آسیانیوز ایران؛ سرویس فرهنگی هنری:
فیلم آدم فروش که محصول سال ۱۴۰۲ محسوب میشود، با درخشش چشمگیر بازیگران فیلم آدم فروش توانست توجه بسیاری از علاقهمندان به سینما را به خود جلب کند. این فیلم سینمایی به کارگردانی محمود کلاری، فیلمبردار برجسته و نام آشنای سینمای ایران، و تهیهکنندگی علی اوجی، اثری است که ابتدا با نام تابستان همان سال؛ حالا «آدمفروش» نام دارد شناخته میشد. این فیلم با روایت داستانی نوستالژیک از دهه ۱۳۳۰ خورشیدی که بر اساس یک تجربه شخصی چهل ساله توسط کارگردان نگاشته شده، توانست توجه بسیاری از علاقهمندان به سینما را به خود جلب کند.«آدمفروش» با استقبال خوب منتقدان و مخاطبان، موفق شد در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر، سه سیمرغ بلورین و دو دیپلم افتخار کسب کند و به عنوان یکی از آثار موفق این دوره از جشنواره شناخته شود داستان این فیلم، حول محور پیامدهای یک دروغ ساده میگردد که زندگی یک خانواده را تحت تأثیر قرار میدهد. این قصه با درخشش گروهی از بازیگران فیلم آدمفروش، به یک اثر باورپذیر و دیدنی تبدیل شده است. در ادامه این مقاله، به بررسی بیوگرافی و کارنامه هنری برجستهترین ستارگان این فیلم آدمفروش خواهیم پرداخت.تحلیل بازیگران کلیدی در فیلم «آدمفروش» حضور بازیگران نامآشنا و استعدادهای نوظهور در کنار یکدیگر، یکی از نقاط قوت این اثر سینمایی است. این یادداشت شما را با کارنامه درخشان بازیگران فیلم آدم فروش آشنا میکند. هر یک از این هنرمندان، با تواناییهای خود، به شخصیتپردازی و باورپذیری داستان کمک کردهاند.
داستان فیلم
«آدم فروش» روایت زندگی پسری به نام عطا در دهه 30 شمسی است که وقتی طلاهای عمه پولدارش دزدیده میشود، او را نزد فالگیر میبرند تا با آینه دزد را شناسایی کند. عطا که میداند عمهاش به چه کسی مشکوک است، برای رهایی از مخمصه ویژگیهای ظاهری او را به زبان میآورد و این سرآغاز ماجرایی پیچیده است. این فیلم یادآور «درخت گلابی» ساخته داریوش مهرجویی و «سینما پارادیزو» به کارگردانی «تورناتوره» است که در آنها لطافت احساسات انسانی به زیباترین شکل نمایش داده میشود. در عین حال در فضای فیلم به خوبی روح قصهگویی کارگردانانی چون ناصر تقوایی و کیارستمی را میبیند، چرا که کارگردان فیلم محمود کلاری سالها فیلمبرداری آثار این افراد را انجام داده است.
مرضیه (فریبا نادری) که گاهی به خانه مادرش مامان منیر (مهرو نونهالی) میآید، ادعا دارد که جواهراتش به وسیله یکی از افراد ساکنِ این خانه دزدیده شده است. مادر تلاش میکند ذهن دخترش را آرام کند تا گمانهایش از این مکان دور شود و نزاع تازهای به پا نشود، اما توصیههای مادر بیفایده است و جدال ادامه مییابد. مرضیه بر این امر پافشاری دارد و خواهرزادهاش داوود (علی شادمان) را عامل اصلی این سرقت میداند، در حالی که این پسر جوان به طور کلی از ماجرا بیخبر است. یک روز مرضیه به همراه زنِ برادرش آتی (سمیرا حسنپور) برادرزادهاش عطا کرده (رایان سرلک) را نزد آینهبین میبرند تا ماجرایی که درون آینه میبیند را شرح دهد. عطا برای آن که از وضعیت موجود زودتر خلاص شود، مشخصات فردی را نزد آینهبین (مهران مدیری) بیان میکند که بسیار به داوود شباهت دارد. مرضیه مقابل روی آتی وانمود میکند که از پیش هم مطمئن بوده که دزدِ واقعی کسی نیست جز داوود. مرضیه که رابطه چندان خوبی با خواهر ناتنیاش مهرو (رویا جاویدنیا) ندارد با این ترفند درواقع موجب تخریب شخصیت مهرو و داوود میشود و کار تا زندانی شدن داوود هم پیش میرود.
