آسیانیوز ایران؛ سرویس فرهنگی هنری:
صدای او با دشتهای سرسبز گیلان عجین شده بود. صدایی که از دل فرهنگ و طبیعت شمال برمیخاست و در قلب میلیونها ایرانی مینشست. ناصر مسعودی، بانوی خواننده موسیقی گیلان، امروز برای همیشه خاموش شد. او که به «بلبل گیلان» شهرت داشت، نه تنها یک خواننده، بلکه حافظ بخش بزرگی از میراث موسیقایی این خطه بود. ترانههایش روایتگر رنجها و شادیهای مردم شمال، از جنگلهای انبوه تا شالیزارهای طلایی بود. مسعودی در دورانی قدم به عرصه موسیقی گذاشت که موسیقی محلی در حال فراموشی بود. با تلاشهای او و همرزمانش، گویش شیرین گیلکی بار دیگر در قالب ترانههایی ماندگار، در دل مردم جای گرفت.
از «گل پامچال» که همچون بهاری همیشه جاوید در حافظه جمعی ماست، تا تیتراژ ماندگار سریال «کوچک جنگلی» که نسلهای مختلف را با قهرمان ملی گیلان آشنا کرد، همه و همه از آثار این هنرمند پرکار است. او تنها به موسیقی محلی محدود نماند. در برنامه افسانهای «گلها»ی رادیو ایران نیز حضوری درخشان داشت و با بزرگانی چون احمد عبادی و جلیل شهناز همکاری کرد. این نشان از عمق دانش موسیقایی او داشت. در طول بیش از ۵۰ سال فعالیت هنری، بیش از ۵۰۰ ترانه از خود به یادگار گذاشت. از آوازهای سنتی گرفته تا ترانههای محلی گیلکی، هر کدام گوهری درخشان در گنجینه موسیقی ایران هستند. حتی پس از انقلاب نیز با وجود تمام محدودیتها، همچنان به خلق اثر ادامه داد. آلبوم «حالا چرا»ی او در جشنواره موسیقی ما جایزه بهترین آلبوم سنتی را دریافت کرد. اکنون که بلبل گیلان خاموش شده، اما ترانههایش همچون رودخانه همیشه جاری موسیقی ایران، برای همیشه جریان خواهد داشت. یادش گرامی و صدایش جاودان.
جایگاه مسعودی در موسیقی نواحی ایران
ناصر مسعودی را باید یکی از ستونهای استوار موسیقی نواحی ایران دانست. او در دورهای به عرصه موسیقی قدم گذاشت که توجه به موسیقی محلی در حال کمرنگ شدن بود. با حضور او و هم نسلانش، موسیقی محلی گیلان جایگاه واقعی خود را بازیافت. مسعودی تنها یک خواننده نبود، بلکه پژوهشگر و حافظ فرهنگ شفاهی گیلان نیز به شمار میرفت. بسیاری از ترانههای محلی که در آستانه فراموشی بودند، با صدای او ماندگار شدند و به نسلهای بعد منتقل شدند. رویکرد او به موسیقی محلی، رویکردی خلاقانه و پویا بود. او در عین حفظ اصالت، به نوآوری نیز میپرداخت و ترانههای محلی را در قالبهای جدید ارائه میداد. این ویژگی، باعث ماندگاری و فراگیری آثارش شد.
تلفیق موسیقی دستگاهی و محلی
یکی از وجوه تمایز مسعودی، توانایی او در تلفیق موسیقی دستگاهی ایرانی با آوازهای محلی گیلکی بود. این تلفیق هوشمندانه، هم باعث غنای موسیقی محلی شد و هم راهی برای معرفی آن به مخاطبان گستردهتر گشود. همکاری او با استادان بزرگ موسیقی ایرانی مانند احمد عبادی، جلیل شهناز و اصغر بهاری، نشان از تسلط او بر هر دو حوزه موسیقی دستگاهی و محلی داشت. این همکاریها آثاری خلق کرد که در تاریخ موسیقی ایران ماندگار شد. مسعودی ثابت کرد که موسیقی محلی و موسیقی دستگاهی میتوانند در تعاملی سازنده قرار گیرند. این نگاه او، الگویی برای نسلهای بعدی هنرمندان موسیقی نواحی شد.
نقش مسعودی در احیای هویت گیلکی
در دورهای که استفاده از زبانها و گویشهای محلی در رسانهها محدود بود، مسعودی با خواندن ترانههای گیلکی، به تقویت هویت فرهنگی مردم گیلان کمک شایانی کرد. ترانههای او باعث شد گیلکزبانان به فرهنگ و زبان خود افتخار کنند. ترانههای او روایتگر زندگی روزمره مردم گیلان، از شالیزار تا دریای کاسپین بود. این ترانهها نه تنها جنبه هنری، بلکه ارزش مردمشناختی نیز دارند و سبک زندگی و فرهنگ گیلانی را ثبت کردهاند. امروز بسیاری از گیلکزبانان، زبان و فرهنگ خود را از طریق ترانههای مسعودی به نسلهای بعد منتقل میکنند. به این ترتیب، نقش او در حفظ فرهنگ گیلکی فراتر از یک هنرمند عادی است.
مسعودی و رسانههای جمعی
مسعودی از نخستین هنرمندانی بود که از ظرفیت رسانههای جمعی برای معرفی موسیقی محلی استفاده کرد. همکاری با رادیو گیلان و سپس برنامه ملی «گلها» باعث شد صدای او و موسیقی گیلان در سراسر ایران شنیده شود. تیتراژ سریال «کوچک جنگلی» که با صدای او اجرا شد، نقطه عطفی در کارنامه هنریاش بود. این اثر باعث آشتی دوباره او با مخاطبان عمومی پس از انقلاب شد و نسل جدیدی را با صدای او آشنا کرد. مسعودی نشان داد چگونه یک هنرمند موسیقی محلی میتواند از طریق رسانههای جمعی، هم مخاطبان خود را گسترش دهد و هم به غنای فرهنگی جامعه کمک کند.
میراث هنری مسعودی برای نسلهای آینده
میراث هنری مسعودی تنها در ترانههایش خلاصه نمیشود. او شیوهای از خوانندگی را بنیان نهاد که ترکیبی از تکنیکهای آوازی کلاسیک و حس و حال موسیقی محلی بود. این شیوه امروز الگوی بسیاری از خوانندگان جوان موسیقی نواحی است. بیش از ۵۰۰ اثر ثبت شده از او، گنجینهای ارزشمند برای پژوهشگران موسیقی به شمار میرود. این آثار نه تنها از جنبه هنری، بلکه از نظر مردمشناسی، زبانشناسی و جامعهشناسی نیز حائز اهمیت هستند. مسعودی راهی را هموار کرد که در آن موسیقی محلی نه به عنوان پدیدهای حاشیهای، بلکه به عنوان بخشی اصیل و ارزشمند از فرهنگ ملی ایران شناخته شود. این نگاه، مهمترین میراث او برای نسلهای آینده است.