری دارند، معمولا عشق‌هایشان عمیق‌تر و ماندگارتر است.
  • حافظه‌ی عاطفی

    مغز انسان احساسات عمیق را در لایه‌های ناخودآگاه ذخیره می‌کند. درست مانند زخم‌هایی که جایشان همیشه باقی می‌ماند، عشق نیز در روان حک می‌شود.
  • تجربه‌ی نخستین عشق

    نخستین عشق یا عمیق‌ترین عشق، اغلب اثرگذارترین و ماندگارترین احساس در زندگی فرد است و کمتر پیش می‌آید که به‌طور کامل محو شود.

۴. عشق تا پایان عمر

شواهد روان‌شناسی نشان داده‌اند که بسیاری از افراد، حتی بعد از ازدواج یا تشکیل خانواده، هنوز یاد و حسرت عشق گذشته‌ی خود را در دل دارند. این به معنای ناتوانی در زندگی نیست؛ بلکه واقعیتی است که عشق عمیق، حتی اگر بی‌پاسخ بماند، همیشه در قلب جای خود را حفظ می‌کند.

۵. وقتی عشق یک‌طرفه به فاجعه می‌رسد

اما چهره‌ی دیگری از عشق یک‌طرفه وجود دارد؛ چهره‌ای تاریک و تراژیک. تاریخ و واقعیت‌های امروز نشان می‌دهند که برای برخی انسان‌ها، فشار روانی ناشی از این عشقِ بی‌پاسخ به مرحله‌ای می‌رسد که زندگی‌شان را نابود می‌کند. کسانی بودند که در پی همین عشق یک‌طرفه، عقل از کف دادند و آواره‌ی کوچه و خیابان شدند؛ انسان‌هایی که در میان جمع، اما در تنهایی و خیال معشوق خود، به کارتن‌خوابی و سرگردانی کشیده شدند. کسانی بودند که تابِ شنیدن «نه» و رد شدن را نیاوردند و دست به خشونت زدند؛ از قتل‌های عاشقانه گرفته تا اقداماتی هولناک که تنها از دلِ زخمی و ناامید برمی‌آید.

کسانی هستند که منتظر یک جرقه‌اند؛ جرقه‌ای کوچک که هم زندگی خودشان را، و هم زندگی معشوقی که آن‌ها را نمی‌خواهد، به آتش بکشد. این جرقه، گاه در یک لحظه‌ی خشم و جنون زاده می‌شود و می‌تواند عشقی را که زمانی مقدس بود، به آتشی برای ویرانی بدل کند. برخی حتی دست به ربودن معشوق خود زدند؛ گمان کردند اگر او را از جهان بیرون ببرند، می‌توانند عشق را برای خود نگه دارند. در تراژدی‌های سیاه‌تر، کسانی دیده شدند که تمام خانواده‌ی معشوق را به آتش کشیدند؛ عشقی که باید سرچشمه‌ی زندگی باشد، در دل‌های خسته به آتشی برای ویرانی تبدیل شد.

نتیجه‌گیری

عشق یک‌طرفه، اگرچه می‌تواند الهام‌بخش و خاطره باشد، اما گاهی به مرزی می‌رسد که نه‌تنها جان یک فرد، بلکه زندگی بسیاری را می‌سوزاند. این عشق، تنها یک مرحله گذرا نیست؛ می‌تواند تا پایان عمر باقی بماند، و در برخی افراد به سرنوشت‌های تراژیک منتهی شود.

به همین دلیل است که گفته‌اند:

بعضی عشق‌ها فراموش نمی‌شوند؛ یا با ما پیر می‌شوند، یا با ما و جهانمان را به آتش می‌کشند.

به قلم: کاظم عاشوری گیلده - محقق و نویسنده
https://www.asianewsiran.com/u/hvm
اخبار مرتبط
کاظم عاشوری گیلده با تشبیه هوشمندانه "ماسک ذهن" هشدار می‌دهد: همان‌طور که برای محافظت از ریه در برابر آلودگی هوا ماسک می‌زنیم، باید برای محافظت از ذهن در برابر بمباران خبری، استرس و اطلاعات منفی نیز "سپر دفاعی" بسازیم.
در دنیای پرهیاهوی امروز که مملو از اخبار منفی و بحران‌های مختلف است، یادگیری هنر زیستن در دل بحران به ضرورتی انکارناپذیر تبدیل شده است. فاصله گرفتن از سطح و تمرکز بر لایه‌های عمیق‌تر زندگی، کلید حفظ آرامش و امید است. کاظم عاشوری گیلده در این مقاله به بررسی زیر لایه های پنهان مسائل عمیق این بحران می پردازد.
وجدان به عنوان قطب‌نمای اخلاقی انسان، در دنیای پرهیاهوی امروز به حاشیه رانده شده است. بررسی ریشه‌های این فراموشی و ارائه راهکارهای عملی برای بیداری وجدان فردی و اجتماعی، ضرورتی انکارناپذیر است. کاظم عاشوری گیلده در این مقاله این مسئله مهم اجتماعی را بررسی می کند.
اورتینکینگ یا بیش‌فکری، چرخه معیوب ذهنی است که ریشه در ناامنی درونی دارد و با سه چهره ترس از آینده، کمال‌گرایی بیمارگونه و نیاز به کنترل کامل خود را نشان می‌دهد. راه رهایی، بازسازی اعتماد درونی است. کاظم عاشوری گیلده در این مقاله به بررسی مسئله Overthinking می پردازد.
تئوری "پرتقال کپک‌زده" نشان می‌دهد چگونه یک فرد یا فکر سمی می‌تواند مانند کپک، آرام آرام سلامت روان ما را تحت تأثیر قرار دهد. برای حفظ سلامت ذهن، باید محیط اطراف خود را به دقت پالایش کنیم. کاظم عاشوری گیلده در این مقاله سلامت روان را بررسی می کند.
یک پژوهش تحلیلی با استناد به آرای اندیشمندانی مانند هانا آرنت نشان می‌دهد که تمامیت‌خواهی تنها یک ساختار سیاسی نیست، بلکه یک "وضعیت روانی" است که با ایجاد ترس، شکستن دلبستگی‌های طبیعی و مسخ رسانه‌ای، فردیت انسان را نابود می‌کند. کاظم عاشوری گیلده در این یادداشت هشدار می‌دهد که مکانیسم‌های مشابهی امروزه در پشت الگوریتم شبکه‌های اجتماعی نیز فعال هستند.
تحلیل های علمی نشان می‌دهد گفتن "بهش فکر نکن" نتیجه معکوس دارد. همان‌طور که نمی‌توانیم به قلبمان فرمان بدهیم «امروز تپش نداشته باش»، به ذهن خود هم نمی‌توانیم بگوییم «امروز فکر نکن». برای آزمایش کافی است همین حالا تلاش کنید به غذای ظهر یا به مشکلات سیاسی و اقتصادی آینده فکر نکنید. بعید است موفق شوید! راه حل واقعی: هدایت ذهن به جای سرکوب آن! کاظم عاشوری گیلده در این یادداشت به بررسی این موضوع می پردازد.
آسیانیوز ایران هیچگونه مسولیتی در قبال نظرات کاربران ندارد.
تعداد کاراکتر باقیمانده: 1000
نظر خود را وارد کنید