فضای بصری چشمنواز با داستانی کم عمق
«آدم فروش» روایت زندگی آدمهایی است که مخاطب در اطراف خود میبیند و میشناسد. این فیلم به درستی برای مخاطب طرح مساله میکند و فضایی را به تصویر میکشد که برای برخی یک یادآوری نوستالژیک است. در عین حال به درستی نشان میدهد که چگونه شانههای پسر بچهای در آستانه هشت سالگی از بار سنگین مسئولیتی که از او انتظار میرفته، خم شد و از آن پس عذاب وجدان تا سالها رهایش نکرد. این فیلم درباره تحول درونی شخصیتهاست، اما برخلاف سایر آثار که رسیدن افراد به یک شخصیت ایدهآل را به تصویر میکشند در «آدم فروش» جهانی را نمایش میدهد که در آن انسانها به نابودی میرسند. با این حال اصرار فیلم به نمایش سرنوشت همه شخصیتها باعث شده تا روایت اصلی قصه در میان خردهداستانها کمرنگ شود. مهمترین ویژگی «آدم فروش» نورپردازی و قاب بندی جذاب آن است که تا انتها مخاطب را با خود همراه میکند. در عین حال کارگردان تلاش کرده تا با استفاده از همین جذابیتها داستان را روایت کند، اما تغییر ناگهانی ریتم باعث شده تا فیلم برای برخی کسلکننده باشد چرا که بیننده تا میانههای تماشا متوجه رابطه میان کاراکترها نمیشود. در فیلمهایی شبیه به این اثر بیش از آنکه قصه اهمیت داشته باشد، فضا و حال و هوای فیلم اهمیت دارد. در حقیقت در «آدم فروش» فضای بصری بر روایت داستان برتری پیدا کرده است.
بازیگران فیلم
علی شادمان: نقش اول مرد در فیلم آدمفروش
علی شادمان، متولد ۴ آذر ۱۳۷۵ در ایلام، بازیگری کُردتبار است که فعالیت هنری خود را از سنین کودکی آغاز کرده است. اولین تجربه سینمایی او در فیلم درام «میم مثل مادر» (۱۳۸۵) به کارگردانی رسول ملاقلیپور بود. ملاقلیپور به دلیل توانایی شادمان در نواختن ویلن، او را برای نقش سعید، کودکی با مشکلات ژنتیکی ناشی از بمباران شیمیایی سردشت، انتخاب کرد. شادمان برای این نقش، جایزه بهترین بازیگر کودک را از جشنواره بینالمللی فیلم رشد دریافت کرد که نوید یک آینده درخشان را برای او میداد.او در طول فعالیت خود، در فیلمها و سریالهای متعددی نقشآفرینی کرده است. شهرت اصلی شادمان، با بازی در مجموعههای تلویزیونی «سرزمین مادری» (۱۳۹۲) و «کیمیا» (۱۴۰۲) رقم خورد. نکته جالب توجه درباره حضور او در «سرزمین مادری» این است که برای ثابت نگه داشتن قد و چهره کودکیاش، آمپول ضد رشد تزریق کرده بود. از دیگر آثار مهم او میتوان به نقش مکمل در فیلم «شنای پروانه» (۱۳۹۸) به کارگردانی محمد کارت و نقش اصلی در مجموعه «یاغی» (۱۴۰۱) از همین کارگردان اشاره کرد که برای آن تحسین منتقدان و نامزدی جایزه حافظ را به دست آورد. علی شادمان در فیلم آدم فروش، با ارائه یک بازی روان و باورپذیر، برای نقش خود نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد شد.
