آسیانیوز ایران؛ سرویس سیاسی:
کاظم عاشوری گیلده - محقق و نویسنده - در میانه صحرای وسیع عربستان، پروژهای عظیم در حال شکلگیری است؛ شبکهای ریلی به طول تقریبی ۱۵۰۰ کیلومتر که قرار است خلیج فارس را به دریای سرخ متصل کند. این مسیر آهنین تنها یک پروژه حملونقل یا گردشگری ساده نیست؛ بلکه تحولی ژئواقتصادی و ژئوپلیتیکی است که میتواند توازن تجاری منطقه را برای همیشه تغییر دهد.
از ایده تا اجرا: تولد یک مسیر راهبردی
پروژه ریلی موسوم به کریدور شرقی ـ غربی عربستان، از بندر الدمام در شرق کشور و ساحل خلیج فارس آغاز شده و تا بندر جده در کرانه دریای سرخ امتداد مییابد. طول این مسیر حدود ۱۵۰۰ کیلومتر است و طبق برنامهریزیها، با سرمایهگذاری بیش از ۷ میلیارد دلار احداث خواهد شد. هدف اولیه این طرح، تسهیل حملونقل داخلی و ایجاد پیوند میان مناطق صنعتی شرقی با بنادر غربی بود، اما پشت این هدف ظاهری، استراتژی اقتصادی عمیقتری نهفته است.
فراتر از ریل و فولاد: تولد یک کریدور اقتصادی مستقل از تنگه هرمز
اهمیت واقعی این پروژه زمانی آشکار میشود که بدانیم عربستان، با راهاندازی این مسیر ریلی، عملاً مسیر انتقال کالا و انرژی خود را از وابستگی به تنگه هرمز رها میکند. این تنگه که تاکنون شاهراه حیاتی برای صادرات نفت و واردات کالاهای استراتژیک منطقه محسوب میشد، اکنون با رقیبی جدی روبهروست. از طریق این کریدور، هر محمولهای از نفت خام گرفته تا کالاهای صنعتی و غذایی میتواند در مدت تنها ۱۸ ساعت از خلیج فارس به دریای سرخ منتقل شود. این در حالی است که مسیر دریایی فعلی از تنگه هرمز تا دریای سرخ بین ۵ تا ۱۰ روز زمان و هزینه بالایی میطلبد.
خلق اشتغال و تحول در ساختار لجستیک عربستان
این طرح فقط یک پروژه حملونقل نیست؛ بلکه قلب یک شبکه لجستیکی عظیم است که شامل ۷ بندر خشک (Dry Ports) و مجموعهای از ایستگاههای بارگیری، صنایع جانبی، انبارهای صادراتی و مناطق آزاد تجاری است. بر اساس برنامهریزی دولت عربستان، این شبکه قادر خواهد بود ۲۰۰ هزار شغل جدید در حوزههای مهندسی، خدمات لجستیکی، بازرگانی و گردشگری ایجاد کند. از سوی دیگر، موقعیت مرکزی عربستان در میان سه قاره آسیا، آفریقا و اروپا، این کشور را به دروازهای حیاتی برای تجارت جهانی بدل میکند؛ جایگاهی که پیشتر ایران بهواسطه کنترل تنگه هرمز از آن بهرهمند بود.
بازیگران پشت صحنه؛ همپیمانی چینی و مدیریت آمریکایی
پروژه ریلی عربستان صرفاً یک طرح ملی نیست، بلکه جلوهای از رقابت جهانی میان قدرتهای بزرگ است. در حالیکه چین از طریق ابتکار «کمربند و جاده» نقش اصلی در اجرای فنی و مالی پروژه را بر عهده دارد، ایالات متحده آمریکا نیز با مدیریت بخشهای لجستیکی و تأمین امنیت مسیر، در حال تثبیت نفوذ خود در زیرساختهای حیاتی عربستان است. این همزمانی همکاری چین و آمریکا در خاک عربستان، نشان میدهد که ریاض توانسته است با مهارتی کمنظیر میان دو قدرت رقیب جهانی تعادل برقرار کند و منافع خود را به حداکثر برساند.
ایران و چالش بزرگ پیشرو
برای ایران، این پروژه میتواند پیامدهای اقتصادی و راهبردی سنگینی داشته باشد. بیش از ۸۵ درصد واردات غذایی و تمام صادرات نفت و گاز ایران از طریق تنگه هرمز انجام میشود. اگر این مسیر در آینده با کاهش تردد و حجم مبادلات مواجه شود، ایران ممکن است سالانه حداقل ۱۵ میلیارد دلار از درآمدهای مستقیم و غیرمستقیم خود را از دست بدهد. از سوی دیگر، کاهش اهمیت ژئوپلیتیکی تنگه هرمز، میتواند دست ایران را در معادلات منطقهای و بینالمللی کوتاهتر کند. در چنین شرایطی، تهدید به بستن تنگه هرمز که گاه در فضای سیاسی مطرح میشود، بیش از آنکه ابزاری برای فشار بر دیگران باشد، به تعبیر عوام، «تف سربالا» خواهد بود؛ چراکه آسیب اصلی آن پیش از همه متوجه اقتصاد ایران خواهد شد.
نگاه به آینده؛ ضرورت بازتعریف نقش ایران در تجارت منطقه
پروژه ریلی عربستان هشداری جدی برای سیاستگذاران اقتصادی و دیپلماتیک ایران است. در دنیایی که خطوط ریلی، بنادر خشک و کریدورهای چندوجهی در حال شکلدادن به آینده تجارت جهانی هستند، ایران نمیتواند با تکیه صرف بر موقعیت جغرافیایی سنتی خود در خلیج فارس باقی بماند. ایران باید با تسریع در توسعه کریدور شمال ـ جنوب، اتصال مؤثر به شبکه ریلی قفقاز و آسیای میانه، و جذب سرمایهگذاری خارجی در حوزه زیرساختهای لجستیکی، جایگاه راهبردی خود را بازتعریف کند.
جمعبندی
کریدور ریلی عربستان نه فقط یک مسیر آهنی، بلکه مسیری به سوی آیندهای تازه در معادلات ژئوپلیتیکی خاورمیانه است. اگر ایران در برابر این تحولات با چشمانی باز و استراتژی هوشمندانه عمل نکند، ممکن است شاهد تغییراتی بنیادین در جایگاه اقتصادی خود در منطقه باشد. تغییراتی که دیر یا زود، از جادههای آهنین عربستان آغاز خواهد شد.