آسیانیوز ایران؛ سرویس فرهنگی هنری:
رقم روی بلیت کنسرتها دیگر فقط یک عدد نیست، بلکه نشانهای از یک بحران عمیقتر است. این روزها قیمت بلیت برخی کنسرتها به مرز دو میلیون تومان رسیده است؛ رقمی که برای بسیاری از مردم تنها یک رویا است. این افزایش قیمت در شرایطی رخ میدهد که تهیهکنندگان و هنرمندان نیز از وضعیت موجود گلایه دارند. آن ها میگویند این گرانی، تنها تقصیر آن ها نیست و عوامل پنهان زیادی در پشت این رقمهای نجومی وجود دارد. دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در واکنش به این موج گرانی، وعده تدوین شیوهنامه قیمتگذاری را داده است. اما آیا این اقدام میتواند مشکل را حل کند یا تنها مسکنی موقتی خواهد بود. سالنهای کنسرت در ایران عمدتاً دولتی هستند. تالار وحدت، برج میلاد، سالنهای ورزشگاه آزادی و بسیاری دیگر، متعلق به نهادهای دولتی یا شهرداری هستند. اجارهبهای این سالنها به گفته تهیهکنندگان، یکی از عوامل اصلی افزایش قیمت بلیت است.
از سوی دیگر، مالیاتهای متعدد و هزینههای جانبی مانند هزینه نیروی انتظامی، روشنکردن نمایشگرها یا حتی تهویه هوا، بار مالی برگزاری کنسرت را چندین برابر کرده است. این در حالی است که درآمد حاصل از کنسرت، باید پاسخگوی همه این هزینهها باشد. وضعیت برای قشر متوسط که زمانی اصلیترین مخاطبان کنسرت بودند، به شدت سخت شده است. امروزه حتی بلیتهای ارزانقیمت نیز از توان مالی بسیاری خارج شده و کنسرت به کالایی لوکس تبدیل شده است. تهیهکنندگان نیز در تنگنای عجیبی قرار دارند. از یک سو فشار نهادهای نظارتی برای کنترل قیمتها و از سوی دیگر افزایش روزانه هزینههای برگزاری. این تناقض، برگزاری کنسرت را به ریسکی بزرگ تبدیل کرده است. این گزارش به واکاوی ریشههای اصلی گرانی بلیت کنسرت میپردازد. از نقش سالنهای دولتی تا مالیاتهای پنهان و تأثیر تورم بر دستمزد هنرمندان. تحلیلی که شاید راهکاری برای خروج از این بحران فرهنگی باشد.
نقش سالنهای دولتی و اجارهبهای نجومی
اکثر سالنهای مناسب برگزاری کنسرت در ایران، در اختیار نهادهای دولتی یا وابسته به دولت است. تالار وحدت، برج میلاد، سالنهای ورزشگاه آزادی و سالن وزارت کشور، تنها نمونههایی از این سالنها هستند. اجارهبهای این سالنها به گفته تهیهکنندگان، مبالغی نجومی است. به عنوان مثال، اجاره برخی سالنها برای یک شب به ۴۵۰ میلیون تومان میرسد. این رقم به تنهایی بخش عمدهای از درآمد حاصل از فروش بلیت را به خود اختصاص میدهد. نکته قابل تأمل، سهمیهبندی صندلیها توسط خود سالنها است. در بسیاری از سالنها، تهیهکننده اجازه فروش تمام صندلیها را ندارد و بخشی از آنها برای میهمانان ویژه سالن یا نهادهای مرتبط رزرو میشود. این امر درآمد بالقوه تهیهکننده را کاهش میدهد.
