یکشنبه / ۹ آذر ۱۴۰۴ / ۱۷:۰۰
کد خبر: 34564
گزارشگر: 548
۱۳۰
۰
۰
۱۳
کاظم عاشوری گیلده - نویسنده و محقق

دریای خزر در پیچ تاریخی؛ چرا «یک دریا» دارد آب از دست می‌دهد؟! + راه حل

دریای خزر در پیچ تاریخی؛ چرا «یک دریا» دارد آب از دست می‌دهد؟! + راه حل
دریای خزر، بزرگترین دریاچه جهان، با کاهش بی‌سابقه سطح آب و تغییرات ساختاری عمیق روبرو شده است. این بحران ناشی از ترکیبی از عوامل طبیعی و انسانی شامل تغییرات اقلیمی، سدسازی گسترده و مدیریت نادرست منابع آب است. پیامدهای این پدیده شامل تخریب اکوسیستم، آسیب به معیشت ساحلی‌نشینان و تشدید تنش‌های منطقه‌ای خواهد بود.

آسیانیوز ایران؛ سرویس اجتماعی:

کاظم عاشوری گیلده - نویسنده و محقق -  دریای خزر بزرگ‌ترین دریاچهٔ جهان امروز بیش از هر زمان دیگری در معرض تغییرات عمیق و ساختاری است. آنچه تا همین چند دهه پیش به‌عنوان کاهش فصلی یا نوسان طبیعی تلقی می‌شد، اکنون در قالب یک روند بلندمدت و نگران‌کننده ظاهر شده: عقب‌نشینی سواحل، خشک‌شدن خلیج‌ها و تالاب‌ها، افت سطح آب و افزایش شوری در نقاط حساس. در این گزارش جامع و دقیق، تلاش شده به‌دور از شعار و کلی‌گویی، با اتکا به مفاهیم علمیِ پایه و خوانشی واقع‌بینانه از پیامدهای اجتماعی اقتصادی و سیاسیِ این پدیده، تصویرِ «چیست»، «چرا» و «چه باید کرد» برای خوانندگان عمومی و تصمیم‌گیرندگان ارائه شود طوری که تاکنون کمتر در رسانه‌ها دیده شده باشد.

آن‌چه رخ می‌دهد: نشانه‌ها و مشاهدات عینی

کاهش قابل توجه سطح آب که طی دهه‌های اخیر ادامه داشته و در سال‌های اخیر سرعت گرفته است. عقب‌نشینی سواحل به‌ویژه در شمال‌شرقی خزر؛ اسکله‌ها، مسیرهای دسترسی و زیستگاه‌های ساحلی در معرض تغییر قرار گرفته‌اند. تشدید فروپاشی زیستگاه‌های تالابی و کاهش تنوع زیستی، به‌ویژه جمعیت ماهیان تجاری و پرندگان مهاجر. افزایش پدیده‌های مرتبط با خشکی ساحلی: گرد و غبار نمکی، شوری خاک، و آسیب به کشاورزی ساحلی و گردشگری. این علائم فقط «مشاهده» نیستند؛ پیامدهای ملموس اقتصادی و اجتماعی را نیز به‌دنبال داشته‌اند: کاهش صید، افت درآمد بنادر و بنگاه‌های وابسته، مهاجرت روستاییان ساحلی و آسیب به زیرساخت‌های دریایی.

ریشه‌ها؛ چرا سطح آب خزر کم شده است؟

پاسخِ دقیق نیازمند تلفیق عوامل طبیعی و انسانی است. مهم‌ترین عوامل عبارت‌اند از:

۱. تغییرات اقلیمی و تبخیر افزایشی

افزایش دما و تغییر در الگوهای بارش سبب افزایش نرخ تبخیر از سطح دریاچه شده است. حتی تغییرات اندک در دما، وقتی در مقیاس گسترده تکرار شود، اثرات تجمعی بزرگی بر تراز آبی دارد.

