آسیانیوز ایران؛ سرویس اقتصادی:

دکتر شیرین نوری - تحلیلگر بازارهای مالی و مشاور سرمایه گذاری - بر اساس گزارش تازه مرکز آمار، تورم نقطهبهنقطه آبان ۱۴۰۴ به سطح نگرانکننده ۴۹.۴ درصد رسیده است؛ رقمی که نشان میدهد خانوارها برای خرید همان سبد مصرفیِ یک سال قبل، نزدیک به ۵۰ درصد هزینه بیشتری میپردازند. در میان گروههای اصلی، خوراکیها و آشامیدنیها تنها در یک ماه ۴.۷ درصد و کالاها و خدمات غیرخوراکی ۲.۶ درصد افزایش قیمت داشتهاند. تورم سالانه نیز با رشد ۱.۵ واحدی به ۴۰.۴ درصد رسیده است.
فشار سنگینتر بر دهکهای پایین
اختلاف تورم میان دهکها اکنون به ۲.۲ درصد رسیده و نشانه روشنی است از اینکه خانوارهای کمدرآمد بار اصلی گرانی را بر دوش میکشند. این الگو در سالهای گذشته نیز تکرار شده بود اما شدت آن در ماههای اخیر افزایش یافته است.
درسهای تاریخی از جهشهای تورمی در ایران
تورم نزدیک به ۵۰ درصد در اقتصاد ایران اتفاقی نادر نیست. در دو دوره گذشته نیز این سطح تورم همزمان با جهشهای ارزی رخ داد:
- ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰: افزایش نرخ دلار از ۱۶ هزار به ۳۰ هزار تومان
- ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲: جهش دلار از ۳۰ هزار به ۷۰ هزار تومان
در هر دو مقطع، تثبیت نسبی نرخ ارز باعث شد تورم با سرعتی بالا فروکش کند.
اما شرایط امروز بهطور بنیادین متفاوت است و انتظار بازگشت سریع تورم به سطوح پایینتر، با توجه به دادههای ساختاری، واقعبینانه نیست.
تورم ساختاری؛ مسیری که ۵ دهه است صعودیتر میشود!
روند بلندمدت اقتصاد ایران طی ۵۰ سال گذشته نشان میدهد تورم از یک سیکل تکراری عبور کرده و وارد فاز ساختاری و تجمعی شده است:
از ۱۰ درصد به ۲۰ درصد، سپس ۳۰، بعد ۴۰ و اکنون در آستانه حرکت به ۵۰ تا ۶۰ درصد.
دلایل این روند روشناند:
• رشد بیوقفه پایه پولی
• کسری بودجه مزمن و ناترازی مالی دولت
• تحریم و محدودیتهای تجارت خارجی
• مشکلات عمیق شبکه بانکی
• افزایش هزینه انرژی و ناترازی گاز و برق
این عوامل نسبت به سالهای گذشته نه تنها اصلاح نشدهاند، بلکه شدت بیشتری پیدا کردهاند.
موج تورمی آینده هنوز وارد محاسبات نشده است
افزایش قیمت بنزین، تغییر نرخ ارز تجاری و جهش ارز مسافرتی هنوز اثر کامل خود را در تورم نشان ندادهاند. انتظار میرود بخش اصلی اثر این متغیرها در تورم آذر و دی منعکس شود. به بیان دیگر: تورمی که اکنون میبینیم، پایان مسیر نیست؛ آغاز موج جدید است.
دلار چه میگوید؟
در دورههای گذشته امید به تثبیت نرخ ارز، یک عامل مهم در فروکش تورم بود. اکنون این امکان محدود شده است.
در سناریوی خوشبینانه و با فرض دستیابی به توافقهای اقتصادی
دلار ممکن است در محدوده ۱۱۰ تا ۱۲۰ هزار تومان بماند.
اما
در سناریوی طبیعی و بدون تغییر شرایط:
عدد ۱۳۰ هزار تومان محتملترین مسیر است.
و
در سناریوی ژئوپلیتیک سخت
محدودههای بالاتر نیز قابل تصور است! به همین دلیل است که تحلیلگران تأکید میکنند:
بحث بر سر «کف قیمت» نیست؛ بحث بر سر آینده روند تورم است. بحرانهایی که دیگر بحران نیستند؛ وارد مرحله فروپاشی شدهاند...چند بخش کلیدی اقتصاد ایران امروز از «مرحله بحران» عبور کردهاند:
• آب و محیطزیست
• صندوقهای بازنشستگی
• حاملهای انرژی
• بودجه و کسریهای پنهان
• ناترازی شبکه بانکی
صندوقهای بازنشستگی که باید یکی از منابع دولت باشند، اکنون خود دریافتکننده بودجه هستند و سهم آنها از منابع در مسیر ۲۳ تا ۲۶ درصدی شدن است. در حوزه انرژی نیز دولت نه توان افزایش پایدار عرضه را دارد و نه امکان تثبیت قیمتها بدون موج تورمی بعدی.
تورم بالا چگونه سرمایهگذاری را فلج میکند؟
وقتی تورم به سطوح ۵۰ تا ۶۰ درصد نزدیک میشود، سرمایهگذار حاضر نیست سهامی با نسبت P/E چهار بخرد. نتیجه این است که:
• تأمین مالی در بورس دشوار میشود
• اعتماد سرمایهگذاران کاهش مییابد
• سرمایه به سمت فعالیتهای کمریسک و غیرمولد میرود
• و بخش واقعی اقتصاد از رشد باز میماند
در چنین فضایی، طبقه متوسط کوچکتر و انتقال ثروت به سمت گروههای برخوردار تشدید میشود.
سخن آخر
اقتصاد در وضعیت «نه جنگ، نه صلح»
تورم کنونی از جنس تورم تقاضا نیست که با کاهش مصرف کنترل شود. این تورم محصول ساختارها، بودجه، بانکها، انرژی و نرخ ارز است. تا زمانی که این عوامل اصلاح نشوند:
• رکود عمیقتر میشود
• معیشت مردم آسیب بیشتری میبیند
• و کنترل قیمتها فقط بحران آینده را بزرگتر میکند
ایران امروز در وضعیت نه جنگ، نه صلح اقتصادی قرار دارد؛
و این وضعیت، برای هر کشوری، در بلندمدت مخربتر از خودِ بحرانهای مقطعی است.