آسیانیوز ایران؛ سرویس سیاسی:

پوریا زرشناس - دکترای اقتصاد انرژی های تجدیدپذیر
«تحریم اقتصادی» در جهان امروز شکل تغییریافتهٔ و جدید «محاصرهٔ شهرها» در جهان ماقبل مدرن است. در جهان ماقبل مدرن و در عصری که هنوز بشر هوش و استعداد ساختِ جت جنگی و موشک و سلاحهای کشتار جمعی را نداشت، جنگها عموماً به درون شهرها کشیده میشد و محاصرهٔ اقتصادی امری شایع بهشمار میرفت. محاصرهٔ اقتصادی اینگونه بود که قوم مغلوب به درون شهر خود عقب مینشست و دروازههای شهر را به روی دشمن میبست و دشمن هم در پشت دروازههای شهر خیمه میزد و به امید روزی که قحطی و گرسنگی ساکنان شهر را از پا درآورد میماند. این شیوهٔ محاصره تا آنجایی ادامه پیدا میکرد که ساکنان شهر به دریوزگی و فلاکت افتاده (قحطی اصفهان در محاصرهٔ این شهر توسط محمود افغان در عصر صفوی را بنگریم) و بهناچار دروازههای شهر را بازمیکردند و زمینهٔ غارت و تجاوز و به آتشکشیدهشدن شهر فراهم میشد. (از گشودهشدن دروازههای تروآ تا سقوط اصفهان و کرمان در عصر صفوی و زند صفحات تاریخ پر از این داستانهای غمبار پرتکرار است). حالا امروزه جهان و مناسبات جنگی آن تغییر کردهاست و قدرتهای جهانی از «تحریم اقتصادی» بهجای «محاصرهٔ نظامی» کشورهای مختلف استفاده میکنند. آنها در این مسیر، فشار اقتصادی خود را تا آنجا ادامه میدهند که ساکنان سرزمین و کشورِ هدف به گدایی و دریوزگی و فلاکت کامل بیفتند و پس از ایجاد چنین شرایطی در نهایت ضربهٔ نهایی را برای فروپاشی آن جامعه فرود میآورند.
تحریم اقتصادی شکل و صورت دیگری از حملهٔ اتمی و استفاده از سلاحهای کشتار جمعی است و علیه هر شهر و کشوری که استفاده شود یک معنا بیشتر ندارد و آن جنایت علیه بشریت است و هر کسی در هر جایگاهی از آن حمایت کند شریک در این جنایت انسانی است. فارغ از اینکه در ایران [یا هر کشوری] چه نظام سیاسی و چه شخصی حکومت میکند و این نظام و فرد مشروعیت دارد یا ندارد، آمریکا و هیچ کشوری حق ندارد که دهها میلیون جمعیت ساکن آن کشور را تحریم اقتصادی کند. تحریم یک ملت، نسلکشی سیستماتیک فقیرترین اقشار آن جامعه است. مهمترین نتیجهٔ تحریم اقتصادی فروپاشی اجتماعی و گسترش بزهکاری و از همگسیختگی خانوادههاست. در تحریم اقتصادی بهمانند محاصرهٔ نظامی بیشترین آسیب به ضعیفترین اقشار جامعه وارد میشود.
تحریم اقتصادی بیرحمانهتر از حملهٔ نظامی است. در حملهٔ نظامی مردم توپ و تانک و سربازان دشمن را مشاهده میکنند و همین باعث همدلی و وفاق اجتماعی و نزدیکی و اتحاد بیشتر مردم برای ایستادگی در برابر دشمن متجاوز میشود، اما در تحریم اقتصادی، سلاح و سرباز دشمن قابل مشاهده نیست و سقوط اقتصادی باعث به جانهمافتادن مردم و دزدیدن لقمهٔ یکدیگر و فروپاشی اجتماعی میشود. تحریم اقتصادی نه تنها «نعمت» نیست بلکه بدترین نوع تهاجم است. کسی که تحریم اقتصادی را نعمت میداند یا بهکل از معادلات جهانی پرت است و یا خواسته و ناخواسته در خدمت دستگاه تبلیغاتی دشمن است و یا از این وضعیت منفعت میبرد. کسی که تحریم اقتصادی را نعمت میخواند بهمثابهٔ این است که دشمن پشت دروازهٔ شهر و خانهاش خیمه زدهاست و او آن را نعمت قلمداد مینماید!
در سوی دیگر هر کنشگری که در مقام انتقاد از وضع موجود برآمد و مدام به دنبال مقایسه ایران با عربستان و دوبی و قطر و دیگران رفت و متلکگویی به کشور و نظام سیاسی را به جای کنش انتقادی جا زد، اما یکبار به نقش ویرانگر غرب و آمریکا و تحریم اقتصادی کشور اشاره نکرد، یا انسان به شدت جاهلی است که مقهور رسانههای غربی است و یا فردی به غایت مزور و حیلهگر است که آگاهانه از این شرایط به دنبال کاسبی و استفاده شخصی است.
این مقایسه را میتوان از چند منظر کلیدی تحلیل کرد:
۱. تشابهات استراتژیک بین محاصره و تحریم
-
هدف یکسان
وادار کردن طرف مقابل به تسلیم از طریق ایجاد رنج عمومی
-
اهداف غیرنظامی
تمرکز بر غیرنظامیان به عنوان اهرم فشار
-
طولانیمدت بودن
هر دو استراتژی معمولاً در بازههای زمانی طولانی اجرا میشوند
۲. تفاوتهای کلیدی و پیامدهای آن
-
قابلیت مشاهده
در محاصره، دشمن مشهود است و اتحاد ایجاد میکند؛ در تحریم، دشمن نامشهود است و باعث انشقاق داخلی میشود.
-
مقیاس تاثیر
تحریم میتواند یک کشور با دهها میلیون نفر را هدف قرار دهد، نه فقط یک شهر.
-
انکارپذیری
توجیه و انکار پیامدهای تحریم برای عاملان آن آسانتر است.
۳. تحریم به مثابه یک جنایت
-
مجازات جمعی
نقض صریح قوانین بینالمللی حقوق بشر
-
تأثیر نامتناسب
آسیب اصلی متوجه کودکان، بیماران، سالخوردگان و فقرا میشود
-
نقض حاکمیت
تحریمهای یکجانبه و فراسرزمینی، اصل حاکمیت ملی را نقض میکند
۴. استدلالهای اخلاقی و سیاسی
-
عدم مشروعیت
هیچ نهاد بینالمللی به کشوری حق نمیدهد ملتی را به گروگان اقتصادی بگیرد.
-
دوگانگی معیارها
اعمال تحریم علیه برخی کشورها و معافیت دیگران، نشان از سیاسی بودن آن دارد.
-
شکست کارایی
تاریخ نشان داده تحریمها به ندرت به اهداف سیاسی از پیش تعیین شده میرسند، اما هزینه انسانی گزافی تحمیل میکنند.
جمعبندی نهایی
تحریم اقتصادی را باید به عنوان یک «ابزار جنگ هیبریدی» علیه ملتها شناخت. این اقدام، با پوششی قانونی و دیپلماتیک، پیامدهایی به مراتب مخربتر از بسیاری از اشکال جنگ متعارف دارد. جامعه بینالملل و افکار عمومی جهان مسئولیت دارند با شفافیت هرچه بیشتر، به مقابله با این «جنایت خاموش» برخیزند و عاملان آن را در محکمه تاریخ و عدالت پاسخگو قرار دهند.