آسیانیوز ایران؛ سرویس سیاسی:
در دنیای سیاست و امنیت بینالملل، گاه گزارشی منتشر میشود که میتواند تمام معادلات پیشین را زیر سؤال ببرد. گزارش جدید رسانه آمریکایی «المانیتور» که توسط تایمز آو اسرائیل نیز منتشر شده، دقیقاً چنین ادعایی را مطرح کرده است. این گزارش بر اساس گفتههای منابع آگاه اسرائیلی مدعی شده که برخلاف برداشت اولیه پس از جنگ ۱۲ روزه خرداد ۱۴۰۰ بین ایران و اسرائیل، برنامه موشکی ایران آسیب جدی ندیده است. این ادعا در حالی مطرح میشود که در همان روزهای پس از جنگ، تحلیلهای اولیه حاکی از وارد آمدن ضربات قابل توجهی به توان موشکی ایران بود. المانیتور میگوید برآوردهای جدید اطلاعاتی نشان میدهد ایران در حال حاضر حدود دو هزار موشک بالستیک سنگین در اختیار دارد؛ رقمی که تقریباً با تعداد موشکهای این کشور در آستانه آغاز جنگ تفاوتی ندارد. این خبر اگر درست باشد، پیامدهای مهمی برای توازن قدرت در منطقه و استراتژیهای امنیتی بازیگران مختلف دارد.
جنگ ۱۲ روزه خرداد 1404، یکی از شدیدترین درگیریهای مستقیم ایران و اسرائیل در سالهای اخیر بود. در جریان این نبرد، هدفهای متعددی از جمله برخی تاسیسات مرتبط با برنامه موشکی ایران مورد حمله قرار گرفتند و در همان زمان، رسانههای نزدیک به اسرائیل از «آسیب جدی» به این برنامه سخن میگفتند. اما حالا به نظر میرسد روایت اولیه در حال تغییر است. منابع اسرائیلی نقل شده در این گزارش اعتراف میکنند که «برداشت اولیه دقیق نبوده» و ایران با سرعت قابل توجهی توانسته است آسیبهای احتمالی را جبران کند یا اینکه اساساً آن حملهها آنچنان که تصور میشد مؤثر نبودهاند. این تغییر تحلیل میتواند انگیزهای برای اقدامات تازه باشد. المانیتور در ادامه گزارش خود به این نکته اشاره میکند که این ارزیابی جدید ممکن است محرکی برای یک کارزار تازه اسرائیل باشد تا آمریکا را متقاعد کند که برای مهار برنامه موشکی ایران، نیاز به اقدام مستقیم و تهاجمیتری است. ادعای وجود ۲۰۰۰ موشک بالستیک سنگین، ایران را در جایگاه یکی از بزرگترین دارندگان این نوع تسلیحات در منطقه قرار میدهد. موشکهای بالستیک با قابلیت حمل کلاهکهای متعارف (و بالقوه غیرمتعارف)، ستون فقرات استراتژی بازدارندگی ایران محسوب میشوند. این گزارش در شرایطی منتشر میشود که تنشهای منطقهای در اوج خود قرار دارد و هرگونه تحلیل جدید درباره توازن قوا میتواند بر تصمیمگیریهای کلان تأثیر بگذارد. پرسش اصلی این است: آیا این گزارش تصویری واقعی ارائه میدهد یا بخشی از یک جنگ روانی و تبلیغاتی گستردهتر است؟
تحلیل اعتبار گزارش و انگیزههای انتشار
اطلاعات از «منابع آگاه اسرائیلی» نقل شده که معمولاً به مقامات اطلاعاتی یا امنیتی ارشد اشاره دارد. این موضوع میتواند نشاندهنده نشت عمدی اطلاعات برای اهداف سیاسی خاص باشد. تایمز آو اسرائیل نیز رسانهای با ارتباطات قوی در جامعه اطلاعاتی اسرائیل است. انتشار چنین گزارشی در شرایط کنونی تنشهای منطقهای میتواند چند هدف داشته باشد: افزایش فشار بر دولت آمریکا برای موضعگیری سختتر، ایجاد جنگ روانی علیه ایران با نشان دادن مقاومت برنامه موشکی آن، یا آمادهسازی افکار عمومی برای اقدامات نظامی احتمالی آینده. انتخاب این رسانه آمریکایی که خوانندگانش اغلب سیاستمداران و تحلیلگران سطح بالا هستند، نشان میدهد هدف اصلی، تاثیرگذاری بر حلقههای تصمیمگیری در واشنگتن است، نه تنها افکار عمومی.