رایان سرلک: استعداد درخشان خردسال
رایان سرلک، بازیگر خردسال سینما و تلویزیون، متولد ۲۱ اسفند ۱۳۹۲ در تهران است. پدرش، دهناد سرلک، طراح و معمار و مادرش کارشناس شیمی هستند و هیچکدام بازیگر نیستند. رایان تکفرزند است. او از سن ۴ سالگی استعداد خود را در بازیگری نشان داد و والدینش با مشاهده علاقه او به دابسمش، تکرار دیالوگها و خوشصحبتی، تصمیم گرفتند او را در این مسیر حمایت کنند.رایان سرلک فعالیت هنری خود را با شرکت در کلاسهای بازیگری مهرنوش دارا و سپس حضور در نمایش «چرا خرسها دمهای کوتاهی دارند» آغاز کرد. اولین فیلم سینمایی او، «راند چهارم» (۱۳۹۷) به کارگردانی علیرضا امینی بود که در ۵ سالگی در کنار بازیگرانی چون پژمان بازغی نقشآفرینی کرد. او با بازی در نقش کاوه در سریال تلویزیونی «زیرخاکی» (فصلهای ۱ تا ۳) به شهرت گستردهای دست یافت و در کنار ژاله صامتی و پژمان جمشیدی برای مخاطبان شناخته شد. سرلک همچنین در سریالهای دیگری مانند «در انتهای شب» و «داریوش» و فیلمهایی چون «گل به خودی» (۱۳۹۹) و «جاده خاکی» (۱۴۰۰) حضور داشته است. عملکرد این بازیگر خردسال در فیلم آدم فروش به قدری تأثیرگذار است که به راحتی میتواند بیننده را با قصه همراه کند.
پژمان بازغی: چهرهای شناختهشده در سینما و تلویزیون
پژمان بازغی، متولد ۱۹ مرداد ۱۳۵۳ در تهران، بازیگر سینما، تلویزیون و مجری اهل ایران است. اصالت خانوادگی او به شمال ایران و شهر آستانه اشرفیه بازمیگردد. به دلیل شغل پدرش در نیروی دریایی، دوران کودکی خود را در شهرهای مختلفی چون تهران، رشت و بوشهر سپری کرده است. او پس از قبولی در دانشگاه آزاد واحد لاهیجان در رشته مهندسی معدن، با سینما آشنا شد. بازغی فعالیت هنری خود را در سال ۱۳۷۳ با ورود به سینمای جوانان مرکز گیلان و بازی در فیلم «اعتراف» آغاز کرد. با ایفای نقش در مجموعه تلویزیونی «آژانس دوستی» به شهرت رسید و سپس با فیلمهایی مانند «جوانی» و «بلوغ» و مجموعه «گمگشته» جایگاه خود را در سینما و تلویزیون تثبیت کرد. در سال ۱۴۰۲، وی به عنوان رئیس انجمن صنفی بازیگران سینما انتخاب شد و حضور او در «آدم فروش» به غنای گروه بازیگری فیلم آدم فروش افزوده است. در مسیر حرفهای بازیگرانی مانند او که عمدتاً در ژانرهای جدی کار کردهاند، پیوستن به تیمهای کمدی همیشه با ریسک همراه بوده است، و این موضوع در مورد همکارش پژمان جمشیدی نیز مطرح شده که آیا بررسی فیلم ناجورها؛ پایان دوران کمدی پژمان جمشیدی است؟
مهران مدیری: نقش مکمل کلیدی در آدمفروش
مهران مدیری، متولد ۱۸ فروردین ۱۳۴۶ در تهران، کارگردان، بازیگر، تهیهکننده و مجری برجسته ایرانی است. او فعالیت هنری خود را از شانزده سالگی با تئاتر آغاز کرد و در سال ۱۳۶۸ وارد رادیو شد و به مدت شش سال به گویندگی در «داستان شب» پرداخت. شهرت مدیری از سال ۱۳۷۲ با بازی در مجموعه طنز «نوروز ۷۲» آغاز شد و سپس با کارگردانی و بازی در سریالهایی نظیر «پرواز ۵۷» (۱۳۷۲) و «ساعت خوش» (۱۳۷۳) به اوج رسید. مدیری خالق بسیاری از محبوبترین مجموعههای کمدی تلویزیون ایران است. او همچنین با ساخت سریال «قهوه تلخ» (۱۳۸۹) وارد شبکه نمایش خانگی شد. مدیری در فیلم «آدم فروش»، نقشی کوتاه اما کلیدی به عنوان یک رمال آینهبین ایفا میکند. این نقش به عنوان یکی از نقاط عطف در کارنامه او در «آدم فروش» شناخته میشود. منتقدان معتقدند که لحن صحبت و ایفای نقش او برای این کاراکتر مناسب است و نسبت به آثار اخیرش وضعیت بهتری دارد، هرچند که انتظارات از او همچنان بالاتر است. برخی نیز حضور کوتاه او را ترفندی برای جذب مخاطب دانستهاند.
