دوشنبه / ۱۷ آذر ۱۴۰۴ / ۱۷:۰۰
کد خبر: 34934
گزارشگر: 548
۲۱
۰
۰
۰
کاظم عاشوری گیلده - نویسنده و محقق

درفش کاویانی؛ از ژرفای اسطوره تا شکوه تاریخ ایران‌زمین

درفش کاویانی؛ از ژرفای اسطوره تا شکوه تاریخ ایران‌زمین
کاظم عاشوری گیلده، نویسنده و محقق، درفش کاویانی را به عنوان ماندگارترین نماد فرهنگ ایرانی تحلیل کرده است. این نماد که ریشه در اسطوره قیام کاوه آهنگر دارد، در دوران ساسانی به پرچم واقعی و نماد اقتدار ایران تبدیل شد. درفش کاویانی با ویژگی‌های منحصر به فردی مانند پارچه‌های زربافت، نقش خورشید و رنگ سرخ، از عمق فرهنگ ایرانی سرچشمه گرفته است. خاستگاه مردمی این پرچم، آن را به نمادی بی‌همتا از مبارزه با ستم و وحدت ملی تبدیل کرده است. امروز این نماد در عرصه‌های فرهنگی، هنری و پژوهشی به عنوان نشانه‌ای از تمدن و هویت ایرانی زنده نگه داشته شده و الهام‌بخش نسل‌های مختلف است.

آسیانیوز ایران؛ سرویس فرهنگی هنری:
کاظم عاشوری گیلده - نویسنده و محقق
- درفش کاویانی یکی از ماندگارترین و پرنفوذترین نمادهای فرهنگ ایرانی است؛ نمادی که ریشه‌های آن از جهان اسطوره‌ای شاهنامه تا عرصهٔ واقعی سیاست و قدرت در دورهٔ ساسانی امتداد می‌یابد. این پرچم، هم نشانی از مقاومت مردم در برابر بیداد است و هم یادگاری از شکوه دیرپای ایران در گسترهٔ پهناور فلات ایران.

خاستگاه اسطوره‌ای درفش؛ روایتی از فردوسی و سنت‌های کهن ایرانی

در شاهنامهٔ فردوسی، که یکی از مهم‌ترین منابع اسطوره‌شناسی ایرانی به شمار می‌رود، «درفش کاویانی» با قیام کاوهٔ آهنگر پدید می‌آید؛ هنگامی که او برای اعتراض به فرمان ظالمانهٔ ضحاک، پیش‌بند چرمی خود را بر سر نیزه می‌کند و خشم و امید مردم را در یک حرکت نمادین متجلی می‌سازد. این حرکت تنها یک اقدام اعتراضی نبود؛ بلکه در روایت فردوسی و منابع پیش از او، چون خدای‌نامه‌های ساسانی، آغاز یک تحول بزرگ دانسته شده است: پیوستن نیروهای پراکندهٔ مردمی به فریدون و آغاز فروپاشی قدرت ضحاک. پس از پیروزی، پیش‌بند کهنهٔ آهنگر با پارچه‌های زربافت، سنگ‌های قیمتی و نقش‌های شاهانه آراسته می‌شود و از آن پس «درفش کاویانی» نام می‌گیرد؛ نمادی که از دل مردم برخاسته و در نهایت بر فراز حکومت نو شکل می‌گیرد.

درفش کاویانی در متون تاریخی؛ از روایت‌های میانه تا ساسانی

در کنار شاهنامه، منابع تاریخی و ادبی دیگری نیز به این پرچم اشاره کرده‌اند. در بندهشن، یکی از مهم‌ترین متون پهلوی، و نیز در مجمل‌التواریخ، تاریخ طبری، گرشاسپ‌نامهٔ اسدی طوسی، آثارالباقیهٔ ابوریحان و تاریخ ثعالبی، به گونه‌های مختلف از وجود درفشی شاهانه در میان ایرانیان سخن رفته است که هویتی اسطوره‌ای تاریخی دارد. با ورود به دورهٔ ساسانی، درفش کاویانی دیگر تنها یک نماد ادبی نیست؛ بلکه یک پرچم کاملاً واقعی و شناخته‌شده است. متون تاریخی دوران اسلامی، همچون فتوح‌البلدان بلاذری و الکامل فی‌التاریخ ابن‌اثیر، از درفشی بسیار فاخر سخن می‌گویند که در جنگ قادسیه به دست اعراب افتاد و جواهرات آن از هم گسیخته شد. این روایت‌ها نشان می‌دهد که درفش کاویانی در پایان دوران ساسانی، بالاترین نماد اقتدار سیاسی، نظامی و شاهنشاهی ایران بوده است.

ساختار و نمادپردازی؛ رنگ‌ها و نقش‌هایی از دل فرهنگ ایرانی

هرچند شکل دقیق تاریخی درفش کاویانی به صورت تصویری محفوظ نمانده، اما بر پایهٔ منابع پهلوی، روایت‌های مورخان اسلامی و سنت‌های هنری ایران، ویژگی‌های اصلی آن چنین معرفی می‌شود:
  • پارچه‌های زربافت و ارغوانی که نشان قدرت شاهانه و فرّه ایزدی بوده‌اند؛
  • نقش خورشید و گل‌های شعاعی که پیوند نزدیک با اسطوره‌های آریایی و مفاهیم نور و داد دارند؛
  • رنگ سرخ که در فرهنگ ایرانی نشانهٔ زندگی، نیرو و پایداری است؛
  • تزئینات طلایی و سنگ‌های قیمتی که با احترام و تقدس جایگاه پادشاهی ارتباط دارند.
در برخی منابع، از جمله گزارش‌های پساساسانی، آمده است که این درفش مزین به «چرم» یا «پوست» نیز بوده است؛ یادگاری از پیش‌بند کاوه که ریشهٔ مردمی آن را زنده نگاه می‌داشت.

