جمعه / ۲۱ آذر ۱۴۰۴ / ۰۲:۲۴
کد خبر: 35084
گزارشگر: 548
۶۳
۰
۰
۱
افشای شبه‌علم قرن بیستمی!

ماجرای انرژی زیستی، ابرخوراک و دستگاه جعلی بوویس!

ماجرای انرژی زیستی، ابرخوراک و دستگاه جعلی بوویس!
مروجان شبه‌علم، ادعای عجیبی را درباره «انرژی زیستی» خوراکی‌ها و «ابرخوراک»ها مطرح کرده‌اند. آنان می‌گویند مصرف مواد غذایی با انرژی زیستی بالاتر از بدن انسان، موجب درمان بیماری‌ها و بهبود سلامتی می‌شود. این ادعاها به «مقیاس بوویس» — یک روش اندازه‌گیری صدساله و کاملاً غیرعلمی — متکی است که در آن، با حرکت یک پاندول روی چارت، عددی ذهنی به عنوان «میزان انرژی» استخراج می‌شود. این روش فاقد کوچک‌ترین پایه و واحد علمی است. «آندره بوویس» بنیانگذار این ایده، از چهره‌های جنبش شبه‌علمی «رادیستزیا» بود که معتقد به اندازه‌گیری «تابش‌های نامرئی» اشیا با ابزارهایی مانند پاندول است. کارشناسان، این ادعاها را فاقد اعتبار و گمراه‌کننده می‌دانند.

آسیانیوز ایران؛ سرویس سلامت و زیبایی:

در دنیای امروز که علم با سرعت سرسام‌آوری پیشرفت می‌کند، موجی از ادعاهای غیرعلمی و شبه‌علمی نیز در حال گسترش است. این ادعاها، اغلب با استفاده از اصطلاحات پیچیده و نام‌آور کردن به چهره‌های تاریخی، سعی در فریب افکار عمومی دارند. یکی از این ادعاهای عجیب که اخیراً توسط برخی مروجان طب جایگزین و انرژی‌درمانی مطرح شده، مربوط به مفهوم «انرژی زیستی» در خوراکی‌هاست. آنان مدعی هستند هر ماده غذایی دارای سطحی از «انرژی زیستی» است و مصرف خوراکی‌هایی با انرژی بالاتر از انرژی بدن انسان — که آن را «ابرخوراک» می‌نامند — می‌تواند به بهبود حال افراد بینجامد. این ایده به فردی به نام «آندره بوویس» نسبت داده می‌شود که حدود یک قرن پیش زندگی می‌کرد. ادعا می‌شود وی دستگاهی اختراع کرده که قادر به اندازه‌گیری این «انرژی زیستی» مرموز است. اما حقیقت این است که نظریات بوویس و دستگاه ادعایی او، نمونه‌ای کلاسیک از شبه‌علم هستند. شبه‌علم به مجموعه‌ای از باورها یا روش‌ها گفته می‌شود که با پوشش علمی و استفاده از اصطلاحات فریبنده، خود را شبیه علم معرفی می‌کنند، اما فاقد روش‌شناسی صحیح، آزمون‌پذیری و پایه‌های تجربی معتبر هستند. «مقیاس بوویس» دقیقاً در این دسته جای می‌گیرد.

این مقیاس توسط طرفداران جنبش شبه‌علمی «رادیستزیا» (Radiesthesia) یا «گمانه‌زنی» توسعه یافته است. پیروان این جنبش بر این باورند که همه اشیا و موجودات زنده، نوعی «تابش زیستی» یا «انرژی حیاتی» نامرئی از خود ساطع می‌کنند که می‌توان آن را با ابزارهای خاصی اندازه گرفت. روش اندازه‌گیری در مقیاس بوویس، به خودی خود نشان‌دهنده غیرعلمی بودن آن است. این کار با استفاده از یک پاندول که روی یک چارت کاغذی حاوی اعداد و کلمات مبهم نگه داشته می‌شود، انجام می‌گیرد! حرکت پاندول — که کاملاً تحت تأثیر حرکت ناخودآگاه دست فرد است — به عنوان شاخص «انرژی» تفسیر می‌شود. این مقیاس فاقد کوچک‌ترین واحد اندازه‌گیری استاندارد فیزیکی است و بر پایه اصطلاحات کاملاً مبهم و تعریف‌نشده‌ای بنا شده است. چنین روش‌هایی به راحتی می‌توانند مورد سوءاستفاده قرار گیرند و با ایجاد امیدهای واهی، سلامت و اقتصاد مردم را به خطر بیندازند. در ادامه، به تحلیل ریشه‌های تاریخی این شبه‌علم، مکانیسم فریب در آن، خطرات ناشی از گسترش چنین باورهایی و نحوه تشخیص علم از شبه‌علم می‌پردازیم.

