آسیانیوز ایران؛ سرویس سیاسی:
در دنیای پیچیده نظامیگری امروز، که پیشرفت فناوریهای مرگبار هر روز مرزهای جدیدی میگشاید، اخلاق حرفهای به یکی از مباحث محوری در استراتژی نیروهای مسلح کشورها تبدیل شده است. این مسئله به ویژه برای کشورهایی که در مناطق بحرانی جهان قرار دارند، اهمیتی دوچندان مییابد. ارتش جمهوری اسلامی ایران، به عنوان یکی از نهادهای کلیدی در تأمین امنیت ملی و منطقهای، همواره بر جنبههای اخلاقی و انسانی در رویکرد نظامی خود تأکید کرده است. سخنان اخیر یکی از فرماندهان ارشد ارتش، بار دیگر این موضع را در کانون توجه قرار داده است. نوذر نعمتی، جانشین فرمانده نیروی زمینی ارتش، در اظهاراتی صریح و شفاف، خطمشی اخلاقی این نیرو را در به کارگیری فناوریهای نوین نظامی ترسیم کرد. او تأکید کرد که پیشرفت در فناوریهای نظامی نباید به قیمت نادیده گرفتن ارزشهای انسانی و اخلاقی تمام شود.
نعمتی با قاطعیت اعلام کرد: «ما در تلاشیم بر اساس اخلاق و ارزشهای جامعهمان پیش برویم. به هیچ عنوان دنبال سلاحهای کشتار جمعی نیستیم و به دنبال تخریب تأسیسات غیرنظامی نیستیم.» این جمله، چارچوب اصلی دکترین دفاعی ایران را در عصر فناوریهای پیشرفته مشخص میکند. این رویکرد، یک موضع صرفاً تبلیغاتی نیست، بلکه ریشه در آموزههای دینی و فرهنگی ایرانیاسلامی دارد که بر حفظ جان غیرنظامیان و پرهیز از ویرانیهای غیرضروری در جنگ تأکید میورزد. این اصول، بخشی از هویت حرفهای نیروهای مسلح ایران را تشکیل میدهد. جانشین فرمانده نیروی زمینی ارتش، در ادامه، فلسفه وجودی تقویت ارتش ایران را نه جنگافروزی، بلکه «جلوگیری از جنگ و بازدارندگی» توصیف کرد. این بیان، همسو با استراتژی دفاعی مبتنی بر انزجار و بازدارندگی است که هدف نهایی آن حفظ صلح و ثبات است. او همچنین با محتمل دانستن «تلفات خارج از انتظار» در هر درگیری احتمالی، خاطرنشان ساخت که حتی در چنین شرایطی، اخلاق حرفهای اجازه توسل به سلاحهای غیرانسانی یا اهداف غیرنظامی را نمیدهد. این موضع، سطحی از مسئولیتپذیری را نشان میدهد که در گفتار فرماندهان نظامی جهان کمتر دیده میشود. این اظهارات در شرایطی مطرح میشود که فضای منطقه غرب آسیا شاهد تنشهای متعدد و رقابت تسلیحاتی است. تحلیل این بیانات و پیامدهای آن برای امنیت ملی و تصویر بینالمللی ایران، نیازمند واکاوی عمیقتری است.
تحلیل گفتمان اخلاقمحور در دکترین نظامی ایران
تأکید مکرر فرماندهان ارشد ایران بر «اخلاق حرفهای» و «ارزشهای جامعه» به عنوان چارچوب اقدامات نظامی، نشان از یک گفتمان سازنده و متمایز در دکترین دفاعی کشور دارد. این گفتمان، قدرت نظامی را نه هدفی برای خود، بلکه ابزاری در خدمت اهداف والاتر امنیت، صلح و حفظ کرامت انسانی میداند.
ریشههای این نگاه را میتوان در دو حوزه جستجو کرد: اول، آموزههای دینی که بر عدالت، دفاع مشروع، پرهیز از تجاوز و رعایت حقوق غیرنظامیان (حتی در جنگ) تأکید دارد.
دوم، تجربه تاریخی ۸ سال جنگ ایران - عراق که در آن، اگرچه ایران آماج حملات گسترده به شهرها و استفاده از سلاحهای شیمیایی قرار گرفت، اما خود از توسل به چنین روشهایی علیه غیرنظامیان عراقی خودداری کرد. تبلور این گفتمان در عصر فناوریهای نوظهور (مانند هوش مصنوعی، سایبر و پهپادها) اهمیت ویژهای مییابد. اعلام اینکه پیشرفت در این فناوریها مغایر با اصول اخلاقی نخواهد بود، تلاشی است برای تعریف یک «مرز سرخ» مشخص در رقابت نظامی آینده و ارائه یک الگوی جایگزین از قدرتمندی مسئولانه.
