جمعه / ۳ اَمرداد ۱۴۰۴ / ۲۰:۰۰
کد خبر: 31078
گزارشگر: 548
۴۶۶
۰
۰
۴
کاظم عاشوری گیلده - نویسنده و محقق

عبور از بحران: فرصتی طلایی در دل سخت‌ترین روزهای اقتصاد ایران

عبور از بحران: فرصتی طلایی در دل سخت‌ترین روزهای اقتصاد ایران
اقتصاد ایران در یکی از بحرانی‌ترین دوره‌های خود قرار دارد، اما تاریخ ثابت کرده که بحران‌ها می‌توانند زادگاه بزرگ‌ترین فرصت‌ها باشند. آیا ایران می‌تواند با هوشمندی، شجاعت و صداقت از این طوفان سهمگین عبور کند و فردایی بهتر بسازد؟ کاظم عاشوری گیلده این مسئله را بررسی می کند.

آسیانیوز ایران؛ سرویس اقتصادی:

کاظم عاشوری گیلده - نویسنده و محقق - آنچه این روزها در اقتصاد ایران می‌گذرد، بی‌تردید یکی از پرتلاطم‌ترین دوره‌های چند دهه اخیر است. تورم افسارگسیخته، نوسانات ارزی، کاهش قدرت خرید خانوارها، بی‌ثباتی در سیاست‌های اقتصادی و همچنین فشار تحریم‌های خارجی، ساختار اقتصادی کشور را در تنگنایی کم‌سابقه قرار داده است. اما اگر تاریخ چیزی به ما آموخته باشد، این است که بحران‌ها، زادگاه بزرگ‌ترین فرصت‌ها هستند؛ مشروط بر آن‌که با نگاهی هوشمندانه، شجاعانه و صادقانه به آن‌ها نگریسته شود.

زمانی برای تصمیم‌های بزرگ، نه وعده‌های کوچک

سال‌هاست که از وعده‌های رنگارنگ برای بهبود اقتصاد شنیده‌ایم. از «تحول‌های بنیادین» تا «رشد جهشی»، از «برنامه‌های صدروزه» تا «رونق تولید». اما امروز، جامعه دیگر گوش شنوا برای شعار ندارد. مردم، صاحبان مشاغل و حتی فعالان اقتصادی باسابقه، بیش از هر زمان دیگری به‌دنبال عملگرایی، شفافیت و نتایج واقعی هستند. این بحران، بر خلاف ظاهر مخربش، فرصتی بی‌نظیر برای بازنگری در مدل‌های ذهنی، بازآفرینی کسب‌وکارها و بازتعریف نقش دولت در اقتصاد فراهم کرده است. در چنین لحظاتی است که رهبران واقعی ظهور می‌کنند. نه آن‌ها که تنها سخن می‌گویند، بلکه آن‌هایی که مسیر را تغییر می‌دهند.

صاحبان کسب‌وکار: اکنون زمان بازآفرینی است

برای مدیران شرکت‌ها و کارآفرینان، وضعیت فعلی شاید ناامیدکننده به نظر برسد؛ از کاهش فروش گرفته تا دشواری در تأمین مواد اولیه و حتی مهاجرت نیروی انسانی. اما واقعیت این است که بسیاری از موفق‌ترین برندهای جهانی در دل بحران‌ها متولد شدند؛ چرا که بنیان‌گذارانشان بحران را پایان راه ندیدند، بلکه آن را آغازی دوباره تلقی کردند.

این همان زمانیست که باید:

  1. زنجیره‌های تأمین را بومی‌سازی کرد،
  2. به نوآوری‌های فناورانه روی آورد،
  3. مدل‌های فروش را دیجیتالی و انعطاف‌پذیر ساخت،
  4. و بیش از هر چیز، به اعتماد مشتریان بازگشت.