ریشه‌یابی تاریخی؛ از رادیستزیا تا بوویس

مفهوم «انرژی زیستی» یا «انرژی حیاتی» نامرئی، ریشه در باورهای کهن و عرفان‌های شرقی دارد، اما در قالب شبه‌علم مدرن، اولین بار به طور سیستماتیک توسط جنبش «رادیستزیا» در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم در اروپا مطرح شد. پیروان این جنبش ادعا می‌کردند برخی افراد حساس می‌توانند با ابزارهایی مانند چنگک‌های فلزی (برای یافتن آب) یا پاندول، این تابش‌های نامرئی را ردیابی و اندازه‌گیری کنند. آندره بوویس (André Bovis)، یک محقق آماتور فرانسوی در دهه‌های ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ بود که در چارچوب همین جنبش فعالیت می‌کرد. او ادعا کرد دستگاهی ساخته — که در واقع همان پاندول و چارت بود — و می‌تواند سطح «انرژی حیاتی» یا «شدت حیات» در مواد غذایی و حتی بدن انسان را اندازه بگیرد. او عددی به نام «واحد بوویس» را معرفی کرد که فاقد کوچک‌ترین تعریف فیزیکی یا روش اندازه‌گیری عینی بود. این ایده‌ها در زمان خود نیز توسط جامعه علمی کاملاً رد شدند، اما به دلیل سادگی و جذابیت شهودی، در میان برخی محافل غیرعلمی زنده ماندند و امروزه با ظاهری جدید و اصطلاحات جذاب‌تر (مانند «ابرخوراک») احیا شده‌اند.

تشریح مکانیسم فریب در «مقیاس بوویس» و اندازه‌گیری پاندولی

مهم‌ترین ابزار در این شبه‌علم، پاندول است. فرد، پاندولی را روی یک چارت کاغذی حاوی اعداد (معمولاً از ۰ تا ۲۰۰۰۰ واحد بوویس!) نگه می‌دارد و سؤالی می‌پرسد (مثلاً: انرژی این سیب چقدر است؟). حرکت نوسانی یا چرخشی پاندول — که ناشی از انقباضات عضلانی غیرارادی و کاملاً تحت تأثیر انتظارات و تلقین فرد است — به عنوان پاسخی از جهان «انرژی‌ها» تفسیر می‌شود. این پدیده، یک خطای شناختی آشکار است و به «اثر ایدئوموتور» مشهور می‌شود. در این اثر، افکار و باورهای ناخودآگاه فرد، به طور مستقیم باعث حرکت عضلات می‌شود، بدون آنکه فرد آگاهانه قصد انجام آن حرکت را داشته باشد. بنابراین، عدد به دست آمده، هیچ ارتباطی با شیء مورد آزمایش ندارد و تنها بازتاب ذهنیت خود فرد است. استفاده از چارت‌های پیچیده و اعداد بزرگ (مثلاً ادعای انرژی ۸۵۰۰ واحد برای عسل خالص) نیز برای ایجاد حس دقت و علمی بودن طراحی شده‌اند. این در حالی است که هیچ استاندارد کالیبراسیونی برای دستگاه وجود ندارد و نتایج دو آزمایشگر مختلف روی یک شیء واحد، می‌تواند کاملاً متفاوت باشد.

نقد مفهوم مبهم «انرژی زیستی» و «ابرخوراک»