نسیم ادبی: از تئاتر تا سینما
نسیم ادبی، متولد سال ۱۳۵۵ در تهران، صداپیشه و هنرپیشه سینما، تئاتر و تلویزیون اهل ایران است. او دانشآموخته رشته نمایش با گرایش بازیگری از دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز است. همسر او ابراهیم اثباتی بود که در سال ۱۳۹۹ درگذشت. ادبی سابقه درخشانی در تئاتر دارد و چندین بار جایزه بهترین بازیگر جشنواره تئاتر فجر را در سالهای مختلف (۱۳۸۸، ۱۳۹۰، ۱۳۹۴ و ۱۳۹۵) دریافت کرده است که نشاندهنده توانایی او در این عرصه است. حضور نسیم ادبی در فیلم آدم فروش، مانند دیگر بازیگران باتجربه این فیلم، به غنای گروه بازیگری افزوده است.
صابر ابر: بازیگر توانمند تئاتر و سینما
صابر ابر، متولد ۱۸ خرداد ۱۳۶۳ در تهران، بازیگر، کارگردان تئاتر و نویسنده ایرانی است. او مدرک کارشناسی مدیریت و کارشناسی ارشد سینما را از دانشگاه آزاد اسلامی واحد فیروزکوه دریافت کرده است. ابر فعالیت حرفهای خود را با اجرای برنامههای تلویزیونی کودک مانند «رنگینکمان» و مسابقه «در ۱۰۰ ثانیه» آغاز کرد. نخستین حضور او در سینما با فیلم «شاعر زبالهها» (۱۳۸۴) بود. صابر ابر در «آدم فروش»، نقشی کوتاه اما بسیار تأثیرگذار را ایفا کرده که در زمانی اندک، تمام احساسات یک پدر نگران را به تصویر میکشد. بازی در «آدم فروش» نقطه عطف جدیدی در کارنامه او محسوب میشود.
فریبا نادری: بازیگر باسابقه سینما و تلویزیون
فریبا نادری، متولد ۲۳ فروردین ۱۳۶۳ در تهران، بازیگر سینما و تلویزیون اهل ایران است. او فعالیت حرفهای خود را از سال ۱۳۸۲ آغاز کرد. نادری در اوج جوانی با مسعود رسام، که تفاوت سنی زیادی با او داشت، ازدواج کرد و پس از درگذشت رسام در سال ۱۳۸۸، در مصاحبهای اعلام کرد که هرگز با بازیگران ازدواج نخواهد کرد. او از زندگی عاشقانه خود با همسرش سخن گفته و او را آموزنده توصیف کرده است. فریبا نادری یکی از بازیگران فیلم آدم فروش است و منتقدان، بازی او در این فیلم را برخلاف برخی از کارهای قبلیاش، خوب و مناسب ارزیابی کردهاند.
سمیرا حسنپور: بازیگری نسبتا توانمند
سمیرا حسنپور، متولد ۱۶ آذر ۱۳۶۳ در تهران، بازیگر ایرانی است. او فرزند یک مجسمهساز و یک خانهدار است. حسنپور تحصیلات خود را در رشته نمایش از دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک به پایان رساند. فعالیت بازیگری او با تئاتر دانشجویی و با تشویق استادش، بهرام بیضایی، آغاز شد. او نخستین بار در سال ۱۳۸۵ با نمایش «مجلس شبیه؛ در ذکر مصایب استاد نوید ماکان و همسرش مهندس رخشید فرزین» به کارگردانی بیضایی روی صحنه رفت. نخستین حضور سینمایی سمیرا حسنپور در فیلم «تمشک» (۱۳۹۲) بود. سمیرا حسنپور در فیلم آدم فروش، نقش آتیه را ایفا کرده است. او در «آدم فروش» نیز تواناییهای خود را به نمایش گذاشت.
