سه شنبه / ۲۵ آذر ۱۴۰۴ / ۰۲:۲۵
کد خبر: 35231
گزارشگر: 548
۱۲۴
۰
۰
۱
به بهانه پخش مجدد از شبکه آی فیلم و جایگزینی با سریال آنام

نقد سریال «بیگانه‌ای با من است»

نقد سریال «بیگانه‌ای با من است»
سریال جدید «بیگانه‌ای با من است» از ۲۴ آذر، هر شب روی آنتن شبکه آی‌فیلم می‌رود. این مجموعه ۴۷ قسمتی، داستان زنی به نام «نسا» را روایت می‌کند که پس از یک تصادف مرگبار، هویت زن دیگری را می‌دزدد تا به زندگی ایده‌آل خود دست یابد. داستان در دو مقطع زمانی (۱۳۶۹ و زمان حال) و با دو کارگردان (احمد امینی و آرش معیریان) روایت می‌شود. شبنم قلی‌خانی، پژمان بازغی و پرویز پورحسینی از ستاره‌های اصلی این درام مهیج هستند. بر اساس نظرات کاربران، پایان فصل دوم سریال، مانند آثار اصغر فرهادی باز و مبهم است و همین موضوع، انتظار برای فصل سوم را افزایش داده است. این سریال جایگزین مجموعه «آنام» شده است.

آسیانیوز ایران؛ سرویس فرهنگی هنری:

تصور کنید در یک لحظه، سرنوشت شما برای همیشه تغییر کند. تنها یک تصمیم، یک انتخاب آنی میان راستی و دروغ، می‌تواند شما را از یک زندگی پررنج به اوج ثروت و قدرت برساند. اما آیا می‌توانید با رازی که در سینه دارید، سال‌ها آرامش داشته باشید؟ این، پرسش مرکزی سریال تازه‌وارد شبکه آی‌فیلم است. سریال «بیگانه‌ای با من است» از دوشنبه ۲۴ آذر ۱۴۰۴، هر شب مهمان خانه‌های ایرانیان می‌شود. این مجموعه، جایگزین سریال پربیننده «آنام» شده و قصد دارد با داستانی پیچیده و پرکشش، مخاطب را تا پایان با خود همراه کند. داستانی درباره جعل هویت، ثروت و رازی که دیر یا زود آشکار می‌شود.

در مرکز این قصه، شخصیت «نسا» قرار دارد؛ زنی که برای فرار از یک زندگی پر از خشونت و رسیدن به آرامش و رفاه، دست به کاری غیرقابل باور می‌زند. او با جعل هویت، خود را جای زنی دیگر می‌گذارد و زندگی‌ای کاملاً جدید را از آن خود می‌کند. اما آیا این نقاب تا ابد بر چهره او باقی می‌ماند؟ داستان در دو مقطع زمانی متفاوت روایت می‌شود. فصل اول به سال ۱۳۶۹ برمی‌گردد، جایی که ماجرای اصلی شکل می‌گیرد: یک سفر، یک تصادف مرگبار، و تصمیم لحظه‌ای نسا برای دزدیدن هویت «مینو»، زن جوانی که در همان حادثه جان باخته است. این شروع یک دروغ بزرگ است.

فصل دوم، مخاطب را به زمان حال می‌برد. جایی که نسا (با هویت جعلی مینو) تبدیل به یکی از بانفوذترین و ثروتمندترین زنان شهر شده است. اما سایه گذشته، هرگز کاملاً محو نمی‌شود. شخصیت‌های جدید وارد ماجرا می‌شوند و رازهای قدیمی، یکی پس از دیگری سر باز می‌کنند. این سریال با بازی چهره‌های سرشناسی مانند شبنم قلی‌خانی، پژمان بازغی و پرویز پورحسینی جلوه‌ای ستاره‌ای دارد. حضور بازیگرانی چون ونوس کانلی، ایوب آقاخانی و شیوا ابراهیمی نیز بر جذابیت‌های آن افزوده است. کارگردانی فصل اول را احمد امینی و فصل دوم را آرش معیریان بر عهده داشته‌اند. نکته جالب توجه، صحبت‌های کاربران در فضای مجازی درباره پایان این سریال ۴۷ قسمتی است. بسیاری معتقدند پایان فصل دوم، به سبک آثار اصغر فرهادی، باز و مبهم است و سرنوشت نهایی شخصیت‌ها به طور قطعی مشخص نمی‌شود. همین امر، بحث‌هایی درباره امکان ساخت فصل سوم را دامن زده است. «بیگانه‌ای با من است» تنها یک درام معمولی نیست؛ بلکه یک کاوش روان‌شناختی در مورد هویت، گناه و پیامدهای انتخاب‌های گذشته است. این سریال از مخاطب می‌خواهد خود را جای شخصیت‌ها بگذارد و از خود بپرسد: «اگر من در جایگاه نسا بودم، چه می‌کردم؟»

