آسیانیوز ایران؛ سرویس اجتماعی:

پوریا زرشناس - دکترای اقتصاد انرژی های تجدیدپذیر
آیا تا به حال فکر کردهاید که چرا برخی جوانان ایرانی، با وجود تمام امکانات و فرصتهای موجود در کشور، همچنان از ایران به عنوان «این خراب شده» یاد میکنند و مهاجرت به کشورهای غربی را تنها راه نجات خود میدانند؟ پاسخ این پرسش شاید در جایی نهفته باشد که کمتر کسی به آن توجه میکند: رویاهای جنسی و فانتزیهای دستنیافتنی. بر اساس نظریههای روانکاوان مشهوری مانند اسلاوی ژیژک، انسانها زمانی به سراغ رویاهای جنسی میروند که امکان برقراری رابطه جنسی واقعی و سالم برایشان فراهم نیست. این رویاها، به جای آنکه تنها یک تخیل بیضرر باشند، میتوانند به بتوارهای تبدیل شوند که تمام جنبههای زندگی فرد را تحت تأثیر قرار میدهند. در جامعهای که دسترسی به آزادیهای جنسی محدود است، این فانتزیها میتوانند به نفرت، خشونت و حتی وطنستیزی منجر شوند.
تحقیقات نشان میدهد که بسیاری از جوانان ایرانی، به دلیل محدودیتهای اجتماعی و فرهنگی، در دام رویاهای جنسی گرفتار میشوند. این رویاها، که اغلب از طریق رسانهها و شبکههای اجتماعی تقویت میشوند، تصوری غیرواقعی از آزادیهای جنسی در کشورهای غربی ایجاد میکنند. نتیجه؟ احساس محرومیت، نفرت از شرایط موجود و تمایل شدید به مهاجرت. اما آیا واقعاً آزادی جنسی در غرب به معنای خوشبختی و سعادت است؟ یا این تنها یک فانتزی دیگر است که جوانان ایرانی را از واقعیتهای زندگی دور میکند؟ در این مقاله، به تحلیل عمیق این پدیده و تأثیرات آن بر رفتارهای اجتماعی و سیاسی جوانان ایرانی میپردازیم.
رویای آزادی جنسی و وطنستیزی
"مسئله این نیست که ما، وقتی رویای آمیزش جنسی را می بینیم که از انجام آن ناتوانیم؛ بلکه قضیه برعکس این است. باید گفت ما آمیزش می کنیم تا قدرت سرسام آور رویا [فانتزی جنسی] را که در غیر این صورت بر ما تسلط خواهد یافت فراموش کنیم" (اسلاوی ژیژک) حق با ژیژک است. در اغلب موارد فردی که مخاطب دائمی مجلات و فیلمهای هرزه نگارانه و پورنوگرافیک است و یا از غذا و خوراکی تا هر چیزی را با نگاه و خوانش جنسی تفسیر می کند، فردی است که به دسترسی کاملی به ارضاء غرایز جنسی ندارد. این فرد در دام رویا و فانتزی جنسی گرفتار آمده است و گاهی تمام وجوه زندگی او را تحت تاثیر قرار داده است.
داشتن رابطه جنسی برای کسانی که دسترسی آسانی (مثال: افراد پس از ازدواج) به آن دارند، عملی کاملا پیش پا افتاده و معمولی است و اگر نظر این افراد را در مورد رابطه جنسی جویا شویم به احتمال زیاد از آن به عنوان بخش معمولی و پذیرفته شده زندگی (مانند سایر امورات روزمره) یاد خواهند کرد. (در برخی نظر سنجی ها مشاهده می شود که اکثریت افرادی که امکان برقراری رابطه جنسی سهل و آسان را داشته اند، حضور در یک مهمانی یا تماشای یک مسابقه ورزشی را به برقراری رابطه جنسی ترجیح داده اند.)
اما در اکثریت مواقع خشونت جنسی و احتمال انجام اعمال مجرمانه مانند تجاوز یا میل شدید به توهین یا تقدیس زنان از سوی مردانی صورت می گیرد که زمینه و امکان برقراری رابطه جنسی را ندارند. مردان محروم از رابطه جنسی [و احتمالا زنان نیز] در دام ویرانگر «رویای سکس» گرفتار می آیند و در خیال خود مدام در مورد عمل جنسی رویا پردازی کرده و از آن بتواره ای بزرگ خلق می نمایند که تمام خوشبختی و سعادت و لذت جهان در آن خلاصه می شود. خودآگاه و ناخودآگاه این افراد کم کم چنان از خیال پردازی های جنسی انباشته می شود که از رویاهای شبانه تا وسایل و ابزار آلات و کلمات و... را با نگاهی جنسی می نگرند. این افراد گاهی برای فرار از این قوه تخیل ویرانگر سکس ممکن است به هر عمل خشونت باری از جمله قتل و تجاوز و... نیز مبادرت ورزند.
