آسیانیوز ایران؛ سرویس سیاسی:
فضای سیاسی کشور این روزها شاهد بحثهای داغی درباره ثبات نظام و تداوم رهبری است. اظهارات اخیر سید محمد پزشکیان، نماینده مجلس، درباره نگرانیهایش در خلال جنگ ۱۲ روزه، واکنشهای گستردهای را در پی داشته است. پزشکیان در جلسه علنی مجلس گفته بود در جنگ ۱۲ روزه تنها نگرانی او احتمال وقوع حادثهای برای رهبری بوده است. این اظهارات بلافاصله با پاسخ تند قاسم روانبخش، نماینده قم، مواجه شد که سخنان همکارش را "گاف بزرگ" خواند.
حالا عزتالله ضرغامی، وزیر پیشین میراث فرهنگی، نیز به این بحث وارد شده است. او با اشاره به سخنان پزشکیان، بر استمرار رهبری و وجود سازوکارهای قانونی برای همه وضعیتها تأکید کرده است. ضرغامی در بیانیهای گفته است: "سایه رهبری مستدام اما قانون اساسی سازوکار هر وضعیتی را پیشبینی کرده و هیچ بنبستی برای نظام وجود ندارد." این بیان در واقع پاسخی مستقیم به نگرانیهای مطرح شده توسط پزشکیان است. از سوی دیگر، روانبخش در واکنش خود نوشته بود: "انقلاب وابسته به شخص نیست چنان که با رحلت امام راهش را محکمتر از قبل پیش برد." این اشاره به دوران پس از آیت الله خمینی، نشان میدهد که نظام توان عبور از بحرانهای بزرگ را دارد. پزشکیان در سخنرانی خود استدلال کرده بود که در صورت وقوع حادثهای برای رهبری، "ما با همدیگر دعوا میکنیم و اصلا لازم نیست اسرائیل بیاید." این بیان باعث شد برخی نمایندگان و شخصیتها به او انتقاد کنند.
روانبخش در ادامه انتقادات خود نوشته است: "به جای امید دادن به مردم و نومیدسازی دشمن، میگوید اگر رهبری را بزنند خودمان همدیگر را تکه تکه میکنیم." این نماینده مجلس معتقد است چنین سخنانی به جای تقویت روحیه مردم، باعث تضعیف آن میشود. این بحثها در حالی مطرح میشود که نظام جمهوری اسلامی در آستانه ورود به نیمه دوم قرن اول حیات خود قرار دارد و بحث تداوم نظام و ثبات آن از موضوعات مهم محافل سیاسی است.
تحلیل گفتمان سیاسی در نظام جمهوری اسلامی
این گفتوگو نشاندهنده دو گفتمان متفاوت در درون نظام است. از یک سو، گفتمان احتیاط و نگرانی از آینده که پزشکیان نمایندگی آن را بر عهده دارد و از سوی دیگر، گفتمان اطمینان و ثبات که توسط ضرغامی و روانبخش بیان میشود. گفتمان اول بر آسیبپذیریهای احتمالی نظام تأکید دارد و سعی میکند با هشدار دادن، زمینه پیشگیری از بحران را فراهم کند. در مقابل، گفتمان دوم بر استحکام و تابآوری نظام پای میفشارد و هرگونه بیان نگرانی را به زیان نظام میداند. این تقابل گفتمانی در واقع بازتابی از تفاوتهای نگرشی در بین نخبگان سیاسی کشور است. برخی ترجیح میدهند مسائل به صورت باز مطرح شود، در حالی که دیگران معتقدند چنین بحثهایی باید به محافل خصوصی محدود شوند.
بررسی سازوکارهای قانونی تداوم رهبری
قانون اساسی جمهوری اسلامی سازوکارهای دقیقی برای تداوم رهبری پیشبینی کرده است. بر اساس اصول ۱۰۷ و ۱۱۱، در صورت فوت، کنارهگیری یا عزل رهبر، مسئولیت انتخاب رهبر جدید بر عهده خبرگان قرار میگیرد. مجلس خبرگان موظف است در اسرع وقت نسبت به معرفی رهبر جدید اقدام کند. در این فاصله، شورایی متشکل از رئیسجمهور، رئیس قوه قضائیه و یکی از فقهای شورای نگهبان مسئولیتهای رهبری را بر عهده میگیرند. این سازوکارها در عمل پس از رحلت آیت الله خمینی، تست شده و نظام توانست بدون مشکل خاصی دوره انتقال را پشت سر بگذارد. این تجربه تاریخی به عنوان دلیلی بر کارآمدی نظام توسط طرفداران این نظریه در شرایط بحرانی مطرح میشود.
تحلیل روانشناختی ابراز نگرانی در فضای عمومی
ابراز نگرانیهایی از این دست در فضای عمومی میتواند تأثیرات روانشناختی متفاوتی داشته باشد. از یک سو، ممکن است باعث افزایش آگاهی و آمادگی در برابر بحرانهای احتمالی شود. از سوی دیگر، ممکن است به تضعیف روحیه عمومی و ایجاد ناامیدی بینجامد. این همان نکتهای است که روانبخش بر آن تأکید دارد و معتقد است چنین سخنانی "به جای امید دادن به مردم، باعث نومیدسازی دشمن" میشود. در مدیریت بحران، متعادلسازی بین واقعگرایی و امیدواری همواره یکی از چالشهای اصلی رهبران جهان بوده است. بیان حقایق بدون ایجاد ناامیدی، هنر مدیریت در شرایط بحرانی محسوب میشود.
بررسی ابعاد امنیتی بحث
اظهارات پزشکیان از جنبه امنیتی نیز قابل تحلیل است. بیان چنین نگرانیهایی در فضای عمومی میتواند توسط دشمنان نظام مورد سوءاستفاده قرار گیرد. دشمنان ممکن است از این سخنان برای القای ضعف نظام و ایجاد تردید در بین مردم استفاده کنند. این همان موضوعی است که روانبخش به آن اشاره کرده و گفته است: "غلط میکنند که چنین اقدامی بکنند." با این حال، برخی تحلیلگران معتقدند بیان چنین نگرانیهایی در فضای کنترل شده میتواند به افزایش هوشیاری و آمادگی بیشتر در برابر تهدیدات خارجی بینجامد.
چشمانداز آینده
این گفتوگو نشان میدهد که نظام جمهوری اسلامی در آستانه ورود به مرحله جدیدی از حوادث سیاسی قرار دارد. توانایی بحث آزاد چنین موضوعات حساسی، خود نشاندهنده ظرفیت بالای نظام و البته بحرانی بودن شرایط برای تطبیق است. تجربه جنگ ۱۲ روزه و بحثهای پس از آن میتواند به نظام کمک کند تا سازوکارهای خود را برای مقابله با بحرانهای آینده تقویت کند. این تجربیات برای تداوم و ثبات نظام حیاتی است. در نهایت، این گفتوگوها نشان میدهد که علیرغم تفاوتهای دیدگاهی، همه جریانهای درون نظام بر حفظ و تداوم آن اتفاق نظر دارند. این اجماع اساسی، مهمترین ضامن ثبات نظام در آینده خواهد بود.