تحلیل پیرنگ و ساختار روایی دو زمانه

ساختار دو زمانه این سریال، یکی از نقطه‌های قوت و جذابیت اصلی آن است. فصل اول که در گذشته (۱۳۶۹) می‌گذرد، به عنوان «بنیان‌گذار بحران» عمل می‌کند. در این بخش، مخاطب شاهد تصمیم آنی و جسورانه نسا برای جعل هویت است. این تصمیم، موتور محرک کل داستان و منشأ تمام تعارضات بعدی است.

فصل دوم که در زمان حال روایت می‌شود، نقش «بازپرداخت و پیامد» را ایفا می‌کند. در این بخش، مخاطب نتیجه یک عمر زندگی بر بستر دروغ را می‌بیند. ثروت و قدرت نسا (با هویت مینو) نه به عنوان یک پیروزی، بلکه به عنوان قفسی طلایی نمایش داده می‌شود که او را در حبس دائمی ترس از کشف حقیقت نگه داشته است. این ساختار، به درام عمق روان‌شناختی می‌بخشد. تعویض کارگردان از احمد امینی در فصل اول به آرش معیریان در فصل دوم نیز می‌تواند هوشمندانه باشد. این تغییر ممکن است باعث ایجاد تفاوت در لحن و ریتم روایت دو دوره زمانی شود و به صورت ناخودآگاه، شکاف میان گذشته و حال را برای مخاطب ملموس‌تر کند. چالش اصلی این است که این دو فصل، علی‌رغم تفاوت در کارگردانی، انسجام دراماتیک خود را حفظ کنند.

شخصیت‌پردازی و نقش محوری «نسا/مینو»

شخصیت نسا/مینو، یک آنتاگونیست پیچیده و تا حدی تراژیک است. او در ابتدا قربانی شرایط است (فرار از همسر خشونت‌گر) و تصمیم او برای جعل هویت، اگرچه غیراخلاقی، اما تا حدی قابل درک و برآمده از غریزه بقاست. این امر باعث می‌شود مخاطب در مواجهه با او، احساسی دوگانه داشته باشد؛ هم محکومش کند و هم برایش دلسوزی. تحول این شخصیت در طول زمان، از یک زن آسیب‌دیده و درمانده به یک زن مقتدر و ثروتمند، اما همیشه در ترس، نشان‌دهنده بار سنگین رازی است که با خود حمل می‌کند. قدرت او ساختگی و بر پایه دروغ است و این، او را در موقعیتی شکننده قرار می‌دهد. بازی شبنم قلی‌خانی در نشان دادن این دوگانگی و اضطراب درونی، کلید باورپذیری کل داستان است. شخصیت‌های مکمل مانند نقش پژمان بازغی و پرویز پورحسینی نیز احتمالاً حول محور این راز و کشف آن شکل گرفته‌اند. آن‌ها ممکن است نماینده وجدان، عدالت یا تهدیدی برای افشای حقیقت باشند. تعامل نسا با این شخصیت‌ها، فشار درونی او را عینیت می‌بخشد و تنش داستان را بالا می‌برد.