در فیزیک، «انرژی» کمیتی کاملاً تعریف‌شده با واحدهای اندازه‌گیری استاندارد (ژول، کالری و...) است. انرژی غذایی که ما مصرف می‌کنیم، به شکل انرژی شیمیایی در پیوندهای مولکول‌ها ذخیره شده و در بدن طی فرآیندهای بیوشیمیایی کاملاً شناخته‌شده (مانند چرخه کربس) به انرژی قابل استفاده (ATP) تبدیل می‌شود. اما اصطلاح «انرژی زیستی» که مروجان شبه‌علم از آن صحبت می‌کنند، هیچ تعریف عملیاتی، قابل اندازه‌گیری یا مرتبط با مکانیسم‌های شناخته‌شده زیست‌شناسی ندارد. این یک اصطلاح مبهم و جادویی است که برای پوشش دادن نادانی یا فریب استفاده می‌شود. ادعای «ابرخوراک» (خوراکی با انرژی زیستی بالاتر از بدن) نیز از همین جنس است. بدن انسان یک سیستم پیچیده بیوشیمیایی است که مواد مغذی را تجزیه و جذب می‌کند. مفهوم «انتقال انرژی مرغوب‌تر از غذا به بدن» از طریق مکانیسم نامعلوم، با تمام دانش پایه تغذیه و متابولیسم در تضاد است. سلامت بدن به ترکیب متعادل درشت‌مغذی‌ها و ریز مغذی‌ها وابسته است، نه به یک «انرژی» کیفی و نامرئی.

خطرات اجتماعی و سلامتی گسترش چنین باورهایی

گسترش این شبه‌علم‌ها می‌تواند پیامدهای ملموس و خطرناکی داشته باشد:

  • تأخیر در درمان

    ممکن است افراد بیمار را به جای مراجعه به پزشک و درمان مبتنی بر شواهد، به سمت مصرف «ابرخوراک»‌ها یا روش‌های انرژی‌درمانی سوق دهد و زمان طلایی درمان را از بین ببرد.
  • کلاهبرداری مالی

    فروش مواد غذایی خاص، دستگاه‌های ساختگی اندازه‌گیری انرژی، دوره‌های آموزشی گران‌قیمت و... بر پایه این ادعاها رونق می‌گیرد و مردم را از نظر اقتصادی استثمار می‌کند.
  • ترویج تفکر ضدعلم

    اعتماد عمومی به علم و روش علمی را تضعیف می‌کند و زمینه را برای پذیرش انواع دیگر شبه‌علم، نظریه‌های توطئه و خرافات فراهم می‌آورد.
  • ایجاد اضطراب غذایی

    مردم را درباره انتخاب غذای روزانه خود دچار سردرگمی و اضطراب بی‌جا می‌کند و ممکن است آنان را از مصرف مواد غذایی مفید و معمولی به دلیل «انرژی پایین»! بازدارد.

راه‌های تشخیص و مقابله با شبه‌علم

برای تشخیص شبه‌علم از علم واقعی، باید به چند نشانه کلیدی توجه کرد:

استفاده از اصطلاحات مبهم و تعریف‌نشده: مانند «انرژی زیستی»، «ارتعاشات»، «پاک‌سازی میدان انرژی».

  1. ادعاهای گسترده بدون شواهد

    ادعای درمان همه بیماری‌ها با یک روش ساده.
  2. تکیه بر شهود، احساسات و تجربیات شخصی

    به جای ارائه داده‌های عینی و قابل تکرار.
  3. رد شدن توسط جامعه علمی اصلی

    و قرار داشتن در حاشیه علم.
  4. تکیه بر مراجع قدیمی و منسوخ

    مانند اشاره به نظریات صدساله‌ای که هرگز تأیید نشدند (مانند بوویس).
  5. دشمنی با علم مرسوم

    ادعای توطئه برای پنهان کردن «حقیقت».

مقابله با این پدیده نیازمند ترویج سواد علمی از سنین پایه، تشویق روحیه نقدپذیری و پرسشگری، و روشنگری مستمر توسط دانشمندان و رسانه‌های معتبر است. باید به مردم آموخت که علم، یک فرآیند خوداصلاح‌گر است که بر پایه شواهد، آزمایش و تکرارپذیری بنا شده، نه بر پایه ادعاهای جذاب و کهنه.