۲. کاهش ورودی رودخانه‌ها (به‌ویژه ولگا)

ولگا، بزرگ‌ترین تأمین‌کنندهٔ آب خزر، طی دهه‌ها تحت فشار برداشت‌های کشاورزی، ذخیره‌سازی در پشت سدها و مدیریت نامناسب جریان قرار گرفته است. افت ورودی رودخانه‌ها به‌معنای کاهش تغذیهٔ طبیعی دریاچه است.

۳. سدسازی و مدیریت آب در کشورهای حاشیه‌ای

در حوضهٔ خزر، کشورهای همجوار شامل روسیه، قزاقستان، آذربایجان، ترکمنستان و ایران پروژه‌های متعدد سدسازی و ذخیره‌سازی اجرا کرده‌اند. ساخت سدهای میان‌رودخانه‌ای، تغییر مسیر آب‌ها و مدیریت ذخیرهٔ آبی برای اهداف کشاورزی و انرژی، دسترسی خزر به جریان‌های طبیعی را کاهش داده‌اند. نکتهٔ مهم این است که تأثیر سدسازی فقط کاهش حجم نیست؛ تغییر الگوی رسوب‌گذاری و دما، شوری و کیفیت آب را نیز تغییر می‌دهد.

۴. برداشت‌های غیرمستقیم از سفره‌ها و انتقال بین حوزه‌ای داخل ایران

در حوزهٔ داخلی ایران، پروژه‌های انتقال آب بین حوضه‌ای از جمله خطوط انتقالی که آب‌ِ رودخانه‌ها و آبخوان‌ها را به مناطق مرکزی مثل سمنان یا به تقویت منابع دریاچهٔ ارومیه هدایت می‌کنند فشار مضاعفی بر منابع آب سطحی و زیرسطحی وارد آورده‌اند. این برداشت‌ها اغلب با ورود آب شیرین به مصارف کشاورزی پرمصرف و بازچرخش ناکافی آب همراه است که مجموعه‌ای از اثرات نامطلوب بر ورودی‌های منطقه‌ای به خزر دارد.

۵. بهره‌برداری کشاورزی و صنعتی ناسازگار

کشاورزی پرآب‌بر، تبخیر از کشتزارها، مصرف غیرمجاز منابع زیرزمینی و تخلیه‌های صنعتی و شهری بدون تصفیهٔ مناسب کیفیت آب را تهدید می‌کنند و در نتیجه توان اکوسیستم برای تحمل فشارهای جدید کاهش می‌یابد.

بازیگران منطقه‌ای: روسیه، همسایگان و نقش سیاست‌های بین‌المللی

مسائل خزر صرفاً یک موضوع ملی نیست؛ این دریاچه یک منبع و مناقشهٔ فراملی است. روسیه، که از طریق ولگا و شبکهٔ گستردهٔ آبی خود سهم عمده‌ای در تغذیهٔ خزر دارد، از طریق سیاست‌های مدیریت منابع آب، ساخت و بهره‌برداری از سدها و تخصیص آب برای بخش‌های صنعتی و شهری، نقش تعیین‌کننده‌ای دارد. کشورهای دیگر ساحلی نیز برای توسعهٔ انرژی، کشاورزی و صنایع معدنی برنامه‌ریزی کرده‌اند که اغلب نیازمند تنظیمات آبی بزرگ است. نبود یک چارچوب حقوقی سیاسی منطقه‌ای قوی برای مدیریت مشترک حوضهٔ خزر، داده‌های شفاف و توافق بر حداقلِ جریان‌های زیستی (environmental flows) باعث شده تصمیمات هر کشور، اثرات فرامرزی قابل توجهی داشته باشد بدون اینکه پاسخگویی مشترک و هماهنگ صورت گیرد.