مردم: مخاطبان فراموش‌شده سیاست‌های اقتصادی

نقش مردم در اقتصاد، تنها به‌عنوان مصرف‌کننده یا نیروی کار خلاصه نمی‌شود. آنان در خط مقدم بحران قرار دارند. آن‌ها هستند که با حقوق ثابت و هزینه‌های متغیر، فشار اقتصادی را لمس می‌کنند. مردم، ستون‌های اصلی اعتماد عمومی به اقتصادند؛ اعتمادی که سال‌هاست فرسوده شده و نیازمند بازسازیست. باید پذیرفت که بدون در اولویت قرار دادن منافع مردم، هیچ اصلاحی پایدار نخواهد ماند. شفاف‌سازی در تصمیمات اقتصادی، مبارزه واقعی با رانت، بازتوزیع عادلانه منابع و مقابله با فساد، نه شعار، که باید به اصول بنیادین سیاست‌گذاری بدل شوند.

دولت و نهادها: زمان عبور از مدیریت روزمره

مدیریت اقتصادی نباید مانند رانندگی در مه، تنها به تابلوهای چند متری مقابل چشم محدود باشد. اقتصاد ایران نیاز به نقشه راه شفاف، قابل پیش‌بینی و مبتنی بر واقعیت‌های اجتماعی و جهانی دارد. دولت باید نقشی فراتر از توزیع‌کننده منابع ایفا کند؛ باید تسهیل‌گر باشد، نه متصدی؛ پشتیبان بخش خصوصی باشد، نه رقیب آن. امروز بیش از هر زمان دیگری، جامعه نیاز به شفافیت، پاسخ‌گویی و مشارکت واقعی در تصمیم‌سازی‌ها دارد. اگر قرار است از این بحران عبور کنیم، باید صدای مردم شنیده شود، نه آن‌که در هیاهوی بی‌اعتمادی گم شود.

فردای بهتر، نتیجه تصمیم‌های امروز

در دل هر بحران، یک انتخاب نهفته است: یا تسلیم شویم و منتظر معجزه بمانیم، یا برخیزیم و برای ساختن فردایی بهتر قدم برداریم. راه‌حل ساده‌ای در کار نیست. اما مسیر مشخص است: بازگشت به واقع‌گرایی، پذیرش خطاها، اصلاح سیاست‌ها، استفاده از ظرفیت‌های مغفول و بازسازی اعتماد. این نوشته یک فراخوان است؛ برای آن‌هایی که هنوز باور دارند می‌توان آینده‌ای بهتر ساخت. برای کارآفرینانی که می‌خواهند باز هم کار بیافرینند. برای سیاست‌گذاران شجاعی که از هزینه دادن نمی‌ترسند. برای جوانانی که امید را با تلاش تعریف می‌کنند، نه با انتظار.

ریشه‌های بحران کنونی

  • تحریم‌های بین‌المللی و کاهش درآمدهای نفتی
  • سوءمدیریت مزمن در سیاست‌گذاری اقتصادی
  • فرار سرمایه‌ها و کاهش سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی
  • رشد نقدینگی بدون پشتوانه تولیدی

فرصت‌های پنهان در بحران

  • بومی‌سازی صنایع و کاهش وابستگی به واردات
  • رشد کسب‌وکارهای دانش‌بنیان و استارتاپ‌ها
  • اصلاح نظام بانکی و مالی
  • بهره‌برداری از ظرفیت‌های مغفول مانده داخلی

راهکارهای عملی برای عبور از بحران

  • شفافیت در سیاست‌گذاری و مبارزه واقعی با فساد
  • حمایت از بخش خصوصی و کاهش تصدی گری دولت
  • سرمایه‌گذاری در فناوری و نوآوری
  • بازنگری در نظام مالیاتی و توزیع عادلانه ثروت

