آسیانیوز ایران؛ سرویس علم و تکنولوژی:
کاظم عاشوری گیلده - محقق و نویسنده - در دنیایی که هر روز شاهد پیشرفتهای شگفتانگیز فناوری هستیم، پرسشی در ذهن بسیاری از انسانها شکل گرفته است: آیا ممکن است روزی ارتباط تلهپاتی، یعنی انتقال مستقیم افکار و احساسات از ذهنی به ذهن دیگر، جایگزین ابزارهای ارتباطی امروزی همچون تلفن همراه، اینترنت و شبکههای اجتماعی شود؟ تصویری که در ذهن علاقهمندان به این ایده نقش میبندد، جهانی است که در آن انسانها بدون واسطه و با سرعتی فراتر از تصور، تنها با نیروی ذهن خود با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند. در چنین جهانی، شما تنها با حضور در کنار فردی دیگر، یا حتی از فاصلهای بسیار دور، قادر خواهید بود نیات او را احساس کنید، افکارش را بخوانید و پیش از آنکه سخنی گفته شود، به درک کاملی از او برسید. این تصور برای بسیاری، هم وسوسهانگیز است و هم کمی ترسناک. اما آیا واقعاً چنین آیندهای در انتظار ماست؟
جذابیت ایده تلهپاتی برای انسان امروز
انسان معاصر بیش از هر زمان دیگری با بحران ارتباط مواجه است. با وجود تلفنهای هوشمند، اینترنت پرسرعت و شبکههای اجتماعی، هنوز بسیاری از افراد احساس تنهایی، سوءتفاهم و فاصله عاطفی دارند. درست در همین نقطه است که ایده ارتباط ذهن به ذهن به عنوان راهحلی انقلابی مطرح میشود. هواداران این دیدگاه باور دارند که تلهپاتی میتواند فاصلهها را از میان بردارد، سوءبرداشتها را از بین ببرد و جامعهای بر اساس شفافیت، اعتماد و درک متقابل بسازد. آنها حتی پا را فراتر گذاشته و معتقدند این توانایی میتواند به گروهی که در ادبیات معنوی به نام «بذرهای ستارهای» شناخته میشوند کمک کند تا با یکدیگر ارتباطی عمیقتر و مؤثرتر برقرار کنند؛ گروهی که خود را حاملان انرژیها و آگاهیهای تازه برای تحول زمین میدانند.
علم چه میگوید؟
واقعیت این است که علم مدرن تاکنون شواهد قاطعی برای وجود تلهپاتی ارائه نکرده است. مطالعات متعدد در حوزه پاراپسیکولوژی انجام شده، اما بیشتر نتایج یا متناقض بودهاند یا در تکرارهای علمی موفقیتآمیز نبودهاند. بنابراین، جامعه علمی جهانی هنوز تلهپاتی را یک پدیده اثباتشده به حساب نمیآورد. با این حال، پژوهشهای علوم اعصاب در سالهای اخیر به سمت حوزهای نزدیک حرکت کردهاند: رابطهای مغز-کامپیوتر. این فناوریها قادرند سیگنالهای مغزی را ثبت و رمزگشایی کنند. در حال حاضر، افراد فلج میتوانند با کمک این فناوری، تنها با نیروی فکر خود دست رباتیک را حرکت دهند یا پیامهای سادهای بنویسند. هرچند این فناوری هنوز بسیار ابتدایی است، اما دروازهای تازه به روی تصور آیندهای باز کرده که در آن مغزها مستقیماً با یکدیگر «گفتوگو» کنند.
میان علم و معنویت
اگرچه از منظر علمی هنوز راهی طولانی تا تحقق تلهپاتی باقی مانده است، اما از منظر معنوی و فلسفی، بسیاری بر این باورند که انسانها همین حالا هم تواناییهایی فراتر از ادراک حسی خود دارند. این دیدگاه بر همدلی عمیق، شهود، و توانایی دریافت انرژیهای عاطفی دیگران تأکید دارد. شاید ما این قابلیتها را در قالب علمِ امروز توضیح ندهیم، اما بسیاری از افراد در زندگی روزمره تجربه کردهاند که بدون کلام، احساس یا نیّت فردی دیگر را دریافت کنند.
چالشهای یک دنیای تلهپاتیک
حتی اگر روزی تلهپاتی به واقعیت تبدیل شود، پرسشهای مهمی مطرح خواهد شد:
- حریم خصوصی چه میشود؟ اگر دیگران بتوانند افکار ما را بخوانند، مرز میان فرد و جامعه چگونه تعریف خواهد شد؟
- آیا میتوان افکار ناخوشایند یا آسیبرسان را از این جریان حذف کرد؟
- آیا همه انسانها بهطور برابر به این توانایی دسترسی خواهند داشت یا تنها گروهی خاص؟
این پرسشها نشان میدهند که همانقدر که آینده تلهپاتیک میتواند رؤیایی باشد، میتواند خطرناک هم باشد.
جمعبندی
امروز، تلهپاتی هنوز بیشتر شبیه یک رؤیا، یک باور معنوی یا یک ایده فلسفی است تا یک حقیقت علمی. با این حال، پیشرفتهای فناوری و گسترش افقهای آگاهی بشر نشان میدهد که انسانها همواره در مسیر کشف و گسترش مرزهای ارتباطی خود بودهاند. شاید روزی برسد که ارتباط ذهنی همانطور که اکنون اینترنت زندگی ما را دگرگون کرده است، جهان ما را متحول سازد. تا آن زمان، شاید بهترین راه، پرورش مهارتهایی چون گوش دادن، همدلی، و گفتوگوی صادقانه باشد؛ ابزارهایی که همین حالا نیز میتوانند ما را به هم نزدیکتر کنند، حتی بدون نیاز به نیروی جادویی تلهپاتی.