پیامدهای زیست‌محیطی و انسانیِ پیش‌روی ما

  1. فروپاشی زنجیره‌های غذایی دریایی و کاهش ذخایر ماهی؛ ضربهٔ مستقیم به معیشت ماهیگیران.
  2. شورشدگی خاک‌های ساحلی و تداوم آسیب به کشاورزی محلی.
  3. افزایش گرد و غبار نمکی و مشکلات تنفسی و بهداشتی برای جمعیت‌های ساحلی.
  4. نابودی تالاب‌ها و مهاجرت گونه‌های پرندگان و کاهش ارزش اکوتوریسم ساحلی.
  5. احتمال افزایش تنش‌های اجتماعی و سیاسی ناشی از کاهش منابع مشترک.

راه‌حل‌های واقع‌گرایانه و علمی فراتر از توصیه‌های کلی

نجات خزر نیازمند یک بستهٔ هماهنگ سیاستی، فنی و اجتماعی است. پیشنهادهای اجرایی که قابلیت عملی و اثربخشی بالایی دارند عبارت‌اند از:

۱. سازوکار مدیریت مشترک و شفاف حوضهٔ خزر

ایجاد یا تقویت نهادی منطقه‌ای متشکل از تمامی کشورهای ساحلی برای تبادل دادهٔ هیدرولوژیک لحظه‌ای، تدوین حداقل جریان‌های زیستی، طراحی پروتکل‌های کاهش ریسک و سازوکار حل‌وفصل اختلافات. شفافیت داده‌ها، پیش‌نیاز هر تصمیم حکمرانی مشترک است.

۲. بازنگری در پروژه‌های سدسازی و تخصیص آب

بررسی بازدهی و هزینه فایدهٔ سدها، به‌ویژه پروژه‌هایی که جریان‌های طبیعی را برای طولانی‌مدت تغییر می‌دهند. در مواردی که سدها تأمین‌کنندهٔ منافع ملی حیاتی نیستند، بازچینی یا مدیریت انعطاف‌پذیر (managed releases) برای تضمین جریان‌های زیستی ضروری است.

۳. توقف یا بازنگری انتقال‌های بین‌حوضه‌ای آسیب‌زا

انتقال آب‌هایی که موجب افت تغذیهٔ تالاب‌ها و دریاچه‌ها می‌شود باید با مطالعات اثرات زیست‌محیطی دقیق و با اولویت حفاظت از اکوسیستم‌های حساس ممنوع یا به‌شدت محدود شود. به‌ویژه انتقال‌هایی که به قیمت تخریب پایدار منابع آبی محلی انجام می‌گیرند.

۴. اصلاح الگوی مصرف کشاورزی و مدیریت آب کشاورزی

ترویج کشت محصولات کم‌آب‌بر، بهینه‌سازی آبیاری (قطره‌ای، مدیریت زمان‌بندی آبیاری)، بازیابی و بازچرخش پساب‌های شهری و صنعتی، و تشویق کشاورزان به روش‌های کشاورزی سازگار با آب.

۵. حفاظت و بازسازی تالاب‌ها و نوار ساحلی

تالاب‌ها مانند اسفنج عمل می‌کنند؛ حفاظت از آن‌ها و بازسازی‌شان (wetland restoration) می‌تواند تا حدی اثر کاهش آب را تعدیل کند و بوم‌سازگانی که به نجات خزر کمک می‌کنند را تقویت نماید.

۶. برنامه‌های سازگاری اجتماعی و حمایت از جوامع ساحلی

آموزش، توسعهٔ مشاغل جایگزین، صندوق‌های جبران خسارت و برنامه‌های توانمندسازی جوامع محلی برای کاهش آسیب‌پذیری اجتماعی.

۷. تحقیقات علمی و پایش بلندمدت

راه‌اندازی شبکه‌های پایش کیفیت و کمیت آب، مدل‌سازی پیش‌بینی اقلیمی هیدرولوژیک و حمایت از پژوهش‌های چند رشته‌ای برای تولید راهکارهای محلی و منطقه‌ای مبتنی‌بر شواهد.

