جمعه / ۴ مهر ۱۴۰۴ / ۲۱:۴۱
کد خبر: 32778
گزارشگر: 548
۲۹۷
۰
۰
۱
اقتباس از ماجرای رومینا اشرفی با پرداختی نو

نقد فیلم مرجان

نقد فیلم مرجان
فیلم سینمایی «مرجان» به کارگردانی میلاد بنی طبا، با نگاهی جامعه‌شناختی به بررسی خشونت پنهان علیه زنان و مسئله ازدواج اجباری می‌پردازد. این فیلم که متأثر از ماجرای رومینا اشرفی است، با روایتی معمایی مخاطب را با تراژدی زیست زنانه در بستر سنت‌های معیوب آشنا می‌کند.

آسیانیوز ایران؛ سرویس فرهنگی هنری:

فیلم «مرجان» یک تریلر اجتماعی و خانوادگی است که در درون فضای ملتهب و معمایی خود به رمزگشایی از خشونت پنهان علیه زنان می‌پردازد و به جای اینکه نگاه صرف اخلاقی به سوژه داشته باشد، تلاش کرده تا در یک روایت جامعه‌شناختی، ساختارها و سنت‌ها و تعصبات کور و هر آنچه که در درون یک کلیت معیوب فرهنگی، زیست زنانه را به یک تراژدی دردناک تبدیل مي‌کند، به تصویر بکشد. پیش از هرگونه خوانش تحلیلی از فیلم، رویکرد جسورانه آن در پرداختن به یک سوژه ملتهب اجتماعی قابل تحسین است که غالباً در ذیل رازهای مگو قرار می‌گیرد و موانع بازدارنده ذهنی و فرهنگی مانع از رفتن به سراغ چنین سوژه‌ای می‌شود. 

مسأله ازدواج اجباری

البته مسأله ازدواج اجباری بارها به دستمایه ساخت فیلم در سینمای ایران تبدیل شده بود اما اینجا با روایت و لحنی متفاوت در بازنمایی آن مواجه هستیم که در پس آن به خشونت علیه زنان ناظر است و تلاش کرده به میانجی قصه، به روایت جامعه‌شناختی لایه‌های پنهان این تراژدی پرداخته و به نوعی دست به یک آسیب‌شناسی اجتماعی زنانه بزند. قصه‌ای که در همان ابتدا با یک شوک بزرگ به مخاطب گره می‌خورد و با ناپدید شدن مرجان در شب عروسی‌اش آغاز می‌شود. خود این ناپدید شدن به مثابه یک کنش رادیکال، بازنمودی از مقاومت زنانه در برابر جبر اجتماعی و سنت‌هایی است که هویت و حریت زن را دچار انسداد و سرکوب کرده و امکان فردیت را از او می‌گیرد. 

گویی زن حاضر نباشد به بودنی ذلیلانه و اجباری تن دهد و تلنبار تروماهایش از زندگی او، قصه‌ای تراژیک بسازد. از این حیث فرار مرجان را می‌توان نوعی کنش رهایی‌بخش از یک زیست اجباری دانست و او برای گریز از استحاله شدن در این استبداد جنسیتی و حفظ استقلال فردی‌اش می‌گریزد. در واقع فرار او گریز یا ساختارشکنی اخلاقی و اجتماعی نیست بلکه نوعی مقاومت و ایستادگی زنانه است. شاید از این حیث بتوان مرجان را در این فیلم به نوعی با احلام در فیلم «عروس آتش» خسرو سینایی قیاس کرد که او هم در برابر سنت‌های قبیله‌ای برای ازدواج از پیش تعیین شده با پسر عمویش فرحان، مقاومت می‌کرد.  او در انتها دست به خودویرانگری می‌زند اما مرجان به جای نابودی خود، فرار از این موقعیت ظالمانه را انتخاب می‌کند تا خود را نجات دهد گرچه در نهایت قربانی خشونت نهادینه می‌شود که مقاومت زنانه‌اش را می‌شکنند. 