https://www.asianewsiran.com/u/hZC
اخبار مرتبط
ادعای افزایش صدبرابری عملکرد مغز با مصرف ترکیبی از قارچ روانگردان، قارچ یال شیر و نیاسین، که تحت عنوان «پروتکل استمتس» در فضای مجازی تبلیغ می‌شود، کاملاً نادرست و فاقد اعتبار علمی اعلام شده است. این ادعا که توسط پزشکی عمومی به نام سنا مخلصی مطرح و حتی به داوطلبان کنکور توصیه شده، بر اساس شبه‌علم بوده و مطالعات معتبر، اثربخشی چنین ترکیبی را تأیید نکرده‌اند. متخصصان هشدار می‌دهند مصرف این مواد نه تنها تأثیر معجزه‌آسایی ندارد، بلکه می‌تواند عوارض جدی مانند اضطراب، بی‌خوابی و حتی تشدید اختلالات روانی را به همراه داشته باشد.
سازمان نظام پزشکی کشور درباره تأسیس دانشگاهی جعلی در ارمنستان با ادعای آموزش طب اسلامی هشدار داد. این مرکز بدون مجوز رسمی و اعتبار علمی، مبالغ سنگینی از دانشجویان دریافت می‌کند. معاون اجتماعی سازمان نظام پزشکی، دادن تریبون به افراد بی‌صلاحیت در رسانه ملی را یکی از عوامل گسترش شبه‌علم دانست. او بر لزوم برخورد قضایی با عاملان چنین مراکزی تأکید کرد. این اقدام نه تنها سلامت مردم را تهدید می‌کند، بلکه موجب تخریب جایگاه علمی طب ایرانی و اسلامی می‌شود.
ویدیویی در شبکه‌های اجتماعی نمک تصفیه‌شده را "سمی" معرفی کرده است. این ادعاها که توسط صفحه‌ای با ادعای "درمان تیروئید با قدرت ذهن" منتشر شده، کاملاً نادرست است. کارشناسان تأکید می‌کنند نمک یددار برای پیشگیری از بیماری‌های تیروئید ضروری است.
مراسم رونمایی از سنگی به نام «تی‌ای هیرکان» در گرگان با ادعای بزرگترین شهاب‌سنگ جهان، با واکنش تند جامعه علمی روبرو شده است. این مراسم با حضور مدیران استانداری گلستان، هلال احمر و شورای شهر برگزار شد در حالی که کارشناسان تأکید می‌کنند این سنگ نه تنها بزرگترین شهاب‌سنگ جهان نیست، بلکه اساساً شهاب‌سنگ بودن آن نیز تأیید نشده است. محمود خراسانی، مدعی کشف این سنگ، ادعاهای غیرعلمی متعددی از جمله وجود غلظت ۷۹۰۰ ppm آمینو اسید در آن مطرح کرده که با استانداردهای علمی جهانی در تناقض است.
ادعای شبه‌علمی "موشک بدون سوخت" ایرانی که در شبکه‌های اجتماعی دست‌به‌دست می‌شود، توسط کارشناسان رد شد. این ویدیوها مربوط به انیمیشن‌های مفهومی EmDrive هستند. تحلیل دقیق ویدیوی پرتاب موشک ذوالجناح نشان می‌دهد که این موشک پس از صعود دچار "ناپایداری احتراق" شده و رد دود منقطع و سقوط نهایی آن، نشان‌دهنده یک نقص فنی معمول است، نه یک فناوری انقلابی. این گزارش به بررسی علمی این ادعاها و تحلیل واقعیت‌های فنی پرتاب موشک ایرانی می‌پردازد.
دعانویسی در اصطلاح عامه در واقع بیان کردن یا نوشتن جملاتیست که خیر و برکت به همراه دارد، اما در این مقاله، به دعانویسی که همراه با جادو و سحر است اشاره داریم. دعا نویسان که به اصطلاح زبان عامیانه به آن ها (رمال) هم گفته می شود، برای سحر و جادو کردن افراد یا حتی برای باطل کردن سِحر از مقوله ای به نام دعا نویسی استفاده می کنند. یک روحانی بلندپایه در تهران از یک «فاجعه» خبر می‌دهد: تغییر پرسش‌های مذهبی مردم از مسائل اعتقادی به سوالات درباره طلسم و جادو. این تغییر عمیق در نگرش جامعه، زنگ خطری است برای بنیان‌های فکری یک ملت که نیاز به واکاوی ریشه‌ای دارد.
یک نظریه شگفت‌انگیز و منسوخ ادعا می‌کند که جهان ما برعکس آن چیزی است که می‌بینیم؛ ما نه روی سطح بیرونی، بلکه درون یک گوی غول‌پیکر زندگی می‌کنیم و خورشید در مرکز این گوی می‌چرخد. اما آیا این ادعای عجیب پایه علمی دارد؟ پوریا زرشناس با یک بررسی عمیق و علمی، این نظریه را در برابر شواهد انکارناپذیر واقعیت می‌سنجد و پاسخ نهایی را ارائه می‌دهد.
آسیانیوز ایران هیچگونه مسولیتی در قبال نظرات کاربران ندارد.
تعداد کاراکتر باقیمانده: 1000
نظر خود را وارد کنید