آسیانیوز ایران؛ سرویس اجتماعی:
جهان ورزش و سینما امروز شاهد دو رویداد قضایی مهم بود که سرنوشت دو چهره بینالمللی را برای همیشه تغییر داد. در دو کشور مختلف و در دو عرصه متفاوت، عدالت مسیر مشابهی را پیمود. دنی آلوز، اسطوره فوتبال برزیل و بازیکن سابق بارسلونا، پس از ماهها انتظار و تحمل حبس، نهایتا توانست نفس راحتی بکشد. دیوان عالی کاتالونیا با بررسی مجدد پرونده، حکم قبلی را لغو و او را از اتهام تجاوز مبرا اعلام کرد. این حکم پایانی بود بر داستان پر فراز و نشیبی که از دسامبر ۲۰۲۲ آغاز شد، زمانی که یک زن اسپانیایی مدعی شد در یک باشگاه شبانه مورد تجاوز آلوز قرار گرفته است. ادعایی که حالا با حکم دادگاه بیاساس شناخته شد.
در آن سوی اقیانوس اطلس، کوین اسپیسی، بازیگر توانمند هالیوود نیز دومین پیروزی قضایی خود را جشن گرفت. دادگاه لندن پس از بررسی اتهامات چهار مرد مختلف، همه ادعاها را رد کرد و اسپیسی را تبرئه نمود. برای اسپیسی، این تبرئه دومین موفقیت قضایی در کمتر از یک سال بود. پیش از این، دادگاه نیویورک نیز ادعای آنتونی رپ مبنی بر تعرض جنسی در سال ۱۹۸۶ را رد کرده بود. هر دو پرونده نشان میدهد که اتهامات جنسی حتی وقتی نادرست باشند، میتوانند زندگی حرفهای و شخصی افراد را به نابودی بکشانند. دنی آلوز و کوین اسپیسی اگرچه در نهایت تبرئه شدند، اما هزینههای گزافی پرداخت کردند.
آلوز با وجود ثروت ۵۰ میلیون یورویی، در تأمین وثیقه با مشکل مواجه شد و اسپیسی نه تنها خانه خود را از دست داد، بلکه با بدهی میلیوندلاری برای هزینههای حقوقی روبرو شد. این پروندهها پرسشهای مهمی را درباره توازن بین حمایت از قربانیان واقعی و حفظ حقوق متهمان مطرح میکند. چگونه میتوان از سوءاستفاده از سیستم قضایی جلوگیری کرد، بدون آنکه به قربانیان واقعی بیعدالتی شود؟
تحلیل حقوقی و قضایی
در هر دو پرونده، اصل "بیگناهی تا زمان اثبات جرم" مورد تأکید قرار گرفت. دادگاهها نتوانستند ادعاها را فراتر از شکی معقول ثابت کنند. تفاوت در سیستمهای قضایی اسپانیا، آمریکا و بریتانیا در رسیدگی به این پروندهها مشهود است. در حالی که خروجی نهایی مشابه بود، روند قضایی متفاوت بود. نقش وکلای مدافع در این تبرئهها قابل توجه است. وکلای هر دو متهم توانستند شبهات جدی در ادعاهای شاکیان ایجاد کنند.
تحلیل رسانهای و افکار عمومی
پوشش رسانهای این پروندهها از همان ابتدا بسیار گسترده بود. این پوشش گاه به شکل گیری "دادگاه رسانهای" منجر شد که بر روند دادرسی تأثیر میگذاشت. افکار عمومی اغلب پیش از صدور حکم نهایی، خود قضاوت میکند. این مسئله برای چهرههای مشهور میتواند بسیار آسیبزا باشد، حتی در صورت تبرئه. نقش شبکههای اجتماعی در شکلدهی به روایت عمومی درباره این پروندهها غیرقابل انکار است. هشتگ ها و کمپینهای مختلف اغلب بر درک و دیدگاه عمومی تأثیر میگذارند.
تحلیل اقتصادی و حرفهای
هر دو چهره مشهور هزینههای مالی سنگینی متحمل شدند. دنی آلوز با مسدودی حسابهای بانکی و اسپیسی با فروش اجباری خانه خود روبرو شد. آسیب به کارنامه حرفهای شاید جبرانناپذیرترین ضرر باشد. اسپیسی از پروژههای سینمایی مهمی کنار گذاشته شد و آلوز نیز موقعیت های حرفهای زیادی را از دست داد. هزینههای حقوقی این پروندهها برای هر دو میلیونها دلار بود. این مسئله نشان میدهد که حتی افراد ثروتمند نیز در برابر چنین اتهاماتی آسیبپذیر هستند.
تحلیل اجتماعی و فرهنگی
این پروندهها در بستر جنبش #MeToo اتفاق افتاد. اگرچه این جنبش به برملاشدن بسیاری از موارد واقعی کمک کرد، اما نگرانیهایی درباره اتهامات نادرست نیز ایجاد کرده است. تعادل بین حمایت از قربانیان و حفظ حقوق متهمان از چالشهای اصلی سیستمهای قضایی است. این پروندهها نشان میدهد که برقراری این تعادل چقدر دشوار است. نقش شهرت در چنین پروندههایی دوگانه است. از یک سو ممکن است متهمان به دلیل شهرتشان مورد هدف قرار گیرند، از سوی دیگر ممکن است از منابع بیشتری برای دفاع برخوردار باشند.
تحلیل آیندهنگر
این پروندهها ممکن است بر نحوه برخورد با اتهامات جنسی در آینده تأثیر بگذارد. قضات ممکن است در بررسی این قبیل ادعاها محتاطتر عمل کنند. رسانهها ممکن است درس هایی بگیرند که در پوشش چنین پروندههایی معقول تر عمل کنند و از "قضاوت زودهنگام" بپرهیزند. سیستمهای قضایی ممکن است مکانیسم های بهتری برای محافظت از هر دو طرف - هم شاکیان و هم متهمان - توسعه دهند.