نتیجه‌گیری: انتخابی پیشِ رو

دریای خزر یک منبع طبیعی، اقتصادی و فرهنگی مشترکِ منطقه است. کاهش سطح آب و تبعات آن اگر به‌عنوان یک بحران ملی یا صرفاً محلی دیده شود، راه‌حل‌های آن هم ناتوان خواهند بود. راهی که پیش رو داریم دوگانه نیست: یا به‌سرعت و به‌صورت هماهنگ دست به اصلاحات ساختاری، حقوقی و فنی بزنیم، یا شاهد تداوم روند خسارت‌آفرین و تحمیل هزینه‌هایی سنگین‌تر بر مردم، محیط زیست و اقتصاد منطقه خواهیم بود. این مقاله قصد دارد زنگ هشداری باشد به سیاست‌گذاران، پژوهشگران، فعالان محیط‌زیست و شهروندان: دریای خزر امروز در یک گوشهٔ راه ایستاده است ما باید بدانیم که هر یک از تصمیم‌ها، از سدسازی در حوضهٔ ولگا تا پروژه‌های انتقال آب در داخل کشور و اعمال سیاست‌های کشاورزیِ پُرآب‌بر، همه و همه تکه‌هایی از پازل بزرگتری هستند. اگر می‌خواهیم فردایی برای سواحل شمال ایران و همسایگان آن تصور کنیم، باید امروز تصمیماتی شجاعانه، هماهنگ و مبتنی بر علم بگیریم.

به قلم: کاظم عاشوری گیلده - نویسنده و محقق
https://www.asianewsiran.com/u/hT9
اخبار مرتبط
آلودگی هوا در کلان‌شهرهای ایران به بحرانی پایدار تبدیل شده که سلامت میلیون‌ها نفر را تهدید می‌کند. کاظم عاشوری گیلده، نویسنده و محقق، در تحلیلی جامع به بررسی ریشه‌های ساختاری این معضل و راهکارهای مقابله با آن پرداخته است. بر اساس این تحلیل، آلودگی هوا تنها با تغییر سیاست‌های کلان و سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های پاک قابل حل است.
برای نخستین بار در تاریخ استان گیلان، آمار درگذشتگان از نوزادان متولد شده پیشی گرفته است. این پدیده نگران‌کننده زنگ خطری برای پیکره اجتماعی و هویت فرهنگی این خطه است. کاظم عاشوری گیلده در تحلیل این بحران، بیماری‌های قلبی-عروقی با سهم ۵۰ درصدی و سرطان‌های ناشی از سموم کشاورزی را مهم‌ترین عوامل مرگ‌ومیر معرفی می‌کند. کاهش ۲۱ درصدی تولدها در یک سال و پیری جمعیت، بحران جمعیتی استان را تشدید کرده است. این تحلیل راهکارهای علمی برای برون‌رفت از این بحران ارائه می‌دهد.
کاظم عاشوری گیلده در این مقاله جدید هشدار داده است که طبیعت در حال بازتاب رفتارهای نادرست انسان با محیط زیست است. به باور او، پدیده‌هایی مانند هوای آلوده تهران و خشک شدن دریاچه ارومیه تنها آغاز این بازتاب هستند. عاشوری گیلده تأکید می‌کند که طبیعت نه انتقام می‌گیرد و نه قهر می‌کند، بلکه تنها نتیجه عملکرد انسان را بازمی‌گرداند. قوانین طبیعت بی‌خطا و غیرقابل مذاکره هستند. این محقق با اشاره به وابستگی عمیق انسان به طبیعت، هشدار می‌دهد که بدون تغییر رفتار، آینده‌ای برای نسل‌های بعدی باقی نخواهد ماند.
آسیانیوز ایران هیچگونه مسولیتی در قبال نظرات کاربران ندارد.
تعداد کاراکتر باقیمانده: 1000
نظر خود را وارد کنید