ناپدید شدن مرجان

ناپدید شدن مرجان اما از حیث دراماتیک، فیلم را با عناصر ژانر معمایی گره می‌زند و این تعلیق ملتهب، بستری فراهم می‌کند تا مخاطب را با قصه همراه کرده و در یک مکاشفه و رمزگشایی قرار دهد. با این تمهید روایی، امکان همذات‌پنداری و ارتباط همدلانه با مرجان هم بیشتر شده و فهم‌پذیری مفهومی فیلم که تجربه روانی- اجتماعی خشونت علیه زنان است، ملموس‌تر شده و با نوعی تفکر انتقادی در ذهن مخاطب گره می‌خورد.  کاش در تدوین فیلم دقت بیشتری می‌شد تا التهاب درونی قصه با تعلیق‌آفرینی‌های تکنیکال و تصویری، عمق بیشتری پیدا می‌کرد و انسجام و یکدستی بیشتری بین فرم و مضمون برقرار می‌شد. با این حال فیلم از ظرفیت همراه کردن مخاطب با درون مایه‌های قصه خود و تلنگر زدن به ذهن و ضمیر مخاطب برای بازاندیشی درباره قصه و پیام فیلم برخوردار است. ضمن اینکه پردازش شخصیت مرجان به عنوان قهرمان زن و زخم خورده درام به این همراهی کمک می‌کند.

کشمکش‌های درونی و بیرونی زیست او در موقعیت بغرنج تراژیکی که قرار گرفته امکانی روانشناختی برای فهم روانشناختی زنان قربانی خشونت فردی و فرهنگی را فراهم می‌کند. از این حیث فیلم مرجان به خوانش‌های تحلیلی روانشناختی و جامعه‌شناختی به موازات هم راه می‌دهد تا در کلیت فیلم بتوان به درک چندجانبه آن‌ها دست زد و به داوری دقیق‌تری از این موقعیت تراژیک دست یافت.  این بحران وقتی با برخی هنجارها و ارزش‌های سنتی مثل تعصب، بی‌آبرویی و فشارهای اجتماعی ناشی از آن گره می‌خورد، تصویری جامعه‌شناختی از خشونت‌های پنهان علیه زنان را بازنمایی می‌کند و از آنجا که قصه برگرفته از یک داستان واقعی (ماجرای رومینا اشرفی) است، سویه‌های رئالیستی آن پررنگ‌تر شده و به زیست-جهان زنانه در طبقات فرودست می‌پردازد و تجربه دشوار زن بودن در این موقعیت را به نمایش می‌گذارد. فیلم گرچه زنانه است اما به نظر می‌رسد بیش از زنان، مردان باید به تماشای آن بنشینند تا با یک فاصله‌گذاری دراماتیک به وضعیت تراژیک زنان خشونت دیده از بیرون بنگرند.

نگاهی که فقط تماشاگرانه نباشد بلکه کنشگرانه هم باشد و به اصلاح رفتارها و ذهنیت‌های غلط درباره زنان منجر شود. در واقع فیلم می‌تواند چنین کارکردی داشته و از سرگرمی به آگاهی و سپس به اراده معطوف به اصلاح ختم شود. گرچه پدر در این قصه، شمایلی پلشت دارد و نمی‌توان پشت آن ایستاد اما نمی‌توان از بازی خوب فرید سجادی حسینی در این نقش به راحتی گذشت.  بازی در نقش چنین پدری سرشار از تناقض‌های عاطفی و حسی، کار ساده‌ای نبود و او با درک درست شخصیت به خوبی از پس این نقش برآمد. در نهایت می‌توان گفت فیلم «مرجان» یک تریلر اجتماعی و خانوادگی است که در درون فضای ملتهب و معمایی خود به رمزگشایی از خشونت پنهان علیه زنان می‌پردازد و به جای اینکه نگاه صرف اخلاقی به سوژه داشته باشد، تلاش کرده تا در یک روایت جامعه‌شناختی، ساختارها و سنت‌ها و تعصبات کور و هر آنچه که در درون یک کلیت معیوب فرهنگی، زیست زنانه را به یک تراژدی دردناک تبدیل می‌کند، به تصویر بکشد. فیلمی که می‌تواند پس از پایان، آغاز اندیشیدن باشد.

 قتل رومینا اشرفی و فیلم سینمایی «مرجان»

داستان حول محور دختری به نام مرجان می‌چرخد که به اجبار باید با پسرعموی خود ازدواج کند؛ فردی که از شرایط مالی بهتری نسبت به فردی که مرجان دوستش دارد، برخوردار است. نقطه عطف اول فیلم از زمانی آغاز می‌شود که مرجان پس از مراسم خواستگاری از خانه فرار می‌کند و دیگر بازنمی‌گردد. در ادامه، خانواده با چالش‌هایی نظیر تعصب، بی‌آبرویی و فشارهای اجتماعی مواجه می‌شوند. با توجه به سکونت این خانواده در یکی از مناطق پرتراکم جنوب تهران، این بحران در میان فامیل و محله گسترش پیدا می‌کند و در ادامه ماجراهایی پیش می‌آید. ایده اولیه این فیلم متأثر از اخبار واقعی بود، به‌ویژه ماجرای رومینا اشرفی. این واقعه جرقه اصلی شکل‌گیری دغدغه ذهنی کارگردان بود اما اگر مستقیم به داستان زندگی شخص خاصی پرداحته می شد، به اجازه خانواده شخص لازم بود. خانواده رومینا اشرفی تحت هیچ شرایطی حاضر به همکاری نبودند و حتی تهدیدات احتمالی هم وجود داشت که جلوی ادامه کار گرفته شود. درنتیجه تیم کارگردانی ناچار شد از تخیل خود استفاده کند و داستانی را بر اساس واقعیت‌های اجتماعی بنویسد. 