ارزیابی ادعای فنی: ۲۰۰۰ موشک بالستیک سنگین
تعریف «موشک بالستیک سنگین»
معمولاً به موشکهایی با برد متوسط و بلند (بالای ۱۰۰۰ کیلومتر) و توانایی حمل کلاهکهای سنگین اطلاق میشود. در زرادخانه ایران، موشکهایی مانند شهاب و قدر در این رده قرار میگیرند.
قابلیت بقا و پنهانکاری
ادعای عدم آسیبپذیری این زرادخانه پس از حملات، میتواند نشاندهنده موفقیت ایران در پراکندهسازی، پنهانسازی و ساخت تاسیسات زیرزمینی و مستحکم باشد. این استراتژی که سالها دنبال شده، ظاهراً نتایج خود را نشان داده است.
نرخ تولید و جایگزینی
حتی اگر برخی موشکها یا تاسیسات آسیب دیده باشند، رقم ۲۰۰۰ موشک نشان میدهد ایران یا ذخیره استراتژیک بالایی داشته و یا توان تولید و جایگزینی بسیار سریعی دارد که میتواند خسارات را در مدت کوتاهی جبران کند.
پیامدهای امنیتی و استراتژیک برای منطقه
این گزارش عملاً تأیید میکند که بازدارندگی موشکی ایران همچنان پابرجاست. این موضوع هرگونه محاسبه برای یک حمله گسترده علیه ایران را پیچیدهتر و پرهزینهتر میکند، زیرا پاسخ احتمالی ایران میتواند ویرانگر باشد. کشورهایی مانند عربستان سعودی و امارات که خود هدف این موشکها میتوانند باشند، از چنین گزارشی نگران خواهند شد. این ممکن است آنها را به سمت تنشزدایی با ایران سوق دهد یا برعکس، برای دریافت تضمینهای امنیتی بیشتر به سمت آمریکا و اسرائیل بکشاند. تأکید بر قدرت موشکی ایران میتواند بهانهای برای اسرائیل و برخی کشورهای عربی برای تقویت بیشتر دفاع موشکی خود (مانند گنبد آهنین و سامانههای پاتریوت) و حتی توسعه بیشتر توان تهاجمی باشد.
گزینههای پیش روی اسرائیل و آمریکا
این گزارش میتواند بخشی از یک کارزار برای متقاعد کردن واشنگتن باشد که دیپلماسی و تحریمها در مهار برنامه موشکی ایران شکست خورده و زمان اقدام سختتر فرارسیده است. اسرائیل ممکن است خواهان حملات سایبری گستردهتر، عملیات ویژه یا حتی حملات هوایی محدود با مشارکت یا چراغ سبز آمریکا باشد. اگر حمله گسترده بسیار پرهزینه باشد، اسرائیل ممکن است به ترور دانشمندان، خرابکاریهای صنعتی و حملات سایبری پیچیدهتر روی آورد. اما گزارش حاضر نشان میدهد اثرگذاری این اقدامات در گذشته نیز محدود بوده است. یک گزینه غیرمحبوب اما ممکن، پذیرش این واقعیت است که ایران به یک قدرت موشکی تثبیتشده تبدیل شده و باید به جای حذف فیزیکی (که بسیار دشوار است)، بر روی استراتژی مهار و دفاع و بازدارندگی متقابل متمرکز شد.
واکنش احتمالی ایران و سناریوهای آینده
احتمالا مقامات ایرانی یا این گزارش را بخشی از جنگ روانی خوانده و آن را رد میکنند، یا با سکوت محتاطانه، ضمن رد نکردن آمار، بر حق ذاتی خود برای داشتن توان دفاعی تأکید خواهند کرد. ممکن است از آن به عنوان دلیلی بر موفقیتهای صنعت دفاعی در شرایط تحریم استفاده شود. ایران به احتمال زیاد، سیستمهای دفاع هوایی و پدافندی خود را در اطراف سایتهای حساس تقویت کرده و برنامههای پراکندهسازی را شدت خواهد بخشید. همچنین ممکن است محدودیت دسترسی آژانس بینالمللی انرژی اتمی را افزایش دهد تا از اطلاعات دقیق جلوگیری کند. اگر اسرائیل و آمریکا بر اساس این ارزیابی جدید به اقدام تهاجمیتری دست بزنند، احتمال درگیری نظامی گستردهتر افزایش مییابد. ایران میتواند از طریق متحدان منطقهای خود (مانند حزبالله) یا حمله مستقیم به اهداف آمریکایی و اسرائیلی پاسخ دهد. اگر طرفها نتیجه بگیرند که هزینه حمله به ایران بسیار بالا است، ممکن است به یک تعادل بازدارندگی شکننده اما پایدار برسند؛ مشابه دوران جنگ سرد. در این حالت، تنشها ادامه دارد اما به جنگ تمامعیار منجر نمیشود.