آسیانیوز ایران؛ سرویس اجتماعی:
اقتصاد ایران این روزها شاهد پدیدهای عجیب و در عین حال تلخ است. طلاق صوری که روزی تنها در موارد بسیار نادر دیده میشد، امروز به صنعتی پنهان در دل جامعه تبدیل شده است. آمارها نشان میدهد از هر سه طلاق ثبت شده در کشور، یکی صوری است. این یعنی سالانه هزاران خانواده برای دریافت مستمری، تن به طلاق صوری میدهند. داستان از جایی آغاز میشود که زنان برای دریافت مستمری پدر یا همسر فوت شده، باید مجرد باشند. همین قانون ساده، باعث شده بسیاری از زنان برای دریافت این حق، راه طلاق صوری را در پیش بگیرند. آن ها در دفترخانه طلاق میگیرند و در همان روز یا روزهای بعد، با همان همسر سابق، صیغه محرمیت ۹۹ ساله میخوانند. این کار باعث میشود هم زندگی مشترک خود را حفظ کنند و هم مستمری دریافت کنند.
اما این تنها بخشی از ماجراست. برخی زنان همزمان از دو منبع مختلف مستمری دریافت میکنند. این یعنی هم مستمری بازنشستگی خود را میگیرند و هم مستمری همسر یا پدر فوت شده را. قانون فعلی هیچ محدودیت زمانی برای دریافت مستمری قائل نشده است. دختری که چهل سال پیش پدرش را از دست داده، اگر ازدواج نکرده باشد، همچنان میتواند مستمری دریافت کند. این وضعیت فشار سنگینی بر صندوقهای بازنشستگی وارد کرده است. سازمان تأمین اجتماعی برای پرداخت مستمریها، مجبور به استقراض از بانکها شده است. پرسش اساسی اینجاست: چرا با گذشت سالها، این قانون اصلاح نشده است؟ چرا دولت و مجلس برای ساماندهی این وضعیت اقدامی نکردهاند؟
ریشههای اقتصادی طلاق صوری
اقتصاد ضعیف و تورم بالا، اصلیترین عامل گسترش طلاق صوری در کشور است. بسیاری از خانوادهها برای تأمین معاش، چارهای جز استفاده از این راهکار نمیبینند. در شرایطی که نرخ بیکاری بالا است و قدرت خرید مردم روز به روز کاهش مییابد، دریافت مستمری میتواند کمک بزرگی به اقتصاد خانواده باشد. این امر به ویژه برای خانوادههای کمدرآمد حیاتی است. فقدان نظام رفاهی جامع و ناکارآمدی سیستمهای حمایتی، مردم را به سمت یافتن راهکارهای فردی سوق داده است. طلاق صوری در این شرایط، به راهکاری برای بقا تبدیل شده است.
خلأهای قانونی و حقوقی
قانون فعلی تأمین اجتماعی که مربوط به سال ۱۳۵۴ است، هیچ محدودیت زمانی برای دریافت مستمری پیشبینی نکرده است. این خلأ قانونی باعث شده برخی افراد برای دههها مستمری دریافت کنند. قانون شرط ازدواج نکردن برای دریافت مستمری را گذاشته، اما راهکاری برای بررسی واقعی بودن یا نبودن طلاق ارائه نداده است. همین مسئله باعث گسترش طلاقهای صوری شده است. عدم وجود بانک اطلاعاتی یکپارچه، امکان نظارت مؤثر بر دریافت مستمریها را از بین برده است. هر نهاد به صورت جزیرهای عمل میکند و اطلاعات لازم در اختیار سازمان تأمین اجتماعی قرار نمیگیرد.
تأثیرات اجتماعی و فرهنگی
طلاق صوری هرچند در ظاهر زندگی مشترک را تحت تأثیر قرار نمیدهد، اما در بلندمدت میتواند بر پویایی خانواده تأثیر منفی بگذارد. این کار میتواند به تضعیف بنیان خانواده منجر شود. عادیشدن طلاق در جامعه، حتی اگر صوری باشد، میتواند ارزش نهاد خانواده را تحت تأثیر قرار دهد. این مسئله به ویژه برای نسل جوان میتواند مشکلات فرهنگی ایجاد کند. افزایش طلاقهای صوری، آمار واقعی طلاق در کشور را مخدوش کرده است. این مسئله امکان برنامهریزی دقیق برای حل معضل طلاق را با مشکل مواجه کرده است.
پیامدهای اقتصادی
طلاقهای صوری فشار مالی سنگینی بر صندوقهای بازنشستگی وارد کرده است. سازمان تأمین اجتماعی برای پرداخت مستمریها مجبور به استقراض شده است. پرداخت مستمریهای غیرضروری، منابع صندوق را کاهش داده و آینده بازنشستگان واقعی را با خطر مواجه کرده است. این مسئله میتواند به بحران در نظام تأمین اجتماعی بینجامد. هزینههای ناشی از پرداخت مستمریهای غیرواقعی، در نهایت بر دوش مردم و دولت خواهد بود. این مسئله میتواند به افزایش کسری بودجه و تورم بیشتر منجر شود.
راهکارهای برونرفت
- اصلاح قانون تأمین اجتماعی و تعیین سقف زمانی برای دریافت مستمری ضروری است. این کار میتواند از دریافت مستمریهای طولانیمدت جلوگیری کند.
- ایجاد بانک اطلاعاتی یکپارچه برای رصد وضعیت دریافتکنندگان مستمری لازم است. این بانک باید اطلاعات ازدواج، طلاق، اشتغال و فوت را به صورت یکپارچه در اختیار داشته باشد.
- بازنگری در شرایط دریافت مستمری و توجه به وضعیت اقتصادی افراد میتواند راهگشا باشد. به جای توجه صرف به وضعیت تأهل، باید نیاز اقتصادی افراد نیز مورد توجه قرار گیرد.