درون‌مایه‌های اصلی: هویت، گناه و پیامدهای انتخاب

سریال عمیقاً به مسئله «هویت» می‌پردازد. آیا هویت ما چیزی ذاتی است یا می‌توان آن را ساخت و جعل کرد؟ نسا با ردای هویت مینو، ظاهراً تبدیل به فرد دیگری شده، اما آیا می‌تواند از گذشته خود، از ترس‌ها و خاطراتش هم بگریزد؟ سریال نشان می‌دهد که هویت جعلی مانند لباسی است که همیشه اندازه نیست و صاحبش را آزار می‌دهد. درون‌مایه «گناه و مکافات» نیز در سراسر داستان جاری است. تصمیم نسا یک گناه بزرگ (دروغ و سرقت هویت) است و کل زندگی بعدی او، نوعی مکافات طولانی مدت برای این عمل است. او ثروتمند است اما آرامش ندارد. قدرت دارد اما در اضطراب دائم به سر می‌برد. این، تفسیر مدرنی از مفهوم سنتی «کیفر» است. سریال همچنین درباره «انتخاب» و پیامدهای جبران‌ناپذیر آن صحبت می‌کند. یک انتخاب آنی در یک لحظه بحرانی، می‌تواند سرنوشت یک عمر را تعیین کند. داستان به مخاطب هشدار می‌دهد که برخی راه‌ها، اگرچه وسوسه‌انگیز، اما بن‌بست هستند و بازگشت از آنها بسیار دشوار یا غیرممکن است.

کارگردانی و فضاسازی؛ تفاوت دو فصل

احمد امینی، کارگردان فصل اول، احتمالاً بر ایجاد فضای باورپذیر دهه ۶۰، ساختن تعلیق در سکانس تصادف و تصمیم‌گیری سریع نسا، و ایجاد همذات‌پنداری اولیه مخاطب با او متمرکز بوده است. ریتم این فصل ممکن است سریع‌تر و پرحادثه‌تر باشد تا مخاطب را با خود همراه کند. آرش معیریان در فصل دوم، با نقل مکان به زمان حال، احتمالاً بر روان‌کاوی شخصیت‌ها، ایجاد تنش‌های دراماتیک ناشی از ترس از افشا، و بافت پیچیده روابط میان شخصیت‌های اصلی و جدید تأکید دارد. فضای این فصل ممکن است سنگین‌تر، پیچیده‌تر و مملو از دیالوگ‌های کنایه‌آمیز و نگاه‌های معنادار باشد. چالش بزرگ، ایجاد پیوندی قوی و منسجم بین این دو فضای متفاوت است. فلش‌بک‌ها یا ارجاعات به گذشته باید به گونه‌ای باشد که مخاطب همواره سنگینی انتخاب گذشته را بر شانه‌های شخصیت حاضر احساس کند. طراحی صحنه، لباس و موسیقی نیز باید این تفاوت زمانی را به خوبی نشان دهند.

بازخورد مخاطبان و آینده اثر؛ چرا پایان باز؟

نظرات کاربران درباره پایان باز و مبهم فصل دوم، قابل تأمل است. چنین پایانی می‌تواند عمدی و از روی نقشه باشد:

  1. اولاً، پایان باز مخاطب را وادار به تفکر و بحث می‌کند. این امر باعث می‌شود سریال مدت‌ها پس از پایان پخش، در اذهان باقی بماند و در فضای مجازی مورد تحلیل قرار گیرد.
  2. ثانیاً، این پایان، در را برای ساخت فصل سوم کاملاً باز می‌گذارد. با توجه به موفقیت سریال‌های چندفصله در جذب مخاطب دائمی، این می‌تواند یک تصمیم استراتژیک تولیدی باشد. سرنوشت نامشخص نسا و سایر شخصیت‌ها، انگیزه اصلی برای دنبال کردن فصل بعدی است.
  3. ثالثاً، پایان‌بندی باز، با طبیعت داستان نیز همخوانی دارد. زندگی بر بستر یک دروغ بزرگ، یک پایان بسته و رضایت‌بخش دارد. ابهام در پایان، می‌تواند بازتابی از ابهام و بی‌ثباتی زندگی خود نسا باشد. این رویکرد، سریال را از یک درام ساده تلویزیونی به اثری با تاثیر بالاتر تبدیل می‌کند که قصد دارد مخاطب را به چالش فکری بکشد.
https://www.asianewsiran.com/u/i1Z
اخبار مرتبط
مهران مدیری، کارگردان سرشناس طنز ایران، پس از سال‌ها با سریال جدیدی به نام «شش ماهه» به تلویزیون بازگشته است. این مجموعه ۱۷ قسمتی به زودی از شبکه سه سیما روی آنتن خواهد رفت. داستان سریال درباره جوانی است که پس از شنیدن پیش‌بینی پنج پزشک درباره تنها شش ماه باقی‌مانده از عمرش، تصمیم می‌گیرد اشتباهات گذشته را جبران کند، اما در این مسیر اتفاقات طنز و غیرمنتظره‌ای رخ می‌دهد. در پایان نیز رازی بزرگ فاش می‌شود. این سریال با بازی چهره‌های شناخته‌ای چون مهران مدیری، علیرضا خمسه، سید جواد رضویان، حسن محجوبی، سحر زکریا و نیما شعبان‌نژاد همراه است و بازگشت سحر زکریا به صداوسیما پس از سال‌ها، یکی از نکات جالب توجه آن محسوب می‌شود.
سریال «از یاد رفته» به کارگردانی برزو نیک‌نژاد، یکی از پرحاشیه‌ترین آثار اخیر شبکه نمایش خانگی است که نظرات موافق و مخالف بسیاری را برانگیخته است. این سریال با بازی درخشان فرهاد اصلانی و ساختار فنی حرفه‌ای، در عین حال به دلیل تکیه بر کلیشه‌های اجتماعی و ضعف در منطق روایی مورد انتقاد قرار گرفته است. تحلیل این اثر نشان می‌دهد «از یاد رفته» اگرچه در جذب مخاطب عام موفق و در پایان‌بندی منسجم عمل کرده، اما نتوانسته از دام دوگانه‌سازی ساده‌انگارانه ثروتمندان و فرودستان و شتاب‌زدگی در پیشبرد داستان فراتر رود.
سریال «هزار و یک شب» به کارگردانی مصطفی کیایی، پرهزینه‌ترین تولید تاریخ شبکه نمایش خانگی، پخش خود را از دهم آذر آغاز کرد. این مجموعه با اقتباسی مدرن از داستان کهن هزار و یک شب، روایتی دوپاره در جهان افسانه و واقعیت معاصر ارائه می‌دهد. در دنیای امروز، داستان حول محور خانواده‌ای با مشکلات مالی و دو دختر—یک خبرنگار و یک دانشجو—می‌چرخد که با معمای ناپدید شدن دختران جوان گره خورده است. این جهان، به صورت نمادین به دنیای اساطیری شهریار و شهرزاد پیوند می‌خورد. با بازی چهره‌هایی مانند پرویز پرستویی، سحر دولتشاهی، پدرام شریفی و حضور بازیگران سرشناس ترکی‌های، این سریال با استراتژی پخش بین‌المللی، آغازی محکم و امیدوارکننده داشته است.
فصل جدید سریال محبوب "کارآگاه علوی" پس از ۱۷ سال وقفه به زودی تولید می‌شود. احمد نجفی بار دیگر به نقش نمادین خود در این سریال پلیسی-معمایی بازمی‌گردد. این فصل جدید با کارگردانی سید جمال سید حاتمی و نویسندگی حسن هدایت وارد مرحله تولید شده است. پرویز امیری نیز تهیه‌کنندگی این پروژه را بر عهده دارد. فصل اول این مجموعه در سال ۱۳۷۵ با ۲۶ قسمت و فصل دوم در سال ۱۳۸۷ با ۱۰ قسمت از شبکه تلویزیون پخش شده بود که حالا پس از سال‌ها انتظار، فصل سوم آن در راه است.
مهران مدیری با پروژه جدید «مرد سه‌هزار چهره» پس از سال‌ها به تلویزیون بازمی‌گردد. این مجموعه که ادامه دو اثر موفق قبلی او «مرد هزار چهره» و «مرد دو هزار چهره» خواهد بود، طرح آن در مرکز سیمافیلم تأیید شده اما هنوز وارد فاز پیش‌تولید نشده است. همزمان با این خبر، فیلمبرداری سریال «شش‌ماهه» به پایان رسیده و احتمال پخش آن پیش از ماه رمضان مطرح شده است. همچنین فصل جدید برنامه «دورهمی» با ۴۰ قسمت آماده پخش است که به نظر می‌رسد با آغاز پخش «شش‌ماهه»، موانع حقوقی آن نیز برطرف خواهد شد. بر اساس شنیده‌ها، سیمافیلم قصد دارد شرایطی فراهم کند تا مدیری «مرد سه‌هزار چهره» را برای پخش در نوروز تولید کند.
سریال پلیسی "الگوریتم" به کارگردانی بیژن میرباقری و با بازی مهدی زمین‌پرداز، محسن قصابیان و پیام احمدی‌نیا، از امشب هر روز ساعت ۲۰:۳۰ از شبکه سه سیما پخش می‌شود.
آسیانیوز ایران هیچگونه مسولیتی در قبال نظرات کاربران ندارد.
تعداد کاراکتر باقیمانده: 1000
نظر خود را وارد کنید