بخشی از جامعه ما به دلیل برخی ممنوعیتها در دام رویای رابطه جنسی آزاد و بدنِ غرقِ لذت گرفتار آمده است. این بخش از جامعه به درست یا غلط در مورد آزادی های اجتماعی موجود در جوامع غربی (از طریق رسانه ها و فیلم و اینترنت شناخت بسیار ناقصی از این آزادی ها دارد و تصور میکند که لذت واقعی فقط در کشورهای غربی تجربه میشود) دچار رویاپردازی شده است و حتی اگر در این زمینه تمام بندهای اجتماعی و اخلاقی را گسسته و دهها قدم رادیکالتر از جوانان و نوجوانان غربی رفتار کند، باز در رویای آزادی اجتماعی جوامع دیگر غوطه ور شده و احساس ضرر و شکست می کند. بخش بزرگی از این میزان نفرتی که از سوی برخی جوانان نسبت به کشور و وطن خویش ابراز می شود، ناشی از همین مسئله است.(و برای همین است که گرفتن اقامت کشور غربی را آرزوی بزرگ خود دانسته و مدام از اینجا به عنوان «این خراب شده» یاد می کند و تصور می کند هر کشور دیگری برود خوشبختی و سعادت بیشتری را تجربه خواهد کرد)
نکته: البته فشار حاصل از "رویا پردازی عمل جنسی" در مردانی که امکان برقراری رابطه جنسی نداشتهاند، همیشه به هتک حرمت و تجاوز منجر نمی شود (به علت هزینه های بالا مانند حبس های طولانی، اعدام، طرد شدگی، موانع سخت قانونی و..) و در بسیاری مواقع در شکل تحقیر دیگران، پرخاشگری، زنستیزی، ساخت بتواره، رفتارهای ضد اجتماعی و امثالهم خود را نشان می دهد. استفاده از کلمات رکیک و تحقیرآمیز در هنگام سخن گفتن از زنان، متلک پرانیها و دست درازی های جنسی به زنان در کوچه و خیابان، آسیب زدن به اموال عمومی مانند پاره کردن و شکستن صندلی اتوبوس و پارک و..، فحاشی و بددهنی شدید در گفتار معمولی روزانه و اعمالی از این قبیل می تواند بخشی از تلاش برای تخلیه این رویای ویرانگر تلقی شود.
1. روانشناسی رویاهای جنسی و فانتزیها
اسلاوی ژیژک، فیلسوف و روانکاو مشهور، معتقد است که انسانها زمانی به سراغ رویاهای جنسی میروند که امکان برقراری رابطه جنسی واقعی برایشان فراهم نیست. این رویاها، که در ابتدا ممکن است تنها یک تخیل بیضرر باشند، میتوانند به بتوارهای تبدیل شوند که تمام جنبههای زندگی فرد را تحت تأثیر قرار میدهند. در جامعهای که دسترسی به آزادیهای جنسی محدود است، این فانتزیها میتوانند به نفرت، خشونت و حتی وطنستیزی منجر شوند.
2. تأثیر رسانهها و شبکههای اجتماعی
رسانهها و شبکههای اجتماعی، با نمایش تصاویر و محتوای جنسی، این فانتزیها را تقویت میکنند. جوانان ایرانی، که دسترسی محدودی به آزادیهای جنسی دارند،(نگاهی شود به نرخ پایین ازدواج در جامعه ایران؛ که خود این مسئله، معلول مسائل اقتصادیست، نشان می دهد که جوانان ما چقدر از مسئله دسترسی به رابطه درست جنسی به دور هستند) این تصاویر را به عنوان نمادی از آزادی و خوشبختی در کشورهای غربی تفسیر میکنند. این تفسیر نادرست، باعث میشود تا جوانان ایرانی احساس کنند که تنها راه رسیدن به خوشبختی، مهاجرت به کشورهای غربی است.
3. رفتارهای ضداجتماعی و وطنستیزی
تحقیقات نشان میدهد که بسیاری از جوانان ایرانی، به دلیل محدودیتهای اجتماعی و فرهنگی، در دام رویاهای جنسی گرفتار میشوند. این رویاها، که اغلب از طریق رسانهها و شبکههای اجتماعی تقویت میشوند، میتوانند به رفتارهای ضداجتماعی، خشونت و حتی وطنستیزی منجر شوند. برای مثال، استفاده از کلمات رکیک و تحقیرآمیز در هنگام سخن گفتن از زنان، متلک پرانیها و دست درازیهای جنسی به زنان در کوچه و خیابان، آسیب زدن به اموال عمومی و فحاشی و بددهنی شدید در گفتار معمولی روزانه، همه میتوانند بخشی از تلاش برای تخلیه این رویاهای ویرانگر باشند.
4. واقعیت آزادی جنسی در غرب
آیا واقعاً آزادی جنسی در غرب به معنای خوشبختی و سعادت است؟ یا این تنها یک فانتزی دیگر است که جوانان ایرانی را از واقعیتهای زندگی دور میکند؟ بسیاری از جوانان ایرانی، که تصوری غیرواقعی از آزادیهای جنسی در کشورهای غربی دارند، فکر میکنند که مهاجرت به این کشورها، تمام مشکلات آنها را حل خواهد کرد. اما واقعیت این است که آزادی جنسی در غرب نیز با چالشها و مشکلات خود همراه است و نمیتواند به تنهایی باعث خوشبختی و سعادت شود. و اساسا هر منطقه ای از جهان، مشکلات زیستی خاص به خود را دارد. این مسئله البته نافی مشکلات اقتصادی نیست... مسئولان ایرانی بایستی نهایت تلاش خود را در جهت سهل کردن معیشت مردم کنند.
5. راهکارها و پیشنهادات
برای مقابله با این پدیده، لازم است تا جامعه و مسئولان فرهنگی و اجتماعی، به جوانان ایرانی آموزش دهند که آزادی جنسی، تنها یکی از جنبههای زندگی است و نمیتواند به تنهایی باعث خوشبختی و سعادت شود. همچنین، لازم است تا جوانان ایرانی، با واقعیتهای زندگی در کشورهای غربی آشنا شوند و بدانند که مهاجرت به این کشورها، نمیتواند تمام مشکلات آنها را حل کند.