سناریوهای احتمالی برای آینده

  1. سناریوی خوشبینانه

    اجرای اصلاحات ساختاری و بازگشت اعتماد عمومی
  2. سناریوی محتاطانه

    تداوم وضع موجود با بهبودهای جزئی
  3. سناریوی بدبینانه

    تشدید بحران و فروپاشی اقتصادی

نتیجه‌گیری: آینده، متعلق به جسوران صادق است

اقتصاد ایران در چهارراهی حساس ایستاده. هر انتخابی که امروز صورت گیرد، آینده‌ای متفاوت خواهد ساخت. تنها کسانی از این تلاطم جان سالم به‌ در می‌برند که هوشمندانه تصمیم بگیرند، شجاعانه عمل کنند و صداقت را سرلوحه کار خود قرار دهند. دیگر زمان تعارف و امیدهای واهی نیست. زمان عمل است؛ همین امروز!

کاظم عاشوری گیلده - نویسنده و محقق
https://www.asianewsiran.com/u/gXr
اخبار مرتبط
تحقیقات جدید نشان می‌دهد کسب‌وکارهای ایرانی که از روش‌های علمی فروش و دیجیتال مارکتینگ استفاده می‌کنند، تا ۵ برابر بیشتر از رقبا فروش دارند. آیا شرکت شما آماده این تحول است؟ کارشناسان بازار هشدار می‌دهند: "فروش بدون دانش در ۲۰۲۵ خودکشی تجاری است". محصولات عالی هم اگر با استراتژی دیجیتال و تکنیک‌های فروش مدرن همراه نباشند، محکوم به شکست هستند. خبر خوب این است که هنوز هم می‌توان با اجرای راهکارهای علمی، به جمع برندهای پیشرو پیوست. این مقاله تمام استراتژی‌های ضروری برای تبدیل شدن به غول فروش بازار را فاش می‌کند.
با نوسان شدید بازارها، بسیاری از دارندگان سرمایه ۱-۲ میلیارد تومانی در دوراهی خرید طلا یا مسکن مانده‌اند. بررسی مقایسه‌ای نشان می‌دهد در بلندمدت، ترکیب این دو دارایی می‌تواند تا ۶۰% بازدهی سالانه ایجاد کند. اما چطور؟
در بازاری که هر روز عددها داغ‌تر از دیروز می‌شوند، قیمت‌ها نه از خاک و عرق کشاورز، بلکه از چرخش‌های بی‌پایان دست به دست‌ها به اوج می‌رسند. تورم ۲۰۰ درصدی تنها یک عدد نیست؛ پژواکی است از آشفتگی، ناکارآمدی و زنجیره‌های معیوب توزیع. کاظم عاشوری گیلده در این یادداشت این پرونده را بررسی می کند.
آمار رسمی رشد اقتصادی کشور که اخیراً منتشر شده، نشان از یک رکود عمیق ساختاری دارد. افت شدید در نفت، رکود در بخش خدمات، و رشد ناچیز در کشاورزی و معادن، همگی نشانه‌هایی از فروپاشی موتورهای محرک اقتصاد هستند. اما سؤال کلیدی اینجاست: ایران چگونه می‌تواند از این چرخه رکود خارج شود؟ کاظم عاشوری گیلده در این یادداشت این پرونده را بررسی می کند.
اجرای سیاست سه‌نرخی شدن گازوئیل در حالی کلید خورده که زیرساخت‌های نظارتی و لجستیکی کشور توان اجرای آن را ندارند. این سیاست نه‌تنها ریشه قاچاق را نمی‌خشکاند بلکه بستر تازه‌ای برای رانت و بازار سیاه خلق می‌کند؛ مسیری که پیش‌تر در تجربه‌های مشابه به نتایج تلخ اقتصادی و اجتماعی منجر شده است. آیا بار دیگر با شعله‌ور کردن آتشی تازه، چشم‌انتظار خاموش‌کردن فاجعه‌ای دیگر هستیم؟
آسیانیوز ایران هیچگونه مسولیتی در قبال نظرات کاربران ندارد.
تعداد کاراکتر باقیمانده: 1000
نظر خود را وارد کنید