رویا جاویدنیا: هنرمند با پیشینه تجسمی
رویا جاویدنیا، متولد ۱۰ مرداد ۱۳۴۴ در تهران، بازیگر ایرانی است. او فارغالتحصیل کارشناسی هنرهای تجسمی در شاخه سفالگری است. فعالیت هنری خود را از سال ۱۳۸۴ با فیلم سینمایی «عصر جمعه» و در تلویزیون با مجموعه «وضعیت سفید» (۱۳۹۰) آغاز کرد. جاویدنیا در فیلم «آدم فروش» یکی از بازیگران فیلم آدم فروش است و به همراه مهرو نونهالی، نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن از چهل و دومین دوره جشنواره فیلم فجر برای این فیلم شدند.
کارگردانی فیلم آدم فروش
محمود کلاری یکی از خوشفکرترین و پرافتخارترین فیلمبرداران سینمای ایران است. سابقه طولانی کلاری در حوزه تصویر سبب شده است که در این فیلم نیز با برتری تصویر بر محتوا مواجه شویم. بدین ترتیب که قابهای زیبا، دلنشین و طراحی صحنه فرمی دلفریب ایجاد کرده و به ارزش بصریِ پلانها افزوده است. کلاری در این فیلم یک خاطره شخصی را مبنای شکلگیری داستان فیلم قرار میدهد. خاطرهای که به زعم کارگردان گمان میرود احساسات مخاطبان را برانگیزد و وجوه اشتراکی با خاطرات مابقی ساکنین سرزمین ایران داشته باشد. در حاشیه این خاطره خصوصی که خطی باریک از داستانی کمعمق را دربرمیگیرد، ماجرایی سیاسی نیز در جریان است. تصویری کوتاه و منقطع از هیاهوی مردم در خیابانها و اعتراضات مرتبط با کودتای ۲۸ مردادِ سال سی و دو. نماهایی نهچندان طولانی که بهواقع کمک شایانی به پیشرفت داستان نمیکند.
تهیهکننده فیلم گفته نام فیلم «تابستان همان سال» به «آدمفروش» تغییر پیدا کرده و به دلیل طولانیشدن روند صدور مجوز، اکران فیلم از۱۲ شهریور آغاز خواهد شد. اینکه اوجی فیلم با اینهمه حرف و حدیث هنوز سادهترین مراتب کمپانیداری را رعایت نمیکند و ظاهرا فقط به بالابردن آمار تولیدش میاندیشد از حوصله این متن خارج است اما اینکه چطور میشود فیلمی تابستانی را همینقدر با بیسلیقگی به آغاز باد سرد پاییز سپرد را نباید شوخی گرفت. در فجر چهلودوم ، فیلم آقای کلاری سیمرغ بهترین طراحی لباس، طراحی صحنه و البته فیلمبرداری را دشت کرد. «تابستان همان سال» یا «آدم فروش» امسال، یک حدیث نفس خوشلعاب است که یک بازیگر کودک محشر، یک مادربزرگ درجه یک و یک جوان اول حیرتانگیز دارد. به این ها اضافه کنید دهها پلان دلنشین که جزئی از معجزات خاندان کلاری در رنگ و نور به شمار میآید تا با فیلم کیفور شوید.
