نتایج جستجوی "نوروسایکولوژی"

آیا می‌توان در برابر ذهن ایستاد؟ l چرا «بهش فکر نکن» خطرناک‌ترین جمله جهان است؟

آیا می‌توان در برابر ذهن ایستاد؟ l چرا «بهش فکر نکن» خطرناک‌ترین جمله جهان است؟

۵ مهر ۱۴۰۴ ۱۷:۲۲

تحلیل های علمی نشان می‌دهد گفتن "بهش فکر نکن" نتیجه معکوس دارد. همان‌طور که نمی‌توانیم به قلبمان فرمان بدهیم «امروز تپش نداشته باش»، به ذهن خود هم نمی‌توانیم بگوییم «امروز فکر نکن». برای آزمایش کافی است همین حالا تلاش کنید به غذای ظهر یا به مشکلات سیاسی و اقتصادی آینده فکر نکنید. بعید است موفق شوید! راه حل واقعی: هدایت ذهن به جای سرکوب آن! کاظم عاشوری گیلده در این یادداشت به بررسی این موضوع می پردازد.

چرا نوشتن برنامه مفصل، به‌تنهایی تضمین کننده انجام شدن آن نیست؟

چرا نوشتن برنامه مفصل، به‌تنهایی تضمین کننده انجام شدن آن نیست؟

۳۱ شهریور ۱۴۰۴ ۲۰:۳۴

کشف شگفت‌انگیز نوروسایکولوژی: چرا نوشتن برنامه‌های دقیق اغلب نتیجه معکوس دارد؟ مطالعه جدید نشان می‌دهد مغز انسان نوشتن برنامه را با انجام کار اشتباه می‌گیرد! در این مقاله، کاظم عاشوری گیلده ۵ دلیل علمی و راهکارهای عملی برای اجرای واقعی اهداف را بررسی می‌کند.

چرا درست وقتی به تصمیم‌های مهم می‌رسیم خوابمان می‌گیرد؟

چرا درست وقتی به تصمیم‌های مهم می‌رسیم خوابمان می‌گیرد؟

۲۸ شهریور ۱۴۰۴ ۲۱:۴۵

لحظه‌ای که می‌خواهیم پشت میز بنشینیم و برای امتحان بخوانیم، یا زمانی که باید یک تصمیم سرنوشت‌ساز بگیریم، ناگهان موجی از خستگی بر سرمان می‌ریزد و چشمانمان سنگین می‌شود. گویی مغزمان دکمه‌ی «خواب» را درست همان لحظه فشار می‌دهد که باید بیشترین هوشیاری را داشته باشیم. چرا چنین اتفاقی می‌افتد؟ کاظم عاشوری گیلده، محقق و نویسنده، در تحلیل جدید خود به این پرسش پاسخ می‌دهد که چرا مغز انسان در لحظات حساس (مانند درس خواندن یا تصمیم‌گیری) خواب‌آلود می‌شود و چگونه می‌توان این مکانیسم را مدیریت کرد.

از اهدافت دست بکش؛ راز ذهن قوی و انعطاف‌پذیر در نرسیدن‌ها

از اهدافت دست بکش؛ راز ذهن قوی و انعطاف‌پذیر در نرسیدن‌ها

۲۱ شهریور ۱۴۰۴ ۰۱:۰۷

برخلاف پیام‌های تکراری که "همیشه تلاش بیشتر" را تنها راه موفقیت می‌دانند، علم روانشناسی عصبی (نوروسایکولوژی) نشان می‌دهد که مهارت کلیدی برای یک ذهن سالم، "توانایی تغییر و بازبینی اهداف" (Goal Adjustment) است. کاظم عاشوری گیلده در این مقاله به توضیح این می‌پردازد که چرا پذیرش "نرسیدن" و انعطاف‌پذیری در مسیر، بسیار مهم‌تر از پشتکار کورکورانه است و چگونه می‌توان این مهارت ضروری را پرورش داد.