مالیاتها و هزینههای پنهان دولتی
برگزاری کنسرت با انبوهی از هزینههای جانبی دولتی همراه است. مالیات بر ارزش افزوده ۱۰ درصدی که مستقیماً روی قیمت بلیت اعمال میشود، تنها یکی از این هزینهها است. هزینههای دیگری مانند هزینه استقرار نیروی انتظامی، هزینه استفاده از نمایشگرهای سالن، هزینه روشنکردن سیستم تهویه و حتی هزینه صدور مجوز فیلمبرداری، به برگزاری کنسرت تحمیل میشود. اخیراً هزینه نیروی انتظامی ۳۰ درصد افزایش یافته است. در پایان سال نیز تهیهکنندگان باید مالیات عملکرد بپردازند که بین ۳۰ تا ۴۰ درصد درآمد آنها را شامل میشود. این بار مالیاتی سنگین، انگیزه برگزاری کنسرت به ویژه برای گروههای غیرپرفروش را به شدت کاهش میدهد.
تأثیر تورم بر دستمزد هنرمندان و هزینه تولید
تورم گسترده در اقتصاد ایران، بر همه بخشها از جمله موسیقی تأثیر گذاشته است. دستمزد هنرمندان، نوازندگان و عوامل فنی نیز تابعی از این تورم است و سالانه افزایش مییابد. هزینههای تولید کنسرت مانند نورپردازی، سیستم صدا، تبلیغات و پذیرایی نیز با رشد قابل توجهی روبرو شده است. این هزینهها که بخش ضروری هر اجرای زنده هستند، سهم قابل توجهی از بودجه کنسرت را به خود اختصاص میدهند. برای گروههایی که در شهرهای دیگر اجرا دارند، هزینههای ایاب و ذهاب و اسکان نیز اضافه میشود. این عوامل در کنار هم، هزینه نهایی برگزاری کنسرت را به رقمی بسیار بالا میرسانند.
پیامدهای اجتماعی و حذف قشر متوسط از مخاطبان
کنسرت موسیقی در گذشته نیز کالایی نسبتاً لوکس محسوب میشد، اما قشر متوسط فرهیخته میتوانست با خرید بلیتهای دانشجویی یا صندلیهای ارزانتر، در آن مشارکت کند. امروز اما حتی این بلیتهای ارزان نیز از توان مالی بسیاری خارج شده است. حذف قشر متوسط از مخاطبان کنسرت، پیامدهای فرهنگی عمیقی دارد. از یک سو ارتباط هنرمند با مخاطب اصلی خود قطع میشود و از سوی دیگر، موسیقی به کالایی برای قشر محدود پردرآمد تبدیل میگردد. این روند در بلندمدت میتواند به حاشیهنشینی موسیقی زنده و هنرهای اجرایی بینجامد. وقتی تنها معدودی توان خرید بلیت را داشته باشند، انگیزه هنرمندان برای تولید آثار جدید و برگزاری کنسرت نیز کاهش مییابد.
راهکارهای ممکن و آینده برگزاری کنسرت
- اولین و مهمترین راهکار، کاهش هزینههای دولتی است. کاهش اجاره سالنهای دولتی، حذف یا کاهش مالیات بر ارزش افزوده بلیتها و سادهسازی فرآیندهای اداری میتواند تأثیر مستقیمی بر قیمت نهایی بلیت داشته باشد.
- راهکار دوم، شفافسازی کامل هزینهها است. اگر دولت به راستی خواهان کنترل قیمتهاست، باید تمام هزینههای وارده به تهیهکننده را شفاف اعلام کند و از دریافت هزینههای پنهان خودداری نماید.
- راهکار سوم، حمایت ویژه از گروههای موسیقی سنتی و محلی است. در بسیاری از کشورها، این گونههای موسیقی مورد حمایت دولتی قرار میگیرند. اختصاص سالنهای دولتی با قیمتهای بسیار پایین یا رایگان به این گروهها میتواند به حیات موسیقی اصیل ایرانی کمک کند. در نهایت، ایجاد فضای رقابتی واقعی با راهاندازی سالنهای خصوصی کنسرت نیز میتواند در بلندمدت به تنظیم قیمتها کمک نماید.