عوامل فیلم مرجان

بازیگران «مرجان» عبارتند از فرید سجادی حسینی، نسیم ادبی، صحرا اسدالهی، سهند جاهدی، مرتضی امینی تبار، شیوا طاهری، مهری آل آقا، آناهید ادبی، مهیار راحت طلب، مژگان چمبری، فریبرز اخلاقی، با حضور هامون سیدی و علیرضا جلالی تبار با معرفی ابوذر امرایی.  عوامل این فیلم عبارتند از نویسنده، تهیه کننده و کارگردان: سید میلاد بنی طبا، مجری طرح: مهدی چراغی، تدوین: منوچهر صانعی، مدیر فیلمبرداری: سامان عبدالهی، طراحی و ترکیب صدا: ندا محسنی، مدیر صدابرداری: بابک نیازی، طراح چهره پردازی: ثمره برازنده، طراح صحنه و لباس: حمیده عابدی، مدیر تولید: فریبرز اخلاقی، دستیار کارگردان و برنامه ریز: بهتاش مرادی‌زاده، دستیاران کارگردان: پریناز عبائیان، امیرقاسمی، منشی صحنه: مائده رفیعی، عکاس: بهنوش موسوی ماکویی، طراح تیزر: مصطفی نوحه‌خوان.

تحلیل جامع فیلم

رویکرد جسورانه به سوژه‌ای ممنوعه

فیلم «مرجان» را باید یکی از جسورانه‌ترین آثار سینمای اجتماعی ایران در سال‌های اخیر دانست. این اثر نه با نگاه اخلاقی که با رویکردی جامعه‌شناختی به واکاوی خشونت ساختاری علیه زنان می‌پردازد. نقطه قوت اصلی فیلم، انتخاب سوژه‌ای است که معمولاً در جامعه به عنوان «راز مگو» تلقی می‌شود.

روایت دراماتیک و تمهیدات روایی

  • ناپدید شدن مرجان به عنوان کنشی رهایی‌بخش
  • تلفیق ژانر اجتماعی با معمایی برای ایجاد تعلیق
  • پرداخت چندلایه شخصیت‌ها به ویژه شخصیت مرجان

تحلیل شخصیت مرجان؛ قهرمان تراژیک

مرجان در این فیلم نماد زنی است که:

  • در برابر ازدواج اجباری مقاومت می‌کند
  • به جای خودویرانگری، راه فرار را انتخاب می‌کند
  • قربانی خشونت نهادینه شده می‌شود

ارتباط با ماجرای رومینا اشرفی

اگرچه فیلم مستقیم به زندگی رومینا اشرفی نمی‌پردازد، اما:

  • واقعه رومینا جرقه اولیه ایجاد فیلم بود
  • خانواده رومینا حاضر به همکاری نبودند
  • فیلم با استفاده از تخیل، واقعیت‌های اجتماعی را بازتاب می‌دهد

نقاط قوت فیلم

  • پرداخت جامعه‌شناختی عمیق به مسئله
  • بازی درخشان فرید سجادی حسینی در نقش پدر
  • توانایی ایجاد همذات‌پنداری با مخاطب
  • نگاه چندبعدی به مسئله خشونت علیه زنان

نقاط ضعف احتمالی

  • عدم انسجام کامل بین فرم و مضمون
  • کم‌کاری در تدوین برای ایجاد تعلیق عمیق‌تر
  • پرداخت سطحی به برخی شخصیت‌های فرعی

پیام اجتماعی فیلم

«مرجان» فراتر از یک اثر سینمایی، دعوتی است برای:

  • بازاندیشی درباره موقعیت زنان در جامعه
  • مقابله با سنت‌های معیوب فرهنگی
  • ایجاد گفتمان اجتماعی حول خشونت پنهان

جمع‌بندی نهایی

فیلم «مرجان» اثری است که:

  • جسارت لازم برای پرداختن به سوژه‌های ممنوعه را دارد
  • می‌تواند نقطه شروعی برای گفت‌وگوی اجتماعی باشد
  • هم برای زنان و به ویژه مردان آموزنده است
  • پتانسیل تبدیل شدن به یک اثر ماندگار اجتماعی را داراست
https://www.asianewsiran.com/u/hox
اخبار مرتبط
فیلم «آدم‌فروش» به کارگردانی محمود کلاری با بازی علی شادمان و رایان سرلک، در جشنواره فجر خوش درخشید، اما نقدها حاکی از غلبه تصویر بر محتوا و روایت کم‌عمق داستان است. در این مطلب به بررسی فنی و نقد و بررسی فیلم و بازیگران می پردازیم.
«سینما متروپل» اثر جدید محمدعلی باشه‌آهنگر، پس از سه سال انتظار، نهایتا اکران عمومی شد. این فیلم که در جشنواره فیلم فجر خوش درخشید، روایتی از مقاومت فرهنگی در دل جنگ آبادان را به تصویر می‌کشد. در این مقاله، به نقد و بررسی و تحلیل جامع «سینما متروپل» می‌پردازیم و جنبه‌های مختلف آن از جمله داستان، شخصیت‌پردازی، نمادگرایی و تأثیر آن بر سینمای ایران را بررسی می‌کنیم.
فیلم سینمایی «ناجورها» به کارگردانی حسین فرحبخش و با بازی پژمان جمشیدی و محسن کیایی، که با ادعای ساخت کمدی‌پربکس‌آفیسی اکران شده، به نظر می‌رسد در جذب رضایت مخاطبان ناکام مانده و با انتقادات تندی از سوی منتقدان به دلیل داستان ضعیف، شوخی‌های تکراری و شخصیت‌پردازی‌های کلیشه‌ای مواجه شده است.
فیلم "اتاقک گلی" ساخته محمد عسگری، که ترکیبی از درام عاشقانه و فیلم جنگی در بستر عملیات مرصاد است، با نقدهای متفاوتی درباره بلاتکلیفی روایی و شخصیت‌پردازی ضعیف مواجه است. اتاقک گلی داستان پیچیده‌ای را روایت می‌کند؛ داستانی که میان ژانر عاشقانه و جنگی در نوسان است اما در نهایت به گفته بسیاری از منتقدان، در بلاتکلیفی روایی گرفتار شده است. فیلم با وجود داشتن لحظات قوی، نتوانسته است میان این دو ژانر مختلف پیوند مناسبی برقرار کند.
فیلم سینمایی «جزایر قناری» به کارگردانی عادل معصومیان و با بازی ستاره‌هایی مانند پژمان جمشیدی و بیژن بنفشه‌خواه، که با ادعای ارائه یک کمدی مافیایی پرطنز به سینماها آمد، نه تنها نتوانست مخاطب را بخنداند، بلکه با نقدهای بسیار منفی و ضعف شدید در فیلمنامه و روایت مواجه شده است. این اثر را می‌توان یکی از شکست‌های بزرگ کمدی ایران در سال 1404 دانست.
پس از هفت سال انتظار، "آنجا، همان ساعت" سیروس الوند بالاخره اکران شد؛ اما این ملودرام اجتماعی با شخصیت‌های تخت و قصه‌ای پیش‌بینی‌پذیر، نتوانست وعده یک اثر ماندگار را عملی کند. آیا این فیلم، نقطه ضعف دیگری در کارنامه اخیر الوند است؟
«پارتی» سامان مقدم، فیلمی که در سال ۱۳۷۹ با پرداخت به مسائل سیاسی جنجال به پا کرد، امروز پس از دو دهه بیشتر از یک اثر جسورانه، سندی است بر محدودیت‌های هنرمندان آن دوران. در این مطلب به نقد و بررسی این فیلم می پردازیم.
مرد عینکی" جدیدترین ساخته تیم "فسیل" با بازی بهرام افشاری و کارگردانی کریم امینی این روزها روی پرده سینماهاست. اما برخلاف انتظارات، این فیلم نه کمدی موفقی است و نه اکشن جذابی. تحلیل ما نشان می‌دهد این اثر بیشتر شبیه کلیپی بلند است تا یک فیلم سینمایی حرفه‌ای.
آسیانیوز ایران هیچگونه مسولیتی در قبال نظرات کاربران ندارد.
تعداد کاراکتر باقیمانده: 1000
نظر خود را وارد کنید