درفش کاویانی و نقش آن در ساخت هویت جمعی ایرانیان

چیزی که درفش کاویانی را متمایز می‌کند، تنها ارزش تاریخی یا زیبایی‌شناسی آن نیست؛ بلکه هویتی است که در فرهنگ ایرانی ایجاد کرده است. این درفش، برخلاف بسیاری از پرچم‌ها، از دل مردم برخاست، نه از دل حکومت. این ویژگی آن را به نمادی از:
مبارزه با بی‌عدالتی،
اتحاد مردم،
امید به رهایی،
و تداوم فرهنگ ایرانی
تبدیل کرد؛ نمادی که هزاران سال در ذهن و زبان ایرانیان باقی ماند و تا امروز الهام‌بخش جنبش‌های فرهنگی، هنری و پژوهشی است.

بازتاب در روزگار معاصر؛ از تاریخ تا حافظهٔ فرهنگی

در دوران معاصر، درفش کاویانی نه به‌عنوان پرچم سیاسی بلکه به‌عنوان یک ارزش فرهنگی و نماد تمدنی شناخته می‌شود. در پژوهش‌های تاریخ‌نگاری، هنرهای تجسمی، کتاب‌های دانشگاهی، آثار سینمایی و نمایشگاهی، و حتی طراحی‌های مدرن، حضور این نماد نشان‌دهندهٔ پیوند مردم با گذشتهٔ خود است. این پرچم یادآور زمانی است که فلات ایران سرزمین پویایی‌های بزرگ فرهنگی و سیاسی بود و قدرت‌های ایرانی از پیشدادیان اسطوره‌ای تا ساسانیان تاریخی بر ریشه‌هایی مشترک تکیه داشتند.

سخن آخر؛ نمادی که فراتر از زمان ایستاده است

درفش کاویانی، چه در عرصهٔ اسطوره و چه در میدان تاریخ، نمادی است از ایستادگی مردم ایران. این درفش بازگوکنندهٔ داستانی است که از پیش‌بند سادهٔ یک آهنگر آغاز شد، اما در گذر قرن‌ها به اوج شکوه شاهنشاهی ساسانیان رسید. امروز، در دورانی که حفظ هویت فرهنگی بیش از هر زمان اهمیت دارد، یادآوری درفش کاویانی یادآوری این حقیقت است که ایران همواره با فرّ فرهنگی، روح جمعی و توان ایستادگی مردمانش پابرجا مانده است.
پاینده ایران؛
سرزمین تاریخ، فرهنگ و استقامت.
به قلم: کاظم عاشوری گیلده - نویسنده و محقق
https://www.asianewsiran.com/u/hXj
اخبار مرتبط
گرایش مردم ایران به طلا و دلار به عنوان سپر دفاعی در برابر بحران اقتصادی شدت گرفته است. این گرایش تنها یک انتخاب سرمایه‌گذاری نیست، بلکه نشانه بی‌اعتمادی به آینده اقتصاد کشور است. دلار در ایران به نموداری از سلامت اقتصادی تبدیل شده و هر افزایش قیمت آن نشان‌دهنده نگرانی مردم از آینده است. طلا نیز به عنوان دارایی امن در برابر تورم و بحران‌ها مورد توجه قرار گرفته است. عواملی مانند تورم مزمن، نوسانات سیاسی، ضعف تولید داخلی و کاهش اعتماد به آینده اقتصادی، طلا و دلار را به شاخص‌های اعتماد عمومی تبدیل کرده‌اند. این روند نشان از بحران ساختاری در اقتصاد ایران دارد.
کاظم عاشوری گیلده، نویسنده و محقق، در مقاله جدیدش بر ضرورت شفاف‌سازی در پرداخت عوارض آزادراهی تأکید کرد. وی با اشاره به نبود جزئیات مسیر و تاریخ در سامانه‌های پرداخت، این موضوع را نقض حقوق شهروندی دانست. به گفته عاشوری گیلده، نمایش مبلغ کلی بدون اطلاع از جزئیات، بی‌اعتمادی شهروندان را به دنبال دارد. وزارت راه و شرکت‌های بهره‌بردار موظفند سامانه‌ها را به‌روزرسانی کنند. وی خاطرنشان کرد: در کشورهای پیشرفته، کوچکترین پرداخت‌های عوارضی با فاکتورهای الکترونیکی دقیق همراه است. شفافیت مالی نه یک لطف، بلکه حق مسلم مردم است.
کاظم عاشوری گیلده، نویسنده و محقق، بر ضرورت تحول در مدیریت کشور تأکید کرده است. به باور وی، جهان با سرعت سرسام‌آوری در حال تغییر است و ایران نمی‌تواند با روش‌های قدیمی اداره شود. وی شفافیت دیجیتال، هوش مصنوعی و حذف بوروکراسی فرسوده را راهکارهای اصلی تحول دانسته است. عاشوری گیلده بر لزوم ایجاد مجلس و دولت هوشمند تأکید کرد. به گفته این محقق، آینده ایران در گرو مدیریت شفاف و دیجیتال است. فناوری می‌تواند عدالت را افزایش داده و فساد را کاهش دهد.
آسیانیوز ایران هیچگونه مسولیتی در قبال نظرات کاربران ندارد.
تعداد کاراکتر باقیمانده: 1000
نظر خود را وارد کنید