مفهوم بازدارندگی اخلاقی و تفاوت با بازدارندگی محض
نعمتی هدف از تقویت ارتش را «جلوگیری از جنگ و بازدارندگی» عنوان کرد. این بیان، کلید فهم استراتژی دفاعی ایران است. بازدارندگی در اینجا تنها مبتنی بر نمایش قدرت تخریب (مانند قدرت موشکی) نیست، بلکه دارای یک بعد هنجاری و مشروعیتبخش نیز هست. بازدارندگی محض میگوید: «به ما حمله نکنید، زیرا هزینه گزافی برای شما خواهد داشت.» اما بازدارندگی اخلاقی که ایران از آن سخن میگوید، این پیام را نیز اضافه میکند: «ما آغازگر جنگ نیستیم و در صورت اجبار به پاسخ، مرزهای اخلاقی مشخصی را رعایت خواهیم کرد.» این رویکرد، ضمن افزایش هزینه برای متجاوز، سعی دارد تصویر ایران را به عنوان یک قدرت مسئول و قابل پیشبینی تثبیت کند. این استراتژی هوشمندانه، میتواند در صحنه دیپلماسی عمومی و جلب حمایت افکار جهانی مؤثر واقع شود. این موضوع به ویژه در مقابل گفتمان کشورهایی که ایران را تهدیدی بیقاعده و غیرمسئول جلوه میدهند، اهمیت مییابد. تأکید بر عدم هدفگیری تأسیسات غیرنظامی، نمونه عینی این تمایز است.
نفی سلاح کشتار جمعی؛ ثبات در موضع یا تاکتیک دیپلماتیک؟
انکار پیگیری سلاحهای کشتار جمعی (شیمیایی، میکروبی، هستهای) توسط یک فرمانده نظامی، بیانیهای قوی و قابل تأمل است. ایران همواره عضویت در پیمانهای منع گسترش این سلاحها (مانند NPT و CWC) را داشته و استفاده از آنها را حرام دانسته است. این اعلام مجدد در سطح فرماندهی عملیاتی ارتش، چند پیام دارد:
- اولاً، نشان میدهد این موضع یک تصمیم استراتژیک ثابت و نهادینهشده در تمام سطوح فرماندهی نیروهای مسلح است، نه صرفاً یک ادعای دیپلماتیک.
- ثانیاً، این موضع را به حوزه فناوریهای نوظهور نیز تعمیم میدهد؛ یعنی حتی اگر امکان ساخت گونههای جدیدی از سلاحهای غیرانسانی با فناوریهای جدید فراهم شود، ایران به دنبال آن نخواهد رفت.
- ثالثاً، این بیان یک پیام اطمینانبخش منطقهای است. کشورهای همسایه که نگران امنیت خود هستند، با شنیدن این سخنان از زبان یک فرمانده نظامی (و نه فقط یک دیپلمات)، ممکن است سطحی از اطمینان خاطر نسبت به نیت دفاعی ایران کسب کنند. البته، تأثیر این پیام به اقدامات عملی و شفافیت آتی نیز وابسته است.
تأثیر این گفتمان بر تربیت و روحیه نیروهای مسلح
تأکید بر اخلاق حرفهای در سطح بالای فرماندهی، تنها یک پیام بیرونی نیست، بلکه تأثیر عمیقی بر فرهنگ سازمانی، تربیت و روحیه پرسنل نیروهای مسلح دارد. هنگامی که یک سرباز یا افسر باور داشته باشد که مأموریت او نه تنها دفاع از میهن، بلکه دفاع از ارزشهای انسانی است، احساس مسئولیت و غرور حرفهای او تقویت میشود. این نگاه میتواند به افزایش انضباط، پرهیز از رفتارهای خارج از چارچوب در میدان نبرد و حفظ آرامش روانی نیروها پس از درگیریها کمک کند. تاریخ نظامی جهان نشان داده است نیروهایی که به یک چارچوب اخلاقی متعهد هستند، از تابآوری و انسجام بیشتری برخوردارند. همچنین، این گفتمان برای جذب نیروهای مستعد و باانگیزه نیز مؤثر است. جوانانی که ممکن است صرفاً با انگیزههای مادی یا خشونتطلبی جذب نیروهای نظامی در دیگر نقاط جهان شوند، در ایران میتوانند با انگیزههای والاتر «خدمت اخلاقمحور» تشویق به حضور در ارتش شوند.
چالشهای عملیاتی و انتقادات احتمالی
با وجود وضوح این گفتمان، همواره چالشها و انتقاداتی در اجرا و تفسیر آن وجود خواهد داشت.
-
چالش اول
تعریف عملیاتی است. در یک درگیری واقعی و پیچیده، مرز دقیق «تأسیسات غیرنظامی» و «نظامی» گاهی محو میشود. زیرساختهای دوگانه (مثل پلی که هم برای غیرنظامیان و هم برای لجستیک نظامی استفاده میشود) چگونه باید تعریف شوند؟
-
چالش دوم
مسئله تناسب پاسخ است. اگر دشمن مرزهای اخلاقی را زیر پا بگذارد و به تأسیسات غیرنظامی یا غیرانسانی حمله کند، آیا ایران در چارچوب بازدارندگی خود مجاز به پاسخ متقابل مشابه خواهد بود؟ یا باید سطحی از خودنگهداری اخلاقی را حتی در آن شرایط حفظ کند؟ این یک معضل اخلاقی-استراتژیک پیچیده است.
انتقاد احتمالی از سوی مخالفان این خواهد بود که این ادعاها صرفاً دیپلماسی تبلیغاتی است و در عمل ممکن است نقض شود. رد این انتقاد تنها از طریق شفافیت، ارائه گزارش از عملکرد در درگیریهای گذشته و پاسخگویی در قبال هرگونه ادعای تخلف ممکن است. همچنین، تشکیل نهادهای داخلی نظارتی قوی بر رعایت حقوق بشردوستانه در نیروهای مسلح میتواند به اعتبار این گفتمان بیفزاید.