به گزارش آسیانیوز ایران ؛ در سالهای اخیر، پدیدهای شتابگیرنده در فضای اجتماعی و فرهنگی ایران شکل گرفته که میتوان آن را یکی از خطرناکترین اشکال سطحینگری فرهنگی دانست: مدرکگرایی چهرهها. این پدیده محدود به دانشگاهها یا نظام آموزش رسمی نیست؛ از بازیگران سینما و تلویزیون گرفته تا خوانندگان، بلاگرها، اینفلوئنسرها، برخی فعالان اجتماعی و حتی سیاستمداران، در پی آناند که با افزودن پیشوندهایی چون «دکتر»، «استاد»، «پژوهشگر» یا «مشاور علمی» به نام خود، جایگاهی برتر و پرنفوذتر در جامعه کسب کنند.
این بحران نشان میدهد که در جامعه ما، گاه بیش از آنکه به عمق دانش و مهارت توجه شود، عنوان و مدرک نقش اصلی را ایفا میکند. در چنین شرایطی، علم نه برای پاسخ به نیاز جامعه، بلکه برای تزیین کارنامه شهرت به کار گرفته میشود. مقاله حاضر، ابعاد گوناگون این بحران را بررسی کرده و پیامدها، دلایل و راهکارهای پیشنهادی را بهصورت تحلیلی تشریح میکند.
شهرت، ابزار دستیابی به مدرک یا بالعکس؟
در جوامعی که ساختارهای فرهنگی و رسانهای بر پایهی دیدهشدن شکل گرفتهاند، افراد مشهور از موقعیت خود بهره میگیرند تا وارد عرصههایی شوند که الزامی به تخصص ندارند. این موضوع در مورد مدارک دانشگاهی نیز صدق میکند. بسیاری از چهرهها با استفاده از نفوذ، ارتباطات یا ثروت خود، به مدارکی دست مییابند که دیگران برای آن سالها زحمت کشیدهاند.
از سوی دیگر، برخی از آنها با هدف افزایش اعتبار، مدرک خریداری میکنند یا با استفاده از ارتباطات خاص، در دانشگاههایی پذیرش میگیرند که شرایط استاندارد علمی ندارند. در این حالت، مدرک به یک ابزار تبلیغاتی و تجاری تبدیل شده و شهرت به راحتی در خدمت جایگاه علمی جعلی قرار میگیرد.
رسانهها و الگوسازی معکوس
رسانههای دیداری، شنیداری و دیجیتال، نقش اساسی در ترویج و تثبیت این پدیده خطرناک دارند. زمانی که یک بازیگر یا مجری تلویزیونی بدون تخصص، با عنوان «دکتر» درباره مسائل پزشکی، روانشناسی یا تربیتی سخن میگوید، مخاطب به اشتباه او را یک مرجع علمی تلقی میکند. این الگوسازی معکوس باعث میشود نوجوانان و جوانان نیز بهجای تلاش برای کسب دانش واقعی، در پی کسب عناوین صوری و شهرت باشند.
شبکههای اجتماعی نیز با پاداش دادن به ظاهر و جذابیت سطحی، مدرک را به ابزاری نمایشی بدل کردهاند. حضور چهرهها در تبلیغات برندهای تجاری، دعوت به همایشها، انتخاب بهعنوان سخنران رسمی و حتی گرفتن سمتهای دولتی، اغلب تحت تأثیر شهرت است، نه تخصص علمی یا شایستگی واقعی.
دانشگاههای سودمحور و اعتبارفروشی
متأسفانه برخی مؤسسات آموزش عالی، بهویژه در بخش خصوصی یا بینالمللی، برای جذب منابع مالی اقدام به فروش مدرک یا اعطای مدارک افتخاری میکنند. این روند با مأموریت علمی و آموزشی دانشگاهها در تضاد کامل است. در چنین شرایطی، دانشگاهها از نهاد تولید علم به بنگاههای اقتصادی و بازاریابی چهرهها تبدیل میشوند.
چهرههای مشهور نیز با بهرهگیری از منابع مالی و رسانهای خود، بهراحتی این مدارک را دریافت کرده و در رزومهشان قرار میدهند. این موضوع، موجب تخریب اعتماد عمومی به نهادهای علمی و بیارزش شدن تلاش نخبگان میگردد.
پیامدهای فرهنگی، اجتماعی و علمی
۱. تضعیف جایگاه نهادهای علمی: آسان شدن دستیابی به مدارک باعث بیاعتبار شدن نهادهای علمی در نگاه مردم میشود.
۲. کاهش انگیزه نخبگان واقعی: پژوهشگران و اساتید وقتی شاهد نادیدهگرفتن زحماتشان در برابر مدرکهای تزئینی چهرهها هستند، سرخورده میشوند.
۳. ترویج شبهعلم و اطلاعات نادرست: چهرههای غیرمتخصص در موضوعاتی تخصصی اظهارنظر میکنند که موجب گسترش اطلاعات غلط و رفتارهای نادرست در جامعه میشود.
۴. کاهش کیفیت آموزشی: جوانان به جای تلاش علمی، به دنبال راههای سریع و نمایشی برای دیدهشدن میگردند.
۵. وارونگی فرهنگی: در چنین فضایی، مدرک به ویترینی برای شهرت بدل میشود، نه ابزاری برای حل مسائل علمی و اجتماعی.
راهکارهای پیشنهادی
۱. نظام نظارت شفاف بر اعطای مدارک افتخاری
باید نهادی مستقل بر فرآیند اعطای مدارک افتخاری نظارت داشته باشد و تنها در موارد خاص، آن هم بر اساس شایستگی واقعی، مجوز چنین اقداماتی صادر گردد.
۲. ممنوعیت قانونی استفاده از عناوین علمی بدون صلاحیت
هیچ فردی نباید بدون دارا بودن مدرک معتبر از دانشگاههای تاییدشده، حق استفاده از عناوینی چون «دکتر»، «استاد» یا «پژوهشگر» را در رسانهها یا رویدادهای رسمی داشته باشد.
۳. افزایش سواد رسانهای عمومی
باید از طریق آموزشهای عمومی، خانوادهها و جوانان را با تفاوت میان شهرت و تخصص آشنا کرد. این آموزشها باید در رسانههای رسمی و شبکههای اجتماعی گسترش یابد.
۴. تقدیر از نخبگان علمی واقعی
رسانهها، جشنوارهها و برنامههای فرهنگی باید چهرههای علمی واقعی را برجسته کرده و آنان را بهعنوان الگو معرفی کنند.
۵. بازنگری در عملکرد دانشگاههای سودمحور
وزارت علوم و سایر نهادهای مربوطه باید با اعتبارسنجی مؤسسات آموزش عالی، جلوی فعالیت مراکزی را بگیرند که تنها برای دریافت پول، مدرک صادر میکنند.
۶. فرهنگسازی در نظام آموزشی عمومی
باید از مدرسه تا دانشگاه به دانشآموزان آموزش داده شود که شخصیت علمی، اخلاق و مهارت بسیار مهمتر از عناوین نمایشی هستند.
جمعبندی نهایی
مدرکگرایی سلبریتیها و چهرههای مشهور، تنها یک انحراف فرهنگی نیست؛ بلکه نشانهای جدی از بحران در نظام آموزشی، رسانهای و ارزشی جامعه ماست. اگر امروز اقدامی مؤثر در برابر این پدیده صورت نگیرد، فردا نهتنها اعتبار علم و دانشگاه، بلکه عقلانیت عمومی، توسعه پایدار و اعتماد اجتماعی نیز در معرض خطر خواهند بود.
جامعهای که اجازه دهد چهرههای بیتخصص بهعنوان مرجع علمی معرفی شوند، دیر یا زود در همه عرصهها با بحرانهای عمیقتری مواجه خواهد شد.