رایان سرلک با انبوه کارهایش را نمیتوان دیگر بازیگر کودک و نوجوان محسوب کرد که برای خودش باتجربه شده و با بزرگان بسیاری کار کردهاست و در نقش عطا هم عالی است. مهرو نونهالی چنان خاص و دلنشین است که حسرت کمبودن حضورش در سینما به دلمان است و علی شادمان که در انتخاب نقشهای متفاوت و دشوار، استاد شدهاست، سه نقش طلایی فیلم هستند. حسرتهایی که فیلم به دلمان میگذارد هم البته کم نیست. اینکه کاش داوود با بازی علی شادمان که اینقدر هم خوب از آب درآمده ناگهان با یک خط نریشن، تو زرد از آب در نمیآمد یکی از آن حسرتهاست. اینکه کاش سرخوشی آن تنگ قلیان و هندوانه شیرین و پالوده یخمال، به اجرای قصه فیلم هم سرایت کرده بود، اینکه شیرازیها(فامیل مادر داوود) اینقدر بیقصه نبودند و اینکه شوهر کلاش فکل کراواتی با یک نما به نقش منفی رذل فیلم بدل نمیشد هم حسرتهای دیگر فیلم هستند. اصلا اینکه کاش قصه کودتا با آن اجرای دم دستی به فیلم تحمیل نمیشد و کاش در سرجهازی فیلمهای اوجیفیلم، فریبا نادری و پژمان بازغیها مهم نبودند هم حسرتهای کمی نیست. فیلم محمود کلاری را باید دید چون به معنای واقعی کلمه چشمنواز است. کارگردانی که یک عمر معجزهگر نور و تصویر بوده و حالا سکان دوربین را به فرزند سپرده، بیهیچ تردید فیلمی خوش رنگولعاب ساختهاست. فیلم را ببینید و برای سر سلامتی محمود خان دعا کنید…
نتیجهگیری
فیلم آدم فروش، نه تنها به واسطه داستان نوستالژیک و کارگردانی محمود کلاری، بلکه به دلیل گردآوری مجموعهای از بازیگران فیلم آدم فروش توانا، اثری قابل توجه محسوب میشود. از هنرمندان باسابقه و محبوب همچون مهران مدیری و پژمان بازغی گرفته تا بازیگران توانمندی چون علی شادمان و صابر ابر، و همچنین استعداد درخشان خردسال رایان سرلک، هر یک به سهم خود به شخصیتپردازی و فضای کلی فیلم آدم فروش کمک کردهاند. با اینکه برخی منتقدان به فیلمنامه «کند و لاغر» آن اشاره کردهاند، اما در مجموع، «آدم فروش» به عنوان یک اثر چشمنواز با تصویربرداری درخشان و فضاسازی قابل توجه ارزیابی شده است که تماشای آن، به ویژه برای علاقهمندان به سینمای نوستالژیک، خالی از لطف نخواهد بود. این فیلم نمونهای از همکاری موفق بین نسلهای مختلف بازیگری در «آدم فروش» است که هر کدام با پیشینه و سبک خاص خود، به روایت یک داستان شخصی از کارگردان، جان تازهای بخشیدهاند. فیلم «آدمفروش» را میتوان نمونهای از تضاد بین فرم و محتوا در سینمای ایران دانست. از یک سو، تصویربرداری چشمگیر محمود کلاری—که سالها تجربه همکاری با کارگردانانی چون ناصر تقوایی و عباس کیارستمی را دارد—فضایی نوستالژیک و دلنشین خلق کرده است. نورپردازی و قاببندیهای فیلم به حدی هنرمندانه است که بیننده را تا انتها همراهی میکند. از سوی دیگر، روایت داستان با ضعفهایی همراه است که نمیتواند انتظارات ایجاد شده توسط تصاویر را برآورده کند. یکی از نقاط قوت فیلم، بازی بینقص بازیگران است. علی شادمان در نقش داوود، توانسته است شخصیتی باورپذیر و عمیق خلق کند. رایان سرلک نیز در نقش عطا، عملکردی فراتر از سن خود ارائه داده و یکی از بیادماندنی ترین نقشهای خردسال سینمای ایران را ایفا کرده است. حضور مهران مدیری در نقش کوتاه اما تأثیرگذار رمال، نیز به جذابیت فیلم افزوده است. اما مشکل اصلی فیلم، فیلمنامه آن است. داستان که بر اساس یک خاطره شخصی ساخته شده، آنقدر گسترده و پر از شخصیت های فرعی است که روایت اصلی در میان آنها گم میشود. همچنین، پرداخت ناگهانی به موضوع کودتای ۲۸ مرداد—بدون ارتباط ارگانیک با خط داستانی اصلی—احساس میشود که بیشتر شبیه یک افزوده تصنعی است تا بخشی از روایت. در نهایت، «آدمفروش» فیلمی است که باید برای تصویربرداری و بازی بازیگرانش دیده شود، اما ممکن است از نظر روایی نتواند مخاطب را کاملاً راضی کند. این فیلم اثبات مفهوم است که حتی یک فیلمبردار برجسته نیز ممکن است در کارگردانی با چالشهای روایی روبرو شود.