آسیانیوز ایران؛ سرویس سیاسی:

پوریا زرشناس - دکترای اقتصاد انرژی های تجدیدپذیر
سفر محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی، به واشنگتن و دیدار با دونالد ترامپ در کاخ سفید، فراتر از یک ملاقات دیپلماتیک معمولی بود. این سفر که اولین دیدار رسمی بن سلمان از آمریکا از زمان ماجرای قتل جمال خاشقجی در سال ۲۰۱۸ محسوب میشد، در فضایی از همگرایی استراتژیک عمیق و تلاش برای تعریف جدیدی از اتحاد دوجانبه انجام شد. در این دیدار، توافقات تاریخی در حوزههای امنیتی، اقتصادی و فناوری مورد بحث قرار گرفت و پروندههای حساس منطقهای از ایران و اسرائیل تا غزه و سودان نیز کانون توجه بودند.
ترامپ و بنسلمان راهی ضیافت شام شدند
دونالد ترامپ در پایان این نشست به خبرنگاران گفت که قرار است این دو امشب در اتاق شرقی شام بخورند که به گفته او «بسیار کوچک» است. او به شوخی گفت که پس از دعوت نکردن بسیاری از افراد، یا کسانی که به دلیل اندازه کوچک اتاق نتوانستهاند بیایند، دشمنان زیادی برای خود درست کرده است. او اضافه کرد که قبل از پایان دوره ریاست جمهوریاش- با تکمیل بازسازیهای کاخ سفید و ساخت یک سالن رقص جدید- یک شام دیگر را ولیعهد عربستان خواهد داشت. شاهزاده محمد بن سلمان درباره پرسش خبرنگاران درمورد ۱۱ سپتامبر به دونالد ترامپ گفت که میخواهد او به این پرسش پاسخ دهد و خطاب به خبرنگاران گفت که اسامه بن لادن به عمد از افراد سعودی استفاده کرد تا به روابط عربستان سعودی و آمریکا آسیب بزند چرا که میدانست این روابط قوی به ضرر افراطیگری و تروریسم است. او افزود: «روابط قدرتمند عربستان سعودی برای امنیت جهان حیاتی است». محمد بنسلمان، ولیعهد عربستان سعودی، سهشنبه در کاخ سفید با یادآوری به روابط خوب فرانکلین روزولت و رونالد ریگان، روسای جمهور پیشین ایالات متحده با عربستان سعودی، ترامپ را «بهترین رییسجمهور آمریکا» دانست.
پیشینه و اهمیت تاریخی سفر
این سفر را میتوان نقطه عطفی در روابط آشفته ریاض و واشنگتن در دوره پسا-خاشقجی دانست. پس از آن حادثه، بن سلمان تا حد زیادی از صحنه دیپلماسی بینالمللی فاصله گرفته بود. بنابراین، میزبانی گرم ترامپ از او در کاخ سفید و استقبال از وی به عنوان "یکی از نزدیکترین متحدان ایالات متحده"، نشاندهنده عزم راسخ ترامپ برای نادیده گرفتن انتقادات حقوق بشری و بازگرداندن عربستان به مرکز روابط استراتژیک آمریکا در خلیج فارس بود. این سفر تأیید کرد که برای ترامپ، منافع اقتصادی و امنیتی آنی، بر ارزشهای دموکراتیک اولویت دارد.
پیمان دفاعی دوجانبه و فروش جنگندههای اف-۳۵
یکی از مهمترین دستاوردهای اعلامشده در این سفر، عقد یک پیمان دفاعی دوجانبه مشابه پیمان آمریکا با قطر بود. بر اساس این پیمان، ایالات متحده متعهد میشود در صورت هرگونه حمله به عربستان سعودی، از این کشور دفاع کند. این دومین پیمان از این نوع با یک متحد خلیج فارس پس از قطر است و نشان میدهد ترامپ در حال ایجاد یک ساختار امنیتی ناتوگونه در منطقه تحت رهبری آمریکا است. این پیمان نه تنها امنیت رژیم آل سعود را تضمین میکند، بلکه اهرم فشار واشنگتن بر ریاض را برای هدایت سیاستهای منطقهای آن افزایش میدهد. در کنار این پیمان، ترامپ به طور رسمی فروش جنگندههای نسل پنجم اف-۳۵ به عربستان سعودی را تأیید کرد. این فروش، با وجود نگرانیهایی در خود دولت آمریکا مبنی بر دستیابی چین به فناوریهای پیشرفته از طریق متحدش، نشان از اراده ترامپ برای تقویت برتری نظامی ریاض در منطقه دارد. به نظر میرسد ترامپ از این فروش به عنوان یک اهرم برای وادار کردن عربستان به دوری از همکاریهای دفاعی با چین و پیشبرد عادیسازی روابط با اسرائیل استفاده میکند.
سرمایهگذاری های کلان و همکاری در فناوریهای آینده
بعد اقتصادی این سفر، ابعاد حیرتانگیز دیگری داشت. ترامپ و بن سلمان اعلام کردند که سرمایهگذاری ۶۰۰ میلیارد دلاری پیشین عربستان در آمریکا، به یک تریلیون دلار افزایش خواهد یافت. این سرمایهگذاری عظیم که قرار است در زیرساختهای هوش مصنوعی، وال استریت، کارخانهها و ایجاد شغل در آمریکا انجام شود، بزرگترین نشانه از تعهد عملی ریاض به شراکت با واشنگتن است. همچنین، دو کشور بر سر همکاری در زمینه انرژی هستهای صلحآمیز و تأمین تراشهها و نیمههادیهای پیشرفته آمریکایی برای عربستان به توافق رسیدند. این همکاریها در راستای چشمانداز ۲۰۳۰ بن سلمان برای متنوع کردن اقتصاد و کاهش وابستگی به نفت است. از طرفی، ترامپ نیز با افتخار از جذب ۱۷ هزار میلیارد دلار سرمایهگذاری به آمریکا سخن گفت و آن را نتیجه سیاستهای تعرفهای خود دانست.
مواضع درباره ایران: میانجیگری سعودی و ادعاهای ترامپ
یکی از جالبترین بخشهای این دیدار، اظهارات دو طرف درباره ایران بود. ترامپ با تکرار ادعاهایش مبنی بر اینکه "نباید به ایران اجازه داشتن سلاح هستهای داده شود"، مدعی شد: "فکر میکنم ما کار بزرگی در نابودی ظرفیت هستهای ایران انجام دادهایم." او با ابراز خوشبینی گفت که ایرانیها "بسیار مایل به توافق هستند" و "اتفاقی رخ خواهد داد." اما نقش جدیدی که بن سلمان برای خود متصور شد، نقش میانجی بود. ولیعهد سعودی به صراحت اعلام کرد: "تمام تلاش خود را برای دستیابی به توافق بین ایالات متحده آمریکا و ایران انجام خواهیم داد." این موضع، نشاندهنده تغییر استراتژی ریاض از تقابل تمامعیار به سمت ایفای نقش دیپلماتیک برای کاهش تنشها در منطقه است. او توافق با ایران را "خوب برای آینده منطقه، جهان و آمریکا" خواند.
مسئله فلسطین و اسرائیل: هنوز یک شکاف استراتژیک!
اگرچه روابط واشنگتن و ریاض به ظاهر در اوج خود است، اما شکاف بر سر اسرائیل کماکان پابرجاست. ترامپ آشکارا بر عادیسازی روابط عربستان با اسرائیل تحت توافقنامه ابراهیم تأکید داشت و مقامات کاخ سفید اعتراف کردند که در این مورد با بن سلمان "صریح" صحبت شده است. با این حال، بن سلمان در مقابل دوربینها شرط اصلی خود را بار دیگر تکرار کرد: "ما میخواهیم بخشی از توافق ابراهیم باشیم، اما میخواهیم به راهحل دو دولتی دست یابیم." این به معنای تشکیل یک کشور مستقل فلسطینی است که با سیاستهای دولت افراطی اسرائیل در تضاد کامل قرار دارد. به نظر میرسد عربستان حاضر نیست عادیسازی را بدون یک راهحل جامع و قابل قبول برای مسئله فلسطین انجام دهد.
پرونده خاشقجی: یک صفحه ورق خورده برای ترامپ
ترامپ در پاسخ به سوالی درباره قتل جمال خاشقجی، با تمجید از بن سلمان گفت: "کاری که او انجام داد از نظر حقوق بشر و هر امر دیگری باورنکردنی است!" و سپس ادعای قبلی خود را تکرار کرد که ولیعهد سعودی "هیچ چیزی در مورد [قتل] نمیدانست." او خاشقجی را نیز "بسیار جنجالی" خواند. این پاسخ، موضع همیشگی ترامپ در قبال این پرونده بود که در آن، منافع استراتژیک بر ملاحظات حقوق بشری اولویت مطلق دارد.
انتقادات داخلی به ترامپ: اعتراض جنبش "ماگا"
این سفر و تمرکز مجدد ترامپ بر دیپلماسی بینالمللی، با انتقاداتی از درون اردوگاه حامیانش مواجه شد. چهرههای شاخصی مانند "مارجوری تیلور گرین" از ترامپ خواستند تا به جای سیاست خارجی، بر شعار "اول آمریکا" و مسائل داخلی تمرکز کند. ترامپ نیز با واکنش تند و لقب "دیوانه یاوهگو" به گرین، نشان داد که قصد ندارد از اولویتهای سیاست خارجی خود کوتاه بیاید. این تنش نشان میدهد که در دوره دوم ترامپ، اختلاف بین جناح "اول آمریکای انزواگرا" و جناح "سیاست خارجی تهاجمی" در حزب جمهوریخواه میتواند تشدید شود.
جمعبندی: تعریف یک اتحاد جدید
سفر بن سلمان به واشنگتن را میتوان تلاشی برای تعریف یک اتحاد استراتژیک جدید دانست. در این اتحاد:
- امنیت عربستان با پیمان دفاعی و فروش پیشرفتهترین تسلیحات تضمین میشود.
- اقتصاد آمریکا با تزریق سرمایهای یک تریلیون دلاری تقویت میگردد.
- آیندهنگری دو کشور با همکاری در هوش مصنوعی و انرژی هستهای صلحآمیز محقق میشود.
در عوض، عربستان سعودی نه تنها یک متحد، بلکه یک شریک اقتصادی و امنیتی کلیدی برای آمریکا میشود و در ازای آن، انتظار دارد که فشارها بر سر مسئله فلسطین و حقوق بشر کاهش یابد. ترامپ نیز با محوریت دادن به ریاض، به دنبال تثبیت نقش خود به عنوان معمار اصلی نظم امنیتی و اقتصادی جدید در خاورمیانه است. اگرچه موانعی مانند شکاف بر سر اسرائیل و انتقادات داخلی وجود دارد، اما به نظر میرسد دو طرف مصمم هستند تا با نادیده گرفتن این موانع، صفحه جدیدی در روابط دوجانبه ورق بزنند.
پیمان دفاعی و فروش تسلیحات؛ تغییر موازنه قدرت منطقه
امضای یک پیمان دفاعی دوجانبه بین آمریکا و عربستان، یک تحول راهبردی در معماری امنیتی خلیج فارس محسوب میشود. این پیمان، واشنگتن را متعهد میکند که در صورت هرگونه حمله به قلمرو عربستان، از این کشور دفاع کند. این تعهد، امنیت رژیم آل سعود را در بالاترین سطح ممکن تضمین مینماید. در عوض، آمریکا اهرم فشار بیسابقهای برای جهتدهی به سیاستهای خارجی و منطقهای ریاض به دست میآورد. این پیمان، عربستان را عملاً به یک پایگاه دائمی استراتژیک برای واشنگتن تبدیل میکند. فروش جنگندههای نسل پنجم نیز گامی فراتر از تحول در موازنه نظامی منطقه است. این جنگندهها که پیشرفتهترین جنگنده جهان هستند، برتری هوایی مطلق را در اختیار ریاض قرار میدهند. این اقدام، یک پیام روشن به تمام بازیگران منطقه، به ویژه ایران، درباره عمق همکاری امنیتی دو کشور است.
سرمایهگذاری یک تریلیون دلاری؛ اقتصاد در خدمت سیاست
اعداد و ارقام مطرح شده در این سفر، سرسامآور است. افزایش سرمایهگذاری سعودی در آمریکا به میزان یک تریلیون دلار، بزرگترین نشانه تعهد عملی ریاض به شراکت با واشنگتن است. این سرمایهگذاری عظیم که در حوزههای زیرساخت، هوش مصنوعی و صنایع پیشرفته انجام خواهد شد، میتواند دهها هزار شغل در آمریکا ایجاد کند. برای ترامپ، این یک دستاورد بزرگ اقتصادی در آستانه انتخابات محسوب میشود. از نگاه عربستان، این سرمایهگذاریها بخشی از برنامه چشمانداز ۱۴۰۹ این کشور برای کاهش وابستگی به نفت و متنوعسازی اقتصاد است. اما در باطن، این اقدام یک سرمایهگذاری سیاسی برای خرید حمایت بیقید و شرط واشنگتن نیز به شمار میرود.
نقش جدید عربستان؛ از تقابل تا میانجیگری با ایران
یکی از جالبترین بخشهای این دیدار، اعلام نقش جدید محمد بن سلمان به عنوان میانجی بین ایران و آمریکا بود. ولیعهد سعودی صراحتاً اعلام کرد که تمام تلاش خود را برای دستیابی به یک توافق بین دو کشور انجام خواهد داد. این موضع، نشاندهنده یک چرخش اساسی در استراتژی ریاض است. این کشور که پیشتر به دنبال ایجاد یک جبهه متحد ضد ایرانی بود، اکنون در نقش یک صلحساز منطقهای ظاهر شده است. این تغییر نقش میتواند ناشی از درک جدید ریاض از توازن قوا و تمایل به کاهش تنشهای مستقیم با ایران باشد. همچنین، این امر میتواند نشاندهنده اعتماد بن سلمان به پشتوانه امنیتی جدید خود از جانب آمریکا باشد که به او اجازه میدهد با اطمینان بیشتری وارد میدان دیپلماسی شود.
شکاف بر سر اسرائیل؛ مانع استراتژیک در راه اتحاد کامل
با وجود همه نشانههای همگرایی، یک مانع بزرگ همچنان پابرجاست: اسرائیل. ترامپ به طور آشکار بر عادیسازی روابط عربستان با اسرائیل تحت توافقنامه ابراهیم تأکید داشت. با این حال، بن سلمان شرط اصلی خود را بار دیگر تکرار کرد: دستیابی به یک راهحل دو دولتی و تشکیل یک کشور مستقل فلسطینی. این موضع، با سیاستهای دولت افراطی کنونی اسرائیل در تضاد کامل است. به نظر میرسد عربستان حاضر نیست در ازای تضمین امنیتی آمریکا، دست از این شرط کلیدی بردارد. این شکاف، نشان میدهد که حتی با وجود این سطح از همکاری، منافع ملی ریاض در برخی موارد خاص، تابع خواست واشنگتن نیست.
اولویت منافع بر ارزشها
برخورد ترامپ با پرونده خاشقجی، بار دیگر اولویت مطلق منافع استراتژیک بر ملاحظات حقوق بشری در سیاست خارجی او را نشان داد. او با تمجید از بن سلمان، ادعاهای قبلی خود مبنی بر بیاطلاعی ولیعهد سعودی از این حادثه را تکرار کرد. این موضع، باعث خشم فعالان حقوق بشر و برخی محافل سیاسی در آمریکا شده است. با این حال، به نظر میرسد برای ترامپ، جایگاه عربستان به عنوان یک متحد کلیدی در مقابله با ایران و یک شریک اقتصادی عظیم، به مراتب مهمتر از یک پرونده حقوق بشری است. این نگاه، خط مشی احتمالی دور دوم ریاست جمهوری ترامپ را ترسیم میکند: یک دیپلماسی عملگرا و بیتوجه به انتقادات که در آن، منافع اقتصادی و امنیتی آنی، بر هر ارزش دیگری اولویت دارد.