آسیانیوز ایران؛ سرویس اجتماعی:
بحث مهریه، سالهاست که به یکی از چالشبرانگیزترین موضوعات در حوزه حقوق خانواده تبدیل شده است. این بار، مجلس و دولت بر سر میزان سکه مهریه به تقابل پرداختند. زهرا بهروزآذر، معاون امور زنان رئیسجمهور، از تلاش مجلس برای کاهش تعداد سکه مهریه از ۱۱۰ به ۱۴ سکه خبر داد. این طرح که میتوانست تأثیر گستردهای بر زندگی زنان داشته باشد، با مخالفت جدی دولت روبرو شد. به گفته وی، دولت بلافاصله پس از مطرح شدن این طرح، به مخالفت با آن برخاست. استدلال اصلی دولت این بود که با ۱۴ سکه، یک زن نمیتواند پس از طلاق، زندگی خود را سامان دهد. معاون امور زنان رئیسجمهور با تأکید بر این که مهریه تنها پشتوانه مالی بسیاری از زنان پس از جدایی است، از پافشاری دولت بر موضع خود خبر داد.
این پافشاری در نهایت به نتیجه رسید و مجلس طرح کاهش سکه مهریه را برای همیشه کنار گذاشت. این رویداد را میتوان یک پیروزی برای دفاع از حقوق زنان در برابر فشار برای کاهش حمایتهای مالی دانست. بهروزآذر در توضیح مخالفت دولت گفت که ۱۴ سکه مهریه نمیتواند کمکی به تأمین آینده زن پس از طلاق کند. در شرایط اقتصادی کنونی، این میزان مهریه حتی نمیتواند هزینههای اولیه زندگی را پوشش دهد. این تصمیم دولت، نشان از توجه به دغدغهها و مشکلات زنان در جامعه دارد. همچنین بیانگر آن است که دولت حاضر نیست به بهانههای مختلف، از حمایتهای قانونی از زنان بکاهد. این گزارش، به تحلیل ابعاد مختلف این تصمیم و پیامدهای آن برای زنان میپردازد.
مهریه به عنوان پشتوانه مالی زنان؛ واقعیت یا افسانه؟
در جامعه ایرانی، مهریه همواره به عنوان یک پشتوانه مالی برای زنان در نظر گرفته شده است. این نهاد حقوقی میتواند در صورت بروز مشکلات زناشویی، نقش مهمی در تأمین امنیت مالی زن ایفا کند. با این حال، در عمل بسیاری از زنان به دلایل مختلف فرهنگی و اجتماعی از وصول مهریه خود صرفنظر میکنند. همچنین، مشکلات اجرایی و طولانی شدن فرآیند وصول، از دیگر موانع پیش روی زنان است. در چنین شرایطی، کاهش میزان مهریه میتواند این پشتوانه مالی را به طور کامل از بین ببرد. مخالفت دولت با کاهش مهریه را میتوان تلاشی برای حفظ حداقلی از این حمایت مالی دانست.
دلایل مجلس برای کاهش مهریه؛ چه توجیهاتی مطرح شد؟
اگرچه معاون امور زنان رئیسجمهور به صراحت به دلایل مجلس اشاره نکرده، اما معمولاً طرفداران کاهش مهریه چند استدلال اصلی دارند:
- اول، کاهش فشار بر مردان و تسهیل ازدواج.
- دوم، کاهش اختلافات خانوادگی ناشی از مطالبه مهریه. سوم، منطقی کردن میزان مهریه با توجه به شرایط اقتصادی.
با این حال، به نظر میرسد دولت این استدلالها را قانعکننده ندانسته و کاهش مهریه را به معنای کاهش حمایت از زنان تفسیر کرده است.
تأثیر کاهش مهریه بر نرخ طلاق؛ تئوریهای متضاد
برخی کارشناسان معتقدند کاهش مهریه میتواند به کاهش نرخ طلاق بینجامد، زیرا زنان برای حفظ پشتوانه مالی خود، احتمالاً بیشتر تمایل به تحمل مشکلات خانوادگی خواهند داشت. در مقابل، برخی دیگر بر این باورند که کاهش مهریه ممکن است به افزایش نرخ طلاق منجر شود، زیرا زنان با از دست دادن این اهرم مالی، ممکن است کمتر تمایل به ماندن در زندگیهای ناموفق داشته باشند. دولت ظاهرا به دیدگاه دوم نزدیکتر است و معتقد است کاهش مهریه نمیتواند راهحل مناسبی برای کاهش طلاق باشد.
جایگزینهای مهریه؛ آیا راهحل دیگری وجود دارد؟
به جای کاهش مهریه، میتوان راهحلهای جایگزینی را برای حمایت از زنان پیشنهاد کرد. ایجاد صندوقهای حمایتی برای زنان مطلقه، توسعه بیمههای خاص طلاق، و تقویت نظام اجرای مهریه از جمله این راهحلها هستند. همچنین، فرهنگسازی برای تعیین مهریههای متناسب با شرایط واقعی جامعه میتواند مفید باشد. در بسیاری از موارد، مهریههای غیرواقعی و کلان که وصول آنها غیرممکن است، به مشکل تبدیل میشوند. به نظر میرسد دولت ترجیح میدهد به جای کاهش مهریه، به فکر راهحلهای جایگزین برای حمایت از زنان باشد.
پیامدهای اجتماعی این تصمیم؛ پیروزی برای جنبش زنان؟
شکست طرح کاهش مهریه را میتوان یک پیروزی برای فعالان حقوق زنان دانست. این نشان میدهد که دولت حاضر است در برابر فشار برای کاهش حقوق زنان مقاومت کند. از سوی دیگر، این تصمیم ممکن است با مخالفت گروههایی که خواهان تسهیل ازدواج و کاهش بار مالی آن بر مردان هستند، روبرو شود. در بلندمدت، این تصمیم میتواند به حفظ وضع موجود در حوزه حقوق خانواده بینجامد. با این حال، نیاز به اصلاحات بنیادین در نظام حمایت از زنان همچنان احساس میشود.