آسیانیوز ایران؛ سرویس فرهنگی هنری:
سینمای دفاع مقدس همیشه جایگاه ویژهای در فرهنگ ایران داشته، اما این بار محمدعلی باشهآهنگر با «سینما متروپل» روایتی متفاوت و عمیقتر ارائه داده است. این فیلم که هفتمین اثر سینمایی اوست، نه تنها صحنههای نبرد را نشان میدهد، بلکه به زندگی روزمره مردم در دل جنگ و محاصره آبادان میپردازد. اکران این فیلم پس از انتظاری طولانی، به یک واقعه فرهنگی تبدیل شده است. «سینما متروپل» داستان جوانانی را روایت میکند که در شرایط سخت جنگ، تلاش میکنند سالن سینمای متروکه متروپل را احیا کنند. این اثر ترکیبی از عشق، امید و مقاومت فرهنگی است که مخاطب را به سفری نوستالژیک میبرد. فیلم با استقبال خوبی در جشنواره فیلم فجر مواجه شد و توانست سیمرغ بلورین بهترین فیلم و بهترین کارگردانی را کسب کند. حالا پس از سه سال، مخاطبان عمومی هم فرصت دیدن این اثر را پیدا کردهاند.
داستان ساده است
چند نفر میخواهند در دل محاصره، سالن متروپل را دوباره جان بدهند. همین موقعیت بهظاهر کوچک، در بستر جنگ به حرکتی بزرگ و پرمعنا تبدیل میشود. روایت باشهآهنگر بر همین تضاد بنا شده: دفاع از زندگی با ابزار فرهنگ. با این حال، قصه گاهی بیش از حد بر ایده مرکزی تکیه میکند و از ایجاد گرههای دراماتیک تازه غافل میماند. در نتیجه، تماشاگر پس از نیمه فیلم عطش بیشتری برای کشمکش و تعلیق دارد، اما متن به توضیح و گفتوگوهای نمادین گرایش پیدا میکند.
تازهترین ساخته محمدعلی باشه آهنگر از زاویه متفاوتی به جنگ ایران و عراق، حصر آبادان، مقاومت مردم و همبستگیِ آنان در یکی از مهمترین مقاطع تاریخی آن سرزمین میپردازد و در این بین میکوشد با لحن و زبانی پر از نیش و کنایه، در برابر نگاهِ دگم و بستهای که به هر بهانهای میخواهد سینما را همچون یک پدیده تجملاتی و بیفایده معرفی کرده و آن را به حاشیه براند، مقاومت کند.فیلمساز با اتکا به داستانی عاشقانه که گاه لحنی نوستالژیک و شاعرانه نیز به خود میگیرد، کوشیده نوعی « سینما پارادیزوی» ایرانی را به مخاطب ارائه کند که عشق و علاقه فراوان کاراکترهای محوریاش به سینما و نمایش فیلم، خودِ سالن سینما و محل گردهمایی مردم برای تماشای فیلم را به مکانی مهم و تاثیرگذار بدل میکند که صندلیهایش گاه میزبان مردمی هستند که برای سرگرمی به آنجا آمدهاند و گاه پذیرای مجروحانی میشوند که در همجواری با اسرای عراقی، صحنههایی را رقم میزنند که فارغ از اختلافات دو ملت، انسانیت را فریاد میزند.
آغاز فیلم سینما متروپل
«سینما متروپل» از همان ابتدا رویکرد خودش به فیلم و سینما را با نمایش آثار مشهوری چون «بربادرفته» برای مخاطب روشن میکند و با فلش بکی به گذشته از عشق و علاقه رضا و سیاوش به سینما پرده بر میدارد و با به میان آوردن دختر کوچولوی با نمکِ آپاراتچی سینما ( با بازی درگیر کننده و دور از انتظار سانیا رمضانی در نقش کودکیهای فرانک ) ، عشقی برآمده از احساسات نوجوانی را تصویر سازی میکند که حس و حالش تا زمان جوانی و در میان گلوله و جنگ نیز ادامه پیدا میکند. ارجاع فیلمساز به آثار مطرح و محبوبی چون « توپ های ناواران»، « پدرخوانده» و «قیصر» که با لحن هجوآمیز و کنایه زنندهء کارگردان به مساله سانسور، نگاه مسلط مدیران و مسئولان جزم اندیش را به چالش میکشد یکی از مفرحترین فصلهای فیلم را رقم میزند که با تغییر تیتراژ فیلم قیصر و دستکاری در فیلمنامه آن که قرار است برادران آب منگل را بعنوان نیروهای ساواک معرفی کند به اوج رسیده و در نهایت به بحثهای داغ و پرسشهایی چون خواستن سینما یا حذف کامل آن بعنوان پدیدهای مخرب منجر میشود.
در این میان اما تغییر لحن های مداوم فیلم که که گاه سویهای کمدی به خود میگیرد و گاه با نگاهی هجوآمیز به نقد شرایط پرداخته و در انتها نیز با لحنی حماسی و تراژیک به استقبال پیام نهایی اثر میرود، باعث شده این ساخته محمد علی باشه آهنگر علیرغم لحظات مفرح و دوست داشتنیاش، یکدستی لازم برای ارتباط با مخاطب را نداشته باشد. مدت زمان طولانی فیلم که در اکران جشنواره به چیزی بالغ بر دو ساعت رسیده است و باعث شده حوادث و شخصیتهایی وارد ماجرا شوند که تاثیر چندانی بر روی درام مرکزی فیلم نداشته باشند، « سینما متروپل» را در لحظاتی کشدار و کسالتبار نشان میدهد. حضور پریوش نظریه در نقش زنی که میخواهد بوفه سینما را راه بیندازد و رابطه نیم بند عاشقانهاش با نادر در کنار ماجرای اعدام مردقمارباز و حضور مهتاب نصیرپور در آن سکانس طولانی اخذ رضایت برای بخشش، فیلم را به مجموعهای از حوادث و اتفاقات بی ربط تبدیل کرده که رابطه ارگانیکی با هسته مرکزی فیلم برقرار نمیکنند.
شخصیت پردازی ناقص
شخصیت پردازی ناقص فیلم که تماشاگر را درباره دغدغههای درونی کاراکتر فرانک و علت پاسخ منفی او به رضا در انتهای فیلم بی جواب میگذارد، در کنار تغییر موضع ناگهانی مسئولان شهر که مشخص نیست در سایه بی اعتمادی فراوانی که به تیم سینماگر داشتهاند، به چه شکلی حاضر به بازی و حضور در نقشه از پیش تعیین شده آنها برای به دام انداختن جاسوس میشوند؟ تماماً باعث شده که فیلم در لابلای حذف ناگهانی ( و خارج از ساختار درام) شخصیتهایش به اثری تبدیل شود که تا مرزهای یک فیلم به یادماندنی در تاریخ سینما ماندگار شود.
اما با همه این اوصاف«سینما متروپل» با اتکا به طراحی صحنه قابل تحسین و فضاسازیهای مناسب کارگردان که توانسته حال و هوای عاشقانه و مفرحی را برای تماشاگر بوجود آورد این توانایی را دارد که مخاطب را تا انتهای اثر با خود همراه سازد. محمد علی باشه آهنگر موفق میشود سالن سینما را تبدیل به محلی امن برای مردمی تحت محاصره کند که حضور و زایش کودکان با استعداد در آن سرزمین، تبدیل به شعاری میشود که به مخاطب میگوید: " آبادان زنده است چون خدا میخواهد زنده بماند".
«سینما متروپل» نه تنها یک فیلم جنگ، بلکه اثری است که به عمق روح انسانها در شرایط سخت میپردازد. باشهآهنگر با نگاهی ظریف و دقیق، تلاش کرده تا زندگی روزمره مردم در دوران محاصره آبادان را به تصویر بکشد. این فیلم برخلاف بسیاری از آثار دفاع مقدس، که بر صحنههای نبرد تمرکز دارند، بر مقاومت فرهنگی و انسانی تأکید میکند. یکی از نقاط قوت فیلم، شخصیتپردازی آن است. شخصیتهایی مانند رضا کرامت، سیاوش و فرانک، هرکدام نمادی از امید، همکاری و عشق در شرایط سخت هستند. البته برخی منتقدان معتقدند که شخصیتپردازی فیلم گاهی بیش از حد نمادین شده و از عمق لازم برخوردار نیست. به ویژه شخصیت فرانک، که انگیزه های او به طور کامل آشکار نمیشود. از نظر فنی، فیلمبرداری علیرضا زریندست یکی از نکات برجسته اثر است. نورپردازی و طراحی صحنه به گونهای است که فضای جنگزده آبادان را به خوبی منتقل میکند. موسیقی ستار اورکی نیز به جذابیت فیلم افزوده است. البته تدوین فیلم در برخی بخشها کشدار است و این امر ممکن است باعث کاهش درگیرشدن مخاطب شود.
نمادگرایی در «سینما متروپل» بسیار قوی است. سالن سینما نمادی از امید و مقاومت فرهنگی است و احیای آن نشاندهنده تلاش برای زنده نگه داشتن فرهنگ در شرایط سخت است. این فیلم همچنین نقدی ظریف بر سانسور و نگاههای بسته به سینما دارد. در کل، «سینما متروپل» اثری ارزشمند است که با وجود برخی کاستیها، توانسته روایتی تازه و عمیق از جنگ ارائه دهد. این فیلم میتواند الگویی برای آثار آینده در ژانر دفاع مقدس باشد.
خلاصه داستان و پیامهای اصلی فیلم سینما متروپل
خلاصه رسمی «فیلم سینما متروپل» با عبارت کوتاه «قصه سینما در حصر…» آغاز میشود. این فیلم، داستان تلاش چند جوان هنرمند است که میخواهند در دل جنگ و محاصره شهر آبادان، سینمای متروکه متروپل را دوباره راهاندازی کنند. این فیلم درامی در سالهای سخت جنگ است که پیامهای مثبت و امیدبخشی را منتقل میکند. از جمله این پیامها میتوان به امید، همکاری، پشتکار، همدلی و حتی شوخطبعی در شرایط دشوار جنگ اشاره کرد فیلم بیشتر به زندگی روزمره مردم میپردازد تا صرفاً جنبههای جنگی، و همین باعث میشود مخاطب بیشتر با شخصیتها و مشکلات آنها ارتباط برقرار کند. شخصیتهای محوری داستان شامل رضا کرامت، جوانی عاشق سینما؛ سیاوش، دوست صمیمی و همراه رضا؛ و فرانک، دختر نادر آپاراتچی قدیمی سینما هستند. داستان شامل یک مثلث عاشقانه نیز میشود که در آن هم رضا و هم سیاوش به فرانک علاقهمندند، اما فرانک، سیاوش را دوست دارد. این مثلث عشقی، بعد از شهادت رضا برای مخاطب آشکار میشود و بعد عاطفی عمیقی به فیلم میبخشد. فیلم همچنین به چالشهای سانسور و نگاههای بسته و دگم به سینما اشاره میکند. شخصیت «آقای صرافت» به عنوان ناظری تندرو و بیمنطق نمایش داده میشود که ایرادهای بسیاری به فیلمها میگیرد، و این موضوع میتواند زمینهساز گفتوگو درباره دیدگاههای مختلف و راهحلهای خلاقانه برای غلبه بر موانع باشد.
افتخارات و چالشهای فیلم سینما متروپل در جشنواره فجر
«سینما متروپل» در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر خوش درخشید و نامزد دریافت سیمرغ در ۱۳ رشته شد. در نهایت، این فیلم توانست سیمرغ بلورین بهترین فیلم و بهترین کارگردانی را برای محمدعلی باشهآهنگر و سیمرغ بهترین فیلمبرداری را کسب کند. این موفقیتها نشان از کیفیت بالای اثر داشت، اما در پس این درخشش، چالشهای زیادی نیز وجود داشت. سینما متروپل رسید: عاشقانهای در دل تاریخ همیشه پر از نکاتی است که مخاطبان از آن بیخبر هستند. در نشست خبری جشنواره، عوامل فیلم اعتراف کردند که نسخه اصلی ۱۹۰ دقیقه بوده، اما نسخه جشنوارهای فقط ۱۳۷ دقیقه نمایش داده شده است. این تفاوت زمانی، نشاندهنده این است که بخشهایی از داستان و جزئیات فیلم برای نمایش در جشنواره حذف شدهاند. همچنین، ۴۰ درصد از کارهای جلوههای ویژه فیلم هنوز باقی مانده بود و تدوینگر فیلم، حمید باشهآهنگر، گفت که نسخه جشنواره در یک فرصت ۱۰ روزه آماده شده است. این محدودیت زمانی باعث شد تا تهیهکننده، سیدحامد حسینی، بابت کاستیهای احتمالی در بخش صدا، موسیقی و مونتاژ عذرخواهی کند. با این حال، با وجود تمام این کاستیها، فیلم توانست جایگاه خود را در میان آثار برگزیده جشنواره پیدا کند.
نگاهی به نقدهای فیلم سینما متروپل
واکنشها به «فیلم سینما متروپل» بسیار متفاوت بود. خبرگزاری تسنیم از این فیلم به خاطر نگاه متفاوتش به جنگ و حصر آبادان و همبستگی مردم تمجید کرد و آن را نوعی «سینما پارادیزوی ایرانی» دانست. این خبرگزاری به لحن پر از کنایههای فیلم در برابر نگاههای بسته به سینما اشاره کرد که فیلم را به اثری مفرح تبدیل کرده است. در کنار این نگاه مثبت، نقدهایی نیز مطرح شد. برخی منتقدان به تغییر مداوم لحن فیلم، مدت زمان طولانی نسخه جشنوارهای و شخصیتهای فرعی که تأثیر زیادی روی داستان نداشتند، همچنین، شخصیتپردازی ناقص فرانک و تغییر موضع ناگهانی مسئولان شهر از نقاط ضعف فیلم دانسته شد.
تیم بازیگران و عوامل فیلم سینما متروپل
یکی از نقاط قوت «فیلم سینما متروپل»، تیم بازیگری قوی و حرفهای آن است. بازیگران اصلی این فیلم عبارتند از:
- مجتبی پیرزاده
- نوشین مسعودیان
- هومن برقنورد
- پریوش نظریه
- حسین باشهآهنگر (برادر کارگردان)
- رضا کیانیان
- مهتاب نصیرپور (با حضور افتخاری)
- شهاب عسگری
- سهراب منصوری
- فرید قبادی
- هادی عامل هاشمی
- حسین پوریده
- شهریار فرد