به گزارش آسیانیوز ایران ؛ در سالهای اخیر، بازار «پکیجفروشی» در ایران با سرعتی شگفتانگیز گسترش یافته است. امروز کمتر فردی را در فضای مجازی میتوان یافت که مدعی تدریس مهارتی خاص نباشد و بستهای آموزشی برای فروش نداشته باشد. همزمان با رشد این پدیده، موجی از بدبینی و اتهامزنی نیز به راه افتاده؛ بهگونهای که هر فعال آموزشی دیگری را متهم به «پکیجفروشی» میکند، در حالی که خود نیز دقیقاً در حال انجام همان کار است، با برچسبی جدید!
این مقاله به بررسی چرایی گسترش این روند، آسیبها، ریشههای اجتماعی آن، نقش مخاطبان و راهکارهای خروج از این وضعیت میپردازد.
چرا پکیجفروشی در ایران تا این حد فراگیر شد؟
۱. ضعف آموزش رسمی و دانشگاهی
نظام آموزشی رسمی در ایران هنوز با مشکلات مزمنی چون مدرکگرایی، فاصله با نیازهای بازار کار و تمرکز بر محفوظات مواجه است. این خلأ باعث شده بسیاری از مردم برای یادگیری واقعی یا موفقیت شغلی، به آموزشهای بیرون از دانشگاهها و مدارس روی بیاورند.
۲. توسعه فضای مجازی
دسترسی گسترده به اینستاگرام، تلگرام، یوتیوب و ابزارهای طراحی و ضبط ویدئو، موجب شده هر فردی بتواند خود را مدرس معرفی کرده و آموزشهایی را بهصورت پکیج عرضه کند؛ چه متخصص باشد، چه صرفاً بازاریاب حرفهای.
۳. عطش موفقیت فوری در جامعه
بسیاری از پکیجها بر محور «موفقیت سریع و بیزحمت» طراحی شدهاند؛ وعدههایی چون: میلیونر شو در ۳۰ روز، بدون سرمایه پول بساز، فرمول جذب ثروت و... مخاطبِ ناامید از مسیر رسمی، طبیعتاً جذب این بستهها میشود.
۴. نبود نظام نظارتی برای آموزشهای آزاد
هیچ مرجع یا سازمان مؤثری بر ادعاها و عملکرد فعالان حوزه آموزش آزاد نظارت ندارد. بنابراین، افراد میتوانند بدون مجوز و بدون ارزیابی کیفیت، بهراحتی ادعای استادی کنند.
تناقض در ادعا: چرا همه، دیگری را متهم به پکیجفروشی میکنند؟
۱. رقابت ناسالم
فضای بازاریابی آموزشی در ایران بهشدت رقابتی شده و بسیاری بهجای اثبات کیفیت خود، سعی در تخریب رقیب دارند. اصطلاح «پکیجفروش» تبدیل به برچسبی تحقیرآمیز شده که برای حذف دیگران استفاده میشود.
۲. تلاش برای تمایز جعلی
بسیاری از افراد، برای حفظ اعتبار خود در نگاه مخاطب، پکیجهای خود را با عناوینی چون «بوتکمپ»، «دوره جامع»، «کارگاه کاربردی» میفروشند و دیگران را به فروش پکیج سطحی متهم میکنند.
۳. فقدان شفافیت
در غیاب نهادهای راستیآزمایی، افراد بهراحتی میتوانند خود را «واقعی» و دیگران را «دروغین» معرفی کنند، بیآنکه مستندات علمی یا تجربی لازم ارائه دهند.
چالشها و آسیبهای پکیجفروشی بیرویه
▪️ کاهش اعتماد عمومی
با گسترش پکیجهای بیکیفیت، مخاطبان به کل حوزه آموزش غیررسمی بیاعتماد میشوند؛ حتی نسبت به آموزشهای علمی و معتبر.
▪️ سطحیشدن یادگیری
اکثر این پکیجها فاقد ارزیابی، تمرین، پشتیبانی و تعامل هستند؛ در نتیجه، یادگیری بهصورت یکطرفه و سطحی باقی میماند.
▪️ سوختن منابع مالی مردم
هزینههای میلیونی برای پکیجهایی با وعدههای دروغین، آسیب جدی به طبقات متوسط و پایین وارد میکند.
▪️ ظهور اساتید یکشبه
پدیده «مدرس بدون صلاحیت» یا «اساتید برند شخصی» بیشتر از همیشه ظهور کردهاند؛ بدون تجربه، بدون علم، فقط با تبلیغات و صحنهسازی.
🔹 نقش مردم در شکلگیری و تداوم این بحران
بخش مهمی از چرخه پکیجفروشی را خود مخاطبان ایجاد کردهاند. در زیر به برخی عوامل رفتاری و فرهنگی مردم اشاره میشود:
▪️ نداشتن سواد رسانهای
بسیاری از مردم قدرت تشخیص تبلیغ حرفهای از واقعیت آموزشی را ندارند. با دیدن یک کلیپ انگیزشی یا فالوئرهای بالا، فرد را مدرس واقعی میپندارند.
▪️ عجله برای موفقیت
اشتیاق برای «موفقیت سریع» و «کسب درآمد بدون زحمت»، افراد را به سمت پکیجهایی سوق داده که وعدههای رویایی میدهند، اما پشتوانه علمی ندارند.
▪️ چشموهمچشمی و تأثیر جمع
بسیاری از افراد صرفاً چون دوست یا همکارشان در دورهای ثبتنام کرده، آنها نیز بدون تحقیق ثبتنام میکنند؛ حتی اگر شک داشته باشند.
▪️ نپرسیدن سؤالات درست
پیش از خرید، اغلب از کیفیت محتوا، سابقه مدرس، نتایج دوره یا نظرات دیگر شرکتکنندگان سؤال نمیشود؛ فقط به ظاهر تبلیغات اکتفا میشود.
راهکارهای پیشنهادی
الف. قانونگذاری برای آموزشهای آزاد
باید نهادهایی مانند وزارت علوم و سازمان فنی و حرفهای، مجوزدهی، ارزیابی و رصد تبلیغات آموزشی را بر عهده بگیرند.
ب. آموزش سواد رسانهای به عموم
از طریق رسانهها، مدارس و فضای مجازی، باید مردم را در شناخت تبلیغات فریبنده، تفکر انتقادی و بررسی قبل از خرید توانمند کرد.
ج. راهاندازی سامانه ملی ارزیابی دورهها
یک پلتفرم عمومی برای امتیازدهی واقعی به مدرسان و دورهها میتواند بسیاری از مشکلات را رفع کند؛ مشابه آنچه در سایتهای فروش کالا انجام میشود.
د. توسعه آموزشهای ترکیبی
تلفیق آموزش ویدئویی با جلسات حضوری، ارزیابی فردی، تمرین عملی و کوچینگ، میتواند کیفیت آموزشها را افزایش دهد.
ه. نهادینهسازی اخلاق حرفهای در بین مدرسان
ایجاد کد اخلاقی و منشور رفتار حرفهای برای مدرسان، باید توسط انجمنهای علمی، صنفی و نهادهای دولتی پیگیری شود.
نتیجهگیری
پکیجفروشی، در ذات خود نه خوب است و نه بد. آنچه این پدیده را به بحران تبدیل کرده، نبود نظارت، تبلیغات فریبنده، سطحینگری مدرسان و سهلانگاری مخاطبان است. تغییر این وضعیت نیازمند یک اصلاح همهجانبه است: از ارتقای سطح سواد عمومی گرفته تا قانونگذاری مؤثر، مسئولیتپذیری مدرس و آگاهسازی جامعه.
اگر آموختن، ابزار قدرت و پیشرفت است؛ باید آن را از مسیرهای درست، شفاف و مبتنی بر کیفیت دریافت کرد، نه با بستههایی که بیشتر شبیه قرص آرامبخش